ادرمیت
اَدْرَمیت، یا ادرمید، ادرمُد، ناحیهای از توابع استان بالیکسیر در غرب ترکیه، در کنار خلیج ادرمیت منشعب از دریای اژه، در◦39 و′35 عرض شمالی و◦27 و′2 طول شرقی (EI2; YA, II/ 1143-1144; IA, IV/ 128). در 1990م جمعیت آن با روستاهای تابعهاش 430‘63 نفر بوده است («آمار...»، 25).
موقعیت جغرافیایی
ادرمیت در شمال دشت وسیعی که به خلیج ادرمیت منتهی میشود، بر سر راه ازمیر، چنان قلعه (داردانل) و بالیکسیر واقع شده است. کوههای قازداغ از سوی شمال و موسلوک از جانب شرق آن را در بر گرفتهاند. فاصلۀ شهر تا کنار دریا (اسکلۀ آق چای) حدود 10 کمـ است (YA، همانجا؛ «دائرةالمعارف...»، XIV/ 363-364) آبوهوای ادرمیت در تابستان خشک و کم باران، و در زمستان معتدل است و در ارتفاعات گاهی برف دیده میشود. بیشتر درختان منطقه از نوع زیتون و چنار است (همانجا).
سبب نامگذاری و سابقۀ تاریخی
این شهر با نامهای آدرامیتیون و آدرامیتیوم معروف بوده است (گزنفون، 276؛ استرابن، VI/ 9؛ سیسرن، 475؛ پاولی، LIX/ 1596-1598؛ برای نامهای دیگر آن، نک : YA, II/ 1141؛ نیز ادریسی، 2/ 806). تاریخ بنای آن را برخی سدۀ 15قم آوردهاند (نک: YA, II/ 1140) و برخی نیز بنای آن را در ربع اول سدۀ 6قم به ادرامیس از فرزندان الیاتس پادشاه لیدی نسبت دادهاند (بستانی، 8/ 115). خرابههای شهر باستانی آدرامیتیون در نزدیکی «کمر» (برهانیه) در ناحیۀ قرهداش بر روی تپهای در ساحل دریا قرار داشته است (IA، همانجا). انتقال شهر قدیم به محل جدید احتمالاً در سدۀ 2م صورت گرفته است (پاولی، LIX/ 1597). ادرمیت مدتی نیز زیر فرمان دولت آتن بوده است (استرابن، VI/ 103) که در جنگ با میتریدادیها (خاندان حکومتی پونتوس) خسارت بسیار دید و بزرگان شهر، برای خشنودی پادشاه، به دست دیودوروس که به دروغ خود را فیلسوف مجری عدالت و استاد معانی و بیان معرفی میکرد، کشته شدند.
دیودوروس هنگام بازگشت مهاجمان، همراه آنان به پونتوس رفت و پس از برکناری پادشاه، به گفتۀ استربن به سزای اعمال خود رسید (VI/ 129). ادرمیت پس از آن به ترتیب زیر فرمان دولتهای لیدی، پارس، روم و بیزانس درآمد. در 100ق/ 718م مسلمانان آنجا را گشودند و در 469ق/ 1076م سلیمان شاه سلجوقی ادرمیت را تصرف کرد و شهر در جریان جنگهای صلیبی آسیب دید (YA, II/ 1141). در 486ق/ 1093م سردار ترک به نام چاکا (یا تزاکاس، نک : پاولی، همانجا) که ازمیر را مرکز عملیات خود قرار داده بود (EI2؛ همانجا)، آنجا را ویران ساخت. در 555ق/ 1160م استحکامات ادرمیت بر ضد ترکها تقویت شد و در سدۀ 7ق/ 13م دولت جنوا در آنجا امتیازاتی به دست آورد (هاید، I/ 470-473؛ EI2).
پس از پایان رقابت میان امپراتوریهای روم و بیزانس، ادرمیت بهعنوان نقطۀ مرزی تعیین شد (اُستروگُرسکی، 397-398). اندکی بعد با ضعف دولت سلجوقیان، قرهسی (قراسی) یکی از امیران سلطان مسعودبن عزالدین کیکاووس، آن نواحی را که بعدها به نام وی ایالت قرهسی خوانده شد (کمال پاشا اوغلو، 2/ 78) و شامل شهرهای ادرمیت، برگاما، آیندینجیق و کمر (برهانیه) میشد (شاو، 1/ 36؛ اوزون چارشیلی، 97) تصرف کرد و خاندان قرهسی، امیرنشین مستقلی در آنجا تشکیل دادند (IA, IV/ 128؛ شاو، همانجا).
قرهسی با حمایت از ترکهای علوی که از مقابل مغولها گریخته، و به این منطقه پناه آورده بودند، نفوذ ترکها را در آنجا افزایش داد (اوزون چارشیلی، همانجا). دیرخان (عجلان) بعد از قرهسی (همو، 99, 103) حکومت را به دست گرفت. بعد از درگذشت عجلان، پسر کوچکش که طورسون نام داشت و نزد اورخان پادشاه عثمانی میزیست، اورخان را به تصرف ایالت قرهسی تشویق کرد. طورسون در جریان جنگ کشته (نشری، 164، 166)، و یا به قولی توسط برادردش اعدام شد (هامرپورگشتال، I/ 111) و اورخان حکومت آنجا را به پسر بزرگ خود سلیمان واگذار کرد (نشری، همانجا؛ لطفی، 27-29؛ سعدالدین، 47-48). بدینسان ادرمیت نیز به حاکمیت عثمانی درآمد (کمال پاشا اوغلو، 2/ 83؛ لطفی، همانجا). منابع عثمانی تسلط اورخان را بر ناحیۀ قرهسی، با اختلاف در 735 (نشری، همانجا)، 737 (سعدالدین، همانجا)، 750 و 755ق (اوزون چارشیلی، 101) یاد کردهاند. سرانجام در 764ق/ 1363م این منطقه کلاً به حاکمیت قطعی دولت عثمانی درآمد (همانجا).
در 881ق/ 1476م رومیهای مقیم ادرمیت ــ که اقامتشان در آنجا از سوی سلطان محمد فاتح ممنوع شده بود ــ شهر را آتش زدند (YA، همانجا). پس از استقرار حاکمیت عثمانی، ادرمیت در حدود 5 سده بخشی از ایالت آناتولی شد و در تقسیمات جدید کشوری جزو استان خداوندگار (بورسه) و در 1926م جزو استان بالیکسیر شد (اوزون چرشیلی، 102). در 1913-1914م ساکنان مسلمان ادرمیت برای مبارزه با یونانیهای مقیم آنجا، مصرف کالاهای یونانی را تحریم کردند و به این ترتیب مبارزۀ اقتصادی میان این دو گروه ادامه یافت (بایور، 493-494/(4)II) و در جریان جنگهای ملی در 1920م ادرمیت از سوی یونانیها اشغال شد و در 1922م آزادی خود را به دست آورد (YA، همانجا) و ساکنان یونانی آنجا با مهاجران ترک ساکن یونان، مبادله شدند (IA، همانجا).
اوضاع اقتصادی
در 1990م از جمعیت 430‘63 نفری بخش ادرمیت، 486‘35 نفر در مرکز بخش و 944‘27 نفر در روستاها زندگی میکردند («آمار»، 25). ادرمیت دارای 23 روستاست (YA, II/ 1183؛ «دائرةالمعارف»، XIV/ 362).
زیتونکاری و باغداری مهمترین فعالیت و منبع درآمد مردم ادرمیت است. همچنین صنایع مربوط به این فعالیتها، ازجمله کارخانههای روغنکشی، صابونسازی و جز آن رونق فراوان دارد، بهطوریکه ادرمیت یکی از مراکز مهم تولید روغن زیتون در ترکیه و نخستین شهر در این زمینه در استان محسوب میشود. همچنین تفرجگاههای آق چای و آلتینولوک در تابستان مسافران بسیاری را میپذیرد و این امر نیز یکی از منابع درآمد مردم را تشکیل میدهد (YA, II/ 1181؛ «دائرةالمعارف»، نیز IA، همانجاها).
اگرچه ادرمیت شهری باستانی است، اما از نظر آثار تاریخی بسیار فقیر است. از دانشمندان مشهوری که از این شهر برخاستهاند، ادرمیدی زاده نجمالدین (سامی، 2/ 808) و اسماعیل ادرمیدی (شیخی، 2-3/ 356) را میتوان نام برد.
مآخذ
ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، بیروت، 1409ق/ 1989م؛ بستانی؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، 1298ق؛ شاو، استانفورد، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیة جدید، ترجمۀ محمد رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ شیخی محمد افندی، وقایع الفضلاء، به كوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989م؛ كمال پاشا اوغلو (مل )؛ لطفی پاشا، تواریخ آل عثمان، به كوشش عالی، استانبول، 1341ق؛ نشری (مل )؛ نیز: