بلقیس
بِلْقیس، نامی که در روایات اسلامی برای ملکۀ سبای مذکور در قرآن کریم آمده است. براساس آیاتی از سورۀ نمل، سلیمان(ع) به وسیلۀ هدهد از مردم خورشیدپرست سرزمینی آگاه شد که زنی بر ایشان حکم میراند؛ پس سلیمان هدهد را با نامهای که مضمون آن دعوت به دین حق و یکتاپرستی بود، روانۀ دربار آن ملکه کرد. ملکه چون نامه را دید، پس از مشاوره با بزرگان قوم خود، برای جلوگیری از رسیدن هرگونه آسیبی به سرزمینش، هدایایی برای سلیمان ارسال کرد. سلیمان آنها را نپذیرفت و از فرمانبران خود خواست تا تخت ملکه را در پیش وی حاضر سازند و یکی از آنان چنین کرد. آنگاه که ملکه برای قبول دعوت سلیمان به دربار او آمد، وی را به قصری شیشهای بردند. چون ملکه وارد کاخ شد، پنداشت که بر آب قدم مینهد. پس دامن خود را بالا کشید و ساق پای او آشکار شد. سپس تخت وی را که به دستور سلیمان تغییراتی در آن داده شده بود، به وی نمایاندند. چون دربارۀ آن تخت از بلقیس پرسش شد، پاسخ داد که ممکن است از آن او باشد. به هر روی، ملکه به خداوند یکتا ایمان آورد و به دین سلیمان درآمد (نمل / 27 / 20-44؛ برای برخی تفاسیر، نک : طبری، 19 / 92 بب ؛ شیخ طوسی، 8 / 85 بب ؛ زمخشری، 3 / 359 بب ؛ طبرسی، 7 / 337 بب ).
قصۀ ملکۀ سبا (بلقیس)، در آثار مفسران نخستین و سپس تاریخ نویسان به تفصیل آمده است. بلقیس را زنی از خاندان تبع در یمن و فرزند هدهاد بن شرحبیل بن ذی جدن یاد کردهاند که از آمیزش بنی الجان با فرزند آدم به وجود آمده است (مثلاً نک : یعقوبی، 1 / 158؛ طبری، همانجا؛ بیرونی، 40؛ ثعلبی، 278؛ دمیری، 1 / 302، 556 بب ). او که زنی بسیار عاقل و با کیاست بود، با کشتن زهیربن عبدشمس، نخستین کس از خاندان تبع به جای او به پادشاهی رسید و سپس ثروت و کارگزاران بسیار یافت (ابنحبیب، 367؛ یعقوبی، همانجا؛ مسعودی، 2 / 75؛ مقدسی، 3 / 108)؛ اشارات فراوان به قصر پرشکوه و تخت گرانبهای او، از اوضاع پررونق اقتصادی در سرزمین او حکایت دارد (نک : ابنرسته، 113-114؛ ثعلبی، 279؛ ثعالبی، 307).
در روایات آمده است: بلقیس که با فرستادن هدایا سعی در نجات سرزمین خود از جنگ، و نیز آزمایش حقانیت سلیمان داشت، با آگاهی از پاسخ سلیمان، دریافت که وی پیامبری بر حق است و باحضور در دربار او، بهدین وی گروید. در بخش پایانی اینداستان، برخی بهازدواج آن دو با یکدیگر اشاره کردهاند و گروهی گفتهاند که بلقیس با کسب اجازه از سلیمان با یکی از امیران یمنی ازدواج کرد و به سرزمین خود بازگشت (ابن حبیب، همانجا؛ ابن قتیبه، 628-629؛ مقدسی، همانجا).
در برخی از آثار، نام این ملکه به صورت یلقمه آمده است (ابندرید، 532؛ ابنحبیب، همانجا؛ قس: ابنکثیر، 499)؛ حال آنکه جوادعلی به معبدی در یمن (در نزدیکی مأرب) به نام «المقه بعل اوم» اشاره میکند که «حرم بلقیس» نیز نامیده میشود (2 / 346).
داستان سلیمان و ملکۀ سبا در میان برخی اقوام سامی همچون عبرانیان و حبشیان پیشینه دارد؛ در کتاب مقدس (اول پادشاهان، 10:1 بب ) و «کبرا نِگَست»، اثری حبشی این داستان وارد شده که با آنچه در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده، دارای شباهت بسیاری در مفاهیم است. در عهد عتیق اشارهای به نام این ملکه نشده، اما در کبرا نگست، نام وی به صورت «ماکدا» آمده است و بهطور طبیعی در این روایت، بلقیس نه در یمن، بلکه در حبشه میزیسته است (وُلپه، .(23 جالب توجه آنکه در این روایت، ماکدا با سلیمان ازدواج میکند و پس از تولد فرزندش، منلیک به سرزمین خود باز میگردد که قابل مقایسه با روایات اسلامی است.
مآخذ
ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن، 1361ق / 1942م؛ ابن درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1378ق / 1958م؛ ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1960م؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، 1407ق / 1987م؛ بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، 1923م؛ ثعالبی، عبدالملک، ثمار القلوب، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384ق / 1965م؛ ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، بیروت، المکتبة الثقافیه؛ دمیری، محمد، حیاة الحیوان الکبرى، قاهره، 1390ق / 1970م؛ زمخشری، محمود، الکشاف، قاهره، 1966م؛ شیخ طوسی، محمد، العربی، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی، بیروت، 1408ق / 1988م؛ طبری، تفسیر؛ علی، جواد، المفصل، بیروت، 1969م؛ عهد عتیق؛ قرآن کریم؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، 1384ق / 1964م؛ مقدسی، مطهر، البدء والتاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، 1903م؛ یعقوبی، تاریخ، نجف، 1358م؛ نیز:
Volp'e, M. L., Literatura Efiopii, Moscow, 1981.
فرامرز حاجمنوچهری