اضطرار
اضطرار \ezterār\، اصطلاحی فقهی، به معنی حالتی که شخص بر اثر تنگنا، ناگزیر میشود از میان دو ضرر یا دو فاسد، خفیفتر را برگزیند.
اضطرار در لغت، مصدر باب افتعال از ریشۀ «ضرر» به معنی ناچاربودن از پذیرش ضرر، یعنی آسیب و گزند، و «ضرورت» اسم مصدر آن است (ازهری، نیز ابنمنظور، ذیل ضرر؛ راغب، 302-303). ضرورتْ نیاز شدیدی را گویند که برآوردهنشدن آن ممکن است خطر جانی، یا زیان مالی جبرانناپذیری پدید آورد و از نظر فقها حالتی است که با شرایطی برخی از محرمات را مباح، و برخی از ممنوعات را مجاز میسازد (الضرورات تُبیح المحظورات)؛ به عبارتی دیگر، امری ضروری است که زندگی انسان قائم بدان است. طبق یک تقسیم، ضرورت را در 5 حالت میتوان بررسی کرد: حفظ دین، حفظ نفس، حفظ عقل، حفظ آبرو و حفظ مال (نک : خلّاف، 236).
حالت اضطرار در برابر اصطلاح اختیار مفهوم خود را بازمییابد. مسلم است که اضطرار از مرز رضای عادی و سالم میگذرد، اما به مرز اکراه نمیرسد. در بازشناسیِ موارد اضطرار از اکراه، باید گفت: برخلاف اکراه که عامل بیرونی دارد و اختیاری در آن نیست، عامل فشار در اضطرار کاملاً شخصی است و انسان خود بر اثر تنگناهایی که برایش پدید میآید، وادار به گرفتن تصمیمی میشود و این تصمیم مصلحتآمیز چهبسا برخلاف مقررات موجود دین، یا عرف و عادت باشد (نجفی، 185- 186).
مآخذ
ابنمنظور، لسان؛ ازهری، محمد، تهذیب اللغة؛ خلّاف، عبدالوهاب، علم اصول الفقه، استانبول، 1984 م؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بهکوشش ندیم مرعشلی، بیروت، دار الکتاب العربی؛ نجفی خوانساری، موسى، منیة الطالب، چ سنگی، تهران، بیتا.