زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

ارتفاع

اِرْتِفاع [ertefāʾ]، یکی از صفات سه‌گانه و اصلی فیزیکی صوت که در موسیقی نقشی بنیانی دارد. آنچه مایۀ اختلاف یا تشخیص و تمایز صدای زیر از بم می‌شود، ارتفاع آن است. از این‌رو، در فیزیک صوت ارتفاع هر صدایی را برحسب شمارۀ ارتعاشهای آن در ثانیه که بسامد یا تواتر نامیده می‌شود، مشخص می‌کنند و صدای بم دارای بسامد کمتر و صدای زیر دارای بسامد بیشتری است. 
مفهوم زیر و بم را در ایران از دیرباز می‌شناخته‌اند و باقی ماندن زیر و بم به عنوان نام دو وتر در سازهایی مانند عود، می‌تواند مؤید این نظر باشد،به‌ویژه با تصریح خوارزمی به اینکه عود همان بربط یا ساز باستانی و اصیل ایران است (ص 238). 
 در جامع الالحان عبدالقادر مراغی در فصلی با عنوان «در بیان اسباب حدّت و ثقل» همراه با نقل و نیز انتقاد اقوال بزرگانی چون فارابی و صفی‌الدین ارموی به بیان عوامل مؤثر در زیر و بمی صدا پرداخته شده است (ص 22-26). جالب توجه اینکه آنچه مراغی در این زمینه ذکر کرده است، تقریباً با پژوهشهای نوین فیزیک توافق دارد، چنان‌که طول، غِلَظ (ضخامت) و ارخاء (شُل کردن) را عوامل ثقل (= بمی)، و برعکس قِصَر (کوتاهی)، دقّت (باریکی)، توتیر (سفت کردن) را از اسباب حدت (= زیری) شمرده است (همانجا). 

ظاهراً این مفاهیم مأخوذ از کتاب الادوار صفی‌الدین ارموی است (گ 2 ب) و در حقیقت قوانین سه‌گانۀ تارهای مرتعش در فیزیک صوت (اسماعیل بیگی، 2/240-245) را بیان می‌کند، با عنایت به اینکه ارخاء و توتیر جایگزین کاهش و افزایشِ نیروی کشش، و غلظ و دقت نمودار جرم مخصوص یا چگالی شده است. همچنین توضیح مربوط به «حدّت» ذوات النفخ یا سازهای بادی که خود ناظر به عبارت کتاب الادوار صفی‌الدین ارموی است (همانجا)، تا حدی با قوانین لوله‌های صوتی باز (اسماعیل بیگی، 2/105-113) منطبق می‌شود؛ چه، در این‌گونه سازها همانند نی، سوراخهای دورتر از دمیدن‌گاه (= فم نافخ) صدای بم‌تری ایجاد می‌کند. 
 در جامع الالحان آمده است که «... نغمات صاعده باشند، اعنی انتقال نغمات از طرف احدّ به طرف اثقل باشد... و چون نغمات هابطه باشند...» (مراغی، 23-24). این عبارت نشان می‌دهد که در دوران عبدالقادر مراغی (سدۀ 8-9ق) دو واژۀ احد و اثقل به معنی زیرتر و بم‌تر و مبیّن ارتفاع صوت بوده است؛ و در نغمات صاعده و هابطه چون بیشتر به ذوات الاوتار یا سازهای زهی نظر داشته‌اند، مفهوم عینی آنها را که محسوس بوده است، درنظرمی‌گرفته‌اند. دراین‌گونه سازها هرچه در طول دسته(ساعد) رو به بالا می‌رود، صدا بم‌تر می‌شود. از این‌رو، عبدالقادر مراغی اصطلاح صاعده را به مفهوم لغوی یا عینی آن به جای بالادسته به‌کار برده است که هم‌ارز بم‌تر در موسیقی می‌شود، چنان‌که اصطلاح هابطه از نظر او معنی پایین دسته یا زیرتر را دارد. 

سرانجام، آنچه عبدالقادر مراغی در همان فصل دربارۀ صدای انسان گفته است، می‌تواند به سهم خود از دیدگاه موسیقی یا صداشناسی نسبتاً معتبر باشد؛ چنان‌که حاد بودن صدا در «صغرسن» و ثقیل بودن آن «بعد البلوغ» (ص 25) مشابه سوپرانو (زیرترین) و باس (بم‌ترین) صدا می‌شود (دوکنده، 267). 

مآخذ

اسماعیل بیگی، ضیاءالدین، اکوستیک، تهران، 1330ش؛ خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، 1895م؛ صفی‌الدین ارموی، عبدالمؤمن، الادوار، نسخۀ خطی کتابخانۀ دانشکدۀ الاهیات مشهد، شم‍ 531؛ مراغی، عبدالقادر، جامع الالحان، به کوشش تقی بینش، تهران، 1366ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.