زمان تقریبی مطالعه: 14 دقیقه

بنه

بُنه، اصطلاحی در كشاورزی سنتی ایران به معنای گروهی نظام یافته و مشترك المنافع در كار تولید زراعی و دامداری. واژۀ بنه برگرفته از «بُن» در فارسی به معنای بار و اسباب، مال و دارایی و زاد و توشه، همچنین ریشه و بنیاد هر چیز است ( لغت نامه ...)،در پهلوی این واژه به صورت «بونک» (فره‌وشی، 104) آمده است. 

نامهای گوناگون بنه

اصطلاح بنه مشهورترین و عام‌ترین نام برای نظام اشتراكی كشاورزی ایران در گویش تهرانی و گویشهای مردم شهر ری، ورامین، گرمسار، قزوین و... است. تاكنون بیش از 30 نام دیگر از بنه در فرهنگهای مختلف ایران شناسایی شده است. این نامها می‌توانند پژوهشگران را به گذشته و تحولات سازمان بنه راهنمایی كنند. اینک به شماری از این نامها اشاره می‌شود: بجوغ، در كردستان (پاپلی، 378)؛ بلوك، در اسدآباد بادخورۀ همدان (یادداشتهای مؤلف)؛ بنه گاو، در خیر فارس (لمتن، 642)؛ بُنک، در سی سخت یاسوج (فرهادی، فرهنگ ...، 25)؛ بُنکـو، در دزفول (سلمان‌زاده، 7) و فیروزآباد فارس (یادداشتهای مؤلف)؛ بنه اصفهانی، در دزفول (سلمان‌زاده، 12)؛ بنه قمی، در شهر ری (صفی‌نژاد، بنه، 156)؛ پاگاو (پاگو)، در سیستان (تیت، 273، 274)؛ پشك، در اقلید فارس (یادداشتهای مؤلف)؛ پیكال، در دره گز (صفی‌نژاد، همان، ده)؛ تسوج، در برخی روستاهای ملایر (فرهادی، «بنه‌شناسی: پیشینه ...»، 110)؛ تیركار، در بیرجند و قائنات (لمتن، 522)؛ جفت، در وَرزَقان آذربایجان (همو، 640)؛ جوغ، در سنندج (همو،526)؛ حراثه (هراسه)، در بردسیر، رفسنجان، سیرجان، كرمان، جهرم و شیراز (همو، 525؛ فرهادی، همان، 108- 110، فرهنگ، جدول شم‍ 9؛ صفی‌نژاد، همانجا)؛ خیش، در خلف‌آباد خوزستان، عقیلی شوشتر و باشت كهگیلویه (لمتن، 643-644)؛ دانگ، در فرزیان الیگودرز، گروندشت، خالصۀ بافت، نی‌شهر همدان، فرنق و نازی خمین (فرهادی، همان، 246، نیز جدول شم‍ 9)، عبدالله‌آباد و رحمت آباد رفسنجان (لمتن، 522)؛ دانگی، در برخی روستاهای ملایر (فرهادی، «بنه‌شناسی: پیشینه»، 110)؛ دركار، در كهگیلویه و بهبهان (صفی‌نژاد، همانجا)؛ دنگ، در برخی روستاهای رزن همدان (فرهادی، همان، 111)؛ دنگی، در رباط اسلك اراك (همو، فرهنگ، 246)؛ دونگ، در حاجی‌آباد بندرعباس (همان، 247)؛ سركار، در طبس و فردوس (صفی‌نژاد، همانجا)؛ شراكتی، در برخی روستاهای ملایر (فرهادی، «بنه‌شناسی: پیشینه»، 110)؛ صحرا، در نیشابور، كاشمر، تربت جام، تربت حیدریه (صفی‌نژاد، همانجا)؛ گوشته، در دورانه سر آمل (فرهادی، همان، 108)؛ لَردكاری، در اشكذر یزد (همان، 111)؛ هشته بنه، در برخی مناطق ساری (مؤمنی، 68)؛ همبازی، در برخی روستاهای ساری (پاپلی، 379)؛ یازو، در شمال خراسان (همو، 380). 
چنانکـه گفته شد در دزفول و فیروزآباد فارس به بنه «بنکـو» می‌گویند. بنکـو در میان قشقاییها به گروهی از مردم ایل گفته می‌شود كه در برخی چیزها، مانند زمین و مرتع با هم مشتركند و معمولاً خویشاوند یكدیگر هم هستند (كیانی، 176؛ امان‌اللهی، 74، 161؛ سلمان‌زاده، 7) و در ایلات كُرد به این گروه «خیل»، «مال» و «بنه مال» گویند (طبیبی، 160). در شمال شاهرود و پشت بسطام به محل استقرار بلوكها و بنه‌های دامداری مردانه و كوچنده «بنه» و «آرام» گویند (شاه‌حسینی، 122؛ یادداشتهای مؤلف).

تعریف بنه

نخستین بار ج. پ. تیت حدود صد سال پیش به تعریف بنه پرداخته، و آن را یك سازمان روستایی زراعت جمعی و اشتراكی دانسته است. به گفتۀ وی: روستاییان به چند گروه كشاورز هم‌پیشه كه دو گروه را پاگو (پاگاو) می‌نامند، تقسیم می‌شوند و زمینی را اشتراكاً در اختیار می‌گیرند. شمار افراد هر گروه به مقدار و ‌اندازۀ زمین بستگی دارد و مقدارشان در هر قصبه، ناحیه و دهكده، هر سال تغییر و تبدیل می‌یابد (ص 273). پاگو دو نوع است: یكی «پاگوی غمی» (بنۀ عام) كه از 6 نفر، و دیگری «پاگوی تویل (تحویل یا بنه خاص)» كه از 6 تا 10 نفر تركیب می‌یابد، در عین حال بیشتر این گروهها مركب از هفت نفر هستند (همو، 274). 
از ایرانیان، نخستین كسی كه از بنۀ به‌عنوان اصطلاح كشاورزی سخن گفته است، تقی بهرامی ‌در فرهنگ روستایی است (نک‍ : ص 257). وی بنه را برخلاف تیت یك «كار رعیتی» (نک‍ : ارزیابی ...، 149) و واحد كشاورزی (فنی و اقتصادی) پنداشته است و نه یك نظام اجتماعی و تعاونی. او بنه هر ده را براساس گاوهایی كه در آن به كار می‌گیرند، 4، 6 و8 گاوی و معمول آن را 4 گاوی دانسته است كه به شمار هر گاو یك رعیت هم كار می‌كند (همان، 150، نیز فرهنگ ...، همانجا). 
صفی‌نژاد بنه را یك واحد مستقل كشاورزی در دهات تعریف كرده است كه عده‌ای دهقان به مدت یك سال زراعی با مقداری ابزار كار به شركت در آن، به كار می‌پردازند. او مفهوم بنه در ده را برابر مفهوم اداره یا مؤسسه در شهر دانسته است (مونوگرافی ...،237). همچنین در تعریف دیگری از بنه، آن را مانند «سازمانهای تولید چند خانواری یا جمعی» می‌داند (نک‍ : بنه، نه). همو در تعریفی كه بیشتر با بنه‌های جنوب تهران در پیش از اصلاحات ارضی سازگار است، و بنه‌های برابر كار (بنه‌های هم‌تراز) پیش و پس از اصلاحات ارضی را در برنمی‌گیرد، می‌نویسد: بنه عبارت بود از یك واحد مستقل زراعی كه عده‌ای دهقان با سمتهای مشخص اجتماعی براساس تقسیم‌كاری كه مبتنی بر امتیازات اقتصادی و منزلتهای اجتماعی بود، در یك یا چند قطعه زمین مشخص با مقدار آب و نیروی شخم (گاوكار) معین به وسیلۀ شماری ابزار كار متعلق به بنه به مدت یك سال زراعی در یك آبادی به كشت و زرع می‌پرداختند (همان، 3). 
هوشنگ ساعدلو بنه را قطعه زمین زراعی كه عدۀ جفت گاوهای آن زمین به بیش از یك صاحب نسق متعلق باشد و صاحب نسقان زمین هم از یك فرد بیشتر باشند، تعریف می‌كند (ص 89). خسرو خسروی بنه را رسم و سنتی از بین رفته قلمداد می‌كند و آن را واحد كار زراعی سنتی در نظام ارباب ـ رعیتی سابق و مشتمل بر یك یا چند قطعه زمین زراعی (آبی و دیمی) كه در آن شماری زارع به طور جمعی كار می‌كردند، می‌داند و می‌نویسد: وسعت هر بنه در روستاها متفاوت بود و از یك جفت گاو تا 4 جفت تغییر می‌كرد. در بنه‌ها همكاری نزدیكی بین زارعان وجود داشت و نوعی اشتراك مساعی متقابل در امر تولید بین آنان دیده می‌شد ( جامعۀ دهقانی ...،13). 
جوش دادن تنۀ بنه‌ها به نظام ارباب و رعیتی، عقیده‌ای است كه در كار نویسندگان بعدی تا به امروز همچنان ادامه یافته است (نک‍ : دنبالۀ مقاله). دو تن از جغرافی‌دانان ایرانی در تعریف «یازو» ــ بنه‌های معمول در شمال خراسان ــ می‌نویسند: یازو یك نظام كهن دسته‌جمعی در بهره‌برداری از آب و خاك است كه شماری كشاورز با سمتی یكسان و براساس تقسیم كار تحت سرپرستی و نظارت یك فرد باتجربه در قلمرو روستا به كشت و زرع می‌پردازند (پاپلی، 382). 
اگر بخواهیم تعریفی جامع و مانع از بنه بدهیم كه هم شامل بنه‌های قبل و بعد از اصلاحات ارضی و هم بنه‌های ناهم‌تراز و هم‌تراز شود، باید بگوییم: بنه نوعی تعاون در تولید كشاورزی جمعی (چند خانواری) برپایۀ اشكال سنتی زراعت جمعی است كه محور اصلی یاریگری در آن خودیاری است (فرهادی، «بنه‌شناسی: تعاریف ...»، 111). 

انگیزه‌های پیدایش تداوم بنه

غالباً انگیزه‌های پیدایش بنه را با انگیزه‌های تداوم بنه یكی دانسته‌اند. گرچه بر نظریات پژوهشگران از جهات گوناگون می‌توان اشكال وارد كرد، اما این نظریات چهارچوبه‌هایی برای تفكر و انگیزه‌هایی برای پژوهش بیشتر فراهم می‌سازند (همو، «بنه‌شناسی: پیشینه»، 107). 
پتروشفسكی انگیزۀ پیدایش بنه‌ها را در ایران و كشورهای هم‌جوار با ناتوانی خانواده‌های روستایی در خرید نیروی شخم و كارهای ضروری آبیاری می‌داند (ص 547-549)، اما برخی، شرایط اقلیمی، به ویژه در نواحی نیمه صحرایی را كه آبیاری مصنوعی به كمك نهربندی و سایر اقدامهای مشابه در آنها ضرورت دارد، موجب پیدایش بنه دانسته‌اند (نک‍ : ضیاء توانا، 327). برخی دیگر بنه را حاصل تكامل «بنه آب»، و سبب پیدایش بنه آب را اقتصادی كردن بهره‌برداری از منابع كمیاب آب دانسته‌اند (ودیعی، 5-6). ریشه پیدایی بنه و همكاری اشتراكی را در كمبود آب (كاتوزیان، 74) و درنتیجۀ كمبود باران (صفی‌نژاد، بنه، بیست و یك) و یا مالكیت مالك واحدی بر یك ده شش‌دانگی (همو، اسناد...، 1 / 8-9) و باتوجه به پستی و بلندی زمین (نک‍ : فرهادی، همان، 116) دانسته‌اند. خسروی (جامعه‌شناسی ...، 82) علت گسترش بنه‌ها را تشویق مالكان دور از ده، در نظارت آسان‌تر بر كار رعایا و ادارۀ بهتر املاك خود دانسته است (نیز نک‍ : ازكیا، 121-122) 
واقعیات موجود نشان می‌دهد كه با حذف و یا تغییر هریك از عواملی كه در پیدایی بنه‌ها ذكر شده است، برخی بنه‌ها به زندگی خود ادامه داده‌اند، لیكن در مواردی با وجود همۀ عوامل یاد شده، از میان رفته‌اند (فرهادی، «بنه‌شناسی: تعاریف»، 116؛ برای آگاهی از این نظرها و نقد آنها، نک‍ : همو، «بنه‌شناسی: پیشینه»، 111-124). 

قلمرو زمانی و مكانی بنه‌ها

برخی از بنه‌شناسان كوشیده‌اند برای بنه‌ها قلمرو زمانی (پیشینۀ تاریخی) و قلمرو مكانی (محدودۀ جغرافیایی) مشخص كنند. اگر نظر كسانی را كه پیدایش، گسترش و رواج بنه‌ها را به نظام ارباب و رعیتی، نظام بزرگ مالكی و یكی از نهادهای آن نظامها مربوط می‌دانند (صفی‌نژاد، بنه، 8، 10؛ خسروی، همانجا؛ اشرف، 21)، بپذیریم، عمر بنه‌ها را باید به ‌اندازۀ عمر نظام ارباب و رعیتی تصور كنیم. عظیمی ‌(ص 77) بنه، صحرا و صورتهای دیگر همكاری گروهی بین كشاورزان را از ویژگیهای كشاورزی ایران، در آستانۀ اصلاحات ارضی دانسته است؛ البته گاه به كهن بودن نظام بنه اشاره كرده، و آن را الگویی از نظام تولید كهن زراعی روستایی دانسته، و گفته‌اند كه احتمالاً زارعان ایرانی در روزگاران بسیار كهن در زراعت به صورت دسته‌جمعی كار می‌كرده‌اند (خسروی، همانجا). گفتنی است كه ارتباط‌دادن اصل بنه‌ها به نظام ارباب و رعیتی نظری است كه در كار نویسندگان بعدی نیز تا به امروز همچنان مشاهده می‌شود. دیرینگی سازمان تولیدی بنه، كهن‌تر از آن است كه آن را تنها مربوط به عصر ارباب و رعیتی دانست، چه رسد به اینکـه آن را از ویژگیهای كشاورزی ایران در آستانۀ اصلاحات ارضی به شمار آوریم. 
نمی‌توان برای شروع كار كشاورزی در ایران باتوجه به ابتدایی بودن ابزارها، نبودن امنیت، وجود مالكیت طایفگی بر زمین، دشواری آبیاری مصنوعی و جز آن از حدود ده هزار سال پیش تاكنون، روشی جز روش زراعت جمعی برپایۀ خود یاری تصور كرد. دربارۀ استقلال نسبی بنه‌ها به عنوان نوعی سازمان دهی تعاونی كار، از نظام حقوقی و نوع مالكیت حاكم بر آب و زمین، می‌توان گفت: اعمال نظر مالكان در برخی مناطق می‌توانسته است سبب تقویت و تداوم بنه‌ها، یا تضعیف آنها گردد و نه پیدایش آنها (فرهادی، همان، 123). 
«بنه» و «واره» هر دو احتمالاً به‌تدریج از سازمانهای تعاونی كهن‌تر جدا شده‌اند (همان، 100). ادامۀ حیات بنه‌ها در بخشهایی از ایران پس از اصلاحات نشان‌دهندۀ وجود ساز و كار منسجم سازمان بنه است كه موجب تداوم آن در نظامهای گوناگون شده است. زایش و افزایش بنه‌های خود انگیختۀ غالباً «مهاجركار» و صیفی‌كار در 4 دهۀ گذشته در برخی مناطق گرمسیری در جنوب «خط خرما» در سرزمین ایران تأییدی بر این مدعاست (همان، 99). 
توجه به قلمرو جغرافیایی بنه‌ها نیز می‌تواند در تعیین نسبی عمر بنه‌ها مفید باشد. بیشتر كسانی كه دربارۀ بنه پژوهش كرده‌اند، بنه‌ها را گروهها و سازمانهایی كاملاً محلی پنداشته‌اند و تصور وجود بنه در اغلب مناطق ایران برای آنها دشوار بوده است. علت این امر، ظاهراً نو و غریب بودن موضوع، و كمبود یا نبود اطلاعات دربارۀ نظامهای كشاورزی سنتی بوده است. 
صفی‌نژاد در اولین داوری دربارۀ قلمرو بنه‌ها می‌نویسد: واحدهای تولید زراعی جمعی كه نوعی تعاونیهای سنتی كهن به شمار می‌روند، منحصراً در منطقۀ كم باران نیمۀ شمالی منطقۀ شرقی به وجود آمده‌اند. اگر مرز این واحدهای تولیدی زراعی را با خط هم باران 300 میلی متر مقایسه كنیم، در می‌یابیم كه تقریباً برهم منطبقند (نک‍ : مبانی ...، 295-296). برخلاف این نظر، مطالعات بعدی نشان می‌دهد كه بنه‌ها در مناطق پرباران ایران، همچون آذربایجان و كردستان و حتی در مناطق بسیار پرباران مازندران، و مناطق پرآب خوزستان وجود داشته است (فرهادی، همان، 122). 
در یوگسلاوی و روسیۀ قدیم نیز سازمانهای تعاونی سنتی تولید كشاورزی وجود داشته است كه بسیار به بنه شبیه بوده‌اند. در میان كشاورزان صربستان و به طور كلی بین ملل اسلاو، همكاری و تعاون به نحو بارزی رایج بوده است. مثلاً در روسیۀ قدیم جوامع «میر» و در یوگسلاوی «زادروگا» رواج داشت (طالب‌بیگی، 14). كاتوزیان شباهتهایی بین بنه در ایران و میر در جامعۀ روستایی روسیۀ قدیم، می‌بیند و با چشم‌پوشی از ویژگیهای خاص هریك، می‌نویسد: بنه در مقایسه با میر نهادی است سست‌تر كه شمول كمتری هم دارد، چون هریك از روستاهای روسیه یك میر واحد داشت، حال آنکـه روستاهای ایران معمولاً در قالب دو یا چند بنه سازمان می‌یافت (ص 74). 
بقایای بنه حتی در اروپا و روستاهای فرانسه نیز مشاهده شده است. جست‌وجوی بیشتر در این زمینه بی‌گمان وجود آن را در اقصی نقاط جهان روشن خواهد كرد. برخی شیوۀ تقسیم زمین به قطعات كوچك در كشتزارهایی با كرتهای دراز را معلول سازمان جمعی كشت و زرعی دانسته‌اند كه رفته رفته جای خود را به بهره‌برداریهای مستقل داده است (هالبواكس، 69). 

گونه‌های بنه

تیت (ص 273-274) بنه (پاگو = پاگاو)های سیستان را به پاگوی تویل (بنۀ خاص) و پاگوی غمی ‌(بنۀ عام) تقسیم كرده است؛ پاگوی تویل بر روی زمینهایی كه كدخداها (مستأجران یا سردارها) برای خود نگه می‌داشتند، تشكیل می‌شد. افراد این پاگو برخلاف پاگوی غمی ‌از انجام دادن كارهای عام‌المنفعه معاف بودند، اما در عوض می‌بایستی در باغها و مزارع تریاك كدخداها كار كنند. 
صفی‌نژاد نیز بنه‌ها را براساس در اختیار داشتن همه و یا برخی از عوامل تولید، به بنه‌های «ارباب و رعیتی» و بنۀ «گاوبندی» تقسیم كرده، و نوعی از بنۀ گاوبندی را به سبب اهلیت سربنه و اعضای آن، «بنۀ قمی» نام نهاده است (بنه، 8، 90، 156 بب‍‌ ). او می‌نویسد: بنه‌كاران را كه پیش از اصلاحات ارضی از عوامل پنج‌گانۀ تولید فقط صاحب نیروی كار بودند، «خمس‌كاران» و پس از اینکـه مالك عوامل پنج‌گانه شدند ــ به‌ویژه پس از اصلاحات ارضی ــ «برابركاران» می‌نامیدند (همان، پانزده ـ شانزده). 
در آخرین گونه‌شناسی بنه براساس ابعاد و وجوه مختلف، 24 نوع بنه از هم باز شناخته شده است. این گونه‌شناسی برپایۀ شدت و دوام خودیاری، مالكیت اموال غیرمنقول بنه (زمین و آب)، اهلیت بنه‌كاران، مداخلۀ یا عدم مداخله مستقیم نهادهای حكومتی، نوع آبیاری، نوع كشت و سرانجام سلسله مراتب و میزان سهم اعضا صورت گرفته است (فرهادی، «بنه‌شناسی: تعاریف»، 112-123). 

اهمیت مطالعۀ بنه‌ها

بنا بر اطلاعات موجود، تخمیناً تا 1320 ش حداقل یك میلیون كشاورز ایرانی در تعاونیهای بنه شركت داشته‌اند (همو، «بنه‌شناسی: پیشینه»، 97- 98). افزون بر اهمیت بنه‌ها در اقتصاد كشاورزی و تاریخ كشاورزی ایران مطالعۀ بنه‌ها در ایران و جهان می‌تواند فواید كاربردی نیز داشته باشد؛ به ویژه در ایران به سبب اجرای اصلاحات ارضی و وجود قانون ارث و كوچك شدن دائمی ‌زمینهای كشاورزی، همچنین به سبب لزوم استفادۀ بهینه از امكانات كمیاب و از آن جمله آب، این امیدواری وجود دارد كه مطالعۀ بنه‌ها بتواند پایه‌ای برای استقرار نظامها و تعاونیهای تولید كشاورزی جدید در ایران باشد. زایش و افزایش بنه‌های مهاجركار و صیفی‌كار در 4 دهۀ گذشته، چنانکـه قبلاً به آن اشاره شد، تأییدی است بر این مدعا كه بنه‌ها با تمام دگرگونیها و افت و خیزشان هنوز یكی از نظامهای زنده و پویای كشاورزی ایران است (فرهادی، همانجا؛ سلمان‌زاده، 7؛ عجمی، 178-179).

مآخذ

ازكیا، مصطفی، جامعه‌شناسی توسعه و توسعه‌نیافتگی روستایی ایران، تهران، 1365ش؛ اشرف، احمد، «دهقانان، زمین و انقلاب»، مسائل ارضی و دهقانی، تهران، 1361ش؛ امان‌اللهی بهاروند، سكندر، كوچ‌نشینی در ایران، 1360ش؛ بهرامی، تقی، ارزیابی كشاورزی، تهران، 1325ش؛ همو، فرهنگ روستایی، تهران، 1317ش؛ پاپلی یزدی، محمدحسین و جلیل حسن‌پور رضوی، «یازو، نمونه ای از نظام سنتی بهره‌برداری جمعی در شمال خراسان»، مجموعۀ مقالات سمینار جغرافیایی، مشهد، 1365ش، شم‍ 3؛ پتروشفسكی، ا. پ .، كشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمۀ كریم كشاورز، تهران، 1355ش؛ تیت، ج. پ .، سیستان، ترجمۀ غلامعلی رئیس الذاكرین، مشهد، 1362ش؛ خسروی، خسرو، جامعۀ دهقانی در ایران، تهران، 1357ش؛ همو، جامعه‌شناسی روستای ایران، تهران، 1358ش؛ ساعدلو، هوشنگ، مسائل كشاورزی ایران، تهران، 1357ش؛ سلمان‌زاده، سیروس، «نوآوری در نظام كشاورزی سنتی شمال خوزستان»، مجلۀ علمی‌ كشاورزی، اهواز، 1356ش، شم‍ 4؛ شاه حسینی، علیرضا و عنایت‌الله رنجبر، ایلها و عشایر استان سمنان، تهران، 1378ش؛ صفی‌نژاد، جواد، اسناد بنه‌ها، تهران، 1356ش؛ همو، بنه، تهران، 1353ش؛ همو، مبانی جغرافیای انسانی با اشاراتی به جغرافیای انسانی ایران، تهران، 1363ش؛ همو، مونوگرافی طالب‌آباد و نمونۀ جامعی از بررسی یك ده، تهران، 1355ش؛ ضیاء توانا، حسن، «نقش عوامل تولید در شكل‌یابی روشهای تولید گروهی و ساختار قدرت»، مجموعۀ مقالات سمینار جغرافیایی، مشهد، 1365ش، شمـ 3؛ طالب‌بیگی، فیروز، ‌اندیشۀ تعاون، تهران، 1350ش؛ طبیبی، حشمت‌الله، مبانی جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی ایلات و عشایر، تهران، 1371ش؛ عجمی، اسماعیل، شش‌دانگی، تهران، 1356ش؛ عظیمی، حسین، «توزیع زمین و درآمد در آستانۀ اصلاحات ارضی»، مسائل ارضی و دهقانی، تهران، 1361ش؛ فرهادی، مرتضی، «بنه‌شناسی: پیشینۀ پژوهش و نقد آراء در چگونگی پیدایش بنه»، فصلنامـۀ علوم اجتماعی، تهران، 1372ش، شم‍ 3 و 4؛ همو، «بنه‌شناسی: تعاریف و گونه‌شناسی»، فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی، مشهد، 1371ش، شم‍ 24؛ همو، فرهنگ یاریگری در ایران، تهران، 1373ش؛ فره‌وشی، بهرام، فرهنگ زبان پهلوی، تهران، 1358ش؛ كاتوزیان، محمدعلی، جامعه‌شناسی تاریخی ایران، ترجمۀ علیرضا طیب، تهران، 1377ش؛ كیانی، منوچهر، سیه‌چادرها (تحقیقی در زندگی مردم ایل قشقایی)، تهران، 1371ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ لمتن، ا. ك. س .، مالك و زارع در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1345ش؛ مؤمنی، باقر، مسألۀ ارضی و جنگ طبقاتی در ایران، تهران، 1359ش؛ ودیعی، كاظم و مهدی‌ هاشمی، نهضت تعاونی در ایران، تهران، 1355ش؛‌هالبواكس، موریس، طرح روان‌شناسی طبقات اجتماعی، ترجمۀ علی محمد كاردان، تهران، 1375ش؛ یادداشتهای مؤلف.

مرتضی فرهادی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.