زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

باباشمل

باباشَمَل، نشریه‌ای هفتگی، انتقادی و فكاهی كه نخستین شمارۀ آن به مدیریت وسردبیری رضا گنجه‌ای (1290-1374ش)، درفروردین 1322/ آوریل 1943، به زبان فارسی در تهران منتشر شد. 
رضا گنجه ای در تبریز به دنیا آمد. پدر او میرزا علیقلی از آزادی‌خواهان دورۀ مشروطیت به شمار می‌رفت كه به نمایندگی از مردم تبریز به مجلس نیز راه یافت. خانۀ آنها، محل آمد و شد آزادی‌خواهان آن دوره مانند سیدحسن تقی‌زاده و حاج اسماعیل امیرخیزی بود. گنجه‌ای ازهمان ابتدا شوق روزنامه‌نگاری داشت و در مدرسۀ حكمت، روزنامه‌ای به نام وطن، راه انداخته بود (حالت، 28؛ مجتهدی، 132، 134، 135). 
گنجه ای در 1305 ش به تهران آمد و تحصیلات خود را در این شهر ادامه داد. در 1310 ش به اروپا رفت و در پلی‌تكنیك زوریخ به تحصیل پرداخت. در 1316ش در رشتۀ مهندسی ماشین فارغ‌التحصیل شد و به ایران بازگشت و در راه آهن و دانشگاه به كار و تدریس پرداخت (حالت، همانجا). 
پس از خروج رضاشاه از ایران در شهریور 1320 ش، و تغییر اوضاع سیاسی روز، گنجه‌ای به تشویق حاج اسماعیل امیرخیزی، به فكر انتشار نشریه‌ای فكاهی افتاد (همانجا). از این رو، در 1321ش امتیاز باباشمل (به معنی لوطی وداش مشدی) را به مدیریت و سردبیری خود از وزارت فرهنگ درخواست نمود كه در 18 اسفند همین سال از سوی شورای عالی فرهنگ، و علی اكبر سیاسی (وزیر فرهنگ) با صدور امتیاز نشر هفته نامه‌ای به نام او موافقت شد (روستایی، 2/ 227). 
شمارۀ نخست باباشمل در روز پنجشنبۀ 25 فروردین 1322، انتشار یافت (حالت، 26) و برخلاف انتظار گنجه‌ای، نسخه‌های آن به سرعت نایاب گردید، به گونه‌ای كه او مجبور به تجدید چاپ آن شد (همو، 28). 
باباشمل در اوایل انتشار در 8 صفحه با قطع كوچك و غالباً در پنجشنبۀ هر هفته منتشر می‌شد. در بالای صفحۀ اول، نام نشریه، یعنی باباشمل و تصویر مردی با سبیل و كلاه تخم مرغی شكل آمده بود كه در زیر آن، عدم انتساب نشریه به گروههای سیاسی گوشزد شده بود (همو، 26- 28؛ نفیسی، 47- 48؛ نجف‌زاده، 3/ 932). در همین صفحه، كاریكاتوری ترسیم می‌شد كه تناسب موضوعی آن با اوضاع سیاسی روز، از ویژگیهای برجستۀ آن به شمار می‌رفت (نفیسی، همانجا)، به گونه ای كه آل احمد آنها را نوعی تحول در ترسیم كاریكاتور در ایران می‌دانست (ص 17). 
باباشمل از تنوع موضوعی چشمگیری برخوردار بود، با عناوینی همچون: «درد دل باباشمل» (سرمقاله)، «برهان قاطر» (در مقابل برهان قاطع و مربوط به تحریف اسامی رجال سیاسی)، «مبارزه با ملقلق‌بافی» (تمسخر مغلق‌گویان)، «آوازهای كوچه باغی» (تحریف شعرهای معروف، به قصد انتقاد)، «كلمات طوال» (در مقابل كلمات قصار و شوخی با روحیات و خلقیات نسوان)، «نیش و نوش» (تحریف شعرهای معروف)، «لب تشنه» (مخصوص نامه‌های وارده)، «می‌گویند» (دربارۀ شایعات منتشره)، «شوخی با نمایندگان»، «روزنامه‌ها» (شوخی بانشریات دیگر)، «بورس»، «خبرهای كشور»، «چهار عمل اصلی»، «از ما می‌پرسند» و «چگونه باورم شد كه نویسنده و شاعر هستم» (حالت، 29-30؛ نفیسی، 48). 
نویسندگان بسیاری همچون رضا گنجه‌ای، احمد گلچین معانی، رهی معیری (با نام مستعار زاغچه)، مهندس فزونی (با نام مستعار مهندس الشعرا)، ابراهیم صهبا (با نامهای مستعار شیخ سرنا و ابرام سرپا) و نویسندگانی با نامهای مستعار لاادری، دوزخی، مجنون، هالو، كلاغ سیاه، خفیه‌نویس، الله وردی، و ... مطالب باباشمل را تهیه می‌كردند؛ و سرانجام بهرام داوری وبنی سلیمان كه ترسیم كاریكاتورهایِ باباشمل را برعهده داشتند (حالت، 30-31؛ نفیسی، همانجا؛ نجف‌زاده، 3/ 933). 
سرمقالۀ باباشمل و قسمت اعظم مطالب آن را گنجه‌ای می‌نوشت و علاوه بر آن، موضوعات شعر و نیز كاریكاتورها را خود تعیین می‌كرد و دیگران به سرودن و یا ترسیم كاریكاتورها اقدام می‌كردند. او در عین حال، هماهنگی میان هیأت تحریریه را برعهده داشت و این امر سبب شده بود، یكنواختی و یكدستی در مطالب باباشمل دیده شود (حالت، 31). 
زبان و شیوۀ بیان مقالات باباشمل، به شكل ساده، عوام فهم و محاوره‌ای بود و همین ویژگیها، از عوامل نفوذ این نشریه در میان توده‌های مردم شده بود (نفیسی، همانجا؛ مجتهدی، 134؛ ساتن، 268). به گفتۀ آل احمد (همانجا)، زبان باباشمل، نجیب و شوخیهای آن با نزاكت‌تر و روحانی‌تر از دیگر نشریات فكاهی بود و از ركاكت و ابتذال هم چیزی در آن به چشم نمی‌خورد، و برزین هم آن را از متین‌ترین نشریات فكاهی به شمار آورده است (ص 79). 
سرمقاله‌های گنجه‌ای كه باعنوان «درد دلهای باباشمل» در هر شماره درج می‌شد، از یك سو به اوضاع و احوال سیاسی روز مرتبط می‌شد و از سوی دیگر انعكاس علاقه و دوستی او به مردم بود (حالت، 26؛ نفیسی، 47). نگاهی به این سرمقاله‌ها میزان تأثیرپذیری گنجه‌ای از نوشته‌های علی اكبر طاهرزاده (صابر) در روزنامۀ ملانصرالدین، علی‌اكبر دهخدا (دخو) در روزنامۀ صوراسرافیل با عنوان «چرند و پرند» و لطایف نكته‌گویان آذربایجانی را نشان می‌دهد (حالت، 26- 28؛ مجتهدی، همانجا). تأثیرپذیری گنجه‌ای از دهخدا و ارادتش به او، به حدی بود كه در سرمقالۀ شمارۀ اول، با عنوان «به یاد دخو ـ داش ماهم آمدیم!»، به این موضوع اشاره كرده است (حالت، 26). با اینهمه، گنجه‌ای هنگامی كه مصالح جدی كشور مطرح بود، زبان طنز را به یك سو می‌نهاد و به طور صریح و قاطع به آن موضوعات می‌پرداخت. ازجملۀ این مسائل می‌توان به برادركشی قشقاییها و مسأله آذربایجان اشاره داشت. 
باباشمل مجموعاً در 150 شماره و در دو دورۀ جدا از هم، طی 3 سال و اندی منتشر شد: دورۀ اول شامل 3 سال بود. سال اول در پنجشنبۀ 25 فروردین 1322 آغاز شد و پس از 47 شماره در پنجشنبۀ 25 اسفند 1322 پایان یافت. سال دوم با شمارۀ 48 در 10 فروردین 1323 آغاز شد و با شمارۀ 96 در اسفند همین سال پایان گرفت. سال سوم با شمارۀ 97 در چهارشنبۀ اول فروردین 1324 شروع شد و با شمارۀ 123 در پنجشنبۀ 12 مهر همان سال به اتمام رسید. در این زمان با سفر گنجه‌ای به اروپا، انتشار دورۀ اول باباشمل به پایان رسید. دورۀ دوم باباشمل در روز پنجشنبۀ 29 مرداد 1326 با شمارۀ 124 آغاز شد، ولی گنجه‌ای خیلی زود، یعنی پس از چند ماه در 10 اسفند همان سال با انتشار شمارۀ 150 و با ذكر این نكته كه طی این چند سال، تنها اندوخته‌اش از فعالیت مطبوعاتی، «كینۀ دشمنان و رنجش دوستان» بوده، و دیگر «صبر و تواناییش» به سر آمده است، به انتشار باباشمل پایان داد (حالت، 31؛ نفیسی، 49؛ نجف‌زاده، همانجا). 

مآخذ

آل‌احمد، جلال، «ورشكستگی مطبوعات»، علم و زندگی، تهران، 1338ش، شم‍ 3؛ برزین، مسعود، شناسنامۀ مطبوعات، تهران، 1371ش؛ حالت، ابوالقاسم، «نامۀ باباشمل»، تلاش، تهران، 1351 ش، شم‍ 34؛ روستایی، محسن و غلامرضا سلامی، اسناد مطبوعات ایران، تهران، 1376 ش؛ ساتن، الول، «نشریات منتشرۀ ایران»، ادبیات نوین ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، 1363 ش؛ مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، 1327 ش؛ نجف‌زادۀ بار فروش، محمدباقر و مرتضى فرجیان، طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، تهران، 1370 ش؛ نفیسی، محمود، «تاریخچۀ مطبوعات ایران»، تحقیقات روزنامه‌نگاری، تهران، 1348ش، س 4، شم‍ 15. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.