زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

اصمعی

اصمعی \asmaʾī\، ابوسعید عبدالملک بن قُریب (ح 125-216 ق / 743-831 م)، راوی، ادیب و لغت‌شناس نام‌آور اوایل عصر عباسی. اصمعی (منسوب به نیای بزرگش اصمع) به‌سبب نسبتی که با باهلیان (فرزندان مالک بن اعصر) داشت، به باهلی نیز شهرت یافت (نک‍ : بخاری، 3(1) / 428؛ ابن‌قتیبه، 543؛ ابن‌حزم، 245). 
دربارۀ زادگاه وی بیشتر منابع برآن‌اند که او در بصره به دنیا آمده، و در همان‌جا پرورش یافته است (ابن‌جراح، 31؛ سمعانی، 1 / 288؛ ذهبی، 20). بصره در آن روزگار از پررونق‌ترین مراکز علم و ادب به شمار می‌رفت (نک‍ : پلا، 171-190). اصمعی از همان آغاز نوجوانی در مجالس درس اندیشمندان بزرگی چون خلیل بن احمد فراهیدی عروضیِ لغوی، ابوعمرو بن علای نحوی و خلف احمر راوی، شرکت جست و شعر، لغت و نحو را به خوبی فراگرفت (ابوطیب، 61؛ ابن‌انباری، 76؛ سمعانی، همانجا؛ ابن‌عساکر، 10 / 478؛ ابوحیان، 159). همچنین قرائت قرآن را نزد قراء معروفی چون نافع آموخت (سیرافی، 60؛ ابن‌عساکر، همانجا) و نزد محدثان برجسته‌ای چون سفیان ثوری و عبدالله بن عون به استماع حدیث پرداخت (خطیب، 10 / 410؛ زبیدی، 186-187؛ یاقوت، 17 / 299، 311، 20 / 66). یکی از امتیازات بارز اصمعی، بهره‌مندی از حافظه‌ای نیرومند بود که در پیمودن مدارج ترقی و کمال او را یاری فراوان کرد. چنان‌که گفته‌اند وی به جز دیوانهای شاعران، 14 هزار، و به گفتۀ خود وی 16 هزار ارجوزه از حفظ داشته است (زبیدی، 188؛ خطیب، 10 / 411؛ سمعانی، 1 / 288-289؛ شلقانی، 29). بدین‌سان، اصمعی به مقام و منزلتی والا دست یافت و زود بر همگنانش پیشی جست (نک‍ : جاحظ، 2 / 192؛ سیرافی، 58؛ خطیب، 10 / 416؛ ابن‌خلکان، 3 / 170). 
اصمعی برای تکمیل معلومات خود و گردآوری اشعار و لغات و اخبار کهن، مدتی در میان بدویان زیست و چون به بصره بازگشت، مجالس درسی در آنجا تشکیل داد. از مشهورترین کسانی که از وی دانش آموخته‌اند، ابن‌سلام جمحی، ابوحاتم سجستانی، ابوالعیناء، ابوعمر جَرمی، ابوعبید قاسم بن سلام، ابوالفضل ریاشی و اسحاق موصلی را می‌توان نام برد که همه از تابناک‌تـرین چهـره‌های سدۀ 3 ق / 9 م بـه شمار می‌آیند (نک‍ : ابن‌سلام، 33، 200، جم‍ ؛ ابن‌قتیبه، 544؛ سیرافی، 72؛ خطیب، 10 / 410؛ سمعانی، 1 / 289؛ ابن‌حجر، 6 / 416). 
وی در روزگار خلافت هارون‌الرشید در دربار عباسیان پایگاه والایی به دست آورد و رسماً به جرگۀ ندیمان خاص خلیفه پیوست و از پاداشهای گران‌بهای او و بزرگان دربار، به‌خصوص یحیی بن خالد برمکی و فرزندش جعفر و فضل بن ربیع، بهرۀ فراوان برد (نک‍ : ابن‌جراح، همانجا؛ زبیدی، 187- 188؛ مسعودی، 3 / 343-344، 352، 370؛ خطیب، 10 / 413-414؛ نیز جهشیاری، 189؛ سیرافی، 65-66؛ زبیدی، 185-186). اصمعی با اینکه از پاداشهای برمکیان بسیار بهره‌مند شده بود و در مدح آنان قصاید بسیاری داشت، پس‌ از زوال قدرت آنان زبان به هجو و ناسزاگویی ایشان گشود (نک‍ : جهشیاری، 160-161). 
اصمعی را باید از پیشگامان گردآوری و تدوین اشعار و اخبار کهن به شمار آورد (بلاشر، 177-191؛ حصری، 1 / 402؛ سمعانی، 1 / 288). 
با نگاهی به الفهرست ابن‌ندیم (ص 61)، جایگاه اصمعی و تلاش وی برای گردآوری و تدوین روایات مختلف به خوبی روشن می‌شود. وی نزدیک به 30 دیوان از اشعار شاعران جاهلی و اسلامی همچون نابغۀ ذبیانی، لبید بن ربیعه، اعشى، عروة بن ورد و حطیئه را گردآوری کرد و نیز حدود 50 کتاب در زمینه‌های گوناگون همچون شعر و لغت و تاریخ و انساب به رشتۀ تحریر درآورد (همو، 177-180)، و این افـزون‌بر روایتهای شفاهی بسیاری است که به شاگردانش املا کرده است. تلاش اصمعی در این زمینه راه را برای تألیف کتابهای جامعی در شعر و ادب و لغت و نحو هموار ساخت و تقریباً از سدۀ 3 ق به بعد هیچ کتابی در لغت و شعر و ادب نمی‌یابیم که به روایات و آثار اصمعی استناد نکرده باشد. 
اصمعی از مشهورترین لغویان روزگار خود به شمار می‌رود. وی آثار لغوی بسیاری از خود بر جای گذاشته که بسیاری از آنها رساله‌های لغوی تک‌موضوعی است و از میان کتابهای بسیار وی که نام آنها در الفهرست (همو، 61) آمده، حدود 35 کتاب به موضوعات لغوی اختصاص دارد، از قبیلِ الوحوش، الشاة، الابل، الخیل، النبات و الشجر، الاضداد، النوادر و الاشتقاق که خوشبختانه بیشتر این آثار در دست است. همین لغت‌نامه‌های تک‌موضوعی که مواد اصلی آن را اصمعی از زبان بادیه‌نشینان شنیده، دست‌مایۀ اصلی فرهنگ‌نویسان در سده‌های بعد قرار گرفت و لغت‌نویسانی همچون ابن‌درید از آنها به‌عنوان منابع اصلی خود بهرۀ فراوان بردند. اصمعی همچنین از نخستین کسانی است که دربارۀ اشتقاق اسامی، دست به تألیف اثری مستقل زده، و کتاب اشتقاق الاسماء او کهن‌ترین کتابی است که در این‌باره به دست ما رسیده است. به گفتۀ ابن‌درید (ص 4) در آن روزگار شعوبیان تازیان را متهم می‌کردند که ایشان معنای بسیاری از نامهایی را که بر خود می‌نهند، نمی‌دانند و برای این اسامی اصل و ریشۀ خاصی در عربی نمی‌توان یافت. ازاین‌رو، گروهی از لغویان همچون اصمعی، اخفش (د 215 ق) و قطرب (د 206 ق) در پاسخ به این ادعای شعوبیان کتابهایی دربارۀ اشتقاقِ برخی نامها، به‌ویژه نام اشخاص و قبایل به رشتۀ تحریر درآوردند (هارون، 28- 29). 

آثـار چاپی

الابل، اشتقاق الاسماء، اصمعیات، الاضداد، تاریخ العرب قبل الاسلام، یا تاریخ ملوک العرب الاولیة من بنی هود و غیرهم، خلق الانسان، الخیل، الدارات، سیرة عنترة بن شداد، فحولة الشعراء، الفرق، ما اختلفت الفاظه و اتفقت معانیه، النبات و الشجر، النخل و الکرم. 
همچنین کتابی با نام نهایة الارب فی اخبار الفرس و العرب به او منسوب است. 

 آثـار خطی

رسالة فی صفات الارض و السماء و النباتات، فعلت و افعلت، المطر، مناظرات الاصمعی مع ابن الاعرابی، و کتاب وصایا ملوک العرب، که احتمالاً همان تاریخ العرب قبل الاسلام است. 
در منابع، آثار دیگری از او ذکر شده که تاکنون یافت نشده‌اند. 

مآخذ

ابن‌انباری، عبدالرحمان، نزهة الالباء، به‌کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، 1959 م؛ ابن‌جراح، محمد، الورقة، به‌کوشش عبدالوهاب عزام و عبدالستار احمد فراج، قاهره، 1372 ق / 1953 م؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، 1326 ق؛ ابن‌حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابن‌خلکان، وفیات؛ ابن‌درید، محمد، الاشتقاق، به‌کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1378 ق / 1958 م؛ ابن‌سلام جمحی، محمد، طبقات فحول الشعراء، به‌کوشش محمود محمد شاکر، قاهره، 1394 ق / 1974 م؛ ابن‌عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، عمان، دارالبشیر؛ ابن‌قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، 1388 ق / 1969 م؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ ابوحیان غرناطی، محمد، تذکرة النحاة، به‌کوشش عفیف عبدالرحمان، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ ابوطیب لغوی، عبدالواحد، مراتب النحویین، به‌کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1375 ق / 1955 م؛ بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، 1390 ق / 1970 م؛ بلاشر، رژیس، تاریخ ادبیات عرب، ترجمۀ آذرتاش آذرنوش، تهران، 1363 ش؛ پلا، شارل، الجاحظ، ترجمۀ ابراهیم کیلانی، بیروت، 1406 ق / 1985 م؛ جاحظ، عمرو، رسائل، به‌کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1384 ق / 1965 م؛ جهشیاری، محمد، الوزراء و الکتاب، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ حصری، ابراهیم، زهر الآداب، به‌کوشش علی‌محمد بجاوی، بیروت، 1372 ق / 1953 م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، بیروت، 1349 ق / 1931 م؛ ذهبی، ماجد حسن، مقدمه بر ما اختلفت الفاظه و اتفقت معانیه اصمعی، دمشق، 1406 ق / 1986 م؛ زبیدی، محمد، طبقات النحویین و اللغویین، به‌کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1373 ق / 1954 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به‌کوشش عبدالرحمان بن یحیى معلمی، حیدرآباد دکن، 1382 ق / 1962 م؛ سیرافی، حسن، اخبار النحویین البصریین، به‌کوشش فریتس کرنکو، بیروت، 1936 م؛ شلقانی، عبدالحمید، الاصمعی اللغوی، بیروت، 1982 م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، بیروت، 1385 ق / 1966 م؛ هارون، عبدالسلام محمد، تعلیقات بر الاشتقاق ابن‌درید، قاهره، 1378 ق / 1958 م؛ یاقوت، ادبا.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.