زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

استوارنامه

استوارنامه \ ostovār-nāme\ ، سندی رسمی که به‌موجب آن، رئیس دولتِ فرستنده نمایندۀ دیپلماتیک (سیاسی) کشورش را به رئیس دولتِ پذیرنده معرفی می‌کند. استوارنامه را پیش‌تر اعتبارنامه (علی‌بابایی، 83) یا اعتمادنامه (ذوالعین، 183) نیز می‌نامیدند. معرفی سفیران و نمایندگان دیپلماتیک از سوی رؤسای کشورها سابقه‌ای کهن دارد و برخی آغاز آن را از سدۀ 6 م دانسته‌اند (EB، ذیل « دیپلماسی»، بخش «سده‌های میانه»). در امپراتوری روم، استوارنامه معمول بود و سفیرِ بدون استوارنامه، حتیٰ اجازۀ ورود به کشور پذیرنده را نداشت (صدر، 47). در میان عربها، چه پیش و چه پس از اسلام، فرستادن سفیران به همراه معرفی‌نامه و توضیح مأموریت و درخواست اعتماد به کردار و گفتار آنها مرسوم بوده است (منجد، 178). 
آغاز مأموریت دیپلماتیک سفیران و وزیران مختار معمولاً با تشریفات پیچیده‌ای همراه است. پیش از انتصاب رسمی سفیر، نخست نظر کشور پذیرنده دربارۀ این انتصاب به صورت محرمانه و از راههای دیپلماتیک خواسته می‌شود. پس از موافقت کشور پذیرنده با انتصاب او به‌عنوان سفیر، پذیرش یا اصطلاحاً آگرِمان برای او صادر می‌شود. کشور فرستنده پس از آن، استوارنامه‌ای با امضای رئیس کشور، خطاب به رئیس کشور پذیرنده تنظیم می‌کند تا سفیر همراه خود به محل مأموریت ببرد (دبیری، دیپلماسی...، 29). استوارنامه در دو نسخۀ اصل و رونوشت و به زبان رسمی کشور فرستنده نوشته، و ترجمۀ انگلیسی یا فرانسوی آن نیز تهیه می‌شود. سفیر رونوشت استوارنامه را، پس از ورود به سرزمین کشور پذیرنده، در ملاقات با وزیر امور خارجه به او تسلیم، و نسخۀ اصلی را به هنگام دیدار با رئیس کشور، طی تشریفات خاصی، به وی تقدیم می‌کند ( آیین تشریفات، 78؛ ذوالعین، همان‌جا). همراه با استوارنامۀ سفیر جدید، نامۀ فراخوانیِ سفیر پیشین نیز تحویل می‌شود (دبیری، همان‌جا). 
پذیرش سفیران و وزیران مختار در دوره‌های پیشین تشریفات گوناگونی داشت. در برخی کشورها، به هنگام استقبال از سفیر، از برجها و قلعه‌ها توپ شلیک می‌کردند و پرچمها را می‌افراشتند ( آیین تشریفات، 71) و در برخی دیگر، سفیر را از محل سفارت با کالسکۀ روباز به کاخ سلطنتی می‌بردند (EB، همان، بخش «استوارنامه»). اکنون معمولاً از همۀ تشریفات تا زمان ملاقات رسمی و تقدیم کردن استوارنامه، صرف‌نظر می‌شود (نیکلسن، 93-94). 
سفیر پس از ورود، باید بی‌درنگ نامه‌ای خطاب به وزارت امور خارجۀ کشور میزبان بنویسد، ورودش را اعلام کند و برای تسلیم کردن استوارنامه‌اش به وزیر امور خارجه و معین شدن روزی برای تقدیم استوارنامه به رئیس کشور، درخواست تعیین وقت بدهد (دبیری، همان، 93). سفیر پس از آن، در دیدار معمولاً دوستانه‌ای با رئیس ادارۀ تشریفات وزارت خارجه، مفاد درخواست کتبی را شفاهاً تکرار می‌کند. رئیس ادارۀ تشریفات چگونگی مراسم تقدیم استوارنامه و صورت دیدارهای بعدی سفیر را با جزئیات به اطلاع وی می‌رساند ( آیین تشریفات، 71-72). ادارۀ تشریفات وزارت خارجه پس از بررسی صحت استوارنامه از حیث صورت و محتوا، زمان ملاقاتها را معین می‌کند (ذوالعین، 188). سفیر جدید، همراه با رئیس ادارۀ تشریفات، در روز معین به دفتر وزیر خارجه می‌رود و نسخه‌ای از استوارنامۀ خود را به وزیر خارجه تسلیم، و مفاد درخواست کتبی را حضوراً تکرار می‌کند ( آیین تشریفات، 72). زمان دیدار را دفتر رئیس کشور پذیرنده تعیین می‌کند. تاریخ دیدار برای تقدیم کردن استوارنامه از این نظر دارای اهمیت است که سفیر یا وزیرمختار جدید از آن تاریخ به‌عنوان نمایندۀ رسمی کشورش شناخته می‌شود؛ و از این روست که سفیر پیش از تقدیم استوارنامه، حق نصب کردن پرچم کشورش را بر خودروی خود ندارد (ذوالعین، 188-189). 
تشریفات تقدیم استوارنامه به رئیس کشور میزبان، دربردارندۀ تقدیم استوارنامه، نامۀ فراخوانی سفیر پیشین، سخنانی کوتاه و رسمی در باب روابط دوستانۀ دو کشور و گفت وگویی خصوصی دربارۀ مسائل موردعلاقۀ دو طرف است (EB، همان‌جا). هرچند تشریفات تسلیم استوارنامه به رئیس کشور پذیرنده در همۀ کشورها کاملاً یکسان نیست، عهدنامۀ ویِن (1961م)، برای پرهیز از تبعیض در میان سفیران کشورهای گوناگون، مقرر داشته است که تشریفات تسلیم کردن استوارنامه برای فرستادگان همۀ کشورها یکسان باشد (صدر، 48). اما بنا به عرف، سفیر تابع تشریفات کشور پذیرنده است (ذوالعین، 190). 
چنانچه رئیس کشور پذیرنده بیمار، یا در سفر باشد، سفیر مجاز نیست استوارنامه‌اش را به جانشین او تقدیم کند، هرچند زمان انتظار طولانی باشد. در چنین وضعیتی، سفیر به کارهای جاری سفارت و دیدارهای ضروری با مسئولان بلندپایۀ دولتی می‌پردازد، اما از هرگونه فعالیت سیاسی یا اجتماعی خودداری می‌کند ( آیین تشریفات، 83). تشریفات معرفی و تقدیم استوارنامۀ سفیر آکرِدیته (که هم‌زمان در چند کشور سفیر است) نیز مانند سفیر مقیم است. چنانچه وزیرمختار عنوان «رئیس مأموریت» را دارا باشد، تشریفات مربوط به معرفی و تقدیم استوارنامه را باید مانند سفیر انجام دهد (ضیایی بیگدلی، 387). استوارنامۀ کمیسرهای عالی، در میان کشورهایی که سفیرانی با این عنوان میان خود مبادله می‌کنند، به امضای نخست‌وزیران می‌رسد و از آن با عنوان «حکم مأموریت» یاد می‌کنند؛ علت آن هم این است که چون رئیس کشور میان این دولتها مشترک است، از این رو، رئیس نمی‌تواند خطاب به خود، استوارنامه صادر کند (ذوالعین، 183). 
فرستاده‌ها، وزیران مختار و فرستادگان اسقفی نیز استوارنامه دارند، اما کاردارها (شارژ دافِرها) از سوی رئیس کشور استوارنامه ندارند (دبیری، دیپلماسی، 30-31). سفیران پاپ و واتیکان به جای استوارنامه، حکم رسمی پاپ را به رئیسان کشورهای میزبان تقدیم می‌کنند که سند مهرشده‌ای است و مانند استوارنامه طی همان مراسم رسمی به رئیس کشور میزبان تقدیم می‌شود ( آیین تشریفات، 67). نمایندگان دیپلماتیکِ درجات پایین‌تر نیز برپایۀ مقررات تشریفات وزارت خارجه به مقامهای ردۀ پایین‌تر معرفی می‌شوند (کاظمی، 101). 
سفیر در مواردی چون درگذشت یا استعفای رئیس کشور فرستنده یا پذیرنده که مقام شاهی داشته باشد، یا تغییر رژیم یا نظام حکومتی، چنانچه دولتِ فرستنده حکومت جدید را به رسمیت بشناسد، باید استوارنامۀ جدیدی به رئیس جدید کشور میزبان تقدیم کند (نیکلسن، 95؛ آیین تشریفات، 82؛ ذوالعین، 184؛ فِلتِم، 9)، اما چنانچه رئیس‌جمهور در هریک از دو کشور فوت کند یا مدت ریاستش به پایان برسد، به تقدیم استوارنامۀ جدید نیازی نیست. در چنین مواردی، کافی است که دولت فرستنده با ارسال نامه‌ای رسمی خطاب به دولت پذیرنده، بر استمرار مأموریت سفیر تأکید بورزد ( آیین تشریفات، نیکلسن، فلتم، همان‌جاها). 
اگر رئیس هیئت دیپلماتیک، از ردۀ کارداری به وزیر مختاری، یا از وزیر مختاری به سفارت ارتقا یابد، لازم است استوارنامه در مقام جدید به نام او صادر، و تشریفات تقدیم استوارنامه انجام شود؛ زیرا این ارتقا به منزلۀ مأموریت جدیدی برای اوست (ذوالعین، 186). صدور استوارنامه از سوی کشور فرستنده و تسلیم شدن آن به رئیس کشور پذیرنده، در میان کشورهایی که پیش‌تر با یکدیگر روابط دیپلماتیک نداشته‌اند، اصولاً به معنای شناسایی یکدیگر از حیث حقوقی (دو ژوره) است. اگر شناسایی بالفعل (مشروط یا دو فاکتو) باشد، به جای استوارنامه به نام رئیس کشور، معرفی‌نامه‌ای از سوی وزیر خارجۀ فرستنده به وزیر خارجۀ پذیرنده صادر می‌شود (همان‌جا). 
چنانچه رئیس نمایندگی ارتقای رده بیابد، تاریخ آغاز مأموریت او زمان تسلیم استوارنامۀ جدید خواهد بود (ذوالعین، 193). سفیر تا زمان تقدیم استوارنامه به رئیس کشور میزبان، به فعالیت رسمی نمی‌پردازد ( آیین تشریفات، 72). او پس از مراسم تقدیم استوارنامه، با ارسال نامه‌هایی جداگانه به مقدم‌السفرا (قدیمی‌ترین سفیر در کشور میزبان) و سفیران مقیم، تاریخ تقدیم استوارنامه و آغاز به کار خود را به اطلاع آنان می‌رساند و آمادگی خود را برای همکاری با آنان اعلام می‌کند (همان، 75). سابقۀ سفیر برای برخورداری از حق تقدم در میان همکاران، از تاریخ تقدیم استوارنامه آغاز می‌شود. دیدارهای سفیر جدید پس از آغاز مأموریت رسمی، معمولاً با وزیر خارجه، مقدم‌السفرا، رئیس مجلسهای سنا و نمایندگان، نخست‌وزیر، دبیرکل وزارت خارجه (در سطح قائم‌مقام)، مدیرکل نهاد ریاست کشور، سفیران کشورها برحسب حق تقدمشان، وزیران، رئیسان سازمانهای بین‌المللی و رؤسای دوایر وزارت خارجه است. همسر سفیر نیز می‌تواند با هماهنگی ادارۀ تشریفات وزارت خارجه، دیدارهایی با همسران برخی از این مقامات داشته باشد (همان، 75-76). 
سفیر از هنگام ورود به کشور پذیرنده، از مصونیت سیاسی و امتیازهای خاص نمایندگان سیاسی کشورها برخوردار می‌گردد، اما برخی از کشورها این حقوق را پس از تقدیم استوارنامه برای سفیر قائل می‌شوند (همان، 71). استوارنامه به سفیر این حق را می‌دهد که به نام رئیس دولت متبوع خود در مقابل دولت پذیرنده، در همۀ امور مورد علاقه و اهتمام دو دولت به گفت‌وگو و مذاکره بپردازد و در راه استحکام و توسعۀ روابط دو کشور گام بردارد (همان، 82). 
متن استوارنامه‌ها در کشورهای گوناگون کم‌وبیش مشابه‌اند و از حیث ظاهر، معمولاً به صورت طومارهایی قدیمی که با نوار و به صورت شکیلی بسته می‌شود، تقدیم می‌گردند (دبیری، دیپلماسی، 93). در متن استوارنامه، رئیس کشور فرستنده انتصاب فرستاده‌اش را به‌عنوان نمایندۀ دائم (سفیر یا وزیرمختار) با ذکر نام و القاب و مقام به رئیس کشور پذیرنده اعلام می‌کند و اختیاراتی را که به او داده شده است، تصریح می‌کند. در متن استوارنامه‌ها، رئیسان کشورها معمولاً علاقۀ خود را به حفظ و تشیید روابط حسنه ابراز می‌دارند (ذوالعین، 183). هرچند متن استوارنامه‌ها معمولاً کلیشه‌ای است، چگونگی بیان مطالب در استوارنامه موضوعی است که به سلیقۀ رئیس کشور فرستنده یا درجۀ روابط دوستی میان دو کشور بستگی دارد (صدر،47-48). 
نمایندگان تام‌الاختیار کشورها در سازمان ملل متحد نیز استوارنامه دارند و استوارنامه‌هایشان باید خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد، و با ذکر نام باشد. اگر او نمایندۀ دائم در همۀ ارگانهای ملل متحد باشد، باید عبارت «همۀ ارگانهای سازمان ملل متحد» در استوارنامه قید شود. دبیرکل موظف است در هر اجلاس عادی مجمع عمومی، گزارشی از استوارنامه‌های نمایندگان دائمِ مقیم سازمان ملل متحد ارائه دهد (دبیری، آداب...، 6-9). پس از ورود نمایندۀ دائم جدید به مقر سازمان ملل در نیویورک، او با رئیس تشریفات سازمان ملل دیدار می‌کند و ضمن آشنایی و معارفه، آیین‌نامۀ تشریفات تقدیم استوارنامه به دبیرکل، به اطلاع او می‌رسد که مشابه همان تشریفات پذیرش سفیران در کشورهاست (همان، 9-10). در روز تقدیم استوارنامه، اطلاعیه‌ای مطبوعاتی صادر می‌شود که دربردارندۀ شرح حال نمایندۀ دائم و اعلام مراتب تسلیم استوارنامه به دبیرکل است. زمان و تاریخ تقدیم استوارنامه، مبنای تقدمها در مراسم تشریفاتی آینده، اعم از نشستن سر میز شام یا مناسبتهای رسمی دیگر است (همان، 11). معمولاً نمایندۀ دائم جدید، پس از تسلیم کردن استوارنامه، دیدارهای تشریفاتی خود را با رئیس مجمع عمومی، رئیس شورای امنیت، رئیس شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد و همچنین صاحب‌منصبان عالی‌رتبۀ دبیرخانه آغاز می‌کند. او همچنین تقدیم استوارنامۀ خود را کتباً به اطلاع نمایندگان دائم دیگر کشورها می‌رساند (همان‌جا). 

مآخذ

آیین تشریفات، به‌کوشش محمد رئیسی، تهران، 1382ش؛ دبیری، محمدرضا، آداب تشریفات و آیین کار در سازمان ملل متحد، تهران، 1372ش؛ همـو، دیپلماسی کاربردی و رویه‌های دیپلماتیک، تهران، 1374ش؛ ذوالعین، پرویز، حقوق دیپلماتیک، تهران، 1379ش؛ صدر، جواد، حقوق دیپلماتیک و کنسولی، تهران، 1371ش؛ ضیایی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بین‌الملل عمومی، تهران، 1373ش؛ علی‌بابایی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی آرش، تهران، 1382ش؛ فلتم، رالف جرج (ض: آر. جی. فلت‌هام)، راهنمای دیپلماتیک، ترجمۀ محمد قنبری، تهران، 1373ش؛ کاظمی، علی‌اصغر، دیپلماسی نوین در عصر دگرگونی در روابط بین‌المللی، تهران، 1365ش؛ منجد، صلاح‌الدین، «سفیران، سفارت در اسلام و سفارت در غرب»، پیوست رسل الملوک ابن فراء (ض: ابن‌الفراء)، ترجمۀ پرویز اتابکی، تهران، 1363ش؛ نیکلسن، هرلد (ض: سرهارولد نیکلسن)، دیپلماسی، ترجمۀ احمد توکلی، تهران، 1334ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.