بروده
بَروده، یا بارودا، نام شهر و مركز اداری ناحیهای به همین نام در شرق ایالت گجرات در غرب هند، واقع در كرانۀ رود وشوامتری در جنوب شرقی احمدآباد.
مردم این ناحیه شهر بروده را وَدودَره میخوانند. این نام برگرفته از واژۀ سنسكریت وَتودَر به معنی «در قلب درختان انجیر هندی» است. نام باستانی این ناحیه چندَناوَتی بوده، و سپس ویراوَتی (سرزمین جنگجویان) نامیده شده است؛ اما تاریخ دقیق تغییر نام به بروده مشخص نیست ( بریتانیكا؛ EI2؛ دی، 46؛ «فرهنگ ... »، VII / 25).
شهر بروده در °22 و ´17 عرض شمالی و °73 و ´16 طول شرقی قرار گرفته، و مركز ناحیه بروده است و تا شهر بمبئی 351 كمـ فاصله دارد. وسعت آن 788‘7 كمـ2، و دارای محصولات متنوع كشاورزی همچون پنبه، توتون، گندم، ذرت و برنج است. برابر آمار 1360 ش / 1981 م ناحیۀ بروده 092‘588‘2 نفر جمعیت داشت كه 473‘734 نفرشان در شهر بروده زندگی میكردند ( بریتانیكا؛ آسیاتیكا، I / 284؛ «اطلس ... »، 78؛ «فرهنگ»، VII / 81).
نخستین یادكردها از ناحیۀ بروده در كتیبهای از سده 3 ق / 9م آمده است. در سدۀ 7 ق / 13 م این ناحیه به تصرف مسلمانان درآمد و تحت فرمان سلاطین دهلی قرار گرفت. دو كتیبه به زبان عربی مربوط به سدۀ 8 ق / 14 م در ناحیۀ بروده برجای مانده كه بیانگر نفوذ مسلمانان در این ناحیه است. منابع دورۀ فیروزشاه تغلق (752-790 ق / 1351- 1388 م) كهنترین منابع دورۀ اسلامی است كه از بروده نام بردهاند و آن را جایگاه «امیران صدۀ» مخالف سلاطین دهلی نوشتهاند. سپس بروده تحت فرمان پادشاهان مستقل گجرات قرار گرفت (برنی، 718-720؛ سیهرندی، 111؛ بریتانیكا؛ منیر، 15-18). در دورۀ اكبرشاه بابری (963-1014 ق / 1556-1605 م)، بروده یكی از سركارهای صوبۀ گجرات بود. ویذینگتن سیاح انگلیسی در سفرش به بروده، آن را شهری كوچك با بنایی زیبا و باشكوه وصف كرده است (ص 205).
در دورۀ اورنگزیب (1068- 1118 ق / 1657-1706 م)، پیلاجی گایكوار پس از شكست سربلندخان، بر این ناحیه دست یافت و فرزندانش تا 1328 ش / 1949 م در آنجا حكومت كردند و پایتختشان شهر بروده بود. آنان در گسترش و آبادانی این شهر كوشش بسیار كردند، تا آنجا كه از مراكز علمی، ادبی و پژوهشی منطقه گردید. در 1272 ق / 1856 م بروده تحت نظر حكومت انگلیس قرار داشت (مجومدار، 546؛ ایچیسن، VI / 291؛ «فرهنگ»، VII / 32-33؛ ویذینگتن، همانجا؛ هیگ، 166-167؛ ابوالفضل، 1 / 496؛ الیت، 33-37).
آثار و بناهایی از دورۀ اسلامی در بروده بر جای مانده كه از آن جمله است: مقبرۀ قطبالدین و پیر گهودا كه زیارتگاه، و دارای كتیبههایی به زبان فارسی است، و نیز قصری با معماری تحسینبرانگیز از آثار دورۀ حكومت خاندان گایكوار. كتابخانهای از این خاندان بر جای مانده است كه نسخههای خطی نفیس عربی و فارسی در آن نگهداری میشود. مؤسسۀ شرقشناسی گایكوار در شهر بروده كه از مراكز مهم پژوهشی هند است و كتابهای بسیاری در زمینۀ تاریخ اسلام منتشر كرده است (دسای، 17-19؛ EI2; EWA, X / 216).
مآخذ
ابوالفضل علامی، آیین اكبری، به كوشش بلوخمان، كلكته، 1872 م؛ الیت، ف. ا. ه .، سلاطین بروده، ترجمۀ فریدالدین احمد، بمبئی، 1898 م؛ برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ترجمۀ معین الحق، لاهور، 1991 م؛ سیهرندی، یحیى، تاریخ مبارك شاهی، به كوشش محمد هدایت حسین، كلكته، 1931 م؛ نیز:
Aitchison, C. U., A Collection of Treaties, Engagements and Sanads Relating to India and Neighbouring Countries, Delhi, 1983; Asiatica; An Atlas of India, Delhi, 1990; Britannica, CD 2002; Desai, Z. A., «An Early Sultanate Record From Baroda», Epigraphia Indica, New Delhi, 1987; Dey, N. L., The Geographical Dictionary of Ancient and Mediaeval India, New Delhi, 1984; EI²; EWA; Haig, W., «The Tughluq Dynasty», The Cambridge History of India, New Delhi, 1987, vol. III; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1981; Majumdar, R. C., An Advanced History of India, London, 1958; Moneer, Q. M.,«Two Arabic Inscriptions of the Khaljī Period From Baroda State», Epigraphia Indica, New Delhi, 1987; Withington, N., Early Travels in India, ed. W. Foster, Lahore 1921.