زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

بیدر

بیدَر، شهری‌ قدیم‌ در جنوب‌ هند و از مراكز كهن‌ گسترش‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ و ایرانی‌ در شبه‌ قارۀ هند. نام‌ این‌ شهر در منابع‌ به‌ صورتهای‌ بدر، احمدآباد بیدر و محمدآباد بیدر نیز آمده‌ است‌ (فرشته‌، 2 / 176، 177؛ طباطبا، 58؛ سیهرندی‌، 112). 
بیدر در شمال‌ شرقی‌ ایالت‌ كرناتكه‌ در °17 و ´54 عرض‌ شمالی‌ و °77 و ´33 طول‌ شرقی‌ واقع‌ است‌. ارتفاع‌ آن‌ از سطح‌ دریا به‌ 700 متر می‌رسد و مركز ناحیه‌ای‌ به‌ همین‌ نام‌ است‌. شهر بیدر در 109 كیلومتری‌ حیدرآباد واقع‌ است‌. شهر باستانی‌ كالْیانی‌ كه‌ مركز حكمرانان‌ چالوكیا بوده‌ است‌، در 68 كیلومتری‌ آن‌ قرار دارد. طبق‌ آمار 1383ش‌ / 2004م‌ جمعیت‌ شهر بیدر 500‘182 نفر بوده‌ است‌. وسعت‌ ناحیۀ بیدر 488‘5 كم2ـ، و دارای‌ محصولات‌ متنوع‌ كشاورزی‌ ازجمله‌ گندم‌ و دانه‌های‌ روغنی‌ است‌ ( بریتانیكا؛ «اطلس‌ هند»، 154؛ «اطلس‌ بریتانیكا»، I / 19). 
بیدر دارای‌ پیشینۀ كهن‌ تاریخی‌ است‌ و پیش‌ از حكومت‌ مسلمانان‌ تحت‌ فرمان‌ حكمرانان‌ هندو مذهب‌ وَرانگَل‌ قرار داشت‌. در 723ق‌ الغ‌ خان‌ كه‌ سپس‌ با نام‌ محمد بن‌ تغلق‌ (725-752ق‌ / 1325-1351م‌) به‌ سلطنت‌ رسید، بیدر را تصرف‌ كرد. این‌ شهر پس‌ از آن‌ تحت‌ فرمان‌ امیران‌ صده‌ قرار گرفت‌. در 748ق‌ حسن‌ كانگو، ملقب‌ به‌ ظفرخان‌ كه‌ یكی‌ از امیران‌ صده‌ بود، بیدر را تصرف‌ كرد و سپس‌ سلسلۀ بهمنیان‌ (ه‍ م‌) دكن‌ را بنیاد نهاد و خود لقب‌ علاءالدین‌ حسن‌ (حك‍ 748-759ق‌ / 1347- 1358م‌) یافت‌. وی‌ سرزمین‌ تحت‌ فرمان‌ خود را به‌ 4 بخش‌ تقسیم‌ كرد كه‌ بیدر یكی‌ از آنها بود (برنی‌، 642-643؛ سیهرندی‌، همانجا؛ مجومدار، 356؛ «فرهنگ ‌... »، VIII / 169-170؛ بدائونی‌، 1 / 231؛ هیگ‌، «شورش‌ ... »، 131؛ فرشته‌، 1 / 277). 
رشد و توسعۀ بیدر از دورۀ حكومت‌ احمدشاه‌ بهمنی‌ (825- 838ق‌ / 1422-1435 م‌) آغاز گردید. او پایتخت‌ خود را از گلبرگه‌ به‌ بیدر منتقل‌ كرد و این‌ شهر از آن‌ پس‌ به‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ مراكز سیاسی‌ و فرهنگی‌ جنوب‌ هند تبدیل‌ گردید. با آنكه‌ سنوات‌ مختلف‌ برای‌ تغییر پایتخت‌ ذكر شده‌ است‌، ولی‌ سال‌ 827 ق‌ درست‌تر به‌ نظر می‌رسد، زیرا آخرین‌ سكه‌ در همین‌ تاریخ‌ در گلبرگه‌ ضرب‌ شده‌ است‌. احمدشاه‌ بیدر را به‌ پسرش‌ محمد منسوب‌ كرد و آنجا را محمدآباد خواند (طباطبا، 54-57؛ ایتن‌، 53؛ اسمیث‌، 283-284؛ شروانی‌، «بهمنیان‌»، 165؛ فرشته‌، 1 / 325). 
بیدر تا فروپاشی‌ سلسلۀ بهمنیان‌ در 933 ق‌ / 1527 م‌ مركز سیاسی‌ و فرهنگی‌ دكن‌ بود؛ پس‌ از آن‌ نیز مركز حكومت‌ برید شاهیان‌ (ه‍ م‌) گردید و نفوذ فرهنگی‌ آن‌ همچون‌ شهرهای‌ دیگر جنوب‌ هند از جمله‌ بیجاپور ادامه‌ یافت‌. در 1029 ق‌ / 1620 م‌ ابراهیم‌ عادلشاه‌ دوم‌ (987-1036ق‌ / 1579-1627م‌) بیدر را تصرف‌ كرد و پس‌ از آن‌، اهمیت‌ سیاسی‌ و فرهنگی‌ آنجا كاهش‌ یافت‌. در 1068ق‌ اورنگ‌ زیب‌ (حك‍ 1068- 1118ق‌ / 1657-1706م‌) بیدر را تصرف‌ كرد و آن‌ را ظفرآباد نامید. در 1137 ق‌ / 1725 م‌ بیدر تحت‌ فرمان‌ نظام‌الملك‌ آصف‌ جاه‌ قرار گرفت‌ (كنبو، 3 / 197؛ مجومدار، 480؛ «فرهنگ‌»، VIII / 164-165؛ ندوی‌، 15). 
تغییر پایتخت‌ از گلبرگه‌ به‌ بیدر موجب‌ شد تا عناصری‌ جدید در فرهنگ‌ سنتی‌ دكن‌ پدیدار گردد. احمدشاه‌ بهمنی‌ برای‌ مقابله‌ با قدرت‌ دولتمردان‌ دكن‌ و صوفیان‌ چشتیه‌ در گلبرگه‌، برای‌ عناصر سیاسی‌ و فرهنگی‌ غیردكنی‌ ارزش‌ بیشتری‌ قائل‌ شد و مهاجران‌ ایرانی‌، عرب‌ و ماوراءالنهری‌ ــ كه‌ به‌ آفاقیان‌ (ه‍ م‌) یا «غریبان‌» شهرت‌ داشتند ــ امور سیاسی‌ و فرهنگی‌ بیدر را در اختیار گرفتند. جلوه‌های‌ تأثیر و نفوذ فرهنگهای‌ بیگانه‌ از این‌ دوره‌، در فرهنگ‌ سرزمین‌ دكن‌ كه‌ مركز آن‌ شهر بیدر بود، چشمگیر است‌. با توجه‌ به‌ محل‌ انتساب‌ دولتمردان‌، دانشمندان‌، ادیبان‌ و هنرمندانی‌ كه‌ در بیدر از قدرت‌ و مقام‌ برخوردار بودند، ازجمله‌ سیستانی‌، اردستانی‌، اسفراینی‌، گیلانی‌، شیرازی‌، قزوینی‌، مازندرانی‌ و ... می‌توان‌ از نقش‌ و نفوذ مهاجران‌، به‌ویژه‌ ایرانیان‌ در بیدر آگاه‌ گردید (ایتن‌، 55-56؛ شروانی‌، «بهمنیان‌ دكن‌»، 131-132، 122-123، «بهمنیان‌»، 164-165؛ فرشته‌، 1 / 321-322). 
از ویژگیهای‌ دیگر شهر بیدر در دورۀ بهمنیان‌، نفوذ سلسله‌های‌ صوفیه‌ای‌ است‌ كه‌ مركزشان‌ در ایران‌ و عراق‌ بود. احمدشاه‌ بهمنی‌ برای‌ مقابله‌ با قدرت‌ صوفیان‌ چشتیه‌ ــ كه‌ از حمایت‌ دولتمردان‌ دكنی‌ برخوردار بودند ــ به‌ تقویت‌ نفوذ سلسله‌های‌ دیگر صوفیه‌ در بیدر همت‌ گماشت‌. او از شاه‌ نعمت‌الله‌ ولی‌ سر سلسلۀ نعمت‌اللهیان‌ برای‌ اقامت‌ در بیدر دعوت‌ كرد و او نوه‌ و سپس‌ پسرش‌ را به‌ دربار بهمنیان‌ فرستاد و نوه‌اش‌ با دختر احمدشاه‌ ازدواج‌ كرد و خانقاهی‌ در این‌ شهر بنیاد نهاد و نفوذ نعمت‌اللهیان‌ در دكن‌ افزایش‌ یافت‌. همچنین‌ بیدر از سدۀ 9 تا 11ق‌ / 15 تا 17م‌ از مراكز مهم‌ صوفیان‌ قادریه‌ در هند بود كه‌ خانقاههایی‌ در این‌ شهر تأسیس‌ كردند. از صوفیان‌ این‌ سلسله‌ كه‌ به‌ دعوت‌ احمدشاه‌ از بغداد به‌ بیدر مهاجرت‌ كردند، می‌توان‌ از شاه‌ زین‌الدین‌ گنج‌نشین‌، شاه‌ اسماعیل‌ قادری‌ و شیخ‌ محمد ملتانی‌ نام‌ برد. از دورۀ احمدشاه‌ رشد تفكرات‌ شیعی‌ در دستگاه‌ حكومت‌ بهمنیان‌ بیدر افزایش‌ یافت‌؛ از این‌رو، برخی‌ از تاریخ‌ نگاران‌ احمدشاه‌ را پیرو مذهب‌ تشیع‌ دانسته‌اند (رضوی‌، «تاریخ‌ صوفیه‌ ... »، II / 56-57، «تاریخ‌ اجتماعی‌ ... »، I / 248؛ فرشته‌، 1 / 328-329؛ طباطبا، 65؛ هیگ‌، «مذهب‌ ... »، 78-79؛ ایتن‌، 55- 58؛ شروانی‌، «بهمنیان‌»، 165-166). 
محمود گاوان‌ وزیر ایرانی‌ تبار و فرهنگ‌پرور محمودشاه‌ دوم‌ (حك‍ 839-862 ق‌ / 1435- 1458م‌) در توسعه‌ و زیبایی‌ شهر بیدر كوشش‌ بسیار كرد. این‌ شهر در زمان‌ او به‌ اوج‌ شكوفایی‌ فرهنگی‌ رسید. وی‌ مدرسۀ بزرگی‌ در بیدر تأسیس‌ كرد و دانشمندان‌ كشورهای‌ اسلامی‌ را برای ‌تدریس ‌به ‌آنجا فراخواند (شروانی‌، «محمودگاوان‌ ... »، 306-309؛ فرشته‌، 1 / 358-360؛ طباطبا، 118-119). 
از جمله‌ امتیازات‌ بیدر نسبت‌ به‌ شهرهای‌ دیگر جنوب‌ هند كه‌ آن‌ را همسنگ‌ شهرهای‌ بزرگی‌ از جمله‌ دهلی‌ و لاهور قرار می‌دهد، وجود بناهای‌ زیبا و باشكوه‌ از سده‌های‌ میانه‌ در این‌ شهر است‌ كه‌ بیشتر آنها در دورۀ بهمنیان‌ و برید شاهیان‌ ساخته‌ شده‌ است‌. از ویژگیهای‌ معماری‌ بیدر تغییر اساسی‌ در سبك‌ معماری‌ سنتی‌ دكن‌ است‌ كه‌ عناصری‌ از سبكهای‌ ایرانی‌ و عراقی‌ در آن‌ پدیدار گردید و ساختار بنا دچار دگرگونیهای‌ اساسی‌ شد؛ از جمله‌ ساختن‌ تالارهای‌ ستون‌دار، قوس‌دار، سردرها، و نیز استفاده‌ از كاشی‌ در تزیین‌، و قاب‌سازی‌ را می‌توان‌ نام‌ برد. ارگ‌ بیدر از جمله‌ بناهای‌ كهن‌ شهر است‌ كه‌ توسط معماران‌ ایرانی‌ بنا گردید. در داخل‌ ارگ‌، كاخها و بناهای‌ زیبایی‌ وجود دارد كه‌ تخت‌ محل‌ از جملۀ آنهاست‌. این‌ كاخ‌ از بناهای‌ زیبای‌ دورۀ بهمنیان‌ به‌ شمار می‌رود و تأثیر معماری‌ و هنر ایرانی‌ در آنها مشهود است‌. مسجد سولاخامبا نیز از بناهای‌ كهن‌ بیدر به‌ شمار می‌رود. بنای‌ مسجد جامع‌ بیدرهم‌ در اواخر دورۀ بهمنیان‌ آغاز گردید و در دورۀ بریدشاهیان‌ به‌ پایان‌ رسید. مقابر پادشاهان‌ بهمنی‌ در نزدیكی‌ بیدر و نیز مقابر برید شاهیان‌ از جمله‌ آثار زیبا و باشكوه‌ بیدر است‌ كه‌ برخی‌ از آنها دارای‌ كتیبه‌هایی‌ به‌ زبانهای‌ عربی‌ و فارسی‌ است‌ (كرمی‌، 21؛ دسای‌، 245-247؛ براون‌، 69-71؛ شروانی‌، «بهمنیان‌ دكن‌»، 127-131؛ رضوی‌، «تاریخ‌ اجتماعی‌ ... »،I / 253؛ گوتس‌، 217-218). همچنین‌ مدرسۀ محمود گاوان‌ كه‌ در 877 ق‌ / 1472 م‌ بنا گردید، شامل‌ مسجد، حجراتی‌ برای‌ زندگی‌ استادان‌ و دانشجویان‌، تالار تدریس‌ و كتابخانه‌ و دو منارۀ بزرگ‌ بود و سبك‌ معماری‌ آن‌ از بناهای‌ ایرانی‌ تأثیر پذیرفته‌ بود. این‌ مدرسه‌ در دورۀ اورنگ‌ زیب‌ انبار اسلحه‌ گردید و به‌ سبب‌ انفجاری‌ كه‌ در آن‌ رخ‌ داد، بخش‌ بزرگی‌ از آن‌ ویران‌ شد (شروانی‌، همان‌، 203-204؛ احمد، 190؛ براون‌، 70؛ مارشال‌، 635-636؛ فرگسن‌، 267). 
در بیدر كتیبه‌های‌ فراوانی‌ به‌ زبانهای‌ فارسی‌ و عربی‌ به‌ خطوط كوفی‌، نسخ‌، نستعلیق‌ و طغرا وجود دارد كه‌ برخی‌ از آنها از آثار خوش‌نویسان‌ برجسته‌ ازجمله‌ مغیث‌الدین‌ شیرازی‌، شكرالله‌ قزوینی‌ و ملاشرف‌الدین‌ مازندرانی‌ است‌ كه‌ از شاهكارهای‌ خوش‌نویسی‌ در هند به‌ شمار می‌روند. این‌ كتیبه‌ها در مقابر پادشاهان‌ بهمنی‌، مقبرۀ شاه‌ خلیل‌الله‌، ارگ‌ بیدر، و مقبرۀ بریدشاهیان‌ قرار دارند (یزدانی‌، II / 18-28؛ احمد، 415-416؛ دسای‌، 250؛ فرشته‌، 1 / 325-326). 
بیدر از مراكز جلب‌ ادیبان‌ و دانشمندان‌ و هنرمندانی‌ بود كه‌ اكثر آنها از ایران‌ به‌ آنجا مهاجرت‌ می‌كردند و تحت‌ حمایت‌ حكمرانان‌ و دولتمردان‌ قرار می‌گرفتند؛ از جمله‌ می‌توان‌ به‌ آذری‌ طوسی‌ (ه‍ م‌) شاعر و نویسندۀ ایرانی‌ و نگارندۀ كتاب‌ بهمن‌ نامه‌؛ محمود گاوان‌ دولتمرد و ادیب‌ ایرانی‌ كه‌ آثار ارزشمندی‌ ازجمله‌ ریاض‌ الانشاء و مناظر الانشاء را تألیف‌ كرد؛ شاه‌ خلیل‌الله‌ فرزند نعمت‌الله‌ ولی‌؛ ملا داوود بیدری‌ نویسندۀ تاریخ‌ تحفۀ المرام‌؛ و نظیری‌ طوسی‌ شاعر شیعه‌مذهب‌ اشاره‌ كرد (فرشته‌، 1 / 308، 325-326؛ مجومدار، 359؛ شروانی‌، «نكته‌ها ... »، 33-34؛ رضوی‌، «تاریخ‌ اجتماعی‌ ... »، I / 253). 

مآخذ

احمد، عزیز، تاریخ‌ تفكر اسلامی‌ در هند، ترجمۀ نقی‌ لطفی‌ و محمد جعفر یاحقی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ بدائونی‌، عبدالقادر، منتخب‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ احمد علی‌، كلكته‌، 1868م‌؛ برنی‌، ضیاءالدین‌، تاریخ‌ فیروز شاهی‌، ترجمۀ معین‌الحق‌، لاهور، 1991م‌؛ سیهرندی‌، یحیى، تاریخ‌ مبارك‌شاهی‌، به‌ كوشش‌ محمد هدایت‌ حسین‌، كلكته‌، 1931م‌؛ طباطبا، علی‌، برهان‌ مآثر، دهلی‌، 1355ق‌ / 1936م‌؛ فرشته‌، محمد قاسم‌، تاریخ‌، كانپور، 1290 ق‌ / 1874 م‌؛ كرمی‌، مجتبى، نگاهی‌ به‌ تاریخ‌ حیدرآباد دكن‌، تهران‌، 1373ش‌؛ كنبو، محمد صالح‌، عمل‌ صالح‌ ( شاه‌جهان‌نامه‌)، به‌ كوشش‌ غلام‌ یزدانی‌ و وحید قریشی‌، لاهور، 1972م‌؛ ندوی‌، معین‌الدین‌، معجم‌ الامكنة، حیدرآباد دكن‌، 1353ق‌؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.