باطیه
باطیه، به معنی جام، نهمین صورت از صورتهای فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان در نظام مجومی کهن، متشکل از 7 ستاره از قدر چهارم و پنجم.
باطیه از شمال با صورتهای فلکی اسد و سنبله، از غرب با دو صورت فلکی شجاع و سِکْیسْتان، از جنوب با صورت فلکی شجاع و از شرق با صورت فلکی غُراب احاطه شده است و تقریباً در°30جنوب ستارۀ ذنب الاسد قرار دارد. این صورت فلکی را یونانیان کراتِر (جام)، و اعراب دورۀ جاهلی معْلَف (آخور) مینامیدند (بطلمیوس، 393؛ صوفی، 385-387؛ بیرونی، القانون...، 3/ 1114؛ آلن، 182-183؛ بکیچ، 192). در دورۀ اسلامی این صورت اقراطیرس یا کأس نیز نامیده میشد (بتانی، 270؛ بیرونی، التفهیم، 94)؛ اما مؤلفان کتابهای انواء (ﻫ م) آن را به پیروی از اعراب دورۀ جاهلی معطف مینامیدند (مثلاً ﻧﻜ : ابن قتیبه، 73). البته منجمان دورۀ اسلامی ستارهای ابر مانند (و نه یک سحابی) در صورت فلکی سرطان (ستارۀ نخست این صورت) را نیز معطف مینامیدند که ارتباطی با صورت فلکی باطیه ندارد (صوفی، 216، 220؛ بیرونی، همان، 109).
در روزگار باستان باطیه را چون جامی که دهانۀ آن سوی شمال شرقی است، تصویر میکردهاند. در افساههای یونان باستان آمده است که آپولو جام، کلاغ و مارآبی (شجاع) را به شکل 3 صورت فلکی درآورد (روم، 77؛ آلن، 183). به همین سبب، هم در آثار یونانی، هم در آثار دورۀ اسلامی این 3 صورت فلکی در کنار یکدیگر وصف و ترسیم شدهاند. بطلیموس باطیه را متشکل از 7 ستارۀ قد چهارم دانسته، و موقعیت آنها را مشخص کرده است (همانجا). برخی از مؤلفان کتابهای انواء، همچون ابنقتبیه (همانجا)، در وصف ستارگان منسوب و نزدیک به صورت فلکی عقرب، باطیه را مجموعهای از ستارگان پراکنده و بدون نظم و ترتیب میان شراسیف (= صورت فلکی شجاع) و خباء (= صورت فلکی غراب) دانستهاند. اما صوفی که در مقدمۀ صور الکواکب، از آشفتگیهای بسیار اینگونه آثار سخت انتقاد کرده (ص 8-10)، ضمن وصف موقعیت دقیق ستارگان باطیه، همچون بطلمیوس شمار آنها را 7 یاد کرده است. ولی در مورد قدر، یا درخشندگی ظاهری برخی از این ستارگان، براساس رصدهای خود، مقادیری متفاوت ارائه کرده است. بیرونی (القانون، همانجا) در جدولی نظرات بطلمیوس و صوفی (ص 385-387) را با یکدیگر مقایسه کرده است. در جدول زیر این نظرات با نتایج رصدهای آرگلاندر (د 1875م)، ستارهشناس مشهور آلمانی، مقایسه شده است.
در احکام نجوم مزاج باطیه را مزاج زهره و اندکی عطارد میدانستند (شهمردان، 475) و برای کسانی که در زمان تأثیر آن متولد میشدند، رفعت و بزرگی پیشبینی میکردند (آلن، 184).
در گذشته واژه کأس برای کل ستارگان صورت فلکی باطیه به کار میرفت. بعدها این نام در زیج آلفونسی به الهس تحریف شد و امروزه به صورت اَلْکِس نام خاص ستارۀ باطیه است (کونیچ، 31؛ آلن، همانجا).
در نجوم جدید، صورت فلکی باطیه محدوهای به مساحت 4/ 282 درجۀ مربع از بُعد 10ساعت و 48 دقیقه تا 11ساعت و 54دقیقه و از میل 6- تا25- از آسمان را میپوشاند. برخلاف قاعدۀ معمول نامگذاری ستارگان، نیست؛ بلکه با قدر56/ 3 نورانیترین ستارۀ این صورت فلکی به حساب میآید. باطیه در مجموع11 ستارۀ درخشانتر از قدر 5/ 5 دارد (بکیچ، 192-193).
در اخترشناسی نوین، نام «کریتر» افزون بر صورت فلکی باطیه به حفرههای سطح ماه نیز اطلاق میشود، زیرا شکلی مانند جام دارند (روم، همانجا).
در هندسۀ دورۀ اسلامِی، باطیه گونۀ خاصی است از ذوالیمینین (نوعی چهار ضلعی که در آن دو ضلع مجاور با هم، و دو ضلع مجاور یکدیگر با هم برابرند) که در آن زاویۀ میان دو ضلع مجاور نابرابر حاده است (غیاثالدین،137).
مآخذ
ابن قتیبه، عبدالله، الانواء، حیدرآباد دکن، 1375ق/ 1956م؛ بتانی، محمد، الزیج الصابی، به کوشش ک.آ. . نالینو، رم، 1899م؛ بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1351ش؛ همو، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، 1375ق/ 1956م؛ شهمردان بن ابی الخیر رازی، روضة المنجمین، چ تصویری، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، 1368ش؛ صوفی، عبدالرحمان، صور اکواکب، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، 1986م؛ غیاثالدین جمشید کاشانی، مفتاح الحساب، به کوشش احمد سعید دمرداش و محمدحمدی حنفی شیخ، قاهره، 1964م؛ نیز: