زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

استه

اِسته \ este\ ، خاندان اشرافی ایتالیایی که نقش بسیار مهمی در حیات سیاسی، فرهنگی و هنری این کشور در سده‌های میانه و دوران رنسانس داشت. این خاندان از 1240 تا 1597م بر فِرّارا، و از 1288 تا 1796م بر مُدِنا فرمان می‌راند و در جنگهای گوئِلفها (طرف‌داران پاپ) و گیبِلینها (طرف‌داران امپراتوران آلمانیِ امپراتوری مقدس روم) در سده‌های 13 و 14م، از رهبران گوئلفها به‌شمار می‌رفت.
خاندان استه شاخه‌ای از دودمان بزرگ اُبِرتِنگی بود که پیشینۀ آن به سدۀ 10م می‌رسید. نام این خاندان از شهر و دژ استه، در 27 کیلومتری جنوب شرقی پادوا، گرفته شده است. بنیادگذار واقعی خاندان استه آلبِرتو آتسوی دوم (996-1097م) بود که با خواهر وِلف (گوئِلف) سوم، دوکِ کارینتیا (کِرنتِن در اتریش کنونی)، ازدواج کرد. فرزند آنها، وِلف چهارم (د 1101م)، دوک باواریا و بنیادگذار خاندان براونشوایگ ـ هانوفِر (برونسویک‌ـ هانووِر)، نیای خاندان سلطنتی انگلستان شد.
فُلکوی یکم (د ح1136م)، پسر آلبرتو آتسو از همسر دومش، دومین فرمانروای خاندان استه شد، اما نه او و نه جانشینش، اُبیتسوی یکم (ح1110-1193م)، جز مقامها و عنوانهایی که خود‌به‌خود نصیب خاندانهای والامرتبۀ زمین‌دار می‌شد، امتیاز بزرگی به دست نیاوردند. آتسوی پنجم، فرزند ابیتسوی یکم که پیش از پدر درگذشت، با وارث یکی از دو خانوادۀ بزرگ فرارا ازدواج کرد و خاندان استه برای نخستین بار، از نظر سیاسی در فرارا اهمیت یافت. آتسوی ششم (ح1170-1212م)، نوۀ ابیتسوی یکم، جانشین او شد، اما مرگ نابهنگامش موقتاً این خاندان را ضعیف کرد. فرزند او، آتسوی هفتم (ح 1205-1264م)، از راه هم‌پیمان شدن با اتحادیۀ گوئِلفها که پاپ گرِگوریوس نهم تشکیل داده بود، در 1240م به قدرت رسید. این رویداد آغاز واقعی فرمانروایی خاندان استه بر فرارا بود.
وارث آتسوی هفتم، ابیتسوی دوم (1247-1293م)، با اِعمال نفوذ و قدرت گوئلفها در 1264م از سوی مردم به‌عنوان خاوَند (لُرد) همیشگی فرارا برگزیده شد. او در 1288م خاوند مدنا، و در 1289م خاوند رِجّو شد. در سدۀ 14م، خاندان استه نه‌تنها به‌سبب ستیزه‌هایش با پاپ، بلکه به‌دلیل اختلافهای داخلی، دوران دشوار و پرآشوبی را سپری کرد؛ با این‌همه، این خاندان توانست موقعیت خود را استوار سازد.
در زمان فرمانروایی نیکُلوی دوم (1361-1388م)، معروف به لَنگ، دژ معروف استه با معماری بارتولینو دا نُوارا ساخته شد که نماد قدرت شهر و پناهگاهی مطمئن در برابر خطرهای خارجی بود. ساختمان دانشگاه فرارا، که شهرتی دیرپای یافت، مرهون آلبرتوی پنجم (حک‍ : 1388-1393م)، برادر و جانشین نیکلوی دوم است؛ این دانشگاه در 1391م به‌عنوان امتیازی، به پاپ بُنیفاکیوس نهم واگذار شد.
دوران فرمانروایی نیکلوی سوم (1393-1441م)، پسر آلبرتوی پنجم، نشانگر قدرت یافتن خاندان استه در فرارا، و به‌طورکلی، مقدمۀ‌ تأثیرگذاری این خاندان بر امور سیاسی ایتالیا بود. لِئونِلّو (1407-1450م)، فرزند نیکُلو، در زمینۀ فرهنگ و هنر افتخارهای چشمگیری برای فرارا به‌دست آورد. او که زیر نظر گوارینوی وِرونایی، اندیشمند انسان‌گرا، آموزش دیده بود، این شهر را به مرکزی فرهنگی تبدیل کرد که نقاشانی چون پیسانِلّو، یاکوپو بِلّینی، وان دِر وِیدِن، آندرِئا مانتِنیا، و معمارانی چون لئون باتیستا آلبرتی را به خود جذب کرد. بُرسو (1413-1471م)، برادر و جانشین لئونلو، از جانب فردریک سوم، امپراتور هابسبورگ، لقب دوک مدنا و رجو (1452م)، و از جانب پاپ پاولوس دوم، لقب دوک فرارا (1471م) را دریافت کرد.
دورۀ طولانی فرمانروایی اِرکولۀ یکم (1471-1505م)، برادر ناتنی لئونلو و برسو، یکی از دوره‌های مهم در تاریخ خاندان استه و شهر فرارا بود. او با ازدواج با لِئونورا، دختر شاهِ ناپل، پشت‌گرمی سیاسی چشمگیری به‌دست آورد، اما دوران حکومت پرآشوبی داشت. ارکوله از طریق ازدواج فرزندانش، با قدرتهای مهم ایتالیا روابط خویشاوندی برقرار کرد و موقعیت سیاسی خاندانش را استوار ساخت. او به‌رغم گرفتاریهای حکومتی فراوان، همواره پشتیبان هنر بود. ارکوله بویاردوی شاعر را وزیر خود کرد، به آریوستوی شاعر توجه داشت، از تئاتر و هنرهای موسیقایی پشتیبانی کرد و با گسترش دادن و زیباسازی فرارا، آن را یکی از شهرهای مهم اروپا ساخت. ایپّولیتوی یکم (1479-1520م)، پسر ارکوله، نیز از آریوستو پشتیبانی کرد و آریوستو نیز «اُرلاندوی خشمگین» را به او پیشکش کرد. بِئاتریچه (1475-1497م) و ایزابِلّا (1474-1539م)، دختران ارکوله، نیز پشتیبان نقاشانی چون داوینچی، رافائل و تیسیَن بودند. داوینچی و تیسین پُرتره‌هایی از ایزابلا کشیده‌اند.
آلفونسوی یکم (1486-1534م)، پسر بزرگ‌تر ارکوله، با لوکرِتسیا بُرجا، دختر پاپ آلکساندر ششم، ازدواج کرد. او در 1509م به نبرد با ونیز پرداخت که طی آن مهارتش را در دانش مکانیک و طراحی توپخانه به اثبات رساند. آلفونسو به‌سبب هواداری از لویی دوازدهم، شاه فرانسه، با پاپ یولیوس دوم درگیر، و تکفیر شد. پسر او، ایپّولیتوی دوم (1509-1572م)، کاردینالِ استه، پشتیبان جووانّی دا پالِسترینای آهنگ‌ساز بود. او مجموعۀ با شکوه ویلا د‘ اِسته را در شهر تیوولی ساخت.

 در دوران فرمانروایی ارکولۀ دوم (1534-1559م)، پسر آلفونسو، گرچه جنگهای 1557- 1558م بسیار دشوار بودند، رویدادهای شخصی بیش از وقایع نظامی جلب توجه می‌کنند. ارکوله با رُنه، دختر لویی دوازدهم، شاه فرانسه، ازدواج کرد. رنه در فرارا به مذهب لوتری گروید و مدافع سرسخت آن شد. او نامدارترین سنت‌شکنان و آزاداندیشان را در دربار گرد آورد. ارکوله که نمایندۀ پاپ در فرارا بود، کوشید تا همسرش را، حتى به‌بهای زندانی کردن موقت، از این کار بازدارد، اما نتیجه‌ای نگرفت.
آلفونسوی دوم (حک‍ : 1559-1597م)، پسر بزرگ‌تر ارکوله، پنجمین و واپسین دوک فرارا بود. او فرزندی نداشت و به‌هنگام مرگ، چِزاره (حک‍ : 1597- 1628م)، عموزاده‌اش، را جانشین خود کرد. پاپ کلِمِنس هشتم این تصمیم را به‌رسمیت نشناخت و حکومت چزاره را نامشروع اعلام کرد. در 1598م، پاپ شخصاً فرمانروای فرارا شد و بدین‌ترتیب، شاخۀ اصلی فرمانروایان خاندان استه به پایان رسید. چزاره مدنا و رجو را حفظ کرد و رودُلف دوم، امپراتور هابسبورگ، حاکمیت او را بر این مناطق به‌رسمیت شناخت. در دوران فرمانروایی چزاره، خاندان استه دیگر در سیاست ایتالیا نقش مهمی نداشت و دربار او نیز از نظر فرهنگی به پای دربارهای باشکوه پیشینیانش نمی‌رسید.
پس از چزاره، فرانچِسکوی یکم (حک‍‌ : 1629-1658م) شاید مهم‌ترین شخصیت در این خاندان باشد. او در زمان پرآشوب جنگهای 30ساله به فرمانروایی رسید. پرتره‌ای از او، اثر دیِگو وِلاسکِث، و تندیس نیم‌تنه‌اش، اثر بِرنینی، باقی است.
از بین جانشینان فرانچسکو، رینالدوی یکم (حک‍ : 1694-1737م) مهم‌ترین شخصیت است. ازدواج او با شارلوته فِلیتسیتاس، از خاندان براونشوایگ ـ لونِبورگ، دو شاخۀ خاندان استه را که مدتها بود از هم دور افتاده بودند، به‌یکدیگر پیوست. پسر رینالدو، فرانچسکوی سوم (حک‍ : 1737-1780م)، از سوی ماریا ترِزا، ملکۀ اتریش، فرماندار لمباردی شد. جانشین او، ارکولۀ سوم (حک‍ : 1780-1796م)، زمانی‌که ارتش انقلابی فرانسه در 1796م مدنا را تصرف کرد، این شهر را ترک گفت.
پس از پایان جنگهای ناپلئونی، دوک فرانچسکوی چهارم (حک‍‌ : 1814-1846م)، پسر ماریا ترزا، به مدنا بازگشت. او خاندان اتریش ـ استه (هابسبورگ ـ استه) را در آنجا بنیاد گذاشت؛ اما این خاندان، هنگامی که مدنا برای پیوستن به ساردینیا ـ پیِمونته و سپس الحاق به ایتالیا شورش کرد، با برکناری فرانچسکوی پنجم (حک‍ : 1846-1859م)، فروپاشید. او که فرزندی نداشت، فرانسیس فردیناند، ولیعهد اتریش را که در 1914م در سارایِوو به قتل رسید، به‌عنوان جانشین خود برگزیده بود.
پس از مـرگ فرانسیس فردیناند، مِهین‌دوک روبِرت، دومین پسر کارل یکم (بازپسین امپراتور اتریش) و ملکه زیتا از خاندان بوربُن ـ پارما، صاحب قانونی نام و نشانهای خانوادگی دودمان استه شناخته شد.

مآخذ

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.