الفیه
اَلْفیّه، نامی برای منظومههای هزار بیتی که به منظور آسان ساختن فراگیری و حفظ اصول و قوانین مربوط به دانشهای گوناگون، به ویژه دستور زبان عربی سروده میشد. از آغاز سدۀ 4 ق/ 10 م گرایشی نو در جهت تألیف کتابهای آموزشی دستور زبان عربی پدیدار شد و دانشمندانی چون ابنسراج (د 316 ق/ 928 م)، زجاجی (د 337 ق/ 948 م)، ابوعلی فارسی (د 377 ق/ 987 م) و ابنجنی (د 392 ق/ 1002م) به تألیف کتابهایی آموزشی پرداختند که در عین جامعیت، مختصر و آراسته به نمونهها و شواهد واضح و آسان بود. به همین سبب آموزش دستور زبان عربی سالها برپایۀ اینگونه کتابها ــ که به تدریج بر شمار آنها افزوده میشد ــ استوار گردید. افزایش این قبیل کتابها و نیز شرحها و تفسیرهای آنها نتوانست چیزی از دشواری آموختن نحو بکاهد. از اینرو، دستورنویسان عرب پنداشتند که با به نظم کشیدن اصول و قوانین دستور زبان عربی میتوانند فراگیری و حفظ آنها را آسانتر سازند. بر اساس همین اندیشه، منظومهها و ارجوزههایی تعلیمی سرودند (نک : حجازی، 91-92) که شاید نخستین آنها منظومۀ قاسم بن علی حریری (د 516 ق/ 1122 م) با عنوان ملحة الاعراب باشد (نک : حاجی خلیفه، 2/ 1817؛ زاهد، 18)؛ از میان آنها منظومههایی که مشتمل بر 000‘1 بیت ــ یا کمی بیشتر ــ بود، به الفیه شهرت یافت.
اغلب الفیهها در بحر رجز سروده شدهاند و به همین سبب ارجوزه نیز نامیده میشوند. سرودن منظومهها و ارجوزههای آموزشی با علم نحو آغاز نشده، و پس از آن هم در این علم منحصر نمانده است، بلکه در علوم قرآنی، فقه، ریاضیات، تاریخ، نجوم، پزشکی، فلسفه، منطق، بلاغت، همچنین مدح و ستایش بزرگان نیز این شیوه رواج داشته است. احتمالاً نخستین الفیهها عبارت بودهاند از الالفیة المحبره در ستایش حضرت علی (ع) اثر احمد بن علویۀ اصفهانی (د ح 320ق/ 932م) (نک : آقابزرگ، 2/ 298) و الفیة ( ارجوزة) فی ( اصول) الطب اثر ابنسینا (برای آگاهی از منظومهها و ارجوزههای تعلیمی در شاخههای گوناگون دانش، نک : همو، 1/ 450 به بعد، 17/ 108 به بعد، 23/ 57 به بعد؛ GAL, S, III/ 964-966, 1152-1154).
ظاهراً نخستین کسی که در دستور زبان عربی الفیه سرود، ابنمعطی (ه م) نحوی مغربی تبار بود که آن را الدرة الالفیه نامید. حاجی خلیفه از 10 تن یاد کرده است که به تفسیر الفیۀ ابنمعطی پرداختهاند (1/ 155-156). سترستن نخستینبار این اثر را در 1895 م با ترجمه و شرح به زبان سوئدی در لایپزیگ منتشر کرد. الفیۀ ابنمعطی آمیختهای از دو بحر رجز و سریع بود. پس از وی ابنمالک (ه م) منظومۀ 790‘2 بیتی خود الکافیة الشافیه را با الهام از کار ابنمعطی، ولی به شکلی گستردهتر و جامعتر در 000‘1 (یا 002‘1) بیت در بحر رجز تلخیص کرد و آن را الخلاصه نامید، اما عنوان الفیه غالب آمد. الفیۀ ابنمالک که بارها به چاپ رسیده، در 71 باب تنظیم شده است. ابنمالک در مقدمۀ الفیۀ خود ابنمعطی را ستوده، اما کار خود را برتر از کار او دانسته است (نک : ابنمالک، بیتهای 5-6؛ برای آگاهی از تفاوتهای میان اثر این دو، نک : مکرم، 178- 179). اما الفیۀ ابنمالک، اثر ابنمعطی را از یادها نبرد، زیرا شرحهایی که شمسالدین اربلی (د 637 ق/ 1239 م)، محمد شریشی (د 685ق/ 1286م)، بدرالدین دمشقی (د 718ق/ 1318م)، عبدالمطلب بن مرتضى جزری (د 735ق/ 1335 م)، عمر ابنوردی (د 749 ق/ 1348 م) و محمد ابن اعمى (د 780ق/ 1378م) بر آن نوشتند (نک : حاجیخلیفه، 1/ 155؛ مکرم، 55)، موجب بقای آن میشد.
گر چه ابنمالک در اثر خود مواد کهن دستوری را با شیوهای نوین ارائه نکرده بود، اما هم معاصران وی و هم دانشمندان قرنهای بعد با شگفتی به کار او نگریستند و آن را محور اساسی آموزشهای خود قرار دادند (حجازی، 92) و بدینسان، الفیۀ ابن مالک در زمرۀ معتبرترین کتابهای دستوری شناخته شد؛ اما با همۀ اهمیت آن، دشواریهایی نیز داشت که سبب شد شرحهای مختصر و طولانی بسیـاری بـر آن نوشته شـود (دربارۀ این شرحها، نک : GAL, I/ 360-362؛ حاجیخلیفه، 1/ 151-155)؛ سپس حاشیهنویسانی چون ابنجماعه (د 819 ق/ 1416 م)، سینکی (د 926 ق/ 1520 م)، ابنقاسم صباغ (د 992 ق/ 1584 م)، مدابغی (د 1170 ق/ 1757 م)، حفنی (د 1181 ق/ 1768 م)، صبان (د 1206 ق) و خضری (د 1288 ق/ 1871 م) به منظور تکمیل این شرحها بر آنها حاشیه نوشتند و عقیدۀ خود را دربارۀ ابیات مبهم بیان داشتند. از سوی دیگر، کسانی چون محمود بن احمد عینی (د 855 ق/ 1451 م) شواهد الفیه و شروح آن را شرح و تفسیر کردند و برخی چون خالد بن عبدالله ازهری (د 905 ق/ 1500م) به اینهمه اکتفا نکرده، یکایک ابیات الفیه را ترکیب کردند. اثر ابنمالک چند بار نیز تلخیص شد (نک : GAL, I/ 362). هر یک از شارحان الفیۀ ابن مالک در شروح خود شیوههای گوناگونی اتخاذ کردهاند: برخی چون بدرالدین (د 686 ق/ 1287 م)، ابنعقیل (د 769ق/ 1368م) و مگودی (د 807 ق/ 1405 م) ابیات آن را به ترتیب ذکر کردند و برخی دیگر، مانند ابنهشام (د 762 ق/ 1361 م) بدون آنکه ابیات را ذکر کنند، به تفسیر آنها پرداختند و گروهی نیز چون اشمونی (د 918 ق/ 1512 م) ابیات را در دل تفسیرهای خود جای دادند و شرحی مزجی بر آن نگاشتند. گروهی چون فرزند خود او، بدرالدین (نک : ضیف، 355)، و نیز ابنعقیل برخی دیدگاههای ابنمالک را مورد نقد قرار داده، عقاید خود را ابراز داشتهاند؛ مثلاً ابنعقیل در بسیاری از موارد نظر بصریان و پیشوای آنان، سیبویه را مرجح میداند، و دیدگاه ابنمالک را که گرایش کوفی دارد، مردود میشمرد (نک : 1/ 44، 104). عدهای از مفسران الفیه هم مانند ابوحیان غرناطی (د 745ق/ 1344م) پا را از دایرۀ نقد فراتر نهاده، از شأن الفیه کاسته، ضوابط و قواعد آن را خارج از جادۀ صواب و استواری دانستهاند (نک : مقری، 2/ 231؛ مکرم، 174؛ ضیف، 356).
از میان شروح الفیۀ ابنمالک، شرح سیوطی در حوزههای علمی ایران در زمرۀ کتابهای درسی است و طلاب علوم دینی پس از خواندن ادبیات مقدماتی، به این کتاب میپردازند. چند شرح فارسی نیز بر الفیۀ ابن مالک نوشته شده است: شرح محمد علی بن آقابابایی سرکانی، شرح سلطان محمد بن علی کاشانی، شرح عبدالله بن شاه منصور قزوینی طوسی، شرح ضیاءالدین حسین، شرح محمدصادق بروجردی (نک : آستان قدس، 324) و شرح حسن بن علی رضا حسینی (نک : مرعشی، 3/ 113). در 1330 ش نیز شرحی بسیار کوتاه و مورد استفادۀ دانشجویان توسط احمد بهمنیار در کرمان به چاپ رسید. در 1376 ش نیز توسط غلام رضا دبیران ابیات الفیه با عنوان هزاره در نحو، به فارسی منظوم برگردانده، و در تهران منتشر شد. از میان شروح خاورشناسان، شرح سیلوستر دوساسی و گگویه با اهمیت است.
نوشتن الفیه در زمینۀ دستور زبان عربی با الفیۀ ابن مالک به پایان نرسید؛ بلکه گروهی به تقلید از وی و ابنمعطی به سرودن الفیه پرداختند و هر یک کار خود را از دیگری برتر دانستند (نک : خضری، 12)؛ برخی از آنان عبارتند از:
1. شعبان بن محمد قرشی آثاری (د 828 ق/ 1425م)، که الفیۀ خود را کفایة الغلام فی اعراب الکلام نامید. این کتاب در 1407 ق/ 1987 م در بیروت به چاپ رسید. آثاری بر خلاف ابنمالک در الفیۀ خود شدیداً به مکتب بصری گرایش دارد و در برخی آراء با ابنمالک به مخالفت برخاسته است (نک : زاهد، 21، 22).
2. جلالالدین سیوطی (د 911 ق/ 1505 م). سیوطی الفیۀ خود را الفریده خواند (نک : نقشبندی، 78؛ ظاهریه، 566-567).
3. اجهوری مالکی (د 961 ق/ 1554م) (نک : خضری، همانجا).
4. محمد بن احمد خواجگی شیرازی (نک : آستان قدس، 65).
5. موسى ولد ابن محمود، که الفیۀ او با عنوان الفیۀ موسى ( نحو موسى) مشهور است (ملی تبریز، 1/ 94).
6. ابراهیم بن احمد انباری، که نسخۀ خطی اثر وی در کتابخانۀ اسکوریال در مجموعۀ شمارۀ 1758 موجود است (نک : GAL, S, II/ 920).
7. مختار بن بونۀ مغربی شنقیطی (د ح 1230 ق/ 1815م). الفیۀ ابنبونه با الفیۀ ابنمالک درآمیخته است. این اثر در 1327 ق در قاهره چاپ شد (نک : فهرس ... ، 10/ 123؛ فضلی، 44).
معروفترین الفیههایی که در علوم دیگر در دست است، اینهاست:
1. الفیة فی اصول الطب، یا الارجوزة فی الطب، اثر ابنسینا (د 428 ق/ 1037 م) (لکهنو، 1261 ق؛ کلکته، 1829 م).
2. الفیة (ارجوزة) فی الفراسة المذهبة فی الشیات و الحلى، اثر ابن مناصف ازدی (د 620 ق/ 1223 م). نسخۀ خطی این اثر در کتابخانۀ برلین موجود است (نک : آلوارت، شم 5370).
3. الالفیة فی الالغاز الخفیة، ابوبکر محمد بن ابراهیم اربیلی (د 679 ق/ 1280 م) (حاجی خلیفه، 1/ 157).
4. الفیة الوردیة، یا منظومة فی تعبیر الرؤیا (قاهره، 1326 ق)، اثر ابنوردی (د 749 ق/ 1348 م) (GAL, S, II/ 175).
5. الفیۀ شهید اول محمد بن مکی عاملی (د 786 ق/ 1384 م) که برخلاف دیگر الفیهها به نثر، و مشتمل بر هزار مسأله در نمازهای واجب است. این اثر نخستینبار در 1271 ق در تهران منتشر شد. الفیۀ شهید اول توسط حسن بن راشد حلی در 653 بیت به نظـم درآمد (نک : مرعشی، 1/ 80؛ برای شروح، نک : آقابزرگ، 2/ 296-297).
6. الالفیة فی اصول (مصطلح) الحدیث، یا الفیة العراقی، یا التبصرة و التذکرة و یا المقاصد المهمة، اثر عبدالرحیم بن حسین بن عبدالرحمان عراقی (د 806 ق/ 1403 م). این کتاب در 1303ق در لکهنو همراه با شرح عنوان فتح المغیث بشرح الفیة الحدیث، و نیز در 1310 ق در حاشیۀ التیسیر فی علم التفسیر اثر عبدالعزیز بن احمد دیرینی به چاپ رسید. سه الفیۀ دیگر از عراقی در منابع ذکر شده است: الفیة فی السیر، یا الدرر السنیة فی السیر الزکیة و یا الفیة العراقی فی السیرة النبویة (نک : GAL, II/ 78؛ حجی، 66)؛ الفیة فی غریب القرآن (GAL، همانجا؛ ششن، 2/ 62) و الفیه در علم رجال (آستان قدس، همانجا).
7. الفیة فی الفرائض، اثر ابوالولید محمد بن محمد بن شحنۀ حلبی (د 815 ق/ 1412 م) (نک : وایدا، 256؛ حتی، شم 1646).
8. النبذة الالفیة فی الاصول الفقهیة، اثر شمسالدین محمد برماوی (د 831 ق/ 1428 م) (برج، شم 928).
9. الفیة الطیبة، یا طیبة النشر فی القراءات العشر، اثر ابن جزری (د 833ق/ 1430م) که در 1282ق در قاهره چاپ شده است.
10. الالفیة فی مصطلحات الحدیث، اثر سیوطی (د 911 ق)، این کتـاب که از الفیۀ عراقی کامـلتر اسـت (نک : جابی، 8)، در 1322 ق توسط احمد شاکر در قاهره منتشر شد و پس از آن چندین بار به چاپ رسید. وی 3 الفیۀ دیگر نیز دارد با عنوانهای الفیة التشبیب (GAL, S, II/ 182)، الفیة الدرر فی علم الاثر (همان، II/ 188)، و الفیة فی المعانی و البیان با عنوان عقود الجمان (افشار، 84).
11. الفیة السیر، اثر عبدالرئوف مُناوی (د 1031 ق/ 1622 م) (نک : GAL, S, II/ 417).
12. الفیة التصوف، اثر محییالدین مصطفی بن کمالالدین بکری خلوتی (د 1162 ق/ 1749 م). نسخۀ خطی این اثر در کتابخانۀ برلین موجود است (نک : آلوارت، شم 3053).
13. الفیة المعانی و البیان و البدیع، اثر مولوی ابن عبدالرحمان (د 1181 ق/ 1767 م) که براساس تلخیص المفتاح قزوینی تنظیم شده است (نک : GAL, S, II/ 398؛ وایدا، همانجا).
14. الفیة السند، در علم حدیث اثر زبیدی (د 1205ق/ 1791م) (نک : GAL, S, II/ 399).
15. الفیة الفنون، در 20 فن اثر محمدصادق بن محمد حسن طهرانی، وی این کتاب را در 1265 ق تألیف کرد (چ 1275 ق) (همان، II/ 829).
16. الفیۀ میرزا محمد ممقانی، متخلص به نیر (د 1312 ق/ 1894 م) (ملیتبریز، 1/ 90-91).
17. الفیة الطبیة، اثر میرزا محمدطاهر مشهدی (مشهد، 1317ق).
18. الالفیة، اثر یوسف آغا (ششن، 1/ 171).
19. الفیۀ ابوسعود مصری، در تاریخ زندگی محمدعلی پاشا که به شیوۀ معلقات سروده شده است (واندیک، 479).
مآخذ
آستان قدس ف، فهرست؛ آقابزرگ، الذریعة، ابنعقیل، عبدالله، شرح الفیۀ ابنمالک، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ ابنمالک، محمد، الفیة، بیروت، 1405 ق/ 1985م؛ افشار، ایرج، کتابهای ایران سال 1344، تهران، 1344 ش؛ جایی، عبدالوهاب، مقدمه بر الفیة الحدیث سیوطی، دمشق، 1400 ق/ 1980م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ حجازی، محمود فهمی، علم اللغة العربیة، قاهره، مکتبة غریب؛ حجی، محمد، فهرس الخزانة العلمیة الصبیحیة، کویت، 1406 ق/ 1985 م؛ خضری، محمد، حاشیة بر الفیۀ ابنمالک، بیروت، 1398 ق/ 1978 م؛ زاهد، زهیر و ناجی هلال، مقدمه بر الفیة الآثاری، بیروت، 1407 ق/ 1987 م؛ ششن، رمضان، نوادر المخطوطات العربیة فی مکتبات ترکیا، بیروت، 1975 م؛ ضیف، شوقی، المدارس النحویة، قاهره، 1972م؛ ظاهریه، خطی (نحو)؛ فضلی، عبدالهادی، فهرست الکتب النحویة المطبوعة، زرقاء، 1986 م؛ فهرس دارالکتب القطریة 1962-1987، دوحه، 1988م؛ مرعشی، خطی؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388ق/ 1968م؛ مکرم، عبدالعال سالم، المدرسة النحویة فی مصر و الشام، کویت، 1400 ق/ 1980 م؛ ملی تبریز، خطی؛ نقشبندی، اسامه ناصر، مخطوطات الامانة العامة المکتبة المرکزیة بجامعة السلیمانیة، سلیمانیه، 1980 م؛ واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، قاهره، 1896م؛ نیز:
Ahlwardt: GAL; GAL., S; Hitti, Ph. K. et. al., Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938; Pertsch; Vajda, G., Index général des manuscrits arabes musulmans, Paris, 1953.
بابک فرزانه
الفیهنویسی در فقه و حدیث
شیوۀ الفیهنویسی که میتوان گفت علمای علم ادب مبدع و مروج آن بودند، از سوی بزرگان و نامآوران بیشتر علوم نیز مورد استقبال قرار گرفت و مؤلفان در دانشهای گوناگون اسلامی، همچون حدیث، فقه و اصول و حتى کلام و منطق به الفیهنویسی پرداختند. در این میان بیشک آثار پدید آمده در علم حدیث و فقه و اصول از جایگاه ویژهای برخوردارند.
در سدۀ 8 ق/ 14 م زینالدین عبدالرحیم عراقی اثر ماندگار خود را در علمِ مصطلحات حدیث با عنوان الفیة الحدیث تألیف کرد که در میان آثار حدیثی از جایگاه والایی برخوردار است. مؤلف در این اثر که بارها به چاپ رسیده است (نک : عراقی، محمد، 1/ 16)، با اصل قراردادن مقدمۀ ابنصلاح، به بیان مباحثی همچون تقسیمبندی انواع حدیث و گونههای تحمل حدیث پرداخته است (مثلاً نک : عراقی، عبدالرحیم، الفیة ... ، 5 به بعد، 23 به بعد، برای شرح، نک : التبصرة ... ، 1/ 12 به بعد، 2/ 23 به بعد). عراقی سپس شرحی بر اثر خود نگاشت، با عنوان التبصرة و التذکرة یا فتح المغیث بشرح الفیة الحدیث که تا مدتها تدریس و روایت میشده است؛ چنانکه بلوی (ص 107، حاشیۀ 4) در سدۀ 10 ق و رودانی (ص 120) در سدۀ 11ق هنگام سخن از آموختههای خود، از الفیة الحدیثِ عراقی و شرح وی بر آن یاد کردهاند. او همچنین کتاب تقریب الارشاد نووی در مصطلح الحدیث را به گونۀ الفیه، تحت عنوان نظم الدرر فی علم الاثر به نظم درآورد و سپس شروح مختصر و نیز مطولی بر آن نگاشت (نک : کتانی، 215). گفتنی است که زینالدین عراقی افزون بر این اثر، در غریب القرآن و سیرۀ نبوی نیز آثاری تحت عناوینِ الفیة غریب القرآن و الفیة السیرة نوشته بوده است (بلوی، همانجا؛ رودانی، 121).
الفیۀ حدیثی عراقی از سوی نویسندگان پسین مورد توجه فراوان قرار گرفت و حاشیهها و شروح بسیاری بر آن نوشته شد محمد امین معروف به امیرپادشاه بخاری در 972 ق ملخصی از التبصرة تهیه نمود و ابنقطلوبغا (د 879ق) و بقاعی (د 885ق) به ترتیب، بر این شرح حاشیه زدند. از میان شروح متعدد بر الفیة الحدیث عراقی میتوان به شروحِ قاضی زکریا انصاری، جلالالدین سیوطی، اسماعیل بن ابراهیم ابنجماعه و شرح مشهور سخاوی اشاره کرد (نک : حاجی خلیفه، 1/ 156-157).
از دیگر آثار حدیثی به شیوۀ الفیهنویسی در قالب نظم باید به الفیة الحدیث سیوطی در مصطلحات این علم اشاره کرد که در دمشق (1400 ق/ 1980 م) به چاپ رسیده است.
عالمان امامی نیز در تألیف آثار فقهی و اصولی در قالب الفیه، آثاری دارند. در رأس اینگونه آثار، کتاب الالفیۀ محمد بن مکی شهید اول (د 786ق) در فقه عبادات شایستۀ ذکر است. وی با تقسیمبندی این اثر به یک مقدمه، 3 فصل و یک خاتمه، هزار مسالۀ واجب دربارۀ نمازهای یومیه را گنجانده، و در هر مبحث به ذکر فروع پرداخته است (شهید اول، 17-19، 38؛ نیز حرعاملی، 1/ 181؛ آقابزرگ، 2/ 296؛ مدرسی، 141). این اثر در میان عالمان امامی دارای جایگاه معتبری بوده است و بسیاری کسان آن را به نظم درآورده، یا ترجمه کردهاند؛ نیز همچنین شروح متعددی نیز بار آن نوشته شده است. در میان ترجمههای این مجموعۀ فقهی، آثاری از سدۀ 9 ق به بعد وجود دارد که برای نمونه باید به ترجمۀ عزیزالله بن هدایتالله حسینی، محمد معصوم بن محمد رضا هاشمی و محمد مهدی بن محمد باقر خوانساری اشاره کرد (نک : همو، 141-142). جالب توجه است که در کمتر از نیم قرن، الفیۀ شهید چنان رواج و اعتبار یافت که حسن بن راشد حلی (زنده در 825 ق) آن را تحت عنوان الجمانة البهیة به نظم آورد و یک سده بعد نورالدین علی بن عبدالصمد تا عاملی (زنده در 954 ق)، منظومۀ الدرة الصفیة را در نظم الفیة به مجموعۀ آثار امامی عرضه کرد (نک : همو، 142).
شروح فراوانی بر الفیۀ شهید اول نگاشته شده که آقابزرگ تهرانی (2/ 296-297)، آنها را برشمرده است. در میان این شروح آثاری از دهههای نخست سدۀ 9ق به بعد دیده میشود که از جملۀ آنها باید به شرح ابراهیم بن منصور بحرانی (تألیف: 807ق) و شرح فـاضل مقـداد (د 821 ق) اشـاره کرد (بـرای شروحی دیگر، نک : حرعاملی، 1/ 86، 121، 2/ 21، 155، 310؛ آقابزرگ، 2/ 297؛ مدرسی، 142).
از دیگر الفیههای تألیف شده توسط نویسندگان امامی کتاب الموائدِ میرزا محمد تنکابنی که منظومهای در کلیات قواعد فقه است، و همچنین ارجوزهای در عقود و ایقاعات از مامقانی تحت عنوان الدرر المنضودة قابل ذکرند (آقابزرگ، 8/ 137، 23/ 213).
در زمینۀ اصول فقه نیز برخی از نویسندگان امامی الفیههایی تألیف کردهاند که از میان آنها میتوان به الدرة البهیۀ محمد علی بن محمد حسن کاشانی، معروف به مولى علی آرانی اشاره کرد که منظومۀ خود را در 1242ق به اتمام رسانده است. همچنین الدرة المنتظمة از ابوالحسن عبدالهادی بن جواد همدانی (اتمام تألیف: 1297 ق) یاد کردنی است (همو، 8/ 91، 108- 109).
در محافل اهل سنت، الفیهنویسی در فقه و اصول در سطح محدودی رونق داشته است؛ در زمینۀ فقه، به عنوان نمونهای قابل عرضه میتوان از کتاب الالفیة فی الفرائض محبالدین ابنشحنه یاد کرد که قصیدهای در مباحث ارث است (حاجی خلیفه، 157؛ نیز نک : ه د، ابن شحنه). در علم اصول یکی از قدیمترین الفیهها، از آنِ شمسالدین محمد برماوی (د 831 ق) فقیه شافعی است که آن را تحت عنوان النبذة الالفیة فی الاصول الفقهیة عرضه، داشته است (حاجی خلیفه، همانجا).
در پایان گفتنی است که منظومههایی کلامی و در عقاید امامی به ویژه دربارۀ نبوت و امامت در قالب الفیه تألیف شده است که از میان آنها الفرائد الرضویة و شرح آن در نبوت، و نیز لئالی الولایة در امامت، هر دو از محمد بن سلیمان تنکابنی قابل ذکرند (آقابزرگ، 16/ 135، 18/ 266؛ برای الفیهای قدیم در مدح حضرت علی (ع)، نک : همو، 2/ 298).
مآخذ
آقابزرگ، الذریعة؛ بلوی، احمد، ثبت، به کوشش عبدالله عمرانی، بیروت، 1403 ق/ 1983 م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ حرعاملی، محمد، امل الآمل، به کوشش احمدحسینی، بغداد، 1385ق؛ رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ شهید اول، محمد، الالفیة، قم، 1408ق؛ عراقی، عبدالرحیم، الفیة الحدیث، به کوشش احمد محمد شاکر، بیروت، 1988 م؛ همو، التبصرة و التذکرة، بیروت، دارالکتب العلمیه؛ عراقی، محمد، مقدمه بر التبصرة (نک : هم ، عراقی، عبدالرحیم)؛ کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986 م؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمۀ محمد آصف فکرت، مشهد، 1368 ش.