زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

بگرمی

بَگِرْمی، یا بكرمی، بقرمی، نام منطقه‌ای در ناحیۀ افریقای مركزی، و دولتی به همین نام كه در سده‌های 10-13ق / 16-19م برخی از فرمانروایانش مسلمان بوده‌اند. این سرزمین در كرانه راست رودخانه شاری، در جنوب شرقی دریاچۀ چاد در جلگه‌ای گسترده و نسبتاً مرتفع با شیب مختصر به جانب دو دریاچۀ چاد و بحرالغزال واقع بوده است (كوك، 344؛ EI¹؛ «دائرةالمعارف ...»).
زمین این منطقه جز در خشك سالیهای غیرعادی، نسبتاً حاصل‌خیز است و در آن انواع ارزن كه قوت غالب اهالی آن را تشكیل می‌دهد، كشت می‌شود. پرورش گاو و گوسفند و بز و طیور نیز در آنجا رایج است (ناختیگال، II / 69 ؛EI1؛ بریتانیكا، I / 728) و برخی محصولات مختصر صنعتی هم در این ناحیه تولید می‌گردد (ناختیگال،IV / 68 ). در گذشته عود و عنبر و شاخ كرگدن از این منطقه به اروپا، و نیزه و زوبین به نقاط دیگر افریقا صادر می شد (همو،I / 119, 410 ). بگرمی در اواخر سدۀ 19م، 130 هزار تن جمعیت داشت كه از نژادهای مختلف تشكیل می‌شدند (تریمینگام، 138؛ «دائرةالمعارف »). 
دربارۀ سابقۀ تاریخی دولت بگرمی اطلاعات كتبی در دست نیست و آگاهیهای موجود درباره آن مبتنی بر روایات شفاهی است (كوك، 344، 353). برپایۀ همین روایات در حدود سالهای 906-926ق / 1500-1520م گروهی از مهاجران با یكی از قبایل بومی متحد شدند و پس از گرویدن به اسلام و غلبه بر چند دولت كوچك دیگر، شهر مسینا را تأسیس كردند و از آنجا به گسترش قلمرو خود و انتشار اسلام پرداختند و دولت بگرمی در نتیجۀ همین اقدامات پدید آمد (نک‍ : ماكه، 229؛ كوك، همانجا؛ تریمینگام،.(137 
نخستین سلطان بگرمی، مالو، و جانشین او، عبدالله حاجی از نژاد كنگا بودند و بگرمی را از سلطۀ بورنو خارج كردند. عبدالله حاجی سازمانهای اسلامی در آنجا ایجاد كرد و وحدت مردم از مسلمان و غیرمسلمان را استحكام بخشید (كوك، 353، 364؛ بروكلمان، 409؛ تریمینگام، همانجا). اما به‌رغم حضور حاكم مسلمان، در این كشور، پذیرش اسلام به جمع محدودی منحصر بود و با آنکـه در دوره‌های مختلف، به‌ویژه در دوره سلطنت محمد امین (1164-1199ق / 1751-1785م ) كوششهایی در جهت گسترش اسلام صورت گرفت، با این همه، موفقیت چندانی به دست نیامد (كوك، 353؛ تریمینگام،.(138 
دولت بگرمی در 1235ق / 1820م به بورنو حمله كرد و شهرهای آن را تاراج نمود (فیشر،II / 121 ). در 1287ق / 1870م نیروهای دولت اوآدای، بگرمی را تصرف، و سلطان آنجا را تبعید كردند (كوك، 344). بگرمی از 1890م، به رغم اعتراض دولت عثمانی، زیر نفوذ دولت فرانسه قرار گرفت و این دولت در 1897م سلطان بگرمی را تحت حمایت خود قرار داد (ناختیگال، I / 182؛ كوك، همانجا)؛ اما این تحت‌الحمایگی، بهانه‌ای برای حمله به بگرمی، و ویرانگری آن به دست همسایگانش داد، تا آنجا كه فرانسویها برای پایان دادن به این اوضاع، در 1317ق / 1899م با فرستادن نیروی نظامی به این منطقه، به حیات سیاسی دولت مسلمان بگرمی پایان دادند (كوك، 354؛ بروكلمان،.(417 

مآخذ

كوك، ژ.م .، مسلمانان افریقا، ترجمۀ اسدالله علوی، مشهد، 1373ش؛ ماكه، ژاك، تمدن سیاهان، ترجمۀ اسدالله علوی، مشهد، 1369ش؛ نیز:

Britannica, micropaedia, 1978; Brockelmann, C., History of the Islamic Peoples, tr. J. Carmichael and M. Perlmann, London, 1949; EI¹; Enciclopedia Italiana; Fisher, A.G.B. and H.J. Fisher, introd. Sahara and Sudan (vide: Nachtigal); Nachtigal, G., Sahara and Sudan, eds. and tr. A. G.B.Fisher and H. J. Fisher, London, 1971-1980; Trimingham, J.S., A History of Islam in West Africa, Oxford, 1962.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.