زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه

اسپیتمان

اِسپیتمان \ espitmān\ ، نیز سْپیتمان، سْپیتامان، نام خانوادگی زردشت. 
این نام از سپیتَمه \ spitama\ یا سپیتامه \ spitāma\ ، نام نیای نهم زردشت و پسوند «آن» درست شده است (بارتولمه، 1624؛ نیز نک‍ : یوستی، «نام‌نامۀ...»، 309، «فرهنگ...»، 304). یوستی («نام‌نامه»، 310) اسپیتمان‌ را «سپیدمنش» ترجمه کرده است (نیز نک‍ : جکسن، 13).
اسپیتمان در بندهش به صورت سپیتام یا سپیتامان آمده است (p. 174). این نام را نویسندگان اسلامی به صورتهای گوناگون ثبت کرده‌اند: ابن‌ندیم: زرادشت بن اسبتمان (ص 15)؛ طبری: زرادشت بن اسفیمان (شاید در اصل به صورت اسفیتمان، نک‍ : ص 561)؛ ابن‌اثیر: سقیمان [سفیمان] (ص 181)؛ مسعودی: اسبیمان (ص 252). در نوشته‌های این نویسندگان منظور از «ابن»، «خلف» است. در بندهش، زردشت پسر پورشَسپ، پسر پیترَسپ، پسر هَئِچَت‌اسپ، پسر چاشنوش، پسر پیتَرَسپ، پسر اَرغید اَرشن، پسر هریتار، پسر اسپیتمان آمده است (ص 152). در اوستا افزون بر پوروچیستا («گاهان...»، یسن 53، بند 3)، کوچک‌ترین دختر زردشت، مَدیوماه، پسر عموی او نیز از خاندان اسپیتمان است (همان، یسن 51، بند 19). یک‌بار نیز در یشتها (فروردین یشت، بند 98) فروهر پاکدینی ناشناخته به نام ثریمیثوَنت اسپیتمان ستوده شده است، که باید از خاندان زردشت بوده باشد.
در متنهای مزدیسنی گاه اسپیتمان پیش از نام زردشت و زمانی پس از نام او می‌آید و هر جا به صورت تنها نوشته می‌شود، مراد، زردشت است (نک‍ : جکسن، همان‌جا).

مآخذ

ابن‌اثیر، الکامل، ج 6؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1369ش؛ طبری، تاریخ، ج 1؛ مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، به‌کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق/ 1965م، ج 1؛ نیز:

Bartholomae, AW ; Der Bundehesh, tr. F. Justi, Leipzig, 1868; Die Gatha's des Awesta, tr. Ch. Bartholomae, Strassburg, 1905; Die Yäšt's des Awesta, tr. H. Lommel, Göttingen, 1927; Jackson, W., Zoroaster, the Prophet of Ancient Iran, New York, 1965; Justi, F., Handbuch der Zendsprache, Leipzig, 1864; id., IN. 
پرویز رجبی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.