زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

افشاریه

افشاریه \afšāriy(yy)e\، سلسله‌ای كه‌ از 1148 تا 1210 ق / 1735 تا 1795 م، پابرجا بود و بر پهنۀ وسیعی‌ از عراق‌ و قفقاز تا شبه‌‌قارۀ هند فرمان‌ می‌راند. بنیان‌گذار این‌ سلسله‌ نادر شاه‌ افشار (سل‍ 1148-1160 ق) از ایل‌ افشار (ه‍ م‌) شاخۀ قرقلو بود كه‌ شاه‌ اسماعیل‌ صفوی (ه‍ م‌) آنها را برای جلوگیری از تهاجم‌ تركمنها و ازبكها، از آذربایجان‌ به‌ كوپكان‌، در ناحیۀ ابیورد واقع‌ در شمال شرقی‌ خراسان‌، كوچ‌ داده‌ بود (استرابادی، جهانگشا ... ، 26-27؛ محمدكاظم‌، 1 / 4- 5). 
عصر حكومت‌ افشاریه‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ و حساس‌ترین‌ دوره‌های تاریخی‌ ایران‌ به‌ شمار می‌رود. وقتی‌ نادر در خراسان‌ به‌ تكاپو برخاست‌، ایران‌ دچار هرج‌‌ومرجی‌ كم‌سابقه‌ بود. افغانها توانایی‌ ادارۀ امور كشور را نداشتند و در هر گوشه‌، بانگ‌ مخالفی‌ به‌ گوش‌ می‌رسید. از سوی دیگر، قوای روس‌ و عثمانی‌ نیز بخشهایی‌ از ایران‌ را به‌ تصرف‌ خود درآورده‌ بودند (لاكهارت‌، 20-23). در خراسان‌ نیز، ملك‌ محمود سیستانی‌ به‌ استقلال‌ فرمان‌ می‌راند (محمدكاظم‌، 1 / 38-41؛ مستوفی‌، 177؛ تهرانی‌، 18-24). در این‌ زمان‌، فعالیتهای نادر در برابر تاخت‌وتاز ازبكان‌ و شكست‌ ملك‌ محمود از او، توجه‌ شاه‌ طهماسب‌ دوم‌ صفوی را به‌ او معطوف‌ ساخت‌ و از اتحاد با نادر استقبال‌ كرد (استرابادی، همان‌، 47، 59-61، دره ... ، 188- 189؛ محمدكاظم‌، 1 / 45-46، 66-67؛ مستوفی، 183). از این‌ زمان‌ به‌ بعد، به‌‌ویژه‌ پس‌‌از خلع‌ شاه‌ طهماسب دوم از سلطنت‌ (1145 ق / 1732 م)، نادر همواره‌ نقش‌ اول را در صحنۀ سیاسی‌ ایران‌ برعهده‌ داشت‌، تا آن‌گاه‌ كه‌ در دشت‌ مغان‌ رسماً به‌ پادشاهی‌ نشست‌ (24 شوال‌ 1148). 
پس‌از قتل نادر شاه (1160 ق)، علیقلی‌ خان‌، برادرزاده‌اش، که در هرات‌ به‌ سر می‌برد، به مشهد فراخوانده شد و به سلطنت رسید (بازن، 50-51). وی با نام عادلشاه رشتۀ کارها را در دست گرفت و بلافاصله همۀ بازماندگان نادر را، که خویشان او نیز بودند، به قتل رسانید و فقط شاهرخ نوادۀ نادر را که 14 سال بیش نداشت، در ارک مشهد محبوس کرد (محمد کاظم، 3 / 1197). اما تقریباً یک سال بعد، در 1161 ق، بزرگان خراسان و رؤسای ایلات، شاهرخ را به سلطنت نشاندند (مرعشی، 86؛ ایوری، 60). در این‌ دوره‌، قدرت‌ و استقلال‌ خوانین‌ و سران‌ ایلات‌ به‌اندازه‌ای بود كه‌ حكومت‌ شاهرخ‌ در مشهد به‌‌صورت‌ حكومت‌ محلی‌ ضعیفی‌ درآمد (نك‍ : ملكم‌، 2 / 383). 
سرانجام، شاهرخ پسر دومش نادر میرزا را وصی‌ و ولیعهد خود كرد (محمدتقی‌ خان‌، 585؛ اعتمادالسلطنه‌، 2 / 633)، و او را حكمران‌ مطلق‌ مشهد گردانید. اما اختلاف‌ میان‌ او و امرای خراسان‌ همچنان‌ دوام‌ داشت‌ و تا 1210 ق كه‌ آقا محمد خان‌ به‌ خراسان‌ لشكركشی‌ كرد، نادر میرزا به‌همراه‌ شاهرخ‌ سال‌خورده‌ همواره‌ در پناه‌ حمایت‌ افغانها بر مشهد حكم‌ می‌راند (ملكم‌، 2 / 439). 
در این زمان، آقا محمد خان‌ با لشکریان خود، روی به‌ خراسان‌ نهاد. شاهرخ‌ خود پیش‌دستی‌ كرد و به‌‌استقبال‌ آقا محمد خان‌ شتافت‌، اما نادر میرزا از همان‌ مشهد، از آقا محمد خان‌ اجازۀ مرخصی‌ گرفت‌ و با خانوادۀ خود به‌ هرات‌ گریخت‌ (محمود میرزا، گ‌ 33 الف‌ ـ 34 الف‌). شاهرخ‌ به‌‌دست‌ خان‌ قاجار افتاد و آقا محمد ‌خان‌ نیز برای دستیابی‌ به‌‌ جواهرات‌ وی، او را آزار بسیار كرد، و سرانجام، همۀ جواهرات‌ را به‌ دست‌ آورد (سپهر، 1 / 80-81). شاهرخ‌ 63‌ساله‌ و خانواده‌اش‌، بعد از 20 روز، به‌ مازندران‌ تبعید شدند، اما بر اثر شكنجه‌ای كه‌ بر او وارد شده‌ بود، پیش‌‌از ورود به‌ مازندران‌ درگذشت‌ (صدیق‌الممالک‌، 51؛ ملكم‌، 2 / 479). 
آخرین‌ بازمانده‌ از این‌ سلسله‌ كه‌ مدتی‌ پس‌‌از این‌ نیز حكومت‌ داشت‌، نادر میرزا بود كه‌ به‌ روزگار فتحعلی‌ شاه‌، با كمك‌ محمود خان‌ ابدالی‌ از هرات‌ روی به‌ مشهد نهاد، خود را مطیع‌ شاه‌ قاجار خواند و خواهان‌ حكومت‌ مشهد شد (محمود میرزا، گ‌ 64 ب‌؛ مروزی، گ‌ 60). شاه‌ با این‌ تقاضا موافقت‌ كرد، اما چنین‌ می‌نماید كه‌ وی بعداً به‌ مخالفت‌ با دولت‌ قاجار برخاست‌. فتحعلی ‌شاه‌ چند بار به‌ مشهد لشكر كشید تا سرانجام‌ در 1218 ق آنجا را گرفت‌. به‌‌فرمان‌ او، نادر میرزا را به‌ تهران‌ آوردند و مدتی‌ بعد به‌ قتلش‌ رساندند (نوری، 95-96، 186-187؛ مروزی، گ‌ 130). مرگ‌ نادر میرزا پایان‌ حكومت‌ افشاریان‌ در ایران‌ بود. 

مآخذ

استرابادی، جهانگشای نادری؛ همو، درۀ نادره؛ اعتمادالسلطنه‌، محمدحسن‌، مطلع‌ الشمس، به‌‌كوشش‌ تیمور برهان‌ لیمودهی‌، تهران‌، 1362-1363 ش؛ تهرانی‌، محمدشفیع‌، تاریخ‌ نادرشاهی‌، به‌كوشش‌ رضا شعبانی‌، تهران‌، 1349 ش؛ سپهر، محمدتقی‌، ناسخ‌ التواریخ‌، به‌كوشش‌ محمدباقر بهبودی، تهران‌، 1344 ش؛ صدیق‌الممالک، ابراهیم‌، منتخب‌ التواریخ مظفری‌، تهران‌، 1366 ش؛ لاكهارت‌، لارنس‌، نادر شاه‌، ترجمه‌ و اقتباس‌ مشفق‌ همدانی‌، تهران‌، 1357 ش؛ محمدتقی‌ خان‌ حكیم‌، گنج‌ دانش (جغرافیای تاریخی‌ شهرهای ایران‌)، به‌كوشش‌ محمدعلی‌ صوتی‌ و جمشید كیانفر، تهران‌، 1366 ش؛ محمدكاظم‌، عالم‌‌آرای نادری، به‌كوشش‌ محمدامین‌ ریاحی‌، تهران‌، 1374 ش؛ محمود میرزا قاجار، تاریخ‌ صاحبقرانی، نسخۀ عكسی‌ موجود در كتابخانۀ مركز؛ مرعشی‌ صفوی، محمدخلیل‌، مجمع‌ التواریخ، به‌كوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی، تهران‌، 1362 ش؛ مروزی، محمدصادق‌، تاریخ‌ جهان‌آرا، نسخۀ عكسی‌ كتابخانۀ مركزی دانشگاه‌ تهران‌، شم‍ 449‘4؛ مستوفی‌، محمدحسن‌، زبدة التواریخ‌، به‌كوشش‌ بهروز گودرزی، تهـران‌، 1375 ش‌؛ ملكم‌، جان‌، تاریخ‌ ایران‌، ترجمۀ اسماعیل‌ حیرت‌، تهران‌، 1362 ش؛ نوری، محمدتقی‌، اشرف‌ التواریخ‌، به‌كوشش‌ سوسن‌ اصیلی‌، پایان‌نامۀ كارشناسی‌ ارشد، دانشكدۀ روان‌شناسی‌ و اطلاع‌رسانی‌، تهران‌، 1374 ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.