بهمن
بَهْمَن، نام یازدهمین ماه سال و دومین ماه فصل زمستان در تقویم كنونی ایران و نیز نام دومین روز هر ماه شمسی در تقویم ایرانیان باستان.
بهمن (اوستایی: وُهومنه؛ پهلوی: وُهومَن و وَهمَن)، به معنای «اندیشۀ نیك»، و به عقیدۀ زردشتیان نخستین امشاسپند و ایزد موكل بر چارپایان سودمند است (یوستی، 374؛ نیز نک : بیرونی، الآثار ... ، 281؛ نیبرگ، II /201).
برای ایرانیان باستان ــ كه بر 12 ماه سال و 30 روز ماه نامهای ایزدان خود را نهاده بودند ــ هر روزی از هر ماه كه نام همان ماه را داشت، خجسته بود. آنان چنین روزهایی را جشن میگرفتند و این جشنها را با افزودن پسوند نسبتِ « گان» به نام ماهها نامگذاری میكردند، همچون تیرگان، مهرگان، بهمنگان و جز آنها. بدینترتیب، در دومین روز ماه بهمن جشن بهمنگان (ه م) برگذار میشد كه در متون دورۀ اسلامی به صورت «بهمنجنه» ضبط شده است (نك : بیرونی، التفهیم ... ، 57؛ همایی، 254، 257).
در این ماه بجز بهمنگان جشنهای دیگری هم بود كه یكی از مشهورترین آنها كه در روز دهم برگذار میشد، «سده» نام داشت، سبب نامگذاری سده را چنین دانستهاند كه از این روز تا پایان سال صد شب و روز (50 شب و 50 روز) فاصله است و برخی هم گفتهاند: در این روز شمارِ زادگان كیومرث، نخستین انسان به صد تن رسید (بیرونی، همانجا، الآثار، 281-282). در این روز مردم به یاد رخدادهایی اسطورهای آتش میافروختند (همو، التفهیم، 257- 258).
به گفتۀ بیرونی (همان، 258، الآثار، 281)، ایرانیان روز پنجم این ماه را كه 5 روز پیش از سده بود، «نوسده» ویا «برسده» میگفتند. وی از دو جشن دیگر این ماه نیز یاد میكند: یكی «باد روز» (در روز بیست و دوم) كه در آن روزگار، به ویژه در قم و نواحی آن برگذار میشد، و دیگری در روز سیام كه در اصفهان «آفریجگان» یا «آبریزگان» خوانده میشد. به نوشتۀ بیرونی این جشن به یادبود بارندگی خاصی برگذار میشد كه در روزگار پیروز، پادشاه ساسانی خشكسالی چندساله را پایان بخشید (همان، 283 بب ، القانون ... ، 1 /260؛ تقیزاده، 194-195).
مآخذ
بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به كوشش پرویز اذكایی، تهران، 1380ش؛ همو، التفهیم، به كوشش جلالالدین همایی، تهران، 1352ش؛ همو، القانون المسعودی، حیدرآباد دكن، 1373ق /1954م؛ تقیزاده، حسن، گاهشماری در ایران قدیم، تهران، 1316ش؛ همایی، جلالالدین، حواشی و تعلیقات بر التفهیم (نك : هم ، بیرونی)؛ نیز: