زمان تقریبی مطالعه: 20 دقیقه

بوشهر

بوشِهْر، استان‌، شهرستان‌ و شهری‌ بندری‌ در جنوب‌ ایران‌ واقع‌ در كرانه‌های‌ شمالی‌ خلیج‌ فارس‌. 

استان‌ بوشهر

این‌ استان‌ بـا مسـاحتی‌ حدود 653‘27كمـ2 میان‌ °27 و ´14 تا °30 و ´16 عرض‌ شمالی‌ و °50 و ´6 تا °52 و ´58 طول‌ شرقی‌ واقع‌ شده‌، و متشكل‌ از 8 شهرستان‌ به‌ نامهای‌ بوشهر، تنگستان‌، دَیر، دشتستان‌، دشتی‌، كَنْگان‌، گَناوه‌ و دِیلَم‌، و 17بخش‌ و 22 شهر است‌. استان بوشهر از شمال به استان‌ خوزستان‌ و بخشی‌ از استان‌ كهگیلویه‌ و بویراحمد، از شرق‌ به‌ استان‌ فارس‌، از جنوب‌ شرقی‌ به‌ بخشی‌ از استان‌ هرمزگان‌ و از جنوب‌ و غرب‌ به‌ آبهای‌ خلیج‌ فارس‌ محدود است‌ ( جغرافیا...، 1 /420؛ نشریه‌...، 14). بنا بر سرشماری‌ 1375ش‌، جمعیت‌ این‌ استان‌ 675‘743 نفر بوده‌ است‌ ( سرشماری‌، استان‌، شانزده‌). 
استان‌ بوشهر از نظر پستی‌ و بلندی‌ به‌ دو بخش‌ جلگه‌ای‌ و كوهستانی تقسیم می‌شود. ناحیۀ جلگه‌ای آن‌ در امتداد خلیج‌ فارس‌ قرار گرفته‌ است‌ و هر چه‌ از شمال و شمال‌ غربی‌ به‌ طرف‌ جنوب‌ و جنوب‌ شرقی‌ پیش‌ می‌رویم‌، تا درۀ مُند عرض‌ جلگه‌ بیشتر می‌شود (140 كم‍‌ ). پس‌ از آن‌، جلگه‌ باریك‌ و كم‌ عرض‌ شده‌، در حد فاصل‌ استانهای‌ بوشهر و هرمزگان‌، كوهها مشرف‌ به‌ دریا می‌شوند ( جغرافیا، 1 /421). ناحیۀ كوهستانی‌ استان‌ بوشهر به‌ وسیلۀ دو رشته‌ كوه‌ موازی‌ كه‌ سراسر استان‌ را طی‌ می‌كند، از بقیۀ مناطق‌ جدا می‌شود. رشتۀ اصلی‌ كه‌ در محدودۀ شمالی‌ و شرقی‌ استان‌ بوشهر گسترش یافته‌، در حقیقت دنبالۀ رشته‌ كوههای‌ زاگرس‌ است‌ و «گچ‌ ترش‌» نام‌ دارد. بخش دوم‌ از رشته‌ كوههای‌ استان‌ بوشهر كه‌ به‌ موازات‌ رشته‌ كوه‌ اول‌ در حاشیۀ خلیج‌ فارس‌ قرار گرفته‌، به‌ ارتفاعات «نوكنده‌» معروف‌ است‌. این‌ ارتفاعات‌ هر چه‌ به‌ سوی‌ جنوب‌ پیش‌ می‌رود، به‌ دریا نزدیك‌ شده‌، تا جایی‌ كه‌ به‌ داخل دریا كشیده می‌شود ( فرهنگ‌جغرافیایی‌ كوهها...، 3 /399-400). 
آبهای‌ سطحی‌ استان‌ بوشهر شامل‌ شماری‌ رودخانۀ فصلی‌ و دائمی‌ و چشمه‌هایی‌ است‌ كه‌ به‌ عنوان‌ بخشی‌ از حوزۀ آبریز خلیج‌ فارس‌ و دریای‌ عمان‌ به‌ شمار می‌آیند. این‌ رودخانه‌ها به‌ سبب شرایط اقلیمی، بیشتر به صورت فصلی و اتفاقی ظاهر می‌شوند. مهم‌ترین‌ رودخانه‌های‌ این‌ استان‌، مند، شاپور و دالَكی‌ است‌ كه‌ سرچشمۀ آنها در خارج‌ از استان‌ بوشهر است‌، اما درگذر به‌ سوی‌ دریا از این‌ استان‌ می‌گذرند. آب‌ رودخانه‌های‌ استان‌ به‌ علت‌ شرایط خاص خاك و عبور از طبقات‌ نمكی‌، شور و غیرقابل‌ آشامیدن‌ است‌ (افشین‌، 1 /119). 
آب‌ و هوای‌ استان‌ بوشهر در نوار ساحلی‌، گرم‌ و مرطوب‌، و در بخشهای‌ داخلی‌، گرم‌ و خشك‌ و صحرایی‌ است‌. در هر دو بخش‌، متوسط دمای سالانه برابر °24 سانتی‌گراد است‌ كه‌ بیشترین‌ مقدار آن‌ در تابستان‌ حدود °50 و كمترین‌ آن‌ در زمستان‌ حدود °6 سانتی‌گراد است‌ ( جغرافیا، 1 /422). 
 استان‌ بوشهر از نواحی‌ مهم‌ پرورش‌ ماهی‌ و میگو و صنایع‌ شیلاتی‌ است‌ (نک‍ : آمارنامه‌...، 352-359). محصولات‌ كشاورزی‌ این‌ استان‌ به‌ سبب‌ شرایط نامساعد آب‌ و هوایی‌ و مرغوب‌ نبودن‌ زمین‌، چندان‌ تنوعی‌ ندارد و بازده‌ محصولات‌، به‌ ویژه‌ غلات‌ در سطح‌ پایینی‌ است‌. عمده‌ترین‌ محصولات‌ كشاورزی‌ استان‌ بوشهر گندم‌، جو، خرما، مركبات‌، تنباكو و محصولات‌ جالیزی‌ است‌ (بدیعی‌، 3 /163-164). 

شهرستان‌ بوشهر

این‌ شهرستان‌ در مغرب‌ استان‌ بوشهر قرار دارد و از شمال‌ به‌ شهرستانهای‌ گناوه‌ و دشتستان‌، از شرق‌ و جنوب‌ به‌ شهرستانهای‌ دشتستان‌ و تنگستان‌، و از غرب‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ محدود است‌ ( نک‍ : نقشه‌... ). شهرستان‌ بوشهر شامل‌ دو بخش‌ ، به‌ نامهای‌ مركزی‌ و خارك‌، دو دهستان‌، 3 شهر به‌ نامهای‌ بوشهر، چُغادَك‌ و خارك‌،و 39 آبادی‌ است‌ ( نشریه‌، 14؛ سرشماری‌، شهرستان‌،پانزده‌). بنابر سرشماری‌ 1375ش‌، جمعیت‌ شهرستان‌ بوشهر 914‘187 نفر بوده است كه‌ از این‌ شمار 08 /81٪ در نقاط شهری‌ و 92 /18٪ در نقاط روستایی‌ سكنا داشته‌اند (همان‌، شانزده‌). اراضی‌ این‌ شهرستان‌ را دشت‌ ساحلی‌ همواری‌ فرا گرفته‌، و جز در جزیرۀ خارك كه دارای‌ تپه‌ماهورهایی‌ حداكثر به‌ بلندی‌ حدود 50 متر است‌، ارتفاع‌ درخور توجهی‌ در آن‌ دیده‌ نمی‌شود و رودخانۀ هِلّه‌ كه‌ شهرستان بوشهر را از شهرستان‌ گناوه‌ جدا می‌كند، مهم‌ترین‌ رودخانۀ آن‌ است‌ (جعفری‌، 212). 

بندر بوشهر

این‌ شهر بندری‌ كه‌ مركز استان‌ و شهرستان‌ بوشهر است، در °28 و ´58 عرض‌ شمالی‌ و °50 و ´50 طول‌ شرقی‌، و در ارتفاع‌ 9متری‌ از سطح‌ دریا به‌ صورت‌ شبه‌ جزیره‌ای‌ در كرانۀ خلیج‌ فارس‌ واقع‌ است‌ و رودخانه‌ یا بلندیهایی‌ ندارد. عمده‌ترین‌ فرآورده‌های كشاورزی اطراف‌ بوشهر به‌ ترتیب‌ اهمیت‌ اینهاست‌: خرما، لیمو، گندم‌، جو و تره‌بار. همچنین‌ صید ماهی‌ در آبهای‌ ساحلی‌ این‌ شهر رواج‌ دارد ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌ آبادیها...، 3-4). بنابر سرشماری‌ 1375ش‌، جمعیت‌ این‌ شهر 612‘135نفر بوده‌ است‌ ( سرشماری‌، استان‌، چهل‌). 

نام‌گذاری‌

این‌ شهر بندری از قدیم‌ترین‌ ایام‌ تاكنون‌ نامهای‌ گوناگون‌ داشته‌ است‌. در دورۀ ایلامی‌، آن‌ را لیان‌ می‌نامیدند (اقتداری‌، 190؛ مصطفوی‌، 142)، در زمان‌ اردوكشی‌ نِئارخوس‌ ـ دریاسالار اسكندر مقدونی‌ ـ مسامبریا، و در روزگار سلوكیان‌ انطاكیۀ پارس‌ خوانده‌ می‌شد (گیرشمن‌، 199؛ وایت‌هاوس‌، 28). در منابع عصر ساسانی آن را بُخْتْ اردشیر و ریو اردشیر2 می‌نامیدند ( كارنامه‌... ، 231؛ دایرة المعارف‌... ، 1 /1152) و در دورۀ اسلامی‌ نام‌ آن‌ به‌ صورت ریشهر (بافقی‌، 378؛ ابن‌ حوقل‌، 2 /269)، راشهر (بلاذری‌، 545)، اَبوشهر (كازرونی‌، 47؛ فرصت‌، 369) و بوشهر آمده‌ است‌. گمان‌ می‌رود، یاقوت نخستین كسی است كه‌ از بوشهر قدیم‌ نام‌ برده‌ است‌ (لسترنج‌، 261؛ مشكور، 596). 

پیشینۀ تاریخی

براساس‌ كاوشهای‌ باستان‌شناختی‌ در دورۀ ایلامی‌ (هزارۀ دوم‌ و بخشی‌ از هزارۀ اول‌ ق‌ م‌) لیان‌ كه‌ بر سر راه‌ شوش‌ به‌ موهنجودارو قرار داشته‌، پل‌ ارتباطی‌ ایلامیها با نواحی‌ اقیانوس‌ هند و جنوب‌ شرقی‌ آسیا بوده‌ است‌ (نورزاده‌، 123؛ مشكور، 595). در زمان‌ هخامنشیان‌، پادشاهان‌ این‌ سلسله‌ كاخها و معابد چندی‌ در نواحی اطراف بوشهر و نیز بُرازجان كنونی‌ بنا كردند (نک‍ : اتابك‌زاده‌، 29). سلوكیها در جایگاه‌ بوشهر كنونی‌، انطاكیۀ پارس‌ را ساختند كه‌ مدتها از رونق‌ و آبادی‌ برخوردار بود (گیرشمن‌، همانجا). در زمان ساسانیان، بوشهر قدیم‌ موردتوجه‌ و عنایت‌ خاصی‌ بود. فرمانروایان‌ ساسانی‌ در آنجا قلعه‌ای‌ استوار و عظیم بنا كردند كه آثار ویرانه‌های آن‌ هنوز پابرجاست‌ (اقتداری‌، 156). 
بلاذری‌ تصرف‌ این‌ شهر را به‌ دست‌ عثمان‌ ابن‌ ابی‌ العاص‌ در 19ق‌ /640م‌ ذكر می‌كند (همانجا). سردار معروف‌ ایرانی‌ كه‌ در مقابل‌ اعراب‌ مقاومت‌ نمود، شَهْرَك‌ نام‌ داشت‌ (ابن‌ بلخی‌، 114). برای‌ تسخیر شهر، جنگ‌ شدیدی‌ درگرفت‌ و شهرك‌ و فرزندش‌ به‌ قتل‌ رسیدند و ریشهر با تلفات زیاد تسلیم‌ شد (طبری‌، 4 /176؛ بلاذری‌، همانجا). بلاذری‌ این‌ فتح‌ را از نظر دشواری‌ و مقدار غنایم‌ به‌ دست‌ آمده‌، با فتح‌ قادسیه‌ مقایسه‌ كرده‌ است‌ (نک‍ : همانجا). پس‌ از این‌ فتح‌، ریشهر مركزیت‌ و اهمیت‌ خود را برای‌ چند قرن‌ از دست‌ داد و به‌ شهری‌ متروك‌ و منزوی‌ بدل‌ شد. 
در دورۀ حاكمیت‌ شاهان‌ صفوی‌ و در روزگار شاه‌ طهماسب‌ اول‌، بار دیگر از ناحیۀ ریشهر نام‌ برده‌ شده‌ است‌. مؤلف‌ تكملة الاخبار در ذیل‌ وقایع‌ سال‌ 946ق‌ /1539م‌ از طغیان‌ حسن‌ سلطان‌ ریشهری‌ كه‌ از مرتبۀ پیشوایی‌ ده‌ به‌ مرتبۀ حكومت‌ بر ایالت‌ رسیده‌ بود، سخن‌ می‌گوید و جریان‌ محاصرۀ قلعۀ ریشهر به‌ وسیلۀ امرای‌ فارس‌، دستگیری‌ حسن‌ سلطان‌ و مجازات‌ شدن‌ وی‌ در میانَج‌ گرمرود به‌ دستور شاه‌ طهماسب‌ را بیان‌ می‌كند (نویدی‌، 90). 
تاریخ‌ جدید بوشهربا پادشاهی‌ نادرشاه‌ افشار (1148-1160ق‌ / 1736-1747م‌) شروع‌ می‌شود (كازرونی‌، 47). نادر و سیاست‌ دریایی‌ او در مبارزه‌ با عثمانیها و گسترش‌ قلمرو دریایی‌ او در خلیج‌ فارس‌ سبب‌ شد تا شهر بندری‌ بوشهر موردتوجه‌ خاصی‌ قرار گیرد (رائین، 2 /631؛ كیهان، 1 /111). نادرشاه‌ با به‌ كار گماردن‌ یك‌ تاجر انگلیسی‌ به‌ نام‌ جان‌ اِلتن‌، بوشهر را كه‌ نام‌ آن‌ به «بندر نادریه‌» تغییر داده‌ شده‌ بود، به‌ صورت‌ یك‌ مركز كشتی‌سازی‌ و پادگان‌ نظامی‌ درآورد (رائین‌، 2 /632). بنابر گزارش‌ هلندیها، در زمان‌ نادر ناوگانی‌ با 8 تا 12 هزار تن‌ در بوشهر مستقر بود (فلور، 153). ظاهراً الوار و چوبهای‌ لازم‌ برای‌ كشتی‌سازی‌ از شمال‌ ایران‌ به‌ بوشهر حمل‌ می‌شد. مورخان‌ و سیاحان‌ انگلیسی‌ كه‌ چندین‌ سال‌ بعد به‌ بوشهر سفر كردند، از یك‌ كشتی‌ نیمه‌ ساخته‌ در این‌ شهر گزارش‌ دادند كه‌ محصول‌ كارخانجات‌ كشتی‌سازی‌ زمان‌ نادر در بوشهر بود (سایكس‌، 2 /394). با مرگ‌ نادر، سپاه‌ دریایی‌ او میان‌ حكام‌ بوشهر و بندرعباس‌ تقسیم‌ شد. شیخ‌ ناصرخان‌ آل‌ مذكور كه‌ ناخدا باشی‌ كشتیهای‌ نادر بود، پس‌ از مرگ‌ وی‌، كشتیها و ناوگان‌ مستقر در بوشهر را متصرف‌ شده‌، حكومت‌ قدرتمندی‌ پدید آورد كه‌ صد سال‌ ادامه‌ یافت‌ (رای‌، 49). در دوران‌ حاكمیت‌ او و فرزندش‌ شیخ‌ نصرخان‌، بوشهر رو به‌ عمران‌ و آبادی‌ گذاشت و روابط تجاری گسترده‌ای با انگلیسیها برقرار شد (نورزاده‌، 75). شاید به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ كه‌ مؤلف‌ مرآة البلدان‌ بانی‌ شهر بوشهر را شیخ‌ نصر عرب‌ معرفی‌ می‌كند (اعتمادالسلطنه‌، 1 /479). 
در دوران‌ كریم‌خان زند (سل‍ 1164-1193ق‌ /1751-1779م‌) بار دیگر آرامش‌ در ایران‌ برقرار شد و با پایان‌ یافتن‌ هرج‌ و مرج‌ ناشی‌ از مرگ‌ نادر، بوشهر وارد مرحلۀ جدیدی‌ از تاریخ‌ خود شد. جابه‌جایی‌ مركز قدرت‌ ایران‌ از خراسان‌ به‌ شیراز سبب‌ شد تا بوشهر كه‌ به‌ شیراز نزدیك‌ بود، بندر اصلی‌ بازرگانی‌ ایران‌ شود ( ایرانیكا، .(IV /570 در 1177ق‌ /1763م‌ شركت‌ هند شرقی‌ بریتانیا قرار داد معروفی‌ با كریم‌خان‌ زند و شیخ‌ سَعدون‌، حاكم‌ بوشهر منعقد كرد كه‌ در واقع سنگ‌ بنای‌ حضور نظامی‌ انگلستان‌ در جنوب‌ ایران‌ و خلیج‌ فارس‌ بود (امین‌، 88-91؛ فرامرزی‌، 5). شركت‌ هند شرقی‌ بریتانیا با تأسیس كارخانه‌ای‌ در این‌ شهر بندری‌ و ترك‌ بندرعباس‌، وضع‌ بازرگانی‌ این‌ شهر را بهبود بخشید. ویلیام‌ اَندرو پرایس‌ سرپرست‌ كل‌ اتباع‌ انگلیسی‌ مقیم‌ خلیج‌ فارس‌، بنجامین‌ جِرْویس‌ را به‌ عنوان‌ نمایندۀ مقیم‌ كمپانی‌ هند شرقی‌ در بوشهر منصوب كرد. این اقدام‌ تفاهم‌ میان‌ بریتانیاییها و حاكم‌ عرب‌ منطقه‌ را محكم‌تر كرد (رابینو، 45). فعالیت‌ كمپانی‌ هند شرقی‌ بریتانیا در بوشهر به‌ دلیل‌ بروز اختلاف‌ میان‌ كریم‌ خان‌ زند و نمایندگان‌ كمپانی‌ دچار مشكل‌ شد و انگلیسیها مركز مبادلات‌ تجاری‌ خویش‌ را از بوشهر به‌ بصره‌ منتقل‌ كردند، ولی‌ كریم‌خان‌ در 1190ق‌ /1776م‌ بصره‌ را تصرف‌ كرد و انگلیسیها را ناگزیر نمود تا در 1192ق‌ /1778م‌ بوشهر را به‌ عنوان‌ پایگاه‌ اصلی‌ بازرگانی‌ خود در خلیج‌ فارس‌ برگزینند (پری‌، 259). 
با مرگ‌ كریم‌خان‌ زند، كشمكش‌ میان‌ بازماندگان‌ وی‌ آغاز شد كه‌ چند سال‌ به‌ طول‌ انجامید. سرانجام‌ لطفعلی‌خان‌ زند در 1203ق‌ /1789م‌ قدرت‌ را به‌ دست‌ گرفت‌ (ابوالحسن‌ گلستانه‌، 352). اما آغاز حكومت لطفعلی‌خان مقار‌ با ستیزهای‌ آقا محمدخان‌ قاجار بود. با وجود مقاومت و مقابلۀ خان زند و یارانش‌، در نتیجۀ خیانت‌ حاج‌ ابراهیم شیرازی‌، راهی‌ جز عقب‌نشینی‌ و فرار به‌ سمت‌ بندر بوشهر برای‌ لطفعلی‌خان‌ نماند (جونز، 52). لطفعلی‌خان‌ در بوشهر از شیخ‌ ناصرخان‌ اَبومُهَیری‌، حاكم‌ وقت‌ تقاضای‌ كمك‌ كرد. ناصرخان به وی وعدۀ مساعدت داد، اما اندكی‌ بعد درگذشت‌ و فرزندش‌ شیخ‌ نصرخان جانشین او شد (شریف‌، 317). لطفعلی‌خان‌ كه‌ برای‌ بار دوم‌ خود را به‌ بوشهر رسانیده‌ بود، با مخالفت‌ و دشمنی‌ شیخ‌ نصرخان‌ رو به‌ رو شد (همو، 348). خان‌ زند عازم‌ بندر ریگ‌ شد و از امیرعلی‌خان‌ زَعابی حكمران‌ آنجا كمك‌ خواست‌. حاكم‌ بندر ریگ‌ نیز به‌ دلیل‌ دشمنی‌ با شیخ‌ نصرخان‌ به‌ لطفعلی‌خان‌ كمك‌ كرد (ورهرام‌، 92). اگرچه‌ خان‌ زند در منطقۀ جنوب پیروزیهایی به دست آورد، اما سرانجام به كرمان‌ عقب‌نشینی‌ كرد و پس‌ از دستگیر شدن‌، به‌ دستور آقا محمدخان‌ قاجار به‌ قتل‌ رسید. 
در روزگار فتحعلی‌شاه‌ قاجار كه‌ انگلستان‌ نفوذ خود را در هند و خلیج‌‌فارس گسترش می‌داد، در 1227ق‌ /1812م دفتر نمایندگی‌ سیاسی‌ خود را در بوشهر تأسیس‌ كرد. حضور فعال‌ انگلستان‌ در بوشهر كه‌ نمایندگی‌ سیاسی‌ آن‌ همچون‌ یك‌ نایب‌السلطنه‌ عمل‌ می‌كرد (رایت‌، 79)، زمینه‌ساز حضور دیگر دولتهای‌ اروپایی‌ شد (نک‍ : نشأت‌، 143، 181-182). بوشهر در این‌ زمان‌، مركز اصلی‌ بازرگانی‌ انگلیس‌ در جنوب‌ ایران‌ بود (نک‍ : فلاندن‌، 368). برخی‌ از دولتهای‌ بزرگ‌ اروپایی‌ در این‌ شهر دفتر نمایندگی‌ سیاسی‌ داشتند و تجار بزرگ‌ به‌ فعالیتهای‌ بازرگانی‌ مشغول‌ بودند (مرگان‌، 2 /310). دولتهای‌ فرانسه‌، آلمان‌ و روسیه‌، به‌ ترتیب‌ در 1306ق‌ /1889م‌، 1315ق‌ /1897م‌ و 1319ق‌ / 1901م‌، كنسولگریهای‌ خود را در بوشهر تأسیس‌ كردند (وادالا، 50؛ نشأت‌، 181-182؛ سدیدالسلطنه‌، سرزمینها... ، 37). دولت هلند، برای سالهای‌ متمادی‌ در بوشهر كنسولگری‌ داشت‌ و آخرین‌ كنسول‌ آن‌ دولت‌، مدت‌ 20 سال‌ در بوشهر مأمور بود (همو، بندرعباس‌...، 627- 628). دولتهای‌ نروژ، ایتالیا و عثمانی‌ هم‌ در بوشهر كنسولگری‌ داشتند (همو، سرزمینها، همانجا). 
در 1270ق‌ /1854م‌، پس از مرگ شیخ نصرخان دوم حاكم بوشهر از خاندان‌ ابومهیری‌، حكومت‌ بوشهر از این‌ خاندان‌ گرفته‌ شد و از آن‌ پس‌، والیان‌ فارس‌ حكمرانان‌ بوشهر را منصوب‌ می‌كردند (نورزاده‌، 126). حاكم‌ بوشهر را «حكمران‌ كل‌ بنادر و جزایر خلیج‌ فارس‌» می‌نامیدند كه‌ قلمرو او تا بندرعباس‌ ادامه‌ داشت‌ (خیراندیش‌، 183). 
به‌ دنبال‌ حضور نمایندگیهای‌ سیاسی‌ كشورهای‌ خارجی‌ و فعالیت‌ بازرگانان‌ ایرانی‌ و خارجی‌، بوشهر بندر اصلی‌ و عمدۀ سراسر خلیج‌ فارس‌ شد (فرامرزی‌، 93). از آنجایی‌ كه‌ ترقی‌ بوشهر در اواخر سدۀ 18 و نیمۀ اول‌ سدۀ 19م‌ با گسترش‌ مطامع‌ سیاسی و اقتصادی انگلستان در خلیج‌ فارس‌ هم‌زمان‌ بود، بنابراین‌، موقعیت‌ بوشهر كه‌ به‌ صورت یك‌ شبه‌ جزیرۀ كوچك‌ از 3 جهت‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ محدود می‌شد، وضع‌ مناسبی‌ برای‌ دفاع‌ از منافع‌ انگلستان‌ فراهم‌ نمود. این‌ مسئله‌ سبب‌ شد تا بوشهر در طرحهای‌ سیاسی‌ ـ اقتصادی‌ بریتانیا در خلیج‌ فارس نقشی‌ اساسی‌ ایفا نماید (جناب‌، 409). 
از هنگام‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ قاجاریه‌، به‌ مدت‌ یك‌ قرن‌ و نیم‌، بوشهر مهم‌ترین‌ بندر تجاری ایران‌ بود. از 1215ق‌ /1800م‌، بوشهر رفته‌ رفته‌ از بندری‌ واقع‌ در مسیر كشتیها، به‌ بندری‌ ترانزیتی‌ تبدیل‌ شد (رای‌، 169). سالانه‌ نزدیك‌ به‌ صد كشتی‌ انگلیسی‌ و عربی‌ از هند و مسقط برای‌ امور بازرگانی‌ به‌ این‌ بندر می‌آمدند و روی‌هم‌رفته‌ در فاصلۀ سالهای‌ 1232- 1238ق‌ /1817-1823م‌ سه‌ چهارم‌ كالاهای‌ وارد شده‌ به‌ بوشهر از هندوستان‌ و چین‌، و یك‌ چهارم‌ دیگر از اروپا بود ( ایرانیكا، .(IV /570 برقراری‌ نظم‌ و امنیت‌ در سراسر ایران‌، همگام‌ با امنیت‌ روزافزون‌ خلیج‌ فارس‌ به‌ سبب‌ حضور ناوگان‌ انگلیس در این منطقه، زمینه‌ساز رشد تجارت‌ بوشهر شد، تا آنجا كه‌ در 1232ق‌ / 1817م‌ كل‌ واردات‌ از طریق‌ بندر بوشهر بالغ‌ بر 300 هزار لیره‌ و در 1238ق‌ /1823م‌ 670 هزار لیره‌، یعنی‌ دو برابر شد ( تاریخ‌... ، 125). به‌ دنبال‌ این‌ تحولات‌ اقتصادی‌، بازار شیراز و اصفهان‌ با ورود كالا از راه‌ بوشهر رو به‌ رشد نهاد (لاریمر، 170). 
رشد جمعیت‌ این‌ شهر بندری‌ كه‌ از گسترش‌ بازرگانی‌ آن‌ سرچشمه‌ می‌گرفت‌، شتابان‌ بود. در سدۀ 12ق‌ /18م‌، شمار جمعیت‌ بوشهر میان‌ 10 تا 20 هزار تن‌ در نوسان‌ بود. تخمین‌ همانندی‌ نیز در سدۀ بعد و اوایل‌ سدۀ 20م‌ ارائه‌ شد. تامسن‌ در 1284ق‌ /1867م‌ جمعیت‌ بوشهر را 18 هزار نفر می‌نویسد، اما كُرزن‌ در 1305ق‌ / 1888م‌ و لاریمر در 1323ق‌ /1905م‌ جمعیت‌ این‌ شهر را 15 هزار نفر تخمین‌ زده‌اند (رای‌، 33). تركیب‌ جمعیتی‌ بوشهر درگذشته‌، ناهمگون‌ بوده‌ است‌. براساس‌ جدولهایی‌ كه‌ لاریمر ارائه‌ نموده‌ است‌، بیشتر ساكنان‌ بوشهر ایرانی‌، و از نژادهای‌ نامتجانس‌ بودند و به‌ زبان‌ فارسی‌ سخن‌ می‌گفتند (ص‌ 168). مَلكم‌ كه‌ در اوایل‌ سدۀ 13ق‌ /19م‌ از بوشهر دیدن‌ كرده‌، ساكنان‌ بوشهر و حومۀ آن‌ را از نظر نژادی‌ عرب‌ معرفی‌ نموده‌ است‌ (رای‌، همانجا). كرزن‌ نیز كه‌ با این‌ نظر نادرست‌ هم‌داستان‌ بوده‌، ساكنان‌ این‌ بندر را از تبار عربها شمرده‌ است‌ (2 /283). 
در دورۀ قاجاریه‌، بوشهر به‌ سبب حضور فعال‌ انگلیسیها و اهمیت بازرگانی‌ آن‌ 4 بار مورد هجوم قرار گرفت‌. نخستین‌ رویارویی‌ مردم‌ بوشهر با انگلیسیها در 1253ق‌ /1837م‌ اتفاق‌ افتاد (كلی‌، 21). مردم‌ بوشهر به‌ رهبری‌ شیخ‌ حسن‌ آل‌ عُصْفور از روحانیان برجستۀ بوشهر و با حمایت‌ تفنگچیان‌ سرهنگ‌ باقرخان‌ تنگستانی‌ با قوای‌ انگلیس‌ درگیر شدند، اما به‌ دنبال‌ حل‌ اختلاف‌ ایران‌ و انگلیس‌ بر سر مسئلۀ هرات‌، انگلیسیها به‌ جزیرۀ خارك‌ عقب‌نشینی‌ كردند (همو، 39). 
دومین‌ نبرد مردم‌ بوشهر با انگلیسیها در 1272ق‌ /1856م‌ روی‌ داد. با خروج‌ هیئت‌ كنسولی‌ بریتانیا از تهران‌، كشتیهای‌ انگلیس‌ عازم‌ بوشهر شدند (پولاك‌، 283). تفنگچیان‌ تنگستانی‌ و مردم‌ بوشهر به‌ رهبری سرهنگ‌ باقرخان تنگستانی‌ به‌ مقاومت‌ پرداختند. پس‌ از كشته‌ شدن‌ احمدخان‌ تنگستانی‌ فرزند باقرخان‌ و شماری‌ از افسران‌ برجستۀ انگلیسی‌، بوشهر سقوط كرد و فرمانده‌ نیروهای‌ انگلیسی‌، پس‌ از تصرف‌ بوشهر، تا مُحَمَّره‌ (خرمشهر كنونی‌) پیشروی نمود، اما به دنبال انعقاد عهدنامۀ پاریس‌ (1273ق‌ /1857م‌) نیروهای‌ خود را فراخواند و بوشهر نیز از اشغال‌ نیروهای‌ نظامی‌ انگلیس رهایی یافت (خورموجی‌، 213-214؛ اعتمادالسلطنه، 1 /484، بب‍‌ ). 
در دوران انقلاب مشروطیت، جنوب ایران و از جمله بندر بوشهر از نواحی‌ حساس و پر تنش‌ بود. در 1327ق‌ /1909م‌ در روزگار محمدعلی‌ شاه‌ قاجار و در دورۀ استبداد صغیر و سركوب‌ آزادی‌خواهان‌ در تهران‌، سیدمرتضی‌ مجتهد اَهْرَمی‌، ملقب‌ به‌ علم‌ الهدی‌ به‌ توصیۀ آیت‌الله‌ آخوند خراسانی‌ و آیت‌الله‌ عبدالحسین‌ لاری‌، با كمك‌ رئیس‌ علی‌ دلواری و میرزاعلی‌ كازرونی‌، گمرك‌ و سایر مراكز دولتی‌ بوشهر را تصرف‌ كرد (تركمان‌، 10، نیز حاشیۀ 1؛ گریوز، 63، نیز حاشیه‌). بوشهر مدت‌ دو ماه‌ در تصرف‌ نیروهای‌ ملی‌ بود ( كتاب‌ آبی‌، 2 /467). انگلیسیها كه‌ منافع‌ خود را در خطر دیدند، با فرستادن‌ ناو جنگی‌ فاكس‌ به‌ بوشهر، در صدد نابود كردن‌ نیروهای‌ طرفدار سیدمرتضی‌ برآمدند (كاكس‌، 71). 400 نفر از نیروهای انگلیسی بوشهر را تصرف كرده، سیدمرتضی‌ را دستگیر، و در 8 رجب 1327ق‌ /26 ژوئیۀ 1909م‌ همراه‌ خانواده‌اش‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ تبعید كردند (همو، 74). 
چهارمین‌ نبرد مردم‌ بوشهر با نیروهای‌ انگلیسی‌ در آغازین‌ سالهای‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و به‌ دنبال‌ اشغال‌ بوشهر در 18 اوت‌ 1915 واقع‌ شد (فراشبندی‌، 32). مردم‌ بوشهر به‌ رهبری‌ رئیس‌ علی‌ دلواری‌ و دیگر خوانین‌ جنوب‌ برای‌ حفظ استقلال‌ میهن‌ به‌ مبارزه‌ برخاستند، اما با كشته‌ شدن‌ رئیس‌ علی‌ دلواری‌ و شكست‌ خوانین‌ همرزم‌ او در جنگ‌ كوه‌ كُزی‌، نیروهای‌ انگلیسی‌ كاملاً بر بوشهر مسلط شدند (همو، 71-79). 
با پایان یافتن‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌، انگلیسیها بوشهر را در جمادی‌ الآخر 1337 /مارس‌ 1919 تخلیه‌ كردند. خروج‌ انگلیسیها از بوشهر آغازگر دوران‌ افول‌ این‌ شهر بندری‌ بود. انگلیسیها كه‌ در دوران‌ جنگ‌، بوشهر را كانونی‌ ناامن‌ برای‌ حضور نیروهای‌ خود می‌دیدند، توجه‌ خود را به‌ شهرهای‌ آبادان‌ و بصره‌ معطوف‌ كردند. همچنین‌ به‌ سبب‌ بهبود كیفیت‌ راه‌ بغداد - تهران‌ حجم‌ عمدۀ داد و ستدها از ایران‌ به‌ سوی‌ بصره‌ سرازیر شد ( ایرانیكا، .(IV /571 
با ظهور رضاشاه پهلوی در صحنۀ سیاسی ایران، بوشهر همچنان‌ كانون‌ پر تشنج‌ وقایع باقی‌ ماند. خالو حسین‌ بُرْدخونی‌ در سالهای‌ 1308-1310ش‌ /1929-1931م‌ و محمدخان‌ غضنفرالسلطنۀ برازجانی‌ در 1308ش‌ برضد خلع‌ سلاح‌ خوانین‌ طغیان كردند (یاحسینی، 34). با تأسیس‌ راه‌ آهن‌ سراسری‌، بندر بوشهر رو به‌ افول‌ گذاشت‌ و با ایجاد و توسعۀ بندر خرمشهر، از 1324ش‌ /1945م‌ از رونق‌ بازرگانی‌ و تجاری‌ بوشهر كاسته‌ شد (نورزاده‌، 76). 
در فاصلۀ سالهای‌ 1342- 1347ش‌ /1963- 1968م‌ گنجایش‌ بارگیری‌ اسكلۀ بندر بوشهر افزایش‌ یافت‌. تأسیسات‌ نظامی‌ دریایی‌ و هوایی‌ گسترش‌ یافت‌ و نخستین‌ تأسیسات‌ هسته‌ای‌ ایران‌ با كوشش‌ آلمانیها در منطقۀ هَلیله‌ در جنوب‌ بوشهر ساخته‌ شد. با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، این‌ تأسیسات‌ تعطیل‌ شد، اما پس‌ از مدتی‌، عملیات‌ ساخت‌ آن‌ به‌ وسیلۀ روسها ادامه‌ یافت‌. 
پیشرفتهای‌ اقتصادی‌ بوشهر به‌ گونه‌ای‌ چشم‌گیر موجب‌ افزایش‌ جمعیت‌ شد. بر طبق‌ سرشماری‌ 1355ش‌، جمعیت‌ شهر بوشهر از مرز 681‘57 نفر گذشت و شمار جمعیت شهری در شهرستان‌ بوشهر به‌ 533‘87 نفر افزایش‌ یافت‌ ( ایرانیكا، همانجا). با آغاز جنگ‌ ایران‌ و عراق‌ در 1359ش‌ /1980م‌ به‌ سببب‌ نزدیكی‌ نسبی‌ بوشهر به‌ جبهۀ جنگ‌ و حملات‌ مداوم‌ هواپیماهای‌ عراقی‌ به‌ آنجا از جمعیت‌ بوشهر كاسته‌ شد، اما با پایان‌ گرفتن‌ جنگ‌، بار دیگر جمعیت‌ بوشهر افزایش‌ یافت‌. براساس‌ نتایج‌ سرشماری‌ در 1375ش‌، جمعیت‌ شهرستان‌ بوشهر برابر با 914‘187نفر بود، یعنی‌ در مدت‌ 20 سال‌ جمعیت‌ آن‌ به‌ بیش‌ از دو برابر افزایش‌ یافت‌ ( آمارنامه‌، 47). 

مآخذ

آمارنامۀ استان‌ بوشهر (1378ش‌)، سازمان‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ استان‌ بوشهر، بوشهر، 1379ش‌؛ ابن‌ بلخی‌، فارس‌نامه‌، به‌ كوشش‌ لسترنج‌ و نیكلسن‌، كیمبریج‌، 1339ق‌ /1921م‌؛ ابن‌ حوقل‌، محمد، صورة الارض‌، به‌ كوشش‌ كرامرس‌، لیدن‌، 1939م‌؛ ابوالحسن‌ گلستانه‌، مجمل‌ التواریخ‌، به‌ كوشش‌ مدرس‌ رضوی‌، تهران‌، 1344ش‌؛ اتابك‌زاده‌، سروش‌، جایگاه‌ دشتستان‌ در سرزمین‌ ایران‌، شیراز، 1373ش‌؛ اعتمادالسلطنه‌، محمدحسن‌، مرآة البلدان‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسین‌ نوایی‌ و هاشم‌ محدث‌، تهران‌، 1367ش‌؛ افشین‌، یدالله‌، رودخانه‌های‌ ایران‌، تهران‌، 1373ش‌؛ اقتداری‌، احمد، آثار شهرهای‌ باستانی‌ سواحل‌ و جزایر خلیج‌ فارس‌ و دریای‌ عمان‌، تهران‌، 1348ش‌؛ امین‌، عبدالامیر محمد، منافع‌ انگلیسیها در خلیج‌ فارس‌، ترجمۀ علی‌ میرسعید قاضی‌، تهران‌، 1367ش‌؛ بافقی‌، محمدمفید، مختصر مفید، ویسبادن‌، 1989م‌؛ بدیعی‌، ربیع‌، جغرافیای‌ مفصل‌ ایران‌، تهران‌، 1367ش‌؛ بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ عبدالله‌ انیس‌ طباع‌، بیروت‌، 1407ق‌ /1987م‌؛ پری‌، جان‌ ر.، كریم‌ خان‌ زند، ترجمۀ علی‌ محمد ساكی‌، تهران‌، 1365ش‌؛ پولاك‌، یاكوب‌ ادوارد، سفرنامه‌ (ایران‌ و ایرانیان‌)، ترجمۀ كیكاووس‌ جهانداری‌، تهران‌، 1361ش‌؛ تاریخ‌ اقتصادی‌ ایران‌، ترجمۀ یعقوب‌ آژند، تهران‌، 1362ش‌؛ تركمان‌، محمد، اسنادی‌ دربارۀ هجوم‌ انگلیس‌ و روس‌ به‌ ایران‌، تهران‌، 1370ش‌؛ جعفری‌، عباس‌، دایرة المعارف‌ جغرافیایی‌ ایران‌، تهران‌، 1379ش‌؛ جغرافیای‌ كامل‌ ایران‌، وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌، تهران‌، 1366ش‌؛ جناب‌، محمدعلی‌، خلیج‌ فارس‌ و آشنایی‌ با امارات‌ آن‌، تهران‌، 1349ش‌؛ جونز، ه.، آخرین‌ روزهای‌ لطفعلی‌خان‌ زند، ترجمۀ هما ناطق‌ و جان‌ گرنی‌، تهران‌، 1353ش‌؛ خورموجی‌، محمدجعفر، حقایق‌ الاخبار ناصری‌، به‌ كوشش‌ حسین‌ خدیوجم‌، تهران‌، 1344ش‌؛ خیراندیش‌، عبدالرسول‌، «زمینه‌های‌ اداری‌ و اقتصادی‌ قیام‌ ضداستعماری‌ مردم‌ بوشهر، تنگستان‌، دشتی‌ و دشستان‌»، رئیس‌ علی‌ دلواری‌، مجموعه‌ مقالات‌، بوشهر، 1373ش‌؛ دایرة المعارف‌ فارسی‌؛ رابینو، ی‌.ل‌.، دیپلماتها و كنسولهای‌ ایران‌ و انگلیس‌، ترجمۀ غلامحسین‌ میرزا صالح‌، تهران‌، 1363ش‌؛ رای‌، گرومون‌ استفان‌، چالش‌ برای‌ قدرت‌ و ثروت‌ در جنوب‌ ایران‌، ترجمۀ حسن‌ زنگنه‌، قم‌، 1378ش‌؛ رایت‌، دنیس‌، انگلیسها در میان‌ ایرانیان‌، ترجمۀ لطفعلی‌ خنجی‌، تهران‌، 1359ش‌؛ رائین‌، اسماعیل‌، دریانوردی‌ ایرانیان‌، تهران‌، 1356ش‌؛ سایكس‌، پرسی‌، تاریخ‌ ایران‌، ترجمۀ محمدتقی‌ فخر داعی‌ گیلانی‌، تهران‌، 1363ش‌؛ سدیدالسلطنه‌، محمد علی‌، بندرعباس‌ و خلیج‌ فارس‌، به‌ كوشش‌ احمد اقتداری‌ و علی‌ ستایش‌، تهران‌، 1363ش‌؛ همو، سرزمینهای‌ شمالی‌ پیرامون‌ خلیج‌ فارس‌ و دریای‌ عمان‌، به‌ كوشش‌ احمد اقتداری‌، تهران‌، 1371ش‌؛ سرشماری‌ عمومی‌ نفوس‌ و مسكن‌ (1375ش‌)، نتایج‌ تفصیلی‌، استان‌ بوشهر، مركز آمار ایران‌، تهران‌، 1376ش‌؛ همان‌، شهرستان‌ بوشهر؛ شریف‌، عبدالكریم‌، «ذیل‌»، تاریخ‌ گیتی‌گشا ی‌موسوی‌ اصفهانی‌، به‌ كوشش‌ سعید نفیسی‌، تهران‌ 1363ش‌؛ طبری‌، تاریخ‌؛ فراشبندی‌، علی‌مراد، گوشه‌ای‌ از تاریخ‌ انقلاب‌ مسلحانۀ مردم‌ مبارز تنگستان‌، دشتی‌ و دشتستان‌ علیه‌ استعمار، تهران‌، 1362ش‌؛ فرامرزی‌، احمد، كریم‌خان‌ زند و خلیج‌ فارس‌، به‌ كوشش‌ حسن‌ فرامرزی‌، تهران‌، 1346ش‌؛ فرصت‌، محمدنصیر، آثار عجم‌، به‌ كوشش‌ علی‌ دهباشی‌، تهران‌، 1362ش‌؛ فرهنگ‌ جغرافیایی‌ آبادیهای‌ كشور (بوشهر)، ادارۀ جغرافیایی‌ ارتش‌، تهران‌، 1365ش‌، ج‌ 110؛ فرهنگ‌ جغرافیایی‌ كوههای‌ كشور، سازمان‌ جغرافیایی‌ نیروهای‌ مسلح‌، تهران‌، 1379ش‌؛ فلاندن‌، اوژن‌، سفرنامه‌، ترجمۀ حسین‌ نورصادقی‌، تهران‌، 1356ش‌؛ فلور، ویلم‌، حكومت‌ نادرشاه‌ (به‌ روایت‌ منابع‌ هلندی‌)، ترجمۀ ابوالقاسم‌ سری‌، تهران‌، 1368ش‌؛ كارنامۀ اردشیر بابكان‌، به‌ كوشش‌ محمدجواد مشكور، تهران‌، 1369ش‌؛ كازرونی‌، ابراهیم‌، تاریخ‌ بنادر و جزایر خلیج‌ فارس‌، به‌ كوشش‌ منوچهر ستوده‌، تهران‌، 1367ش‌؛ كاكس‌، پرسی‌، گزارشهای‌ سالانه‌، ترجمۀ حسن‌ زنگنه‌، به‌ كوشش‌ عبدالكریم‌ مشایخی‌، تهران‌، 1377ش‌؛ كتاب‌ آبی‌، به‌ كوشش‌ احمد بشیری‌، تهران‌، 1362ش‌؛ كرزن‌، جرج‌، ایران‌ و قضیۀ ایران‌، ترجمۀ وحید مازندرانی‌، تهران‌، 1350ش‌؛ كلی‌، ج‌.ب‌.، هجوم‌ انگلیس‌ به‌ جنوب‌ ایران‌، ترجمۀ حسن‌ زنگنه‌، بوشهر، 1373ش‌؛ كیهان‌، مسعود، جغرافیای‌ مفصل‌ ایران‌، تهران‌، 1310ش‌؛ گریوز، فیلیپ‌، مأموریت‌ سرپرسی‌ كاكس‌ در حوزۀ خلیج‌ فارس‌ و ایران‌، ترجمۀ حسن‌ زنگنه‌، تهران‌، 1380ش‌؛ لاریمر، ج‌.ج‌.، راهنمای‌ خلیج‌ فارس‌ (تاریخ‌ و جغرافیای‌ استان‌ بوشهر)، ترجمۀ محمدحسن‌ نبوی‌، شیراز، 1379ش‌؛ مرگان‌، ژاك‌، ایران‌، مطالعات‌ جغرافیایی‌، ترجمۀ كاظم‌ ودیعی‌، تبریز، 1339ش‌؛ مشكور، محمدجواد، جغرافیای‌ تاریخی‌ ایران‌ باستان‌، تهران‌، 1371ش‌؛ مصطفوی‌، محمدتقی‌، اقلیم‌ پارس‌، تهران‌، 1343ش‌؛ نشأت‌، صادق‌، تاریخ‌ سیاسی‌ خلیج‌ فارس‌، تهران‌، 1344ش‌؛ نشریۀ دفتر تقسیمات‌ كشوری‌، معاونت‌ سیاسی‌ اجتماعی وزارت كشور، تهران‌، 1379ش‌، شم‍ 2؛ نقشۀ تقسیمات‌ كشوری‌، گیتاشناسی‌، تهران‌، 1377ش‌، شم‍ 125؛ نورزادۀ بوشهری‌، اسماعیل، ایران كنونی و خلیج‌فارس‌، تهران‌، 1325ش؛ نویدی‌ شیرازی‌، زین‌العابدین‌، تكملة الاخبار، به‌ كوشش‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌، 1369ش‌؛ وادالا، ر.، خلیج‌ فارس‌ در عصر استعمار، ترجمۀ شفیع‌ جوادی‌، تهران‌، 1356ش‌؛ وایت‌ هاوس‌، دیوید و اندرو ویلیامسن‌، بازرگانی‌ دریایی‌ ساسانیان‌، ترجمۀ گیوآقاسی‌، تهران‌، 1355ش‌؛ ورهرام‌، غلامرضا، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ایران‌ در عصر زند، تهران‌، 1366ش‌؛ یاحسینی‌، قاسم‌، نگاهی‌ به‌ زندگی‌ و مبارزات‌ خالو حسین‌ بردخونی‌، بوشهر، 1372ش‌؛ نیز: 

Ghirshman, R., L ’Iran des origines à l ’Islam, Paris, 1951; Iranica; Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.