زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

اسب

اَسْب [asb]،  حیوانی که از دیرباز در امور گوناگون زندگی انسان، چون سواری، کشیدن بار، راندن ارابه و سوارکاری مورد استفاده قرار گرفته است. از نظر تاریخ طبیعی، اسب جانوری برخاسته از قارۀ آمریکا ست که با شکلی متفاوت با اندام امروزین خود، به قارۀ آسیا راه یافته، و مراحلی از تکامل خود را در این قاره پیموده است. دشتهای آسیای مرکزی و خاور ایران، شاید نخستین عرصۀ جولان اسبهای اهلی شده بود و به‌ویژه مردمان آریاییِ ساکن در این نواحی در تربیت اسب از خود نامی جاودان بر جای نهادند. اسب اهلی، در جریانی تاریخی از خاورزمین مسیری روی به غرب را طی کرد و پس از راه یافتن به مراکز تمدن آسیای مقدم (آسیای غربی)، مصر و نواحی افریقا را نیز درنوردید. 
رام کردن اسب را اگر نتوان در تاریخ تمدن در حد رخدادهایی چون یافتن آتش و آهن ارزیابی کرد، اما به تحقیق می‌توان گفت که در جریان شکل‌گیری تمدن بشری، رخدادی بسیار مهم بوده است. 

فهرست مقاله

  I. جانورشناسی، .II کهن‌ترین نشانه‌های اسب در شرق باستان، III. اسب در فرهنگ و تمدن ایران باستان، IV. اسب در ایران دورۀ اسلامی. 

I. جانورشناسی

اسب پستانداری است سُم‌دار و علف‌خوار از جنس اکوئوس، تیرۀ اسبان (اکوئیده) و راستۀ فردسُمان که نژادهای اهلی آن از گونۀ اکوئوس‌کابالوس، یا اکوئوس‌فِروس‌کابالوس‌اند («دائرةالمعارف...»؛ «اسبها...»؛ «دربارۀ اسبها: طبقه‌بندی...»).
اندازۀ اسب به نژاد آن بستگی دارد. معمولاً قد اسب را از نقطه‌ای برجسته بر پشت و در قاعدۀ گردن آن، با واحدی به نام «دست» اندازه‌گیری می‌کنند که این واحد حدود 10 سانتی‌متر، و به اندازۀ پهنای دست انسان است. بلندی بیشتر اسبهای سواری به حدود 14 تا 16 دست، و وزن آنها به نزدیک 400 تا 500 کیلوگرم می‌رسد؛ اما اسبی به بلندی بیش از 18 دست و وزن 450،1 کیلوگرم هم وجود داشته است. بلندی کوچک‌ترین اسب نیز که فالابِلا خوانده می‌شود، معمولاً به حدود 7 تا 8 دست، و وزن آن دست‌کم به 14 کیلوگرم می‌رسد (ویکی‌پدیا؛ بریتانیکا؛ انکارتا؛ «فالابلا...»).
رنگ اسب در واقع، رنگ موهایی است که بدن این جانور را می‌پوشاند و صفتی وراثتی است که از آغاز به شکلهای گوناگون نمایان شده است. اسبها به رنگهای سفید، خاکستری، سیاه، قهوه‌ای، سرخ، بور و... دیده می‌شوند. اسب قهوه‌ای دارای رنگی تقریباً نزدیک به سیاه است، اما نواحی روشن‌رنگ‌تری در اطراف پوزه، چشمها و پاها دارد. اسبهای سفید‌رنگ تنوع رنگ فراوان دارند. گاهی رنگ اسب با رشد جانور تغییر می‌کند، مثلاً رنگ اسبهای خاکستری تیره با رشد تدریجی موهای سفید بر بدن پس از تولد، به خاکستری روشن می‌گراید، یا با بلوغ، رنگ جانور تغییر می‌کند ( انکارتا؛ بریتانیکا).
اسب درشت‌ترین چشمها را در میان پستاندارانی که در خشکی زندگی می‌کنند، دارد. حتى وقتی سر اسب به سوی جلو است، این جانور می‌تواند با حرکت دادن چشمها عقب را نگاه کند. شبها دید اسب بسیار خوب است. این جانور نمی‌تواند همۀ رنگها را مثل انسان ببیند و تشخیص رنگ سبز از خاکستری برایش ممکن نیست. حسهای شنوایی و بویایی در اسب قوی‌تر از انسان است ( همانجاها؛ «دربارۀ اسبها: رفتار...»).
ساختمان بدن اسب به گونه‌ای است که این جانور می‌تواند با سرعتی حدود 70 کیلومتر در ساعت بدود. چون بیشتر مفاصل پای اسب از نوع لولایی است، عضلات کمتری برای حرکت دادن آنها در پاها وجود دارند. بنابراین، گرچه پاها بلند و کشیده‌اند، وزن چندانی ندارند. پای اسب تنها یک انگشت دارد که همتای انگشت میانی یا سومِ پای انسان، اما بلندتر از آن است و سُمی شاخی قسمت قدامی و پهلوهای آن را حفظ می‌کند. بقایایی از انگشت دوم و چهارم نیز در دو سوی پاها بالاتر از سم دیده می‌شوند. مجموعۀ این ویژگیها اسب را چابک و تیزرو می‌سازد. وقتی اسب به سرعت حرکت می‌کند، مقدار مصرف اکسیژنِ آن از یک لیتر در دقیقه به 60 لیتر در دقیقه می‌رسد ( انکارتا؛ بریتانیکا؛ «کالبدشناسی کارکردی...»).
گردن اسب انعطاف‌پذیر است. ستون مهره‌های این جانور 7 مهرۀ گردنی، 18 مهرۀ پشتی، 6 مهرۀ کمری، 5 مهرۀ خاجی و 15 تا 18 مهرۀ دمی دارد. جمجمۀ آن کشیده است و استخوانهای صورت دو برابر درازتر از استخوانهای کاسۀ سر هستند  ( انکارتا؛ «اسب»). به طور معمول، اسبهای نرِ بالغ 40 دندان، و اسبهای مادۀ بالغ 36 دندان دائمی دارند. بین دندانهای پیشین و آسیا فاصله‌ای وجود دارد که معمولاً دهنه را در آن جای می‌دهند. اسب دندانهایی بسیار بلند دارد، اما این دندانها به سبب سایش، هر سال 2 تا 3 میلی‌متر کوتاه‌تر می‌شوند. شمار دندانها و سطح خارج از لثۀ آنها سن اسب را معین می‌کند. معدۀ اسب سـاده است و ریز سازواره‌های موجـود در رودۀ کور یا سکوم ــ که همتای آپاندیس در انسان، و حجم آن نزدیک به دو برابر حجم معدۀ جانور، و حدود 40 لیتر است ــ سلولز گیاهان را که غذای اصلی اسب‌اند، تخمیر می‌کنند تا غذا هضم شود (همانجا؛ انکارتا؛ «تیره...»؛ «کالبدشناسی دندانی...»؛ «واقعیتهای...»؛ «تغذیه...»).
صفتهای ثانویۀ جنسی در اسب از حدود 16 تا 18 ماهگی ظاهر می‌شود و اسب در حدود 3 سالگی بالغ، و در 5 سالگی بزرگ‌سال به شمار می‌رود. چرخۀ انگیزش جنسی مادیان 21 روز است که معمولاً در 5 روز نخست آن، حیوان آمادۀ جفت‌گیری است. این چرخه در زمستان بازمی‌ایستد و در بهار از سرگرفته می‌شود. میانگین دورۀ آبستنی مادیانها 11 ماه است و برای آنکه کره اسب زنده باقی بماند، آبستنی باید دست‌کم 280 روز به درازا بکشد. معمولاً با هر آبستنی یک کره اسب به دنیا می‌آید، اما گاهی نیز اسب دو‌قلو می‌زاید. مادیان کره اسب را تا 6 یا 7 ماه شیر می‌دهد. معمولاً یک اسب نر و یک تا 3 مادیان و کره اسبهای آنها که هنوز به بلوغ نرسیده‌اند، خانوادۀ اسب را تشکیل می‌دهند. اسبهای نر با شیهه‌هایی طولانی بر سر مادیان رقابت می‌کنند. غالباً اسبی که شیهۀ طولانی‌تری می‌کشد، بدون نزاع در رقابت پیروز می‌شود و اگر مادیان آبستن باشد، اسب پیروز برای آنکه نسل خود را تولید کند، به او حمله می‌کند تا جنین سقط شود. دوره‌ای که مادیان دارای قدرت باروری است، بسته به نژاد اسب در حدود 12 تا 20 سالگی این حیوان به سر می‌آید. طول عمر اسب 6 تا 7 برابر زمان لازم برای رشد جسمی و ذهنی این حیوان، و حدود 20 تا 35 سال است («اکوئوس...»؛ بریتانیکا؛ انکارتا).
اسبها رفتارهای اجتماعیِ رشد یافته‌ای دارند و می‌توانند به صورت‌گروهی زندگی کنند. ‌معمولاً مادیانها در گروه، دوتا دوتا جفت و همراه می‌شوند و یکدیگر را تیمار می‌کنند؛ یعنی هر یک گردن و پشت دیگری را با دندانهایش تمیز می‌کند. اسبهای هر گروه مدافع نظم اجتماعی و سلسله مراتب گروه هستند، تا درگیری مداوم بر سر غذا، آب و جفت صورت نگیرد (همانجا).
نیاکان تیرۀ اسبان یا اکوئیده در دور اِئوسِن ــ که حدود 54 میلیون سال پیش آغاز شد و 38 میلیون سال پیش پایان یافت ــ می‌زیستند. این جانوران پستاندارانی سُم‌دار به بلندی حدود 4 تا 5 دست ــ به اندازۀ سگ ــ به نام  هوراکوتِریوم یا اِئوهیپّوس بودند که پشتشان از اسبهای امروزی خمیده‌تر، و پاهای جلوشان دارای 4 انگشت، و پاهای عقبشان دارای 3 انگشت بود. از اندازۀ کاسۀ سر سنگواره‌های به جای مانده از این جانوران پیدا است که مغز آنها کوچک‌تر از اسبهای امروزی، و نه‌چندان تکامل یافته بوده است ( آمریکانا؛ بریتانیکا).
چندین گونۀ این جانوران در دور ائوسن در برّ قدیم و جدید پراکنده بودند، اما گونه‌های بر قدیم از میان رفتند و گونه‌های بر جدید که شاخه‌های متعدد منقرض‌شدۀ تیرۀ اسبان را به وجود آورده بودند، در دور اُلیگوسِن ــ از 38تا26 میلیون سال پیش ــ جنسِ مِسوهیپّوس را در شمال قارۀ آمریکا پدید آوردند. 
مسوهیپوس بزرگ‌تر، و پاهایش بلندتر از ائوهیپوس بود. مسوهیپوس 3 انگشت در پاهای جلو داشت و تنها اثری از انگشت چهارم در پاهایش برجای مانده بود (همانجاها).
در اواخر دور الیگوسن، میوهیپّوس جای مسوهیپوس را گرفت. پاراهیپّوس در اوایل دور میوسِن، و مروکهیپّوس در میانه و اواخر این دور زندگی می‌کرد. مروکهیپوس ظاهری شبیه به اسبهای پونی امروزین داشت و بلندی آن به حدود 10 دست می‌رسید و استخوانهای طویل ساق‌پای آن همانند اسبهای امروز به هم پیوسته بود. انگشت میانی در بسیاری از گونه‌های این جانور وزن بدن را تحمل می‌کرد و دو انگشت دو طرف آن کوچک بود. یکی از شاخه‌های به جای مانده از مروکهیپوس، پلیوهیپّوس بود که جنس اکوئوس را در پایان دور پلیوسِن پدید آورد (همانجاها؛ «تکامل...»).
سـرانجـام، این جـانوران در اوایل دور پلِئیستوسِن ــ که 5/ 2 میلیـون سال پیش آغـاز شد و 10 هزار سال پیش پایان یافت ــ  در دشتهای آمریکای شمای و در سراسر قارۀ آمریکا پراکنده شدند و از گذرگاه باریکی که در آن زمان میان آسیا و آمریکا وجود داشت، گذشتند و به برّ قدیم راه یافتند. سپس در حدود 10 تا 8 هزار سال پیش، اکوئوسهای برّ جدید به سببی ناشناخته (مانند بیماری‌ای فراگیر یا پیدایش جمعیتهای انسانها و شکار اسب برای خوراک) از میان رفتند و از آنجا که گذرگاه میان دو قاره را آب فرا گرفته بود، به برّ جدید بازنگشتند (همانجا؛ بریتانیکا).
تکامل اکوئوس در دور پلئیستوسن در بر قدیم به پدید آمدن اعضای امروزین این جنس، یعنی اسبهای کنونی، خر و گورخر افریقایی(گوراسب) انجامید. نخستین اسبهای امروزین در سرزمینهایی از آسیای مرکزی تا بیشتر مناطق اروپا پراکنده شدند.
اسب در حدود 6 هزار سال پیش به دست انسان اهلی شد. تنها گونۀ بازماندۀ اسبهای وحشی اسب پرژِوالْسْکی است که شمار اندکی از آن در دشتهای آسیای مرکزی یا در باغ وحشها زندگی می‌کنند. اسبهای غیراهلی قارۀ آمریکا اسبهایی هستند که نیاکان اهلی شدۀ آنها از اروپا به آن قاره آورده شده بودند، اما خودشان چندین نسل است که در حیات وحش به دنیا آمده‌، و زندگی کرده‌اند. واریته‌های مختلف اسبهای اهلی امروز نژادهای مختلف اسب را تشکیل می‌دهند. انسان با پرورش و آمیزش نژادهای گوناگون، بیش از 100 نژاد اسب را پدید آورده است. اسبهایی که بیشتر برای سواری تربیت شده‌اند، قدی در حدود 15 تا 16 دست، و وزنی حدود 400 تا 500 کیلوگرم دارند. 
اسبها براساس شکل ظاهری و اندازه به سه گروه سبک، سنگین و تاتو (پونی) تقسیم می‌شوند. اسبهای عربی، مُرگان، ترکمن و استاندارد برِد از اسبهای سبک‌اند. اسبهای سنگین که برای بارکشی به کار می‌روند، قدِ بلندتر (بیش از 16 دست) و وزن بیشتری دارند. از این گروه می‌توان اسبهای شایِر (دارای موهایی بلند بر پاها تا مچ)، پِرشِرون، کلایْدزدِیل و بلژیکی را نام برد. امروزه به جای به کار گرفتن این اسبها بیشتر از ماشینها استفاده می‌شود.
اسب تاتو به هر اسبی‌که بلندی آن به کمتر از 5/ 14 دست برسد، گفته می‌شود. اسبچۀ خزر ایران از این دست است  ( انکارتا؛ بریتانیکا).

مآخذ   

صفحه 1 از5
آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.