ایاصوفیه
اَیاصوفیه، بزرگترین كلیسای مسیحیت شرق در دوران امپراتوری بیزانس، یكی از معروفترین مسجدهای جهان اسلام پس از فتح استانبول، و از 1934 م/ 1313 ش به بعد موزۀ آثار اسلامی و بیزانسی.
پیشینۀ تاریخی
نخستین بنای ایاصوفیه را به امپراتور كنستانتین اول (حك 324-337 م) نسبت میدهند (یوجل 4؛ اییجه، ایاصوفیه، I/ 4)، ولی در آثار مورخان نزدیك به عصر این امپراتور، به چنین موضوعی اشاره نشده است و بررسیهای اخیر نشان میدهد كه كلیسای ایاصوفیه از طرف كنستانتین دوم (حك 337-361 م) به افتخار پیروزی پدرش، كنستانتین اول بر لیكینیوس احداث شده، و در 15 فوریۀ 360 برای عبادت عموم افتتاح گردیده است (همانجا؛ EI1؛ آكشیت، 134؛ استانبول ... ، III/ 1439).
با توجه به منابع بیزانسی و كاوشهای به عمل آمده، این بنا نیز مانند كلیساها و عبادتگاههای آن دوران به صورت مستطیل، با دیوارهای سنگی و آجری و سقف چوبی كه نمونۀ كامل یك بازیلیكاست، ساخته شده است (یوجل، 8؛ IA؛ آكشیت، همانجا). این كلیسا نخست «مِگاله اِكلسیا» ــ كلیسای بزرگ ــ نام گرفت، ولی بعدها به «ثئاسوفیا»، یعنی «حكمت مقدس» تغییر نام یافت، اما تا سدۀ 5 م مردم به آن «سوفیا» میگفتند (رایس، 55؛ اییجه، همانجا؛ اولیا چلبی، 1/ 125، حاشیه؛ استانبول، همانجا). رفته رفته این كلیسا به سانتاسوفیا و یا سانکتا سوفیا شهرت پیدا كرد كه به همان معنی حكمت مقدس است و یونانیها آن را «هاگیا سوفیا» یا «آگیا سوفیا» مینامیدند. پس از فتح استانبول، تركها با تغییر اندكی نام این كلیسا را ایاصوفیه خواندند (رایس، همانجا؛ گاردنر، 240؛ وان لون، 150؛ اییجه، همانجا). در 20 ژوئن 404 آشوب بزرگی در قسطنطنیه پدید آمد و بخشی از ایاصوفیه در حریق سوخت. تعمیر و بازسازی آن در اكتبر 415 پایان یافت (آكشیت، همانجا؛ یوجل، 4؛ اییجه، همان، I/ 6). نیز در حریق دیگری كه در شب 13 ژانویۀ 532 پدید آمد، بنا به كلی سوخت (رایس، همانجا؛ گیبون، 2/ 949؛ اولیاچلبی، 1/ 126، حاشیه؛ آكشیت، همانجا). حدود 6 هفته پس از حریق، امپراتوریوستی نیانوس تصمیم گرفت كلیسایی به مراتب بزرگتر و با شكوهتر بر ویرانههای كلیسای قبلی بنا كند و به همین سبب، از معماران مشهور عصر خود، آنتمیوس ترالسی و ایسیدُروس ملطی خواست كلیسای جدید را طوری بسازند كه در برابر آتشسوزی و زمینلرزه مقاوم باشد (گاردنر، همانجا؛ یانسن، 171؛ IA؛ گیبون، همانجا). كار تعمیر در 23 فوریۀ 532 آغاز شد. به فرمان امپراتور با ارزشترین مصالح ساختمانی را از نواحی مختلف تهیه كردند. سرانجام، در 27 دسامبر 537 كلیسای جدید ایاصوفیه طی مراسم با شكوهی افتتاح شد (آكشیت، 135, 139؛ یوجل، 8؛ EI1؛ گیبون، 2/ 949-950).
این كلیسا امروزه یكی از عالیترین آثار معماری جهان به شمار میرود. در بنای ایاصوفیه تدبیر هوشمندانهای برای هماهنگی طاقها و ستونها به كار رفته است. 4 ستون عظیم از سنگ خارای مصری، شبیه پای فیل، 4 طاق بالا را نگاهداشته، و گنبد بر روی آنها آرمیده است (وان لون، همانجا؛ گیبون، 2/ 950؛ گاردنر، 241). در ساقۀ گنبد، حلقهای از 40 پنجرۀ نزدیك به هم قرار گرفته كه نور از آنها به درون میتابد (یوجل، همانجا). ژرفای گنبد 18 متر (لوكاس، 1/ 346) و ارتفاع نوك آن تا كف كلیسا حدود 56 متر و قطر آن 33 متر است. این بنا مجموعاً 107 ستون و 9 در دارد؛ بزرگترین آنها درِ وسطی است با چارچوب برنزی و قاب مرمر كه مخصوص ورود امپراتور بود (یوجل، 11؛ اییجه، ایاصوفیه، I/ 15؛ IA). بنا كلاً از آجر ساخته شده، و با مرمر پوشانده شده است (گیبون، 2/ 951).
امپراتوران بیزانس در این كلیسا مراسم تاجگذاری برپا میكردهاند و به سبب احترامی كه داشت، پناهگاه مجرمان نیز به شمار میآمده است.
موزائیكها و تزیینات داخلی ایاصوفیه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از تزیینات بینظیر این بنا در منابع قدیمی با ستایش فراوان یاد شده است. زیباترین بخش از تزیینات ایاصوفیه موزائیكهای بیزانسی آن است. در میان آنها قطعات و تابلوهای ساخته شده از طلا، نقره، مرمر و سفال لعابدار رنگارنگ دیده میشود. تابلوهای موزائیك ایاصوفیه را میتوان بر سطح داخلی نیم گنبدها، دیوارها، طاقها و رواقها و بر سر در ویژۀ امپراتور و ... دید (نک : یوجل، 13, 14؛ IA).
بر اثر ویرانیها و تعمیرات پی در پی، بخشی از موزائیكهای ایاصوفیه از میان رفته است؛ از جمله تابلوی موزائیك تصویر حضرت عیسى مسیح (ع) كه در 1355 م آن را بر سطح داخلی گنبد ساخته بودهاند (اییجه، همان، II/ 21). این اثر گویا تا میانۀ سدۀ 17 م نیز بر جای بود و در زمان سلطان عبدالمجید، قاضی عسكر عزت افندی با نوشتن آیاتی از سورۀ نور آن را پوشانده است (بوركهارت، 151؛ IA؛ اییجه، همان، III/ 21، «كتابشناسی»، 778).
ایاصوفیه پس از فتح استانبول
سلطان محمد در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل كلیسای ایاصوفیه را به مسجد صادر كرد (همو، ایاصوفیه، III/ 2؛ سامی، 1/ 508؛ گیبون، 3/ 1359). بعدها در زمان سلطان سلیمان قانونی به علت نامناسب بودن نقاشیها و تزیینات داخل ایاصوفیه، روی آنها را با گچ پوشاندند (آكشیت، 139). 3 روز پس از فتح استانبول ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیه به امامت آق شمسالدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانی خوانده شد (رفعت، 1/ 323؛ یوجل، 22؛ اییجه، همانجا؛ سامی، 1/ 507).
در وقفنامههای فاتح كه نسخههای مختلف آن تا امروز باقی مانده، نام ایاصوفیه، «الجامع الكبیر العتیق» آمده است (یوجل، 23؛ اییجه، همانجا). نخستین منارۀ مسجد ایاصوفیه نیز كه یك منارۀ چوبی بود، به دستور سلطان محمد در قسمت جنوبی نیم گنبد غربی برپا شد (رایس، 62؛ آكشیت، اییجه، یوجل، همانجاها). همچنین تنها بنایی كه از طرف این پادشاه ضمیمۀ ایاصوفیه گردید، ساختمان یك مدرسه بود كه در سمت شمال آن احداث شد (اییجه، همان، III/ 4؛ سامی، 1/ 508). در زمان سلطان بایزید دوم دومین منارۀ ایاصوفیه از آجر ساخته شد. ضمناً این پادشاه مدرسه را توسعه داد (همانجا؛ اییجه، همان، III/ 5؛ رفعت، آكشیت، همانجاها).
یكی از پادشاهان عثمانی كه توجه و علاقۀ بسیاری به مسجد ایاصوفیه نشان داده، سلطان سلیم دوم است. در آغاز سلطنت او بنای مسجد در نتیجۀ عدم توجه وضع نیمه مخروبهای پیدا كرده بود. وی به معمار سنان دستور داد تا خرابیها را تعمیر كند. خانههایی كه بنای ایاصوفیه را در محاصرۀ خود گرفته بودند، تخریب گردید و دیوارها با تعبیۀ پایهها و شمعها محكم شد و یك منارۀ آجری جای منارۀ چوبی را گرفت (اییجه، همان، III/ 7؛ یوجل، رایس، همانجاها).
در اوایل سلطنت سلطان مراد سوم كار تعمیرات و بازسازی ایاصوفیه به پایان رسید و این پادشاه تغییراتی نیز در داخل مسجد ایجاد كرد و به تزیینات داخلی آن افزود (اییجه، همان، III/ 8؛ یوجل، 32؛ IA). از نیمۀ دوم سدۀ 10 ق/ 16م به بعد در گورستان متصل به آن ساختن مقبرههایی برای سلاطین عثمانی آغاز شد (یوجل، 30؛ اییجه، همان، III/ 8-9).
در زمان سلطان مراد چهارم آیاتی از قرآن كریم به خط بچاقجیزاده مصطفى چلبی زینتبخش دیوارهای مسجد ایاصوفیه شد. علاوه بر آن لوحههای عظیمی به شكل مربع مستطیل با نام خلفای راشدین كه توسط خطاط معروف تكنجیزاده ابراهیم افندی نوشته شده بود، بر بالای دیوارها نصب گردید. این لوحهها در زمان سلطان عبدالمجید با الواح مدور بزرگی به خط جلی خطاط قاضی عسكر مصطفى عزت افندی، تعویض شد (اییجه، همان، III/ 15؛ «كتابشناسی»، 778؛ یوجل، 32؛ آكشیت، 139؛ EI1). سلطان محمود اول تعمیرات فراوانی در مسجد ایاصوفیه صورت داد، ولی گفته میشود كه روی بقایای موزائیكهای دورۀ بیزانس در این تعمیرات با گچ پوشانده شده است (اییجه، ایاصوفیه، III/ 12). وی علاوه بر تعمیرات، یك شادروان (وضوگاه) زیبا و چند بنای دیگر در آنجا ساخت؛ مهمترین آنها كتابخانۀ با شكوهی است كه از نظر هنر معماری و تزیینی دارای ارزش فراوانی است. این كتابخانه 300 هزار جلد كتاب در خود داشته است (آكشیت، 142؛ استانبول، III/ 1446-1447). قفسههای صدف نشان و دیوارهای كاشی كاری آن از شاهكارهای هنری قرن 18م تركیه شمرده میشود (یوجل، 23؛ EI1).
پس از سلطان مراد چهارم چندان توجهی به تعمیر و نگهداری مسجد ایاصوفیه نشد (IA). در زمان سلطان عبدالمجید تعمیرات اساسی بنا در سالهای 1847- 1849م صورت گرفت (آكشیت، نیز استانبول، همانجاها؛ اییجه، همان، III/ 15, 17) و بیشتر تزیینات داخلی تجدید و یا تعمیر شد. موزائیكهای دوران بیزانس را نیز از زیر پوشش گچ بیرون آوردند. سلطان مایل بود كه موزائیكها به همان صورت باقی بماند، ولی به علت مخالفتهایی كه ابراز شد، دستور داد دوباره روی آنها را بپوشانند (همان، III/ 2, 6؛ همو، «كتابشناسی»، 773؛ یوجل، 32؛ آكشیت، 145). پس از پایان تعمیرات، مسجد ایاصوفیه بار دیگر در اولین جمعۀ ماه رمضان 1265 ق/ ژوئیۀ 1849 م طی مراسم با شكوهی بر روی مردم گشوده شد (اییجه، ایاصوفیه، III/ 17).
ایاصوفیه در زلزلۀ شدید 10 ژوئیۀ 1894 دچار صدمات بسیاری شد؛ از جمله قطعات بزرگی از موزائیكهای گچ پوش نیم گنبدها و سرستونها فرو ریخت و به همین علت مسجد مدتی طولانی بسته ماند (همان، III/ 18؛ همو، «كتابشناسی»، 786؛ آكشیت، همانجا).
ایاصوفیه پس از تشكیل دولت جمهوری تركیه
در 1926 م/ 1305 ش تعمیرات ضروری در سرسراهای فوقانی، گنبد اصلی و یكی از پایهها به عمل آمد (اییجه، ایاصوفیه، III/ 20؛ استانبول، III/ 1447؛ آكشیت، 142). در این میان با پیشنهاد آتاتورك در 1934 م/ 1313 ش مسجد ایاصوفیه به موزه تبدیل شد و در اول فوریۀ 1935 به طور رسمی افتتاح گردید (همانجا؛ اییجه، همان، III/ 21). كمی بعد فرشهای مسجد را جمع كردند و لوحههای مدور نام خدا و حضرت رسول (ص) و خلفای راشدین و امام حسن و امام حسین (ع) را پایین آوردند، تا حالت روحانی این معبد كهن به حال و هوای موزه تبدیل شود؛ ولی هنگامی كه میخواستند لوحهها را برای استفاده در دیگر مساجد استانبول از آنجا بیرون ببرند، به علت بزرگی بیش از حد (همان، III/ 26) از هیچ كدام از درهای ایاصوفیه ممكن نشد. ناچار آنها را روی هم چیده و در گوشهای انبار كردند. مدتی بعد، در 1949 م/ 1328ش بار دیگر این لوحهها از دیوارهای ایاصوفیه آویخته شد (همان، III/ 21-23؛ همو، «كتابشناسی»، 778).
شكوه و زیبایی ایاصوفیه پیوسته توجه جهانگردان را به خود جلب كرده است؛ امروزه نیز از مراكز مهم جهانگردی دنیا و از منابع بزرگ درآمد دولت تركیه به شمار میرود.
مآخذ
اولیاچلپی، سیاحتنامه، استانبول، 1314 ق؛ بوركهارت، تیتوس، هنر اسلامی، زبان و بیان، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، 1368ش؛ رفعت، احمد، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، 1299 ق؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306 ق؛ گیبون، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، ترجمۀ فرنگیس شادمان (نمازی)، تهران، 1371 ش؛ لوكاس، هنری، تاریخ تمدن از كهنترین روزگار تا سدۀ ما، ترجمۀ عبدالحسین آذرنگ، تهران، 1366 ش؛ نیز: