بروج
بُروج، هشتاد و پنجمین سورۀ قرآن مجید، دارای 22 آیه، 109 كلمه و 458 حرف. نام مشهور سوره، بنابر یك قاعدۀ اصلی در نامگذاری سُوَر قرآنی (نك : اندرابی، گ 49 ب ـ 50 الف) از كلمۀ پایانی نخستین آیۀ آن گرفته شده است. چنین مینماید كه در صدر اسلام از این سوره بیشتر با آیۀ اول آن «وَالسَّماءِ ذات الْبُروج» یاد میشده است (نك : طبرسی، 9 / 703؛ سیوطی، 6 / 231؛ فیروزآبادی، 1 / 510؛ بحرانی، 4 / 445) و چه بسا، بعدها بر اثر كثرت استعمال، در یك كلمه خلاصه شده باشد. در برخی روایات نیز به ملاحظهای، این سوره با عنوان «سوره النبیین» (نك : طبرسی، همانجا) یا «سوره الانبیاء» (نك : بحرانی، همانجا) خوانده شده كه ظاهراً جنبه نامگذاری نداشته است.
كلمۀ «بروج» را مفسران قرآن كریم نوعاً جمع برج به معنای كاخ برافراشته، یا ساختمان بركشیدۀ ویژه دیدبانی كه در روزگاران قدیم بر باروی شهر ساخته میشد، گرفتهاند، اما بعضی مراد از آن را در این سوره، برجهای دوازدهگانه در اصطلاح علم نجوم (شیخ طوسی، 10 / 315-316؛ راغب، 38، 39؛ زمخشری، 4 / 716) و بعضی دیگر جایگاه ستارگان، یا ستارگان بزرگ آسمان دانستهاند (نك : طباطبایی، 20 / 278؛ نیز فخرالدین، 31 / 114؛ قرطبی، 19 / 283).
سورۀ بروج، بنابر ترتیب نزول مشهور، بیست و هفتمین سورۀ مكی است، و روایات اسلامی عمدتاً ردیفهای 23 تا 32 را به آن اختصاص دادهاند (نك : رامیار، 680-681) كه نشانگر نزول آن در سالهای نخستین بعثت است. اما به رغم شهرت و نیز كثرت روایات، ردیف پنجاهم كه در روایت مُقاتل از امیرالمؤمنین (ع) برای این سوره ثبت شده است (نك : همو، 680)، موجهتر به نظر میرسد؛ زیرا با توجه به زمینه، متن و پیام سورۀ بروج، این سوره همزمان با سورههای شمس و تین ــ كه هم در ترتیب نزول مشهور در جهان اسلام، و هم در روایت مقاتل، قبل و بعد از سورۀ بروج قرار گرفتهاند (نك : همانجا) ــ باید در اواخر مرحلۀ میانی مكّی، اندكی پیش از سورههای حوامیم كه به مرحلۀ پایانی مكی تعلق دارند (نك : صالح، 185)، نازل شده باشد.
سورۀ بروج، با زوج خود سورۀ طارق، دارای سرآغاز مشترك است. موضوع مشترك این دو سوره، تهدید شدید خداستیزانی است كه در هر زمان و مكان، اهل ایمان را به جرم ثبات عقیده و استواری ایمان آزار و شكنجه میدهند، و در برابر آن تسلی دل خدا باوران و نوید بهروزی و پیروزی برای ایشان است. با این تفاوت كه سورۀ طارق بیشتر ناظر به ناچیزی و ناتوانی خدایگانهای زمینی در برابر خدای بزرگ و توانا و توصیف عذاب اُخروی آنان (نك : طارق / 86 / 5-10)، و سورۀ بروج بیشتر ناظر به عزت و عظمت اهل ایمان، و عذابهای دنیوی خداستیزان است (نك : بروج / 85 / 10-11؛ نیز شیخ طوسی، 10 / 318- 319؛ زمخشری، 4 / 719؛ طبرسی، 9 / 705؛ فخرالدین، 31 / 123).
پیام آشكار سورۀ بروج، به هنگام نزول، برای نخستین مخاطبان آن ــ مشركان مكه و سران قریش ــ این بوده است كه از یادكرد نكوهشآمیز و گزندۀ «قُتِل اَصْحابُ الْاُخْدود» (بروج / 85 / 4) عبرت بگیرند (نك : زمخشری، 4 / 717) و از فرا رسیدن دوران انتقام الهی، در همین سرای دنیا كه اقوامی چون فرعونیان و ثمودیان دارالخلودش پنداشتـه بودنـد (نك : بروج / 85 / 17- 18)، اندیشه كنند، و از آزار و شكنجۀ خداجویان راستین، چون بلال حبشی و عمّار یاسر (نك : ابن هشام، 1 / 339-343) دست بدارند؛ و برای مسلمانان نخستین، این پیام را در بر داشته است كه پایان دوران محنت و مصیبت، و طلوع فجر پیروزی خود را بردشمنان اسلام نزدیك ببینند، و بر مقاومت و استقامت خویش بیش از پیش بیفزایند (نك : زمخشری، همانجا؛ فخرالدین، 31 / 114، 119؛ بقاعی، 21 / 352-353؛ طباطبایی، 20 / 278).
سورۀ بروج، با آنكه بر حسب شمار حروف و كلمات و آیات، از «قِصار سُوَر» به حساب میآید، مشتمل بر یك مقدمه و یك خاتمه و 4 بخش است. در مقدمه سوره (آیههای 1 تا 3) 3 تركیب متوازن و متوالی از سوگندهای قرآنی آمده است. مفسران دربارۀ مدلول آنهـا و جواب آن سوگندهـا اختلاف فـراوان دارنـد (نك : شیخ طوسی، 10 / 315-316؛ فخرالدین، 31 / 114-117؛خازن، 4 / 391-392). در بخش اول (آیههای 4 تا 9) داستان «اصحاب اخدود» (ه م) به اختصار آمده، و نتیجهگیری شده است؛ بخش دوم (آیههای 10 و 11) دربردارندۀ پیام جاودانه و مقصود اصلی سوره است؛ بخش سوم (آیههای 13 تا 16) تفصیل و توضیح بخش دوم، و مشتمل بر نوعی استدلال در جهت اثبات مضامین بخش دوم است؛ در بخش چهارم (آیههای 17 و 18) از صفآراییهای خداستیزان، در طول تاریخ، در برابر خدا یاد میكند و قوم فرعون و ثمود را به عنوان شاخصترین نمونهها نام میبرد. در خاتمه (آیههای 19 تا 22) خاطرنشان میسازد كه تا دنیا دنیاست، خداستیزان پیوسته به تكذیب دین خدا، و مبارزه و نبرد با خداجویان و خدادوستان ادامه خواهند داد؛ خدای یكتا نیز، بالای سرشان شاهد و ناظر گفتار و كردار و رفتار ایشان است و بر آنان احاطۀ كامل دارد؛ پیام پایانی خداوند نیز، همین خاتم الكتب، قرآن مجید است كه در لوح محفوظ از هر آفت و آسیب تا قیام قیامت در امان خواهد بود.
مفسران در تفسیر سورۀ بروج، معمولاً بیش از هر چیز به بیان و تبیین قصۀ اصحاب اخدود پرداختهاند (برای نمونه، نك : قمی، 2 / 413-414؛ زمخشری، 4 / 717- 718؛ طبرسی، 9 / 705-707، 709؛ فخرالدین، 31 / 118؛ خازن، 4 / 392-394)؛ حال آنكه اجمال بیان قرآن كریم در سخن از «اصحاب الاخدود»، و حدیث منقول از حضرت امام علی (ع)، در مقام تعیین مصداق آن (نك : طبرسی، 9 / 706-707، به نقل از تفسیر عیاشی) دلالت بر آن دارند كه قصۀ اصحاب اخدود در بیان قرآن، از جنبهای نمادین نیز برخوردار است و مصادیق آن در هر روزگار و هر سرزمینی میتواند روی داده بـاشد، یـا از این پس به وقوع بپیوندد (نیز نك : طباطبایی، 20 / 287).
دربارۀ فضیلت قرائت و مداومت تلاوت سورۀ بروج، روایات پرشماری رسیده است (نك : طبرسی، 9 / 703؛ زمخشری، 4 / 720؛ فیروزآبادی، 1 / 510-511؛ حویزی، 5 / 540). برخی از این روایات حاكی از آنند كه پیامبر اكرم (ص) غالباً سورۀ بروج را در نمازهای ظهر و عصر و عشا میخوانده، و قرائت این سوره را در نماز عشا به اصحابشان توصیه فرمودهاند (سیوطی، 6 / 231؛ مجلسی، 89 / 322).
مآخذ
ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفى سقا و دیگران، قاهره، 1355 ق / 1936 م؛ اندرابی، احمد، الایضاح فی القراءات، نسخۀ عكسی موجود در كتابخانۀ مركز؛ بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، 1394 ق؛ بقاعی، ابراهیم، نظم الدرر، حیدرآباد دكن، 1404 ق / 1984 م؛ حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، به كوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، 1385 ق؛ خازن، علی، تفسیر، قاهره، دارالكتب العربیة الكبرى؛ راغب اصفهانی، حسین، معجم مفردات الفاظ القرآن، به كوشش ندیم مرعشلی، قاهره، 1392 ق؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، 1362 ش؛ زمخشری، محمود، الكشاف، به كوشش محمدعبدالسلام شاهین، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ سیوطی، الدر المنثور، قم، 1404 ق؛ شیخ طوسی، محمد، التبیان، به كوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ صالح، صبحی، مباحث فی علوم القرآن، بیروت، 1969 م؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، 1392 ق / 1972 م؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به كوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبایی، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ فخرالدین رازی، التفسیر الكبیر، قاهره، المطبعة البهیه؛ فیروزآبادی، محمد، بصائر ذوی التمییز، به كوشش محمدعلی نجار، قاهره، 1385 ق؛ قرآن كریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، بیروت، 1967 م؛ قمی، علی، تفسیر، به كوشش طیب موسوی جزائری، نجف، 1387 ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403 ق / 1983 م.