زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

بختگان

بَخْتِگان، یا نیریز، دریاچه‌ای فصلی در استان فارس. این دریاچه به مساحت 750 ﻛﻤ 2، در 85 کیلومتری شرق شیراز، 14 کیلومتری شمال استهبان، و 20 کیلومتری شمال غرب نیریز، در ارتفاع 558‘1 متری از سطح دریا واقع است (ﻧﻜ : نقشۀ تقسیمات...؛ جعفری، 163). اطلاق نام نیریز به این دریاچه را می‌توان به دلیل همجوار بودن آن با جلگۀ نیریز و همچنین دریافت آب رودکر از این جلگه دانست (بدیعی، 1/ 173). نام بختگان به صورتهای بختکان (اصطخری، 100)، بجگان، بجکان و بجیکان (مینورسکی، 13؛ ابن بلخی، 153، حاشیه؛ ابوالفدا، 60)، بیجه‌کان و پیچگان (به دلیل مجاورت آن با کوه پیچکان) (فسایی، 2/ 1242، 1255) نیز ضبط شده است.
بختگان از نظر وسعت دومین دریاچه پس از دریاچۀ ارومیه در ایران است (جعفری، همانجا) و بین دورشته کوه پیچکان و خانه کت قرار دارد (ﻧﻜ : نقشۀ ناهمواریها...). در فصل تابستان هنگامی که آب دریاچه تبخیر می‌شود، می‌توان مشاهده کرد که اراضی میان دو رشته کوه تا اندازه‌ای مسطح است و در فصلهای سرد و بارانی از آب پر می‌شود («آبادان...»، 188). قسمت اعظم آب این دریاچه از رود کر تأمین می‌شود (بدیعی، 1/ 143؛ بیات، کلیات جغرافیا...، 22). آب دریاچۀ بختگان بسیار شور است، و عمق آن زیاد نیست (کیهان، 1/ 89-90).
دریاچۀ بختگان به هنگام بارندگیهای فراوان از انتهای شمال غربی به دریاچۀ طشک (نرگس) می‌پیوندد و دریاچۀ پهناوری را تشکیل می‌دهد (جعفری، 832؛ بدیعی، همانجا). رد فصلهای پرآب و هنگامی که آب بختگان افزایش می‌یابد، جزیره‌هایی در آن پدید می‌آید که مهم‌ترین آنها علی یوسف، بِسرْم و منک است (فسایی، 2/ 1586-1587، 1589؛ جغرافیا...، 2/ 234). حاشیۀ بختگان اغلب به سبب وجود پرندگان مهاجر از قبیل فلامینگو، قو و مرغابی، سفید به نظر می‌رسد. سواحل آن از گِل نرم و مرطوب پوشیده شده است و هیچ‌گونه ماهی در آنجا زندگی نمی‌کند، اما در حواشی آن کرمهایی وجود دارند که پرندگان از آنها تغذیه می‌کنند («آبادان»، 186,188).

پیشینۀ تاریخی

اطراف دریاچۀ بختگان یکی از مراکز مهم تمدن باستانی ایران است. بناهای دولت هخامنشی و ساسانی که مرکز آن شهر استخر بوده، در کنار دریاچۀ بختگان یا نیریز قرار داشته، و در پیرامون آن دهکده‌ها و شهرهای آباد گسترده بوده است (مشکور، 556؛ بیات، کلیات تاریخ...، 151). در آن زمان این دریاچه خود مرکب از دو دریاچه بود، دریاچۀ شمالی (طشک یا نرگس امروزی) را باسفویه یا چوپانان، و دریاچۀ جنوبی را بختگان می‌نامیدند (لسترنج، 279-277؛ مشکور، همانجا؛ چکنگی، 36، 59). مساحت دریاچۀ بختگان در طول تاریخ تغییر می‌یافته است. در سده‌های 4 تا6ق/ 10 تا 12م طول آن 20 فرسنگ و عرض آن 15 فرسنگ بوده است؛ در اطراف آن دِهها و بناهایی قرار داشته که از کوره‌ها و روستاهای شهر استخر بوده‌اند (اصطخری، 99-100؛ اشکال...، 114؛ حدودالعالم، 15).
ابن‌خردادبه از دریاچه‌ای که در راه استخر تا سیرجان در کرمان قرار داشته، نام برده، و از استخر تا حفر را 7 فرسنگ، و از حفر تا دریاچه را 5 فرسنگ دانسته است (ص 53). احتمال می‌رود که این دریاچه همان بختگان باشد. ابن‌حوقل از راهی که از استخر تا سیرجان وجود داشته، نام برده است که در آن مسیر شهرهای آباده، بوذنجان، صاهک (چاهک) و هریه قرار داشته، و به موازات این راه، رود بختگان در جریان بوده که به دریاچۀ بختگان وارد می‌شده است (ص 363). رود دیگر کر بوده که از حدود ارد سرچشمه می‌گرفته، پس از مشروب کردن چند قریه به دریاچۀ بختگان می‌ریخته است (همو، 276؛ حدودالعام، 45). در سدۀ 8ق/ 14م طول دریاچه 12 فرسنگ، عرض آن 7 فرسنگ و دور آن 35 فرسنگ ذکر شده است (حمدالله، 240)؛ اما در سدۀ 9ق/ 15م، دور آن به 20 فرسنگ کاهش یافته است (حافظ ابرو، 2/ 143).

مآخذ

ابن‌بلخی، فارس‌نامه، به کوشش لسترنج و نیکلسن، کمبریج، 1339ق/ 1921م؛ ابن حوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ترجمۀ عبی بن عبدالسلام کاتب، به کوشش فیروز منصوری، مشهد، 1368ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870م؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1376ش؛ بیات، عزیزالله، کلیات تاریخ و تمدن ایران پیش از اسلام، تهران، 1355ش؛ همو، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران، 1367ش؛ جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379ش؛ جغرافیا و اسامی دهات کشور، وزارت کشور، تهران، 1329ش؛ چکنگی، علیرضا، فرهنگنامۀ تطبیقی با نامهای قدیم و جدید مکانهای جغرافیایی، مشهد، 1378ش؛ حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، به کوشش صادق سجادی، تهران، 1378ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331ق/ 1913م؛ فسایی، حسن، فارس نامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367ش؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1310ش،؛ مشکور، محمدجاد، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تهران، 1371ش؛ مینورسکی، و.، حواشی و تعلیقات بر حدودالعالم، ترجمۀ میرحسین شاه، کابل، 1342ش؛ نقشۀ تقسیمات کشوری، گیتاشناسی، تهران، 1377ش، ﺷﻤ 125؛ نقشۀ ناهمواریها و حوضۀ رودخانه‌های ایران، گیتاشناسی، تهران، 1376-1377ش، ﺷﻤ 278؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.