بطریق
بِطْریق، عنوانی تشریفاتی برای نجیب زادگان روم باستان و لقبی برای فرماندهان نظامی روم. اصل واژه پاتریكیوس بوده، و از ریشهای به معنای پدر مشتق گردیده، و ظاهراً در زبان عربی از واژه سریانی (پَطریق) تعریب شده است (فرنکـل، 279 ؛ نیز لیدل، .(1348
در جامعۀ روم باستان، این عنوان بر افراد خاندانهایی اطلاق میشد كه به عنوان طبقۀ ممتاز شناخته میشدند و در مقابل آنها مردم عامی یا پلبس قرار داشتند. این طبقه در دورۀ پس از سقوط شاهان روم، مناصب سیاسی، نظامی و روحانی را به انحصار خود درآوردند و با قانون ممنوعیت ازدواج با عوام سعی در مستحكم ساختن طبقۀ خود داشتند. جایگاه طبقاتی بطریقان در طی سدهها به تدریج روی به ضعف نهاد، تا آنجا كه از دورۀ كنستانتین (306-337م)، بطریق به عنوانی افتخاری پس از رتبۀ امپراتور و مشاورانش مبدل شد كه نه به صورت موروثی، بلكه با كوشش شخصی به دست میآمد. در عصر ظهور اسلام، بطریق در مناطق تحت استیلای روم، عنوان رجال پرنفوذ سیاسی نظامی بود كه در تصمیمات مهم حكومتی، حتی گاه در تعیین امپراتور ایفای نقش میكردند و برخی از آنان در سرزمینهای دور چون شام، منطقهای را به عنوان تیول در اختیار داشتند (نک : دینوری، 106؛ مسعودی، 134؛ ابن عساكر، 2 / 205).
در میان سرزمینهایی كه در فتوح نخستین توسط مسلمانان گشوده شدند، بطریقان به خصوص در بافت اجتماعی شام حضوری محسوس داشتند. با فتح شام توسط مسلمانان، تمامی منافع بطریقان در این منطقه از آنان سلب شد و از آن پس به روم بازگشتند (همو، 2 / 205، 353)؛ ولی خاطرۀ جبروت این طبقه تا مدتها در شام و دیگر مناطق تحت نفوذ روم باقی بود و هم از اینرو بود كه تا مدتها «بطریق» به عنوان یك نام بر فرزندان مسلمانان و مسیحیان منطقه نهاده میشد (مثلاً نک : ابن ندیم، 304، 330، 340؛ ابن عساكر، 10 / 324- 325، 27 / 36؛ هـ د، 3 / 117، 118). به گفتۀ جوالیقی، واژۀ بطریق به معنای «رئیس» در زبان عربی نیز چندی كاربرد داشته است (نک : ص 76-77) و نمونههایی از كاربرد محدود آن به عنوان لقب تشریفاتی نزد مسلمانان نیز نشان داده شده است (مثلاً نک : قزوینی، 135؛ دوزی، .(I / 94
رویارویی مسلمانان با نظامیان مسیحی در طی جنگها و وجود این واقعیت كه فرماندهان ارشد رومی لقب بطریق را بر خود داشتند، زمینهای را برای این تلقی فراهم كرد كه بطریق لقبی صرفاً نظامی برای فرماندهان رومی است. این رویارویی از زمان خلیفۀ اول آغاز شده (نسایی، 5 / 204؛ اصفهانی، 92)، در جریان فتوح گسترش یافته، و در جنگهای صلیبی به اوج خود رسیده است. بدینترتیب، نهتنها منابع تاریخی اسلامی، دربردارندۀ انبوهی از موارد كاربرد بطریق بدین معناست، كه این اصطلاح به مباحث جهاد در كتب فقهی نیز راه یافته است (مثلاً نک : شیبانی، 2 / 773، 780). گفتنیاست: عنوان بطریق گاه به عموم فرماندهان مسیحی تعمیم یافته، و از همینرو، برای فرماندهان غیر رومی، چون ارمنیان نیز به كار رفته است (یعقوبی، 2 / 428؛ طبری، 8 / 150). در منابع اسلامی، گاه عنوان بطریق حاكی از درجهای خاص در سازمان نظامی رومی برای فرماندهی است كه دههزار پیاده تحت فرمان او بوده باشد (نک : قاموس، ذیل بطرق) كه باید با تأمل نگریسته شود.
مآخذ
ابن عساكر، علی، تاریخ مدینۃ دمشق، به كوشش علی شیری، بیروت، 1415ق / 1995م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ اصفهانی، اسماعیل، دلائل النبوۃ، به كوشش محمد حداد، ریاض، 1409ق؛ جوالیقی، موهوب، المعرب، به كوشش احمد محمد شاكر، قاهره، 1361ق / 1942م؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به كوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، 1960م؛ شیبانی، محمد، كتاب السیر الكبیر، به كوشش صلاح الدین منجد، قاهره، 1960م؛ طبری، تاریخ؛ قاموس؛ قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به كوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، 1331ش؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، قاهره، 1357ق / 1938م؛ نسایی، احمد، سنن، قاهره، 1348ق؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، 1379ق / 1960م؛ نیز:
Dozy, R., Supplement aux dictionnaires arabes, Leiden, 1886; Fraenkel, S., Die Aramaischen Fremdworter im Arabischen, Hildesheim, 1962; Liddell, H. G. & R. Scott, A Greek - English Lexicon, Oxford, 1990.
بخش تاریخ