زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

اسرافیل

اسرافیل \ esrāfil\ ، در روایات اسلامی، نام فرشته‌ای از ملائکۀ مقرب که بیشترین شهرت او به دمیدن در صور به هنگام برپاییِ قیامت است. 
در قرآن کریم از اسرافیل یادی نشده است و سخن از این فرشته تنها در روایات دیده می‌شود. در برخی روایات، اسرافیل فرشته‌ای چهاربال (و گاه بیشتر) با پیکری بسیار بزرگ وصف شده، که پاهایش در قعر زمین هفتم جای گرفته است و عرش بر شانه‌اش قرار دارد (نک‍ : مقدسی، مطهر، 2/ 213-214؛ قزوینی، 37؛ ابن‌جوزی، 46؛ سیوطی، الحبائک...، 34، الدر...، 1/ 93، 5/ 338). در کنار این عظمت، به این نکته اشاره شده است که اسرافیل همواره خود را، در برابر بزرگی خداوند، بس حقیر می‌دید و از جلال او خویشتن را با بالی از بالهایش می‌پوشاند (نک‍ : قزوینی، سیوطی، همان‌جاها)؛ تا آنجا که در کتب صوفیه، اسرافیل به‌عنوان اسوۀ «حیاء اِجلال» مطرح شده است (مثلاً قشیری، 216؛ کاشفی، 420). همچنین در اخبار آمده است که اسرافیل ناچیزیِ عظمت خود را در برابر عظمت خداوند، به‌حق دریافت و نخستین کس بود که ذکر «سبحان ربی الاعلى و بحمده» را بر زبان آورد (نک‍ : مستملی، 77-78). 
برخی گفته‌اند اسرافیل آوازی بسیار خوش دارد و زیبایی آواز تسبیح او، اهل آسمان را ناگزیر به گوش سپردن می‌کند و از عبادت بازمی‌دارد (نک‍ : سیوطی، الحبائک، 35). همچنین آمده، که او مؤذن اهل آسمان است (همو، الدر، نیز الحبائک، همان‌جاها). 
به هنگام برشمردن وظیفۀ هریک از فرشتگان چهارگانه، بنابر آنچه نزد مسلمانان شهرت یافته است، جبرئیل آورندۀ وحی، میکائیل موکل رزق و باران، اسرافیل دمنده در صور، و عزرائیل فرشتۀ مرگ است. در 10 موضع از قرآن کریم، بدون یادی از نام این «دمنده»، از دمیدن در صور هنگام به سر آمدن زندگی آفریدگان و برپا شدن قیامت سخن رفته است و در یک مورد (زمر/ 39/ 68)، در کنار دَمِش نخست، که پایان‌بخش جهان نخستین است، از دمش دیگری در صور سخن رفته، که موجب زنده شدن و برخاستن مردگان است (نفخۀ اولى و نفخۀ اخرى). در پاره‌ای از احادیث نبوی، از این دمنده با عنوان «صاحب الصور» یا «صاحب القرن» (قرن: بوقی از شاخ) یاد شده است (مثلاً نک‍ : ابوداوود، 37؛ ترمذی، 4/ 620، 5/ 372؛ احمد بن حنبل، 1/ 326، 3/ 7، 73، 4/ 374؛ حاکم، 4/ 559). 
در تبیین مقام قرب اسرافیل به خداوند، چنین آمده است که او مقرب عرش خدا و گماردۀ او بر «لوح محفوظ» است (نک‍ : مقدسی، مطهر، 1/ 162؛ مستملی، 64؛ سیوطی، الدر، 1/ 92). 
در برخی منابع روایی، از تکیه داشتن لوح محفوظ بر پیشانی اسرافیل سخن رفته است (قمی، 415؛ قزوینی، ابن‌جوزی، همان‌جاها)؛ درحالی‌که گاه به ثبت قرآن بر پیشانی او (سیوطی، الحبائک، 36)، و گاه از ثبت نام خداوند بر آن (طوسی، 259) گفت‌وگو شده است. به روایتی، آنگاه که ابراهیم خلیل (ع) در آتش افکنده شد، این اسرافیل بود که در یاری او از فرشتگان دیگر پیشی گرفت (نک‍ : ابونعیم، 20؛ قس: سیوطی، همان، 4/ 321-323؛ نیز مجلسی، 35، 39، روایاتی مشابه حاکی از چنین سبقتی از سوی جبرئیل یا «فرشتۀ باران»). 
در سده‌های نخست هجری، نزد عالمان عراقی چنین شهرت داشت که پیامبر اسلام (ص) در 3 سال آغازین رسالت خویش، از اسرافیل وحی می‌گرفت و از آن پس بود که جبرئیل بر این امر گمارده شد (نک‍ : طبری، 386-387، 392؛ الاختصاص، 130). در روایات چنین آمده است که در جنگ بدر، اسرافیل با هزار تن از فرشتگان، در کنار لشکریان تحت فرمان جبرئیل و میکائیل، به یاری پیامبر (ص) حاضر شدند (نک‍ : واقدی، 57، 71؛ احمد بن حنبل، 1/ 147؛ ابن‌سعد، 124؛ حاکم، 3/ 69؛ بیهقی، 55). در روایاتی نیز آمده است که در آخرالزمان، اسرافیل همراه دیگر فرشتگان به یاری سپاه مسلمانان خواهد شتافت (مثلاً نک‍ : مقدسی، یوسف، 210؛ مفید، 45؛ الاختصاص، 209)؛ و گاه به صراحت از یاری رساندن او به مهدی منتظر (ع) سخن رفته است. به گمان برخی، احتمال دارد که نام این فرشته با واژۀ عبری «سِرافیم» در عهد قدیم ارتباط داشته باشد (نک‍ : EI 1، ذیل «اسرافیل»). 

مآخذ

ابن‌جوزی، عبدالرحمان، بستان الواعظین و ریاض السامعین، به‌کوشش سید جمیلی، بیروت، 1404ق/ 1984م؛ ابن‌سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به‌کوشش ادوارد زاخاو (ض: سخو) و دیگران، لیدن، 1904- 1918م، ج 3(1)؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، به‌کوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، دار احیاء السنة النبویة، قاهره، بی‌تا، ج 4؛ ابونعیم اصفهانی، احمد، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، 1387ق/ 1967م، ج 1؛ احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313ق؛ الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به‌کوشش علی‌اکبر غفاری، جماعة المدرسین، قم، بی‌تا؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة، به‌کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق/ 1985م، ج 3؛ ترمذی، محمد بن عیسى، سنن الترمذی، به‌کوشش ابراهیم عطوة عوض، قاهره، 1357ق/ 1938م بب‍ ؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک، حیدرآباد دکن، 1334ق؛ سیوطی، الحبائک فی اخبار الملائک، به‌کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق/ 1985م؛ همو، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، بیروت، بی‌تا؛ طبری، تاریخ، ج 2؛ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، تهران، 1338-1339ق؛ قزوینی، زکریا، عجائب المخلوقات و غرائب الموجودات، مطبعة مصطفى البابی، قاهره، 1376ق/ 1956م؛ قشیری، عبدالکریم، الرسالة القشیریة، به‌کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، نجف، 1387ق، ج 2؛ کاشانی، محمود بن علی، مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة، به‌کوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1323ش؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق/ 1983م، ج 12؛ مستملی بخاری، اسماعیل، شرح التعرف لمذهب التصوف، به‌کوشش محمد روشن، تهران، 1363ش، ج 1؛ مفید، محمد بن محمد، امالی، به‌کوشش استاد ولی و غفاری، قم، 1403ق؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، به‌کوشش کلمان اَمبو اوار (ض: هوار)، پاریس، 1899-1919م؛ مقدسی، یوسف بن یحییٰ، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، به‌کوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1339ق/ 1979م؛ واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به‌کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م، ج 1؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.