ازمیر
اِزْمیر [ezmīr]، استان و شهر مرکز آن، از بنادر مهم غرب ترکیه، در کنار خلیجی به همین نام در دریای اژه.
کهنترین نام این شهر زمورنا بوده که واژهای است از زبان اقوام لووی. اینان مردمانی بودند که در هزارۀ دوم قم و پیش از دورۀ هلنی در این ناحیه میزیستند. یونانیان این شهر را اسمورْنا میخواندند. رومیها آن را اسمورنه تلفظ میکردند. این واژه را بیزانسیها به زمیرنی و سپس با آوردن حرف تأنیث «i»، به ایزمیرنی تبدیل کردند که به تدریج در زبان ترکی ایزمیر (ازمیر) خوانده شد. به گزارش تاسیت (تاکیتوس)، در روزگار امپراتور تیبِریوس، مردم اسمورنه باور داشتهاند که این شهر به دست تانتالوس، یا تِسِئوس، یا یکی از آمازُنها تأسیس شده است. استرابن نیز آمازنها را نخستین بانیان این شهر و شهرهای دیگرِ منطقه میداند و میگوید که هُمر در این شهر زاده شده است.
ویژگیهای محیطی
استان ازمیر میان °37 و ´45 تا °39 و ´15 عرض شمالی و °26 و ´15 تا°28 و ´20 طول شرقی واقع شده، و از شمال به استان بالیکِسیر، از جنوب به آیدین، از مشرق به مانیسا و از غرب به دریای اژه محدود است. مساحت این استان 973‘11 کم (5/ 1٪ کل مساحت ترکیه) است.
استـان ازمیـر را کوهها و درههـایی بـا جهت شرقی ـ غربی فراگرفته است. 60٪ از مساحت استان را کوهستانها، 22٪ آن را جلگهها و 18٪ آن را دشت دربرگرفته است. مهمترین کوههای آن اینهاست: مادرا (344‘1 متر)؛ یونت (075‘1 متر)؛ یامانلار یا کوهستان قرهداغ (513‘1 متر) و بُزداغلار (159‘2 متر) که بلندترین نقطۀ استان است. بلندیهای کمارتفاعی نیز مانند: آقداغ، ولیداغ، قوجهداغ و غیره در شبهجزیرۀ قرهبوزون به چشم میخورد که ارتفاع آنها از 218 تا 643 متر متغیر است.
رودخانههای استان ازمیر اینهاست: کوچوک مندرس با حـوضۀ آبگیـر 907‘6 کمـ 2 و طـول 124 کمـ کـه از بُزداغـلار سرچشمه میگیـرد؛ گِدیـز ایرمـاق به طول 400 کمـ با حوضۀ آبگیر 18 هزار کمـ 2 که از کوه مراد در آناتولی غربی سرچشمه میگیرد و در جنوب شهر فوچه (فُکایا) به دریا میریزد؛ باکِرچـای بـه طـول 128 کمـ که در خلیج چاندارلی به دریا میریزد.
استان ازمیر دارای اقلیم مدیترانهای است و به همین سبب، تابستانهای آن گرم و خشک، و زمستانهایش ملایم و پرباران است. میانگین بارش سالانۀ آن 700 میلیمتر است. پوشش گیاهی استان ازمیر درختان سوزنیبرگ است که با ریشههای بلند خود در برابر خشکی هوا مقاومت دارند. 48٪ اراضی این استان را جنگل پوشانده است. از کانیها نیز معادن جیوه، پرلیت، آنتیموان، لیگنیت و آهن در آنجا یافت میشود. شهر ازمیر بر روی گسل قرار دارد؛ از این رو، در طول تاریخ، زمینلرزههای بسیاری در آنجا رخ داده است.
ویژگیهای اجتماعی ـ اقتصادی
استان ازمیر از کانونهای مهم جمعیتی ترکیه است. جمعیت شهر در فراز و نشیبهای تاریخ دستخوش نوسانهایی بوده است. در جریان جنگ جهانی اول و نیز پس از آن و در دورۀ جنگهای داخلی، در ترکیب جمعیت ازمیر تغییرات مهمی به وقوع پیوست.
ازمیر با داشتن موقعیت جغرافیایی ویژه، در طول تاریخ یکی از مراکز مهم بازرگانی بوده، و از نظر راههای خشکی و دریایی از معروفترین شهرهای شرق میانه و گذرگاه مهم کالا میان اروپا و آسیا شمرده میشده است. در سدههای 1-2ق/ 7- 8م، با حملۀ مسلمانان فعالیت بازرگانی شهر از رونق افتاد. اما با اوجگیری قدرت دولت بیزانس در نیمۀ دوم سدۀ 13م و با امتیازهایی که به بازرگانان ونیزی و جنوایی داده شد، بار دیگر تجارت در ازمیر رونق گرفت. پس از حملۀ تیمور و تصرف شهر، بازرگانی دوباره از رونق افتاد و بندر کوچک چشمه در نزدیکیِ ازمیر جای این شهر را گرفت.
به دنبال قدرت یافتن دولت عثمانی، از نیمۀ سدۀ 16م ازمیر اهمیت سابق را بازیافت و به رغم اکتشافات دریایی و کشف دماغۀ امیدنیک، همچنان به عنوان راه مهم ارتباطی میان مدیترانه و شرق محسوب میشد. تجارت ابریشم ایران در رونق بازرگانی این شهر نقش مهمی داشت. اگر چه تا اواخر سدۀ 16م حلب مرکز تجارت ابریشم بود، اما جنگهای طولانی ایران و عثمانی میان سالهای 996-1037ق/ 1588- 1628م و ناامن بودن راهها از یک طرف و فشارهای مالیاتی، دریافت عوارض و راهداری تـوسط فرمـانروایـان ایالات بیـن راه ــ تـا حلب ــ از سوی دیگر، توجه بازرگانان جنوایی و فرانسوی و جز آنان را به راه دیگری که از طریق ولگا ـ دن به اروپا منتهی میشد، جلب کرد، ولی شورش قزاقها و تسلط بر حاجی طرخان (آستاراخان)، مانع از ادامۀ این امر شد. در نتیجه راهی که به ازمیر ختم میشد، بار دیگر اهمیت یافت. در این تاریخ ازمیر از نظر بازرگانی چنان شد که بازرگانان هلندی، ونیزی، انگلیسی و سوداگران فرانسوی در آنجا فعالیت داشتند و برخی از دولتها از جمله انگلستان در این شهر کنسولگری دایر کرده بودند.
اگرچه سقوط دولت صفوی و اشغال غرب ایران از سوی عثمانیها و روسها در سدۀ 12ق/ 18م موجب کاهش مبادلات بازرگانی شد، اما ازمیر همچنان یک مرکز مهم بازرگانی باقی ماند و این موقعیت را تاکنون نیز حفظ کرده است. نمایشگاه بینالمللی ازمیر که از 1923م آغاز به کار کرده است و همهساله از 9 سپتامبر برپا داشته میشود، بر اهمیت اقتصادی شهر افزوده است.
بخش کشاورزی مهمترین فعالیت اقتصادی در ازمیر است. از برکت آب و هوای مساعد، ازمیر دارای محصولات کشاورزی متنوع و بسیار غنی است؛ چنان که بخش مهم گیاهان صنعتی ترکیه همچون توتون، پنبه و زیتون در این منطقه به عمل میآید. باغداری و سبزیکاری نیز در آنجا رونق دارد. همچنین ازمیر پس از استانبول و ناحیۀ قوجا ایلی مهمترین و بزرگترین مرکز صنعتی ترکیه است. مهمترین فراوردههای صنعتی ازمیر محصولات غذایی، شیمیایی و نساجی است.
ازمیر از مراکز مهم فرهنگی ترکیه نیز به شمار میآید و آثار باستانی، قدمت فرهنگی و سهم این شهر را در تمدن منطقه به خوبی نشان میدهد؛ نیز به سبب قرار داشتن بر سر راههای ارتباطی و نزدیکی به تمدنهای مدیترانۀ شرقی، محل برخورد فرهنگهای گوناگون بوده است. در دوران فرمانروایی روم، ازمیر همچنان موقعیت ممتاز فرهنگی خود را حفظ کرد. پس از رواج مسیحیت، ازمیر از مراکز مهم این مذهب شد؛ ولی در دورۀ بیزانس اهمیت فرهنگی خود را تا حدودی از دست داد و بیزانسیها برخی از آثار کهن آنجا را ویران کردند و مصالح ساختمانی آنها را در ساختمانهای دیگر به کار بردند. در دوران اسلامی ازمیر نتوانست مانند شهرهای استانبول و بورسه اهمیت کافی به دست آورد، اما از نیمۀ دوم سدۀ 19م پا به پای رونق بازرگانی، از نظر فرهنگی نیز توسعه یافت. در این دوره یونانیهای مقیم ازمیر در توسعۀ فرهنگ یونانی کوشیدند و فرهنگ محلی را تحت تأثیر قرار دادند، چنان که نفوذ فرهنگ اروپایی با اجرای نمایشنامهها و انتشار مطبوعات به زبانهای اروپایی، کاملاً محسوس بود. روزنامۀ سمیرنین نخستین روزنامه در امپراتوری عثمانی بود که به طور مرتب در این شهر انتشار مییافت. ازمیر در حال حاضر یکی از مراکز بزرگ دانشگاهی است و دانشگاه اژه که در 1956م دایر شده است، از دانشگاههای معتبر ترکیه محسوب میشود.
تاریخ
ازمیر و نواحی اطراف آن یکی از کهنترین نواحی مسکونی شبهجزیرۀ آناتولی است. کاوشهای باستانشناختی نشان میدهد که این ناحیه در دوران پیش از تاریخ نیز مسکون بوده است. اگرچه برخی یافتهها مانند تبر سنگی به دورۀ دیرینهسنگی مربوط میشود، ولی قدمت منطقه به طور کلی به هزارۀ 3قم میرسد. آثار این دوره در روستای ایلدیری یا اِروتْرای واقع در شبه جزیرۀ قرهبورون یافت شده است. در هزارۀ 3 قم یونانیها در ازمیر اقامت داشتند و مهاجرنشینهای کُلُفُنی در توسعۀ شهر کوشیدند. سپس حِتّیها بر منطقه حاکم شدند. آنان با حرکت به جانب غرب، نواحی کوچک را نیز تحت نفوذ خود درآوردند. در همین زمان است که ازمیر در درون قلمرو آسووا ــ که احتمالاً همان ناحیۀ یونیا ست ــ قرار داشت. منابع کهن از وجود 22 دولت ـ شهر، از جملـه آسـووا، آهیاوا و آرزاوا نام میبرند. این دولت ـ شهرهـا بـر اثر تجـاوز اقوام دیگر بـه آناتولـی، از میان رفتند. از آن پس به مدت 500 سال، این منطقه از نظر رشد تمدن و فرهنگ، دوران تاریکی را گذراند.
در حدود 1130قم یونیاییهای ساکن افسوس در امتداد ساحل حرکت کردند و محل کنونی ازمیر را برای اقامت مناسب یافتند. پس از آن در 1102قم آیولیها شهر را تصرف کردند و آنجا را ناولُخُن نامیدند. بر اثر زمینلرزهای که در سدۀ 14 قم اتفاق افتاد، ازمیر آسیب بسیاری دید و گروهی از مردم آن مهاجرت کردند. در حدود 1300 قم در ترکیب ساکنان ازمیر، دگرگونیهای بزرگی روی داد. در 727 قم یونیاییها (یونیها) بار دیگر ازمیر را تصرف کردند و آنجا را اسمورنه خواندند و در توسعۀ شهر کوشیدند. دوران فرمانروایی یونیاییها با تسلط لیدیاییها بر ازمیر سرآمد. گوگِس، فرمانروای لیدی به تسخیر اسمورنه اقدام کرد، ولی موفق نشد. پس از آن در حدود 600 قم ازمیر که مسکن کُلُفُنیها بود، به حاکمیت لیدیاییها درآمد. آنان ازمیر را به شدت ویران کردند.
جایگاه ازمیر کهن به طور دقیق مشخص نیست. استرابن محل آن را در 20 استادی شهر جدید ازمیر میداند که احتمال داده میشود در غرب و در دامنۀ کوههای میان این محل و بایراکلی بنا شده باشد. ساختن شهر جدید در دامنۀ کوه پاگوس را در افسانهها به اسکندر مقدونی نسبت میدهند؛ اما مسلم است که شهر جدید ازمیر نخست از سوی آنتیگُنوس و سپس لوسیماخوس بنا شد. پس از فروپاشی حکومت لیدیاییها، سرزمین یونیا، و در این میان شهر ازمیر، به ادارۀ ایرانیها درآمد. ساکنان این مناطق نمایندگانی نزد کورش فرستادند و اظهار اطاعت کردند، اما درخواست آنان پذیرفته نشد و هارپاگوس، سردار ایرانی شهرهای یونیایی از جمله ازمیر را تصرف کرد.
در زمان داریوش اول ازمیر و اطراف آن جزو ساتراپنشین یونیا ـ آیولیا بود. ساکنان آنجا با ایرانیها روابط نزدیک داشتند، چنان که واحدهای یونیایی و آیولیایی در لشکرکشی داریوش برضد سکاها در 513 قم شرکت جستند و او را یاری کردند و داریوش نیز یکی از سرداران آنان را به نام هیستیایوس به عنوان مشاور برگـزید و همـراه خود بـه شوش آورد. در مدتـی کـه ازمیـر و اطراف آن در حاکمیت ایـران بـود، آریستـاگـوراس، برادرزادۀ هیستیایوس با استفاده از نابسامانی اقتصادی، بر ضد ایرانیها قیام کرد، اما در 494قم توسط ناوگان ایران که از 600 کشتی تشکیل شده بود، مغلوب شد. در 407قم داریوش دوم فرزندش کورش را به فرماندهی نیروهای ایرانی مستقر در آناتولی گماشت. بیشتر شهرهای آناتولی غربی اطاعت کورش را پذیرفتند، ولی او در نبرد کوناکسا ــ در عراق کنـونی ــ کشته شد. در 386قم بر طبق معاهدۀ صلح، ازمیر و دیگر شهرهای آناتولی غربی بار دیگر به حاکمیت ایران درآمد.
دوران تسلط ایران بر ازمیر در 334 قم با تسخیر سارد به دست اسکندر سرآمد. پس از اسکندر، ازمیر صحنۀ برخورد جانشینان وی شد. این شهر سرانجام در سدۀ 2 قم به تصرف دولت روم درآمد. برخی مورخان از 575 قم تا آغاز حاکمیت روم را دوران رکود و عصر تاریک فرهنگ ازمیر میدانند؛ اما آثار یافتهشده از تپههای باستانی در آداتپه و بقایای آکروپولیس ارزش آثار فرهنگی آن دوره را نشان میدهند.
در 133قم پادشاهی پرگامون نیز به دولت روم پیوست و به این ترتیب، سراسر منطقۀ آناتولی غربی از جمله ازمیر تابع روم شد. با قدرت گرفتن دولت پُنتُس در آناتولی شمال شرقی و سیاست توسعۀ ارضی مهرداد ششم، برخورد میان روم و پنتس اجتنابناپذیر شد. دوران فرمانروایی روم بر ازمیر دورۀ صلح و آرامش بود. امپراتوران روم توجه خاصی به ازمیر داشتند، چنان که هادریانوس به ازمیر آمد و از آنجا به افسوس رفت.
در 395م پس از تقسیم امپراتوری روم، ازمیر در قلمرو روم شرقی قرار گرفت. پس از آنکه رومیها دیانت مسیح را پذیرفتند، ازمیر یکی از مراکز مهم مسیحیت و یکی از 7 مرکز معتبر کلیسایی شد.
در دوران فرمانروایی بیزانس، شهر ازمیر اهمیت یافت و با کنستـانتینوپـولیس (قسطنطنیـه ـ استـانبـول) همطراز و به «خودگردان» معروف شد و لئو، امپراتور روم آنجا را برترین شهرها، پس از کنستانتینوپولیس قرار داد. در سدۀ 6م و در دوران امپراتوری یوستینیانوس اول یک کلیسای بزرگ (باسیلیکا)، به جای کلیسای کوچک پیشین، بر فراز آرامگاه قدیس یوحنا ساخته شد که یکی از معروفترین اماکن مقدس و از زیارتگاههای مهم جهان مسیحیت است و همه ساله در 26 سپتامبر مراسم درگذشت یوحنا در آنجا برگذار میشود. مسلمانان در دورۀ امویان که مقدمات فتح قسطنطنیه فراهم میشد، سعی کردند ازمیر و نواحی اطراف آن را تصرف کنند و نخستین گام با تصرف ازمیر در 45ق/ 665م به فرماندهی عبدالرحمان برداشته شد.
با فتح ملازگرد به دست الب ارسلان، شکست رُمانوس، امپراتور بیزانس و تضعیف فرمانروایی بیزانس، دورۀ جدیدی در تاریخ آناتولی آغاز میشود و آن مهاجرت اقوام ترک به این منطقه است. سلیمان بن قتلمش از امیران سلجوقی در 469ق/ 1076م از قونیه تا ازنیق و سپس ازمیر را تصرف کرد. با درگذشت سلیمان در 479ق/ 1086م، چاکابیک، یکی از امیران ترک ازمیر را تصرف، و ناوگان دریایی معتبری در آنجا تأسیس کرد. وی ازمیر را پایتخت خود قرار داد، قلعۀ آنجا را محکم کرد و خود را امپراتور خواند. پس از درگذشت چاکابیک، ازمیر در دست ترکها ماند و پایگاه آنان بود، اما در طول جنگهای صلیبی و شکست سلجوقیان دوباره به تصرف بیزانس درآمد و از 491 تا 717ق/ 1098 تا 1317م در حاکمیت بیزانس باقی ماند.
از آغاز سدۀ 8ق/ 14م نفوذ ترکها بر آناتولی، به ویژه غرب آن، به سرعت روبه گسترش نهاد. در این تاریخ شهر ازمیر به دو بخش بندری که در دست جنواییها و بخش کوهستانی، یعنی قلعۀ ازمیر که در اختیار بیزانسیها بود، تقسیم میشد.
از اواخر سدۀ 8ق/ 14م عثمانیها در پهنۀ تاریخ آناتولی ظاهر شدند و به این ترتیب، دورۀ جدیدی در تاریخ این منطقه آغاز گردید. اورخان که در مانیسا اقامت داشت، ازمیر را تصرف کرد. ایلدرم بایزید، پادشاه عثمانی در 793ق بخش بالایی ازمیر را به تصرف آورد و ادارۀ آنجا را به سوباشی حسن از فرماندهان خود واگذار کرد.
چندی بعد، به فرمان تیمور، قلعۀ ازمیر که مشرف به دریا و به ازمیرگبران معروف بود، تسخیر شد و سپس تیمور ادارۀ ازمیر را به جنید، یکی از منسوبان خاندان آیدین واگذار کرد. سلطان محمد دوم (فاتح) به منظور جنگ با آققویونلوها، در نظر داشت که با ونیزیها صلح کند، اما به سبب درخواستهای سنگین ونیزیان نه تنها صلحی انجام نگرفت، بلکه ناوگان ونیز شهر ازمیر را تهدید به تسخیر کرد. سلطان محمد نیز با تعمیر قلعۀ ازمیر قدرت دفاعی شهر را افزایش داد.
در سدۀ 11ق/ 17م سراسر قلمرو عثمانی با ناآرامی و شورشهایی مواجه بود که در تاریخ ترکیۀ عثمانی به شورش جلالیها معروف است. چندتن از رهبران این قیامها، مانند قلندراوغلو، جانپولاداوغلو و قرهسعید، ازمیر و نواحی اطراف آن را مورد تعرض قرار دادند.
در 1184ق/ 1770م روسها ناوگان عثمانی را در بندر چشمه ــ نزدیک ازمیـر ــ آتش زدند و به تهدید ازمیـر پرداختند، اما به رغم همکاری یونانیهای مقیم ازمیر با آنان، نتوانستند وارد خلیج ازمیر بشوند. ازمیر در دوران حاکمیت امپراتوری عثمانی تا آغاز سدۀ 13ق/ 19م، از نظر اداری ناحیۀ مهمی شمرده نمیشد، چنان که بر خلاف روش معمول در نظام اداری عثمانی، ادارۀ آنجا به قاضیان محلی سپرده میشد. در زمان سلیمان قانونی (حک 1520-1566م) به صورت «خاص» درآمد (شهر اشراف و ثروتمندان)؛ سپس جـزو ایـالت کاپتـان پاشا ــ جزایـر بحـر سفیـد ــ قرار گـرفت که مرکز آن گلیبولـو (گالیپولی) بود و ازمیر در این ایالت مرکز «سنجاق» سِغالا بود. به رغم این وضع، شهر ازمیر در تمامی دوران عثمانی از اهمیت بازرگانی ویژهای برخوردار بود.
از آغاز سدۀ 19م ازمیر به تدریج رو به توسعه نهاد. در اوایل سدۀ 20م، در جریان جنگ جهانی اول و پس از آن، شهر ازمیر روزهای سختی را گذراند و در پی معاهدههای گوناگون دولتهای پیروز جنگ، توسط آنان دست به دست میشد. بنا به تصمیم مورخ 11 شعبان 1337ق/ 12مۀ 1919م کنفرانس پاریس، نیروهای یونانی صبح روز 15 مۀ 1919 به ازمیر حمله کردند و آنجا را به اشغال خود درآوردند. نیروهای یونانی با کمک رزمناوهای متفقین و در میان استقبال یونانیان مقیم ازمیر وارد شهر شدند. بر اثر فشار یونانیها، ترکهای باقی مانده نیز ازمیر را ترک گفتند و به نواحی داخلی ترکیه مهاجرت کردند و به جای آنان مهاجران یونانی به ازمیر آورده شدند، و ترکها در اقلیت قرار گرفتند. پس از آن در 24 ذیقعدۀ 1338ق/ 9 اوت 1920م دولت عثمانی عهدنامۀ سِور را امضا کرد و طبق مفاد این معاهده مقرر شد که منطقۀ ازمیر مدت 25 سال در تصرف دولت یونان بماند و پرچم ترکیه فقط بر فراز قلعۀ ازمیر نصب شود. در پی اشغال ازمیر، در تمامی شهرهای ترکیه تظاهراتی بر ضد یونان انجام گرفت. صدراعظم، دامادْ فریدپاشا نیز به سفیران دولتهای متفق اعتراض کرد. کنستانتین، پادشاه یونان در 12 ژوئن 1921 از ازمیر بازدید کرد. سرانجام، با حملۀ گستردۀ نیروهای ترک که در تاریخ این کشور به تعرض بزرگ معروف است، در 3 محرم 1341ق/ 26 اوت 1922م و ورود نیروها به این شهر در 15 محرم همان سال، ازمیر پس از 3 سال و 4 ماه از تصرف ارتش یونان خارج شد و بار دیگر به قلمرو دولت ترکیه پیوست.
جمع (برآورد 2007م) استان: 612‘871‘ 3 تن؛ شهر: 568‘615‘2 تن.
آثار تاریخی
ازمیر از نظر آثار تاریخی چندان غنی نیست، زیرا اکثر این آثار بر اثر زمینلرزه و یا آتشسوزی ویران شده، یا درگذر زمان از میان رفته، و از مواد برجای ماندۀ آنها در ساختن بناهای دیگر استفاده شده است. مثلاً از سنگهای استادیوم، تئاتر و سیرک، در ساختمان مراکز تجارتی و تیمچهها استفاده شده است. قدیمترین آثار در ناحیۀ بایراکلی، محل ازمیر کهن بــهدست آمـدهاست. اینیـافتـهها آکروپـولیس ــ ارگ ــ ازمیر را قدیمترین اثر تاریخی شهر نشان میدهند که بخشی از آن به دوران باستان، و بخشی دیگر به سدۀ 5 قم مربوط است. در آکروپولیس یا همان قدیفه قلعه، آثار دوران هلنی و رومی دیده میشود. اثر تاریخی دیگر که از دوران رومیها بر جای مانده، آگورا (محل تجمع) است که در دامنۀ قلعه، در محلی که امروز نمازیاخ (نمازگاه) نامیده میشود، قرار دارد. حمام دیانا یا آرتمیس، الاهۀ شکار و برکت که در آنجا استحمام میکرده است و نیز معبد آفرُدیته و معبد زئوس در محل دییرمان دره (درۀ آسیاب) از جمله آثار دیگر ازمیر هستند.
از آثار تاریخی اسلامی ازمیر مسجدها، بازارها و مدرسههای متعدد پابرجاست. در ازمیر 68 مسجد بزرگ و کوچک وجود دارد که از مهمترین آنهاست: مسجد حصار یا مسجد یعقوببیک که معروفترین مسجد ازمیر است. دیگر مساجد ازمیر اینهاست: حاج حسین، علیآقا، خاتونیه، شادروان، عبدالله افندی و چوراققاپی.
ازمیر به عنوان یک مرکز بازرگانی مهم دارای بازارها و تیمچههای بسیاری است. در دوران عثمانی مدارس بسیاری نیز در این شهر ساخته شد که از 33 باب آنها یاد شده است. از دیگر جاهای دیدنی ازمیر برج ساعت این شهر است که در 1901م به مناسبت بیست و پنجمین سال سلطنت عبدالحمید ثانی ساخته شده، و ساعت آن اهدایی ویلهلم دوم، امپراتور (قیصر) آلمان است.*
مآخذ
ابن عربشاه، احمد، زندگی شگفتآور تیمور، ترجمۀ محمدعلی نجاتی، تهران، 1356ش؛ آقسرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، آنکارا، 1943م؛ اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمۀ ایرج نوبخت، تهران، 1369ش؛ تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ ابوتراب نوری، اصفهان، 1336ش؛ تکسیه، شارل، کوچوک آسیا، ترجمۀ علی سعاد، استانبول، 1339ق؛ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمۀ امیرحسین آریانپور، تهران، 1365ش؛ شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1349ش؛ شاو، ا. ج. وا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، 1972م؛ عهد جدید؛ مشکور، محمدجواد، اخبار سلاجقۀ روم، تهران، 1350ش؛ هامرپورگشتال، یوزف، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمدعطا، استانبول، 1329ق؛ هرودت، تاریخ، ترجمۀ هادی هدایتی، تهران، 1338ش؛ نیز: