زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

بتم

بُتَّم، نام ولایت و ناحیه‌ای کوهستانی در ماوراءالنهر در بخش علیای رود سغد (زرافشان) در حدفاصل جیحون و سیحون علیا (ناحیۀ کوهستانی حصار و زرافشانی کنونی).
این ناحیۀ کوهستانی از 3بخش بتم نخستین، بتم میانی و بتم بیرونی تشکیل می‌شده (اصطخری، 328؛ حدودالعالم، 395: بتمان)، و روستاهای بسیار و کوههای بلندِ غالباً سرسبز و با صفا داشته (همانجا؛ ابن حوقل، 2/ 488، 505) که قلل آنها در سراسر سال پوشیده از برف بوده است (ابن خردادبه، 181؛ نیز ﻧﻜ : مدرس، 149-150). از این کوهها رودخانه‌های پرآبی سرچشمه می‌گرفته، و به رودخانه‌های سیحون و جیحون می‌پیوسته‌اند. از جملۀ این رودها، رود سغد بوده که از بتم میانی از آبگیری موسوم به «جَن» سرچشمه می‌گرفته، و به سوی سمرقند و بخارا جاری بوده است (ﻧﻜ : ابن حوقل، 2/ 506؛ اصطخری، 319). جن گویا واژه‌ای سغدی به معنای جوی، چشمه و چاه است که هم به آب ایستاده و هم به آب روان گفته می‌شده، و با توصیفاتی که از این آبگیر در کتابهای جغرافیایی شده، آبگیر جن همان «کول اسکندر» امروزی است (مارکوارت، 82-81؛ نیز ﻧﻜ : سمرقندی، 32). اصطخری این آبگیر را به دریاچه تشبیه کرده است (همانجا) و مؤلف حدودالعالم از آن به عنوان دریاچه‌ای یاد کرده است که از هم پیوستن 4رود در ناحیۀ بُرغَر تشکیل می‌شده، و مساحت آن 4 فرسنگ در 4 فرسنگ بوده، وپیرامون آن دهکده‌های فراوانی وجود داشته است (ص 353؛ ابن حوقل، 2/ 495). برغر احتمالاً معرب پرغر یا فرعر، و نام کنونی آن «فَلْغَر» است (بارتولد، 168)؛ این کلمه در زبان سغدی به معنای زمین بالای کوه است (غفورف، 1/ 383).
از دیگر رودهایی که از این ناحیه سرچشمه می‌گرفته، رودهای خُرشاب، اوش و قُبا بوده که پس از پیوستن به اوزکند به سیحون می‌ریخته است (حدودالعالم، 366؛ بارتولد، 160-159). رودهای قبادیانو چغانیان نیز از رودهایی بوده‌اند که از کوههای بتم سرچشمه گرفته، و به جیحون می‌ریخته‌اند (ابن‌حوقل، 2/ 475)، و از برخی چشمه‌های با آبهای گرم و سرد وجود داشته (همو، 2/ 488)، و از برخی چشمه‌های آب گرم آن بخارهایی متصاعد می‌شده است که از آنها نشادر به دست می‌آوردند و به دیگر نقاط صادر می‌کردند (ﻧﻜ : همو، 2/ 505-506؛ اصطخری، 327-328؛ اشکال العالم، 190-191). همچنین در این کوههای معادن آهن، جیوه، مس، سرب، طلا، نقره، نفت، فیروزه و زغال‌سنگ وجود داشته است (اصطخری، 313؛ ابن حوقل، 2/ 488).
ولایت بتم در دورۀ ساسانیان از نیمه استقلالی برخوردار بوده است و مانند دیگر نواحی سغد بر آن شاهانی محلی فرمانروایی داشته‌اند. ابن‌خردادبه لقب شاهان بتم را «ذوالنمعمه» ذکر کرده است (ص 40). بتم در اوایل سدۀ 2ق/ 8م به دست مخلد بن یزید بن مهلب گشوده شد (بلاذری، 586-587). در سدۀ 3ق/ 9م مالیات ولایت بتم 5هزار درهم بوده که می‌تواند مبین وسعت کم این ناحیه باشد (ﻧﻜ : ابن خردادبه، 38). بنابر گفتۀ مقدسی بتم از نواحی بدون شهر در ماوراءالنهر بوده است (ص 266)، ولی اصطخری (ص 327) و ابن‌حوقل (2/ 505) از دژهای استوار این ناحیه سخن گفته‌اند. بتم اگرچه مدتی ظاهراً ناحیه‌ای مستقل بوده، لیکن در سدۀ 4ق/ 10م جزو اسروشنه به شمار می‌رفته است (ﻧﻜ : مقدسی، 265-266).
در سدۀ 7ق/ 13م بتم از نواحی فرانه به‌شمار می‌رفت (یاقوت، 1/ 490) و در زمان یورش مغولان، این ناحیه همچون دیگر نواحی فرغانه به تصرف سپاهیان چنگیز درآمد (منهاج، 1/ 107). چنگیز در اواخر عمر خود متصرفانش را میان پسرانش تقسیم کرد و ماوراءالنهر و ازجمله بتم سهم جغتای گردید (ﻧﻜ : غفورف، 1/ 709).

مآخذ

ابن‌حوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1939م؛ ابن‌خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق؛ اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، مشهد، 1368ش؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ حدودالعالم، به کوشش مینورسکی، تعلیقات ترجمۀ میر حسین شاه، کابل، 1342ش؛ سمرقندی، ابوطاهر، سمریه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1343ش؛ غفورف، باباجان، تاجیکان، ترجمۀ محمدنیازف، دوشنبه، 1997م؛ مدرس رضوی، محمدتقی، حواشی و تعلیقات بر تاریخ بخارای نرشخی، تهران، 1351ش؛ مقدسی، محمد، احسن‌التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ منهاج سراج، طبقات ناصری، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1363ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.