زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه

بورکینافاسو

بورْكینافاسو (ولتای علیای پیشین)، كشوری در غرب افریقا. این كشور با 200‘274كمـ 2 مساحت، میان °9 و ´20تا °15 و ´10 عرض شمالی و °5 و ´30 طول غربی تا °2 و ´20 طول شرقی واقع است. بوركینافاسو در خشكی محصور است و به آبهای آزاد راه ندارد و از شمال و غرب به مالی، از شرق به نیجر، از جنوب به ساحل عاج، غنا و توگو، و از جنوب شرقی به بنین محدود است ( اطلس ...،نقشه). 
این كشور سرزمینی نسبتاً كم ارتفاع است و 58٪ اراضی آن را دشتهای هموار تشكیل می‌دهد؛ بلندترین نقطۀ آن، قلۀ تناكورو با 747 متر ارتفاع در جنوب غربی كشور واقع است (جعفری، 172؛ رضایی، 2). مهم‌ترین رودهای بوركینافاسو ولتای سیاه یا موهون، ولتای سرخ یا نازینُن و ولتای سفید یا ناكانبه است؛ این رودخانه‌ها همگی از شمال به جنوب جریان دارند و هیچ یك قابل كشتی‌رانی نیستند و پس از عبور از كشور غنا به اقیانوس اطلس می‌ریزند ( انکـارتا؛ رضایی، همانجا). 
بیشتر اراضی بوركینافاسو پوشیده از علفزار و درختچه‌های پراكنده (ساوان) است و فقط در بخشهای جنوبی آن جنگلهای مناطق گرمسیری دیده می‌شود كه رو به شمال از تراكم آن كاسته می‌شود (همانجاها). 
این كشور دارای دو نوع آب هوای گرم و خشك در شمال، و گرم و مرطوب در جنوب است (جعفری، همانجا). در 1383ش / 2004م جمعیت بوركینافاسو 400‘114‘12 تن برآورده شده است («فرهنگ ...») كه با توجه به وسعت كم آن، یكی از پرتراكم‌ترین كشورهای افریقایی به شمار می‌رود. تراكم جمعیت در این كشور بستگی به آب و هوا و صنعتی بودن هر منطقه دارد. در شمال تراكم جمعیت كمتر است و هرچه به سوی جنوب نزدیك‌تر شویم، به سبب حاصل‌خیز بودن مناطق و زمینهای كشاورزی افزایش می‌یابد. 80٪ جمعیت بوركینافاسو را روستانشینان تشكیل می‌دهند (رضایی، 7). 
شهر اصلی و پایتخت آن كه مركز تجارتی ـ صنعتی كشور نیز به شمار می‌رود، او آگادوگو است. این شهربا 500‘996تن جمعیت (1383ش / 2004م) بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر بوركینافاسو است. شهر بوبو ـ دیولاسو با 700‘320تن جمعیت (در 2004م) دومین شهر بزرگ و مركز كشاورزی كشور است (مراد، 590-591؛ «فرهنگ»). 
اقتصاد بوركینافاسو بر پایۀ كشاورزی و دامداری استوار است و با توجه به آنکـه، فقط یك سوم اراضی این كشور قابل كشاورزی است، اما این بخش بیش از 40٪ تولید ناخالص داخلی و بیش از 50٪ درآمدهای ارزی كشور را به خود اختصاص داده است. 90٪ جمعیت بوركینافاسو از طریق كشاورزی امرار معاش می‌كنند و 60٪ اشتغال مربوط به این بخش است. پنبه و بادام زمینی مهم‌ترین محصولات كشاورزی را تشكیل می‌دهند و در تولید پنبه در میان كشورهای غرب افریقا پس از ساحل عاج و مالی در ردۀ سوم قرار دارد (رضایی، 55-56؛‌هاجكینسن، 214).
دامداری پس از كشاورزی اصلی‌ترین فعالیت اقتصادی مردم بوركینافاسو به شمار می‌آید و با وجود مشكلات عدیده از قبیل كمبود آب و چراگاه، عدم سازمان‌دهی، كمبود دارو و عدم رعایت بهداشت، سهمی ‌24 درصدی در درآمدهای ارزی این كشور دارد (رضایی، 57). از دیگر منابع اقتصادی بوركینافاسو، بخش معدن است كه 5٪ از تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است، اما با توجه به معادن غنی این كشور، به سبب ضعف اقتصادی و نداشتن كادر تخصصی و كمبود راههای ارتباطی و كمبود انرژی، بهره‌برداری از آن با مشكلاتی روبه‌روست (همو، 58-59). نقره، نیكل، طلا، فسفات و سنگ آهك مهم‌ترین منابع معدنی بوركینافاسو هستند (همانجاها). 
جمعیت این كشور متشكل از گروههای قومی ‌متعددی است و بر پایۀ آمارهای موجود، بیش از 60 گروه در بوركینافاسو در كنار یكدیگر با آرامش زندگی می‌كنند (رضایی، 9). قوم غالب از لحاظ شمار كه قدرت سیاسی را نیز در دست دارد، قوم موسی است كه 40٪ جمعیت را شامل می‌شود و در بخشهای غربی كشور به سر می‌برند. گورماها و گورنسیها از گروههای وابسته به قوم موسی هستند كه به ترتیب در شرق و در جنوب غربی كشور زندگی می‌كنند. اقوام «مانده» كه شامل تیره‌های قومی ‌ساراكوله، ماركا، سنوفو، دیولا و ساموست، در نواحی غربی بوركینافاسو ساكنند. در بخشهای غربی ولتای سیاه اقوام سیاه پوست بوبوها و لوبیها - كه فاقد سازمان دهی سیاسی‌اند - زندگی می‌كنند. در نواحی جنوبی بوسانسه‌ها و یا بیساها به سر می‌برند. سونگایی، طوارق، بلاّ و پلها از دیگر اقوام ساكن در بوركینافاسو هستند (كوك، 247؛ انکـارتا). گروه بیابان گرد فولانی نیز در محدودۀ مرزهای شمالی زندگی می‌كنند (چرچ، 940).

زبان رسمی ‌در این كشور، فرانسه است، اما 90٪ اهالی به زبانهای محلی افریقایی كه متعلق به شاخۀ زبانهای سودانی است، گفت‌و‌گو می‌كنند ( انکـارتا).50٪ جمعیت بوركینافاسو را مسلمانان تشكیل می‌دهند كه بیشتر سنی مالكی مذهبند و 40٪ پیرو مذاهب بومی ‌هستند. مسیحیان كه غالباً پیرو كلیسای كاتولیك رومی‌ هستند، 10٪ جمعیت را شامل می‌شوند (همانجا؛ «اسلام ..»، 41). شمار مسلمانان در همۀ مناطق كشور یكسان نیست و در نواحی شمالی، بخش بزرگ جمعیت را تشكیل می‌دهند و در جنوب به صورت اقلیتهای كوچك هستند. بیشترین شمار مسلمانان در شهرهای جیبو و دوری (بیش از 80٪)، بوبودیولاسو (60-80٪) و اواهیگویا (40-60٪) زندگی می‌كنند. در دیگر مناطق این میزان 20 تا 40٪ است و در شهرهای گا اوآ، دیه بوگو، لئو و پو به كمتر از 10٪ می‌رسد. شمار مسلمانان كه در 1926م فقط 17٪ جمعیت را شامل می‌شد، در 1349ش / 1970م به 25٪ و در اواخر سدۀ 20م به 50٪ افزایش یافته است (همانجا؛ كوك، 250-251). 
 

پیشینۀ تاریخی

سرزمینی كه امروزه بوركینافاسو خوانده می‌شود، از سدۀ 3 تا 13م بخشی از امپراتوری غنا ــ نخستین و بزرگ‌ترین امپراتوری غرب افریقا ــ به شمار می‌رفت. با تهاجم مرابطون در اواسط سدۀ 5ق / 11م به پایتخت امپراتوری غنا اقوام موسی، بوبو، گورنسی و لوبی از بخشهای شمالی غنای امروزی به بوركینافاسو وارد شدند. اقوام موسی 4 پادشاهی به نامهای اوگادوگو، یاتِنگا، تنکـودوگو و فادانگورما را در سرزمین بوركینافاسو بنیاد نهادند (بریتانیكا، XXIX / 844؛ انکـارتا؛ امجد علی، 573-574). این پادشاهیها به یك قلمرو فرهنگی و زبانی وابسته بودند و با پادشاهیهای مام پروسی و داگومبا در شمال غنا قرابت داشتند و حتى پادشاه مام پروسی را به عنوان پدر خود می‌دانستند (كوك، 248). 
اقوام موسی كه در زیر لوای اشرافیت قدرتمندی متحد شده بودند، در سدۀ 9ق / 15م از بخشهای شرقی رود ولتا گذشتند و بر نواحی غربی این رودخانه استیلا یافتند. احتمالاً این گسترش قلمرو پادشاهیهای موسی با انحطاط قدرت نظامی‌ سونگایی مربوط بوده است (نکـ: فیج،97؛ گراو، 124).
در نیمۀ دوم سدۀ 15م قوم موسی به تمبوكتو حمله كردند و بارو به ضعف نهادن دولت مالی در 885ق / 1480م به والاتا هجوم بردند، اما در 1483م به قلمروهای خود پس رانده شدند. در 1497- 1498م اسكیا محمد جنگی مقدس برای جذب قوم موسی به اسلام آغاز كرد، اما موفقیتی به دست نیاورد. سپس اسكیا داوود در دهه‌های 1540، 1560 و 1570م به قلمرو قوم موسی حمله كرد، ولی پادشاهیهای قوم موسی در بوركینافاسو تا زمان نفوذ فرانسویان به این منطقه پا بر جا ماندند (كوك، همانجا؛ كُرنون،.(II / 229 
آشنایی پادشاهیهای موسی در شمال بوركینافاسو با اسلام از نیمۀ دوم سدۀ 15م از طریق سونگاییها، و در جنوب از طریق گونجاها از اوایل سدۀ 16م آغاز شد (كوك، 252). همچنین بازرگانان مانده نژاد در گسترش اسلام در میان جوامع موسی نقشی مؤثر داشتند. اینان به عنوان رابط میان اقوام مسلمان مانده و قوم موسی عمل می‌كردند، هر چند مقاومت پادشاهیهای موسی در برابر اسلام در آغاز شدید بود، اما هنگامی‌كه حكومتهای متحد جنوبی آنها، یعنی داگومبا و گامباگا اسلام آوردند، قوم موسی نیز پذیرای اسلام شدند (همو، 253). 
پیش از سدۀ 19م قدرت پادشاهیهای موسی رو به ضعف نهاد. در 1314ق / 1896م فرانسویها با تحت‌الحمایه قرار دادن اواگادوگو در این منطقه نفوذ كردند ( انکـارتا).در 1337ق / 1919م این منطقه در مستعمرۀ افریقای غربی فرانسه ادغام شد (همانجا)؛ سپس در 1932م میان فرانسه، سودان و ساحل عاج تقسیم شد و در 1326ش / 1947م به‌عنوان یك واحد سیاسی مجزا به نام «ولتای علیا» شكل گرفت. در 1958م این كشور دولتی خودمختار در چهارچوب جامعۀ فرانسه شد و به سازمان هم بستگی ساحل عاج و نیجر و داهومی‌پیوست و در 15 مرداد 1339ش / 5 اوت 1960م به استقلال دست یافت (همانجا؛ پیك،264؛ انگلبرت،209؛ كوك، 249). 
اولین رئیس جمهور این كشور پس از استقلال، موریس یامه ئوگو بود كه در 3 ژانویۀ 1966 به وسیلۀ كودتایی بر كنار شد. سانگوله لامیزانا رئیس دولت كودتا سعی در بهبود اوضاع اقتصادی كرد. دولت وی در 1970م اقدام به انتخابات و تشكیل دولت قانونی كرد (نک‍ : انگلبرت، همانجا). قانون اساسی كه در همان سال با 80٪ رأی موافق به تصویب رسید، موجبات فعالیت احزاب سیاسی را در این كشور فراهم كرد و به دنبال آن 3 حزب «اتحاد دموكراتیك صحرا»، «نهضت آزادی ملی» و حزب «اتحاد افریقا» فعالیت خود را آغاز كردند (اُبراین، .(941 این كشور در 1353ش / 1974م اولین بار در كنفرانس سران اسلامی‌ شركت كرد (كوك، 262؛ انگلبرت، همانجا؛ دافیلد،.(119 
بوركینافاسو در دهۀ 1970م از خشك‌سالی دراز مدت زیان بسیار دید (ابراین، همانجا)، به گونه‌ای كه در 1980م پس از یك دوره ناآرامی، لامیزانا با كودتایی به رهبری سایه زربو از كار بر كنار گردید. دولت جدید قانون اساسی را ملغا كرد و یك كمیته نظامی‌ ترقی ملی تشكیل داد. اتحادیه‌های كارگری در آغاز،رژیم جدید را تأیید كردند، اما پس از تصمیم دولت كودتا به اولویت دادن به مناطق روستایی با آن به مخالفت برخاستند (انگلبرت، همانجا). در 1982م كودتای جدیدی به رهبری ژان باتیست اوئه درائوگو نخست وزیر سابق انجام شد كه سیاست طرفداری از اتحادیه‌های كارگری را پیش گرفت و قول داد در 1984م حكومت را به غیر نظامیها واگذارد؛ اما در 1983م با كودتایی دولت وی ساقط شد و دولت جدید مبادرت به تشكیل شورای ملی انقلاب كرد. در 1363ش / 1984م در سالروز كودتا نام رسمی ‌كشور از «ولتای علیا» به بوركینافاسو به معنی «سرزمین درستكاران» تغییر یافت. رهبر كودتا در 1987م در پی بروز اختلاف در میان اعضای شورای انقلاب، كشته شد و یك جبهه مردمی‌ اعلام وجود كرد و بلیز كومپائوره، رئیس آن جبهه سیاست اصلاح انقلاب را اعلام كرد. این حكومت به تدریج شیوه‌های انقلابی را اعتدال بخشید و در رفراندوم 1370ش / 1991م قانون اساسی جدیدی را به آراء عمومی‌ گذاشت. كومپائوره در انتخابات 1998م به مدت 5 سال دیگر به ریاست جمهوری برگزیده شد (همو،210؛ انکـارتا).

مآخذ

اطلس راهنمای كشورهای جهان، قارۀ افریقا، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1372ش؛ جعفری، عباس، گیتاشناسی نوین كشورها، تهران، 1382ش؛ رضایی، علی اكبر، بوركینافاسو، تهران، 1379ش؛ كوك، ژ. م .، مسلمانان افریقا، ترجمۀ اسدالله علوی، مشهد، 1373ش؛ مراد، محمدعدنان، المجتمعات الافریقیة، دمشق، 1995م؛ نیز:

Amjad Ali, S., The Muslim World Today, Islamabad, 1985; Britannica, macropaedia, 1989; Church, R. J. H., « The Upper Volta Physical and Social Geography» , Africa South of the Sahara 1975, London, 1975; Cornevin, R. and M., Cornevin, Histoire de l'Afrique, Paris, 1970; Duffield, I., « Pan - Africanism Since 1940» , The Cambridge History of Africa, vol. VIII, ed. M. Crowder, London, 1975; Encarta Reference Library, 2003; Englebert, P., « Burkina Faso Recent History» , Africa South of the Sahara 1998, London, 1998; Fage, J. D., A History of Africa, London, 1997; Grove, A. T., Africa South of the Sahara, London, 1971; Hodgkinson, E., « Burkina Faso Economy» , Africa South of the Sahara 1998, London, 1998; Islam and Islamic Groups, ed. F. Shaikh, London, 1992; O'Brien, D. B. C., « The Upper Volta Recent History» , Africa South of the Sahara 1975, London, 1975; Pick, H., « Upper Volta» , Africa, a Handbook, ed. C. Legum, London, 1971; The World Gazetteer, www. world- gazetteer. com / home. htm.

پرویز امین

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.