زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

استین

اُسـتـیـن \ o(ā)stin\ ، جـان لَـنگـشـا (1911-1960م/ 1290-1338ش)، فیلسوف انگلیسی. او در لَنکِستِر زاده شد، در آکسفرد تحصیل کرد، به هیئت علمی دو کالج از برجسته‌ترین کالجهای آن دانشگاه پیوست، و پس از جنگ جهانی دوم به استادی کرسی وایت در همان دانشگاه برگزیده شد. پیش از جنگ بیشتر به تحقیق در میراث فلسفی گذشته می‌پرداخت، در نتیجه در فلسفۀ لایب‌نیتس و فلسفۀ یونان، به‌ویژه آثار ارسطو در اخلاق، تبحر یافت. در این دوره، به‌رغم فکر نافذ و سبک شاخص، نوشته‌هایش بیشتر انتقادی و فاقد رهیافت مثبتی بود که پس از جنگ در او مشاهده شد. تنها نوشته‌ای که در آن روزها از وی به چاپ رسید، مقاله‌ای بود زیر عنوان «آیا چیزی به نام مفاهیم پیشین وجود دارد؟» که نمونه‌ای است از نثر و دید گزنده‌ای که او را فردی رعب‌انگیز معرفی می‌کرد. خودش گفته است که تا پیش از جنگ، هنوز به پروراندن نظری نسبت به فلسفه و روش فلسفه‌ورزی که کارهای پخته‌تر او را ممتاز می‌کرد، موفق نشده بود. تأثیری که استین عموماً از خود بر جای گذاشت، محصول مباحثات انتقادی و هوشمندانۀ وی با همکاران بود، نه معلول اندیشه‌ای ساخته و پرداخته که فلسفه چگونه باید باشد. 
برخلاف برخی دیگر، استین معتقد نبود که همۀ مشکلات فلسفی در نتیجۀ انحراف از «زبان عادی» پیش می‌آیند و ضرورتاً در آنجا باید به جست‌وجوی راه حل رفت. تأکید او بر سندیت زبان عامیانۀ مردم کوچه‌بازار بود و تمایزات ظریف و پرباری که در آن گذاشته می‌شد. او عقیده داشت که فیلسوفان آن‌چنان‌که می‌بایست به آن زبان توجه نکرده‌اند. بنابراین، بیهوده است که کسی کلاً دربارۀ شناخت یا واقعیت یا وجود اظهار فضل کند و داد سخن دهد، بی‌آنکه نخست با دقت در جزئیات ببیند که واژه‌های مذکور در زندگی روزانه چگونه به‌کار می‌روند. در کتابی به نام «حس و محسوسات» (1962م)، که پس از مرگ نویسنده به چاپ رسید، استین به نظریۀ داده‌های حسی به دلیل غفلت از آن امر سخت حمله می‌کند. 
پیش از استین مهم‌ترین اشتغال خاطر فلاسفۀ زبان به آن قسم اظهاراتی بود که یا صادق‌اند یا کاذب و در مباحثاتشان مسئلۀ تحقیق جایگاهی مهم داشت. استین متذکر این نکته شد که همه‌گونه جمله‌های اِخباری وجود دارند که اساساً قرار نیست صادق یا کاذب باشند، و طبقۀ بزرگی از اظهارات بیش از آنکه گفتار باشند، کردارند. وقتی کسی بگوید «قول می‌دهم» یا «شرط می‌بندم» یا «سپاسگزارم» یا «به شما تبریک می‌گویم»، در هر مورد به‌واقع عملی انجام می‌دهد. استین این‌گونه اظهارات را «اظهارات کرداری» نامید، در برابر طبقه‌ای از اظهارات که عمل و کردار نیستند و به معنای دقیق، صادق‌اند یا کاذب، از قبیل احکام و اوصاف، و اسم دستۀ اخیر را «اظهارات حُکمی» یا «حُکمیات» گذاشت (در جملۀ «قول می‌دهم» گوینده عملی انجام می‌دهد که قول دادن است، اما جملۀ «او قول داد» صرفاً از عملی خبر یا گزارش می‌دهد و لذا می‌تواند راست باشد یا دروغ). 
ولی بعد این نظریه دستخوش تغییر شد. استین پی برد که نمی‌توان بین اظهارات کرداری و حُکمی فرق دقیق گذاشت، زیرا حکم کردن به چیزی یا وصف کردن آن نیز همان‌قدر به‌منزلۀ به انجام رساندن کاری است، که قول دادن یا سپاسگزاری. بنابراین، در آنچه استین آن را نظریۀ عام می‌خواند، هر اظهاری یکی از اقسام عمل یا کنش گفتاری دانسته می‌شود. استین در نظریۀ اخیر فرق می‌گذارد بین 1. آنچه مشتمل است بر حکم کردن و دستور دادن و اخطار و تشکر و توضیح و غیر آن، و 2. آثار مختلفی که اظهارات ما در دیگران می‌گذارد، مانند معتقد کردن یا قانع کردن یا سرگرم کردن یا عصبانی کردن آنان. نام دستۀ اول را او «اعمال مضمون در سخن» می‌گذارد، و دستۀ دوم، یعنی تأثیرگذاریها را «اعمال برانگیخته به‌وسیلۀ سخن» می‌نامد. 
کارهای استین همچنین در فلسفۀ حقوق تأثیر عمیق گذاشته، که شاهد آن، نوشته‌های هربرت هارت، استاد قانون‌شناسی در آکسفرد، در کتاب معروفش «مفهوم قانون» است. استین بی‌اندازه در کوششهایش برای تمیز گذاشتن محتاط و دقیق بود و گام‌به‌گام پیش می‌رفت و مثلاً بر این نظر بود که در بحث از اعمال، باید فرق بگذاریم بین کارهایی که تصادفاً یا غفلتاً انجام می‌دهیم، یا بین آثار و نتایج و پیامدها و ثمرات عمل. بدیهی است که این‌گونه تمایزات برای فلاسفۀ حقوق در بحث از مسائلی مانند مسئولیت قانونی بسیار مهم است. قصد استین این بود که به فیلسوفان حقوق نیز همچون عموم فلاسفه تذکر دهد که در مورد تمایزات، به‌ویژه تمایزاتی که به وسیلۀ کاربردهای مختلف واژه‌ها در گفتار روزانه مشخص می‌شوند، بسیار احتیاط کنند. 

مآخذ

مگی، براین، مردان اندیشه: پدیدآورندگان فلسفۀ معاصر، ترجمۀ عزت‌الله فولادوند، تهران، 1382ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.