بادگیر
بادْگیر، سازهای سنتی در معماری ایران برای جابهجایی و خنککردن خود به خودی هوای داخل ساختمان با بهرهگیری از وزش باد و تغییر دمای هوا. این سازه دارای دو بخش است: بخش بیرونی و بخش درونی.
بخش بیرونی شاملِ برجی است بر زمینۀ 4 یا 8 پهلو (بیشتر راستگوشه) با آسمانۀ بسته که از آجر یا آجروخشت بر بالای بام بنا شده، و درون بدنۀ آن در نوع یک دهانه یکسره است و در دیگر گونهها به نسبت شمار دهانههای بادگیربا تیغههای موربِ جداکننده به 2یا 8 بخش تقسیم میشود.
بخش درونی شامل گذرگاههای باد و هواکشهاست که درون ساختمان قرار دارد و بادگیر را به تالار تابستانی و زیرزمین یا حوضخانه مرتبط میسازد. بادگیرها با عملکرد یکسان ساختارهای گوناگون دارند (ﻧﻜ : پیرنیا، 43؛ مصطفوی، 337-338؛ ایرانیکا).
بررسی بادگیرهای موجود و پراکنده درنقاط مختلف ایران نشان میدهد که تفاوتهای ساختاری آنها از نیاز اقلیمی و تکامل معماری سرچشمه گرفته است. گونۀ سادۀ بادگیرسازهای خوپشته مانند برپایهای کوتاه است که تنها یک دهانۀ باز به طرف باد خنک محلی دارد. اینگونه بادگیرها بدون میله یا برج است، بر کرانۀ بام ساخته میشود و دهانۀ خروجی آن به سقف اتاق آن باز میشود.
به هنگام وزش باد مخالف یا سکون هوا این بادگیرها کار هواکش را انجام میدهد (پیرنیا، 45؛ مصطفوی، 338). نمونۀ تکاملیافتۀ اینگونه بادگیر در مسجد جامع طبس با15 دهانۀبزرگ رو به شمال، درجبهۀ جنوبشرقی شبستان اصلی مسجد ساخته شده است (تصویر1). هواکشهای آن نیز در سوی شمال شرقی شبستان پشت به بادگرم و خاکآلود جنوبی دارد (توسلی، 89؛ دانشدوست، 38، نیزتصویر87).
بادگیرامامزاده حسینِ این شهر نیزنمونۀ جالبی از همینگونه، اما با ابتکاری کم مانند است. معمار سازندۀ این بادگیرافزون بر چشمههای بدنۀ پهن، دو چشمه در هر پهلوی باریکِبدنه ساخته است (طرح 1) تا در صورت تغییر جهت باد، هوای خنک همچنان به درون بادگیر کشیده شود (توسلی، 88). بادگیرهای کرانهها و درون کویر بیشتر از اینگونهاند. زیرا با شرایط معماری کویری و ارتفاع و سوی وزش بادخنک موسمی سازگاری دارد (پیرنیا، همانجا). در بنادر و شهرهای کرانۀ خلیجفارس بادگیرها را بر برجهای کوتاه چهارگوش با یک دهانۀ باز به سوی نسیم خنک دریا میسازد (ایرانیکا). بادگیرهای با زمینۀ راست گوشه که دارای برج یا میلهاند، در جاهایی ساخته میشود که باد خنک از شمال شرقی به سوی جنوب غربی میوزد. آنها از گونۀ بادگیرهای دو دهنهاند و سطح پهن انها به سوی باد خنک ساخته میشود (پیرنیا، همانجا) و درون میلۀ آنها برخلاف بادگیرهای یک دهانه که یکسره باز است، به دو بخش تقسیم میشود. بخش رو به باد خنک هوا را به درون بنا میبرد و بخش دیگر که کار بیرون بردن هوا از داخل بنا را انجام میدهد (همو، 46-47).
بهرهدهی بادگیرها هنگامی افزایش مییابد که از 1 تا 3 بادگیر دیگر با دهانههایی با سوهای مخالف بر بامِ بنا ساخته میشود. بدینسان، باد از هرسو که بوزد، از دهانۀ یک بادگیر فرود میآید و هوای درونبنا از دهان بادگیرهای دیگر خارج میشود. معماران قدیمی اینگونه بادگیرها را «بدهویستان» میخواندند (مصطفوی، همانجا).
در بادگیرهای چهار دهانه باد از هر سو که بوزد، به وسیلۀ یکی از دهانههای بادگیر به درون کشیده میشود. هوای درون بنا را نیز دهانۀ پشت به بادگیر به خارج میراند. در اینگونه بادگیرها فضای داخلی میله یا بدنۀ برج به بخشهای چهارگانه به شکل X تقسیم میشودو این تقسیمبندی تا خروجی بادگیر در تالار با حوضخانه ادامه مییابد (سیلواای فیگروا، 55-56؛ مصطفوی، 337؛ پیرنیا، 43؛ پوپ، III/ 1224؛ طرح 2).
اینگونه بادگیر را بیشتر در شهرهای مرکزی چون یزد و کاشان میتوان دید، سبب آن وجود بادهای خنکی است که در فصل گرما گاهی از شمال به جنوب و زمانی از شرق به غرب میوزد. در کاشان بادهایی که از جانب کرکسکوه میوزد، بهویژه در معماری بادگیرها تأثیر بسزایی گذاشته است (پیرنیا، همانجا؛ توسلی، 61). برجهای بادگیر این ناحیه از ویژگیهای زیبایی، کارآیی و بلندی نسبت به دیگر مناطق برخوردارند.
دهانۀ آنها به بخشهای کوچکتری تقسیم گشته، و بدینسان، برشمار چشمههای دهانه افزوده شدهاست. این کار نه تنها به برجها چهرۀ زیباتری میدهد، بلکه به تنظیم فشار و استحکامات دهانه در برابر بادهای شدید وگردبادهای کویری کمک میکند (مصطفوی، 338-340).
برای افزایش استواری بادگیرهای بلند به هنگام ساخت، آنها را به تیرک کلافبندی میکنند. از بیرونزدگی سرتیرکها نیز به جای چوببست برای تعمیرات بیرون برج بهره میگیرند (توسلی 88؛ بهادرینژاد، 368). ارتفاع برجهای بادگیر در این بخش معمولاً از 8 تا 15 متر است (پوپ، III/ 1402). در پی این روند تکاملی بادگیرهای هشت ضلعی ساخته شد که از کارآیی ویژهای برخوردارند، زیرا به سبب داشتن محیطِ نزدیک به دایره، باد از هرسو که بوزد، همواره بخشی از چشمههای بادگیر در برابر باد قرار دارد. مهمترین نمونۀ آن برج بادگیر باغ دولتآباد یزد است که پیش از ویرانی بهش زبریین (یعنی چشمههای آن) با بلندی 35/ 33 متر بلندترین برج بادگیر ایران شناخته میشد (ایرانیکا؛ طرح 3).
اوج تکامل معماری بادگیر را در منطقۀ یزد به صورت بادگیرهای دو اشکوبه میتوان دید. اینگونه بادگیرها را بر زمینۀ چهارگوشه و چهار دهانه میساختهاند و در بخش میانی آن برج دیگری، بلندتر از برج اصلی برپا میکردند که مستقل از بادگیر زیرین عمل میکرد. آسیب دیدن هریک از دو برج در کار دیگری تأثیر نداشت (مصطفوی، 340). امتیاز دیگر اینگونه بادگیرها آن بود که چشمههای آن میتوانست بادهایی را که در سطحهای مختلف میوزید، به داخل خود بکشد. نمونۀ بسیار زیبایی از بادگیر دو اشکوبه در ابرقور وجوددارد (همو، 340-343؛ توسلی، 83؛ تصویر 2).
انتخاب جای برج بادگیر، بلندی برج، تناسب آن با نیاز فضایی که به وسیلۀ آن باید خنک شود و نیز سوی دهانه و شمار چشمهها کاری دقیق بود و به تجربه نیاز داشت. اشتباه محاسبۀ معمار به جای هوای خنک، بادگرم همراه با گردو خاک وارد خانه میکرد. معماران آزموده برای یافتن مکان مناسب بر بام از نردبانهای دو طرفه بالا میرفتند و با استفاده از حساسیت لالۀ گوش خود به سوی وزش باد و بلندی بادگیر را تعیین میکردند (مصطفوی، 343-344؛ بهادرینژاد، 361). دو مشکل بادگیر همواره ورود گرد و خاک و حشرات و پرندگان به داخل بادگیر بوده است. مشکل نخست را با پهن ساختن قاعدۀ رج به نسبت بدنۀ آن میتوان حل کرد، زیرا مقطع پهن از سرعت باد در ته بادگیر میکاهد و گردوخاک در ته برج تهنشین میشود. مشکل دیگر را نیز امروزه با نصب تور سیمی در دهانۀ بادگیر میتوان حل کرد (همو، 365).
دهانۀ زیرین بادگیر که هوای هنک از آن وارد ساختمان میشود، به تناسب جای برج بادگیر در پشتبام، در سقف یا گیلویی یا بدنه و دیواراتاق یا زیرزمین و حوضخانه ساخته میشد (مصطفوی، 342-343). این دریچههای چوبی میپوشاندند تا افزون بر زیبایی با ساختمان هماهنگی داشته باشد (همو، 342). در حوضخانههای بزرگ دهانۀ باگیر یا بادگیرها به گوشوارههای گوشۀ حوضخانه راه داشت تا شدت گردش هوا با گشودن و بستن در آنها در اختیار ساکنان باشد (همانجا).