زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه

اسپنوی

اِسپَنوی \ espanu(o)y\ ، نام کنیزک تَژاوْ، داماد افراسیاب. چون کیخسرو پیمان کرده بود که هرکه در نبرد توران این زن ماهرخ را زنده به کف آورد، به او تحفه‌های شاهوار خواهد داد، بیژن نامزد شد و چون تژاو جنگ او را برنتابید (شاهنامه، 20، 76، 78)، گریخت و اسپنوی را بر ترک اسب خود نشاند و به توران تاخت. چون اسب درماند، تژاو به اسپنوی گفت که «ایرانیان با تو کاری ندارند، از اسب به زیر آی و مرا واگذار تا یک‌تنه بگریزم». اسپنوی پذیرفت و بیژن که پیگیر تژاو بود، کنیزک را در راه یافت، بازگشت و او را بر ترک خود نزد طوس برد.
این نام در همۀ نسخه‌های معتبر شاهنامه، اسپنوی (بدون ضبط) آمده است و محمدحسین بن خلف تبریزی (برهان...، ذیل اسپنوی) و عبدالقادر بغدادی (ص 24) آن را با کسرۀ اول و فتحۀ سوم و ضمۀ چهارم خوانده‌اند. ولف (pp. 59, 61) آن را به صورتهای اِسپنوی، اِسنَپو و اِسنَپوی ضبط کرده است. اَشکال اسبنـوی و اسپکنـوی (نک‍ : بنداری، 210؛ برهان، همان‌جا) نیز یافت می‌شود.
کویاجی (ص 150-152) نبرد بیژن و تژاو را از داستانهای اشکانی شاهنامه می‌شمارد و اسپنوی را همان زِنوبیا، و تژاو را رادامیستوس می‌داند (قس: مشکور، 326-327؛ تاکیتوس، 335).

مآخذ

برهان قاطع؛ بغدادی، عبدالقادر بن عمر، لغت شهنامه، به‌کوشش کارل گرمانوویچ زالمان، سن‌پترزبورگ، 1895م؛ بنداری، فتح بن علی، الشاهنامه (ترجمۀ شاهنامۀ فردوسی)، به‌کوشش عبدالوهاب عزام، تهران، 1970م، ج 1؛ شاهنامه، نوشتۀ ابوالقاسم فردوسی، به‌کوشش برتلس و دیگران، مسکو، 1960-1971م، ج 4؛ جهانگیر کوورجی، آیینها و افسانه‌های ایران و چین باستان، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1362ش؛ مشکور، محمدجواد و مسعود رجب‌نیا، تاریخ سیاسی و اجتماعی اشکانیان، تهران، 1367ش، ج 1؛ نیز:

Tacitus, Annalen, tr. E. Heller, München, 1982; Wolff, F., Glossar zu Firdosis Schahname, Berlin, 1935, vol. I.
بهمن حمیدی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.