زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

باچوانلو

باچْوانْلو، تیره‌ای از طایفۀ کرد زعفرانلو در شمال خراسان که به کرد قوچان نیز معروفند. زبان اینان کردی کُرمانچی است و به ترکی و فارسی نیز سخن می‌گویند (میرنیا، ایلها و ... کرد ایران، 64). باچوانلو در منابع به صورتهای مختلف قاچکانلو، باجمانلو، باج‌خوانلو، باچا و انلو، باچبانلو، باشقانلو، باشکانلو، باشمانلو و باشمانلی نیز آمده است (توحدی، 1/ 281، 485، 2/ 163-164؛ میرنیا، همانجا؛ پاپلی، «مختصری…»، 567؛ قدوسی، 22؛ مردوخ، 1/ 79). این تیره اکنون در منطقه، به ویژه در درگز، بیشتر به باچوانلو و باچیان‌لو معروفند (میرنیا، همان، 77، ایلها و…خراسان، 112).

پیشینۀ تاریخی

کردهای شمال خراسان ازدورۀ شاه اسماعیل صفوی (ﺳﻠ 907-930ق/ 1501-1524م) به خراسان کوچانده شدند. نخستین گروه مهاجران حدود 4 هزار خانوار از کردهای صوفیانلو بودند (پاپلی، همانجا). در 1011ق، در دورۀ شاه عباس اول (ﺳﻠ 996-1038ق/ 1588-1629م) کردهای چَمِشْگزَک (چامشگزک) به رهبری شاهقلی ‌سلطان در یک گروه 15 تا 40 هزار خانواری از نواحی غربی ایران به ورامین، و سپس از آنجا به نواحی شمالی خراسان کوچانده شدند، تا از تاخت و تاز ترکمنها و ازبکها جلوگیری کنند (اعتمادالسلطنه، 1/ 157؛ مجدالاسلام، 1(2)489؛ ییت، 165؛ بارتولد، 121). این کردها در خرسان به 5 شعبه تقسیم می‌شوند و خورده ایماق یکی از این شعبه‌هاست. باچوانلوها نیز احتمالاً باید از طوایف کوچک این شعبه باشند (مجدالاسلام، همانجا) که همراه با توزانلوها به درۀ درون (حوالی دهستان باچوانلو) کوچانده شدند (میرنیا، ایلها و... کرد ایران، 81). از دورۀ نادرشاه افشار (ﺳﻠ 1148-1160ق/ 1735-1747م) رفته‌رفته نام زعفرانلو به جای چشمگزک متداول شد (توحدی، 2/ 163). به گفتۀ فیلد: زعفوانلو در قوچان و شیروان زندگی می‌کنند و شمار آنها در قوچان 50 هزار و در شیروان 12 هزار تن است که 49 هزار تن از آنها اسکان یافته‌اند و 13 هزار تن دیگر کوچرو هستند (ص 298).

رهبری تیره

پس از مرگ شاه عباس دوم، کردان باچوانلو تحت حمایت قزلباشهای افشار قرار گرفتند و نجات‌ خان افشار رهبری آنها را به عهده گرفت. آنها همراه با ایل افشار در کمک به حکام صفوی و دفاع از سرزمین خراسان با راهزنان و متجاوزان ازبک و ترکمن جنگیدند (قدوسی، همانجا). پس از به قدرت رسیدن نادر شاه افشار، شکر سلطان رهبر این طایفه شد و بالکانلو در نوخندان مرکز تجمع آنان گردید (میرنیا، سردارانی ... ، 138-139).
در نبرد با ملک محمود سیستانی، فرمانرواری یاغی خراسان، سواران و جنگاوران باچوانلو نخستین پیروزی رای برای سپاه وی به ارمغان آوردند، اما چندی بعد با نادر به مخالفت برخاستند و سرانجام به کمک طایفۀ قراچورلو را با سپاه او که توسط برادرش ابراهیم ‌خان رهبری می‌شد، در دامنۀ کوه آلاداغ (بین درگز و قوچان) به نبرد پرداختند و سرانجام نادر خود آنها را با نیروی توپخانه درهم کوبید (همان، 101-102). پس از آن، کردان باچلوانلو به رهبری نوروز خان بر حکمران درگز شوریدند و تا حدود سال 1250ق/ 1834م در منطقۀ باچوانلو (یا قاچکانلو)، در حوالی درگز حکمرانی کردند. پس از به قدرت رسیدن سلیمان ‌خان و در دست گرفتن حکمرانی درگز، نوروز خان دستگیر و کشته شد و مناطق باچوانلو و درونگر نوخندان زیر سیطرۀ سلیمان ‌خان درآمد (همان، 112-113).
در دورۀ قاجار، محمدجعفر خان ‌باجمانلو (باچوانلو) از بزرگان کُرمانج (طایفه‌ای کرد) خراسان و از جمله سرداران رضاقلی خان زعفرانلو، در میان باچوانلوها بود (توحدی، 1/ 281، 485). در رمضان 1323، ترکمانها به تحریک سالار مفخم بجنوردی، رئیس کردهای شادلو، در حوالی روستای جنگاه، واقع در شمال شیروان به باچونلوها حمله کردند. به دنبال این حمله و غارت، گروهی از مردان باچونلو کشته، و بیش از 60 زن و کودک اسیر ترکمنها شدند و در پی آن نخستین دادگاه رسمی ایران برای رسیدگی به این واقعه و حمایت از اُسرای باچونلو تشکیل شد (همو، 1/ 486، 2/ 164، 4/ 24-30). سرانجام، وزارت عدلیه در 1325ق/ 1907م، رأی خود را به مجازات تحریک‌کنندگان و عوامل این جنایت صادر کرد (همو، 4/ 30-32).

کوچندگی و ده‌نشینی

کردان باچونلو در یک صد سال اخیربه تدریج روستانشین شده، و به کشاورزی روی آورده‌اند. اکنون تنها گروه کوچکی از دامداران این تیره کوچ می‌کنند. کوچندگان باچونلوی قوچان، هرساله در اوایل مرداد ماه مناطق سردسیر کوه و دره‌های سریال و عمارت، واقع در خاور و شمال خاوری قوچان را ترک می‌کنند و به سوی قشلاق در اراضی پست مراوه‌تپه (در حاشیۀ رودخانۀ اترک) می‌روند و تا نیمۀ فروردین در این مناطق گرمسیری به سر می‌برند. مسیر کوچ باچونلوها به «راه کوچ» معروف است (پورکریم، 23-26). طول راه کوچ برخی از این کوچندگان در شاه ‌جهان حدود 225، و در هزار مسجد 395 ﻛﻤ است (پاپلی، کوچ‌نشینی...، 235-246). کوچندگان در مسیر کوچ منزلگاهایی برای چرای دامهایشان دارند. شورک و تیتکانلو در حوالی قوچان، تک‌مران و فرق در شیروان، تلتیش و خشتلی در حوالی بجنورد از مهم‌ترین منزلگاههای این عشایر در این کوچ‌راه به شمار می‌روند (پورکریم، 24). کوچندگان باچونلو در 1358ش مجموعاً دارای 31 محل قشلاقی و ییلاقی در ترکمن صحرا، هزار مسجد و شاه‌ جهان بودند (پاپلی، همان، 97، 228). مناطق سردسیری و گرمسیری دیگر باچونلوها اطراف دولتخانه، حصارچه، چایلی و یکه چنار است. بیشتر روستانشین و کشاورزان باچونلو اکنون در روستاهای قره‌چای، نصرآباد، حصاری، دهنه شور، دهنه شیرین از توابع اسفراین و کوههای عمارت قوچان، شاه‌ جهان، کنجور، بجنورد، شیرگاه (ینگی قلعه)، آشخانه و سالوگ سکنى دارند (توحدی، 1/ 486، 2/ 164؛ پاپلی، همان، 94). روستای دولتخانۀ قوچان و اطراف آن و دهستان باچونلو مرکز اصلی تیرۀ باچونلوست، البته در دهستان باچونلو، طوایف دیگری نیز نشیمن دارند (میرنیا، ایلها و... کردایران، 77، 79-81، 87). این دهستان پس از کوچ و اقامت کُردان باچونلو در آن، به این نام خوانده شده است (همو، سردارانی، 101).

جمعیت و فعالیتها

شمار کوچندگان باچوانلو در سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی 1366ش 256 خانوار (565‘1 تن) آمده است که 203 خانوار از آنان، زمستان را در استان مازندران و 53 خانوار در خراسان می‌گذرانند (ص 14). فعالیت عمدۀ کردهای باچوانلو دامداری، زراعت و صنایع دستی به‌ویژه قالی‌بافی است (میرنیا، ایلها و ... خراسان، 112).

مسکن باچونلوها

کوچندگان باچونلو در چادر زندگی می‌کنند. این چادرها را از چند قطعۀ پارچۀ بافته شده از موی بز می‌دوزند و در زمینی مستطیل شکل که عرض آن حدود 4 یا 5 و طولش حدود 6 متر است، برپا می‌دارند. اشیاء و وسایل درون چادر شامل جوالهای جو و آرد گندم، 7 یا 8 جهاز شتر، مشک آب، خیک پنیر، چند بسته لحاف و تشک، جوالهای پرنقش و نگار ــ که قند و چای و برخی دیگر از مواد و وسایل مورد نیاز را در آن قرار می‌دهند ــ و دوک پشم‌ ریسی، ظروف، چند تخته نمد و قالیچه برای نشستن میهمان و وسایل ضروری دیگر است. این اسباب و اشیاء را به ترتیب خاصی در درون چادر می‌چینند و داخل چادر را با آنها تزیین می‌کنند. حمل‌و‌نقل این وسایل معمولاً باشتر صورت می‌گیرد (پورکریم، 27-28).

مآخذ

اعتمادالسلطنه، محمد حسن، مطلع ‌الشمس، تهران، 1362ش؛ بارتولد، و. و.، جغرافیای تاریخی ایران، ترجمۀ حمزۀ سردادور، تهران، 1358ش؛ پاپلی یزدی، محمدحسین، کوچ‌نشینی در شمال خراسان، ترجمۀ اصغر کریمی، مشهد، 1371ش؛ همو، «مختصری دربارۀ کوچ‌نشینان شمال خراسان»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، مشهد، 1362ش، ﺷﻤ 3 و 4؛ پورکریم، هوشنگ، «کردان باچونلویی قوچان» هنر و مردم، تهران، 1348ش، ﺷﻤ 88؛ توحدی، کلیم ‌الله، حرکت تاریخی کرد به خراسان در دفاع از استقلال ایران، مشهد، 1359-1373ش؛ سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده (1366ش)، استان خراسان، مرکز آمار ایران، تهران، 1369ش؛ فیلد، هنری، مردم‌‌شناسی ایران، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1343ش؛ قدوسی، محمد حسین، نادر نامه، مشهد، 1339ش؛ مجدالاسلام کرمانی، احمد، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، اصفهان، 1350ش؛ مردوخ کردستانی، محمد، تاریخ، سنندج، 1351ش؛ میرنیا، علی، ایلها و طایفه‌های عشایری خراسان، تهران، 1369ش؛ همو، ایلها و طایفه‌های عشایری کرد ایران، تهران، 1369ش؛ همو، سردارانی از ایلات و طوایف، درگز، مشهد، 1361ش؛ ییت، چارلز ادوارد، سفرنامۀ خراسان و سیستان، ترجمۀ قدرت ‌الله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبری، تهران، 1365ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.