زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

اگادیر

اَگادیر، شهری بندری در جنوب غربی مراكش و كرانۀ اقیانوس اطلس و مركز استانی به همین نام («راهنما ... »، I / 218).
ابن‌خلدون این شهر را «اكادیر» آورده است (7(1) / 95). یاقوت آن را «اقادیر» نوشته، و ذیل تِلِمسان متذكر گردیده است كه دو شهرِ مجاور یكدیگرند و فاصلۀ میان آنها یك «سنگ پرتاب» است. یكی از این دو شهر قدیمی و دیگری جدید است. شهر جدید را مرابطون ساخته، آن را «تافرزت» نامیده‌اند (1 / 870-871). ولی ابن خلدون این شهر را «تاكرارت» نوشته كه به زبان بربری به معنی اردوگاه و محله است (7(1) / 94). ابن اثیر این شهر را «تاهرت» نوشته، و محل استقرار لشكریان اسلام دانسته است. وی به هنگام بحث پیرامون تلمسان می‌نویسد كه در آنجا دو شهر است و میان آن دو به اندازۀ یك میدان اسب مسافت است. یكی از آنها «تاهرت» است كه در آن لشكریان اسلام استقرار داشتند و دیگری «اقادیر» است كه ساختمانی قدیمی دارد (10 / 580-581). در بعضی مآخذ این نام به صورت «اغادیر» آمده است (خوری، 202؛ سامی، 2 / 977). لوتورنو اگادیر را نام مواضع مستحكم قلعه مانندی دانسته كه قبایل بربر شلوح و اِغرم آن را «اگادیر» می‌نامیدند و گویا این واژه در زبان فینیقیان «گادر» و در زبان عبری «گادیر» بوده است. در نامۀ مورخ 6 ژوئیۀ 1510 اهالی ماسّه به امانوئل اول پادشاه پرتغال، شهر مزبور «اگادیر الاربعاء» نامیده شده است و از اینجا چنین بر می‌آید كه در آن ناحیه جایی به نام اگادیر (اقادیر) وجود داشته كه هر چهارشنبه در آن بازار تشكیل می‌شده است. لوتورنو دربارۀ مسكون بودن اگادیر پیش از ورود پرتغالیان ابراز تردید می‌كند و می‌نویسد معلوم نیست این شهر پیش از رسیدن پرتغالیان سكنه داشته است، یا نه؟ (EI2)؛ ولی به گفتۀ یاقوت مردم در آنجا ساكن بوده‌اند (1 / 871).
در 539 ق / 1144 م هنگامی كه عبدالمؤمن با تاشفین پیكار داشت، به تلمسان رفت و شهر اگادیر (اقادیر) را به محاصره گرفت (ابن اثیر، 10 / 581). در نیمۀ دوم 1505م (911 ق) یكی از اشراف پرتغال به نام ژوائولوپس د سكئیرا در اگادیر كاخی از چوب بنا كرد كه احتمالاً مقصود از آن پشتیبانی از كشتیهای ماهی‌گیری بوده است. هدف دیگر وی جلوگیری از حملات اسپانیا به جزایر قناری بود و این كار با موافقت پادشاه پرتغال صورت گرفت، زیرا اسپانیاییها قصد تسخیر سواحل جنوبی مراكش را داشتند (EI2). در اواخر سدۀ 15م (10 ق) پرتغالیها همۀ بازرگانی خارجی مراكش را در اختیار گرفتند. در اوایل سدۀ 16 م بندر اگادیر به یكی از مراكز و پایگاههای بازرگانی پرتغالیان بدل شد و به عنوان یك منطقۀ ماهی‌گیری توسط پرتغالیها سازمان یافت. پرتغالیان اگادیر را «سانتا كروز دل كابو د آگوار» می‌نامیدند (همانجا). آنها پس از تصرف اگادیر به تدریج همۀ سواحل اقیانوس اطلس در غرب مراكش را در اختیار خود گرفتند و از آنجا به اراضی درون مراكش نفوذ كردند. در 1536م (943ق) شریف محمد به فرماندهی گروهی از لشكریان مراكشی با پرتغالیان پیكار كرد و اگادیر را به تصرف آورد. در سده‌های 17 و 18 م (11 و 12 ق) اگادیر به مركز بازرگانی خارجی منطقه بدل گشت و طی سالهای 1882-1912 م (1299-1330 ق) در محدودۀ بخش ساحلی اگادیر فروش غله به اروپاییان مجاز اعلام شد («راهنما»، I / 218). در اوایل سدۀ 20 م (14 ق) میان دولتهای اروپا به ویژه فرانسه و آلمان برای به دست آوردن سیادت و برتری در مراكش، برخوردهایی روی داد. در 1906م (1324 ق) فرانسه و اسپانیا در آلخثیراس پیمانی مبنی بر تقسیم مراكش به مناطق نفوذ میان خود منعقد نمودند. متعاقب آن دولت فرانسه برای تابع كردن مراكش به تلاش پرداخت، ولی دولت آلمان با مقاصد دولت فرانسه مخالفت ورزید و كوشید تا مواضع خود را در مراكش مستحكم كند. در 1911م (1329ق) اگادیر صحنۀ تظاهرات نظامی ارتش آلمان شد (همان، BSE2; I / 280, II / 145).
فرانسه در ماه مۀ 1911 شهر فاس پایتخت مراكش را به تصرف درآورد و در ژوئن همان سال به آلمان پیشنهاد كرد كه از مراكش دست بردارد و در مقابل بخشی از مستعمرات فرانسه در كنگو را تصاحب كند؛ ولی دولت آلمان با این پیشنهاد موافقت نكرد و اندكی بعد به بهانۀ حمایت از زندگی و دارایی اتباع آلمان، ناو جنگی پلنگ را با بخشی از ناوگان خود به اگادیر فرستاد. ناوگان مزبور در اول ژوئیۀ 1911 وارد اگادیر شد و به یك رشته عملیات نظامی دست زد كه «عملیات پلنگ» نام گرفت. ورود ناوگان آلمان موجب بروز بحران در روابط بین‌المللی شد كه در تاریخ به «بحران اگادیر» یا دومین بحران مراكش شهرت یافته است. این بحران مصوبات كنفرانس 1906م آلخثیراس را در معرض مخاطره قرار داد. امكان استقرار ناوگان جنگی آلمان در اگادیر وضع انگلستان را در جبل طارق به مخاطره می‌افكند. دولت آلمان ناگزیر شد به اخطار 21 ژانویۀ 1911 لوید جرج به نمایندگی از طرف دولت بریتانیا ترتیب اثر دهد. دولت بریتانیا اعلام كرد كه در جریان اختلاف میان فرانسه و آلمان بی‌طرف نخواهد ماند. در نتیجه دولتهای آلمان و فرانسه ناگزیر از گفت‌وگو شدند. مذاكرات با امضای موافقت نامۀ 4 نوامبر 1911 در برلن به پایان رسید. براساس این موافقت نامه، آلمان قیمومت فرانسه بر مراكش را به استثنای منطقۀ نفوذ اسپانیا و منطقۀ بین‌المللی طنجه پذیرفت.
فرانسه نیز بخشی از مستعمرۀ خود در كنگو را كه همجوار مستعمرۀ آلمان در كامرون بود، به دولت آلمان واگذار كرد. بحران اگادیر یكی از مظاهر اختلافهای بین‌المللی و مبارزۀ كشورهای اروپایی پیش از جنگ جهانی اول بود (همانجا).
استان اگادیر 900‘5 كمـ2 مساحت دارد و در 1982 م دارای 300‘593 نفر جمعیت بوده است («راهنما»، II / 145). جمعیت شهر اگادیر در آن تاریخ 500‘110 نفر بوده است (همان، I / 217). اگادیر در منطقه‌ای زلزله‌خیز قرار گرفته است (همان، II / 147). این شهر یكی از زیستگاههای بسیار قدیمی است كه تاریخ آن روشن نشده، و ظاهراً چنین به نظر می‌رسد كه گذشته‌ای پر تلاطم و فاجعه‌آمیز داشته است ( آفریكا، IV / 184).
این شهر بندری، بزرگ‌ترین مركز ماهی‌گیری و شیلات مراكش است و در آن كارخانۀ بسته‌بندی و تهیۀ ماهی ساردین وجود دارد. از این بندر كنسرو ماهی، مركبات، تره‌بار، مواد معدنی، فلز و دیگر كالاها صادر می‌شود و یكی از مراكز صدور فسفات طبیعی مراكش به نقاط مختلف جهان است. میزان بارگیری و تخلیۀ كالا در بندر اگادیر در 1980م حدود 940 هزار تن بوده است. اگادیر دارای كارخانۀ سیمان، تأسیسات ویژۀ تهیۀ مواد خوراكی و صنایع چوب و فلز است. صدور كالا از این بندر به سبب زمین لرزه‌ای كه در 1960م روی داد، به میزان قابل ملاحظه‌ای كاهش پذیرفت («راهنما»، I / 218, II / 157).

مآخذ

ابن اثیر، الكامل؛ ابن خلدون، العبر؛ خوری، سلیم جبرائیل و سلیم میخائیل شحاده، آثار الادهار، بیروت، 1291 ق / 1875 م؛ سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306 ق؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:

Afrika, ed. Heinrich Schiffers, Harms Erdkunde, München, 1962; Afrika entsiklopedicheskiĭ spravochnik, Moscow, 1986, BSE2; EI2.
عنایت‌الله رضا

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.