ابیانه
اَبْیانه، دهی از دهستان بَرْزرود، بخش حومۀ شهرستان نطنز، استان اصفهان، این ده كه شمار مردمش به هزار نمیرسد، از اهمیت تاریخی و فرهنگی ویژهای برخوردار است.
وضع طبیعی
ابیانه در منطقهای كوهستانی، به خط مستقیم در 25 كیلومتری شمال غربی قلۀ اصلی كركس، از كوههای مركزی ایران، واقع است (نقشۀ عملیات). در این ناحیۀ كوهستانی كه درههای نسبتاً سرسبز فراوان دارد، رودخانۀ برزرود از كوههای دهناد و ارشد و كلاجار كه ارتفاع آنها حداكثر 000‘ 3 متر است، سرچشمه میگیرد (شناسنامۀ آبادیهای كشور) و از غرب به شرق جریان مییابد و به رودخانۀ هنجن میپیوندد.
در درۀ برزرود دهات چندی وجود دارد كه معتبرترین آنها روستای زیبای ابیانه مركز دهستان در °51 و ´36 طول شرقی و °33 و ´35 عرض شمالی در ارتفاع 220‘2 متر از سطح دریا قرار گرفته است ( فرهنگ جغرافیایی، 60 / 4). ابیانه در 40 كیلومتری شمال غربی نطنز و 20 كیلومتری مغرب جادۀ كاشان به نطنز واقع است. كوه دومیلان در جنوب غربی و كوه كلاجار در شمال غربی و كوه هیمند در شمال شرقی این آبادی قرار دارد (همانجا).
ابیانه نقطهای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است. در نتیجه هنگامی كه شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز میرفتهاند، بسیاری از نزدیكان و درباریان هم در ابیانه اقامت میكردهاند (هنرفر، 887). در تابستانها هوای آن نسبتاً معتدل است و دمای آن از °32 سانتیگراد تجاوز نمیكند، ولی در زمستانها ممكن است به °15- برسد. بارندگی آن كم و در حدود 10 سانتیمتر در سال است كه بیشتر آن در نیمۀ سرد سال و آنهم گاهی به صورت برف میبارد. پربارانترین ماههای سال، بهمن و اسفند و فروردین است و در 6 ماه از خرداد تا آبان بارانی در آن به ثبت نرسیده است (سالنامۀ آماری، جم ).
جمعیت
ابیانه در اولین سرشماری رسمی كشور (1335 ش) 603‘1 نفر جمعیت داشته است ( گزارش مشروح، 1)، ولی در سرشماری 1355 ش دارای 336 خانوار و 881 نفر جمعیت بوده است ( فرهنگ آبادیهای كشور، 2 / 101). در سرشماری 1360 ش كه به وسیلۀ جهاد سازندگی به عمل آمده، 300 خانوار در آن شمارش شدهاند ( فرهنگ اجتماعی، 276) كه از تقلیل تدریجی جمعیت و مهاجرت مردم آن به مركز شهرستان و تهران حكایت میكند. زبان مردم ابیانه فارسی و لهجۀ ابیانهای است كه با لهجههای متداول در جاهای دیگر تفاوت كلی دارد (نک : ه د، كاشان، لهجهها). دین ساكنان ابیانه اسلام است و همه پیرو مذهب تشیعند. درصد افراد باسواد آن نسبتاً بالاست ( ایرانیكا) و دارای 2 دبستان و 2 مدرسۀ راهنمایی است ( فرهنگ اجتماعی، همانجا).
نوع مساكن
شمار مساكن ابیانه در 1361 ش برابر با 500 واحد برآورد شده است. از شمار كمخانوار نسبت به شمار بیشتر مساكن، به سهولت میتوان به تقلیل تدریجی جمعیت و مهاجرت مردم ابیانه پی برد. مساكن ابیانه تماماً بر روی دامنۀ پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است، به صورتی كه پشت بام مسطح خانههای پایین دست، حیاط مساكن بالا دست را به وجود میآورد كه هیچ دیواری آن را محصور نمیسازد. در نتیجه ابیانه در وهلۀ اول روستایی چند طبقه به نظر میآید كه در بعضی موارد تا چهار طبقۀ آن را میتوان مشاهده كرد. اتاقهای ابیانه به پنجرههای چوبی ارسی مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیشرفته مشرف بر كوچههای تنگ و تاریكند و مناظر جالبی ایجاد میكنند. نمای خارجی دیوارهای مساكن ابیانه با خاك سرخی كه معدن آن در مجاورت روستاست، پوشیده شده است (مشاهدات مؤلف). مجموع این مشخصات و جنبههای انحصاری دیگری كه در نقشه و اسلوب بنای مساكن آن به چشم میخورد. عدهای از محققان را بر آن داشته است كه معتقد شوند، ابیانه هنوز قیافۀ ایرانی پیش از اسلام را حفظ كرده و میتواند نمونهای از مساكن آن زمان به شمار آید (سیرو، 358- 359). در سالهای اخیر مساكن پایین دست و نزدیك رودخانه كه ساكنان آنها به شهرها مهاجرت كردهاند، دستخوش ویرانی شده، اما در مقابل ابیانهایهایی كه چند سالی دور از زادگاه خود در شهرها گذرانده و توانستهاند ثروتی به دست آورند، همینكه به این روستا برمیگردند، ساختمانهای جدیدی با تیرآهن و در و پنجرۀ فلزی در قسمت بالای روستا میسازند كه تا حدی به اصالت روستا صدمه میزند. مردم ابیانه آنان را وادار میكنندكه نمای خارجی ساختمانها را با همان خاك سرح محلی بپوشانند، تا هماهنگی بین نو و كهنه به وجود آید.
از آنجا كه دامنههای شیبدار ابیانه فضای كافی برای ایجاد خانههای مورد نیاز فراهم نمیسازد، در این روستا چنین رسم شده است كه هر خانواده یك انبار غار مانندی در تپههای یك كیلومتری روستا، در كنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید. این غارها كه در دل تپهها حفر شدهاند و از بیرون تنها درهای كوتاه و محقر آنها نمودار است، برای نگاهداری دامها و نیز آذوقۀ زمستانی و اشیاء غیر لازم چوبی و امثال آن مورد استفاده قرار میگیرد.
وضع اقتصادی
زندگی مردم ابیانه بر پایۀ كشاورزی و باغداری و دامداری است، آنهم بیشتر با روشهای سنتی اداره میشود و بیشتر زنان در كلیۀ امور اقتصادی با مردان، همكاری دارند. سرپرسی سایكس در 1273 ش ابیانه را جزو املاك خواهر ناصرالدین شاه قاجار دانسته است (ص 210)، ولی امروز بیشتر ساكنان آن خرده مالكند (تحقیق محلی مؤلف). ابیانه دارای 7 رشته قنات است كه مزارع و باغات آن را آبیاری میكند ( شناسنامۀ آبادیهای كشور). گندم، جو، سیبزمینی و دیگر فرآوردههای غذایی نیاز اهالی را برآورده میكند. انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو و نیز بادام و گردو در ابیانه به دست میآید و سالانه مقادیر زیادی از این قبیل محصولات سردرختی به صورت برگه یا لواشك به تهران و سایر شهرهای استان صادر میشود. در تپههای ابیانه كتیرا و درمنه و خاكشیر فراوان میروید كه در گذشته اقلام عمدۀ صادرات آبادی را به وجود میآورده است (همانجا)، ولی امروز كمتر كسی دنبال جمعآوری آنها میرود. دامداری ابیانه محدود به 000‘8 رأس بز و در حدود 000‘4 رأس گوسفند است ( فرهنگ اقتصادی، 276 مكرر). در سالهای اخیر قالیبافی در ابیانه رواج پیدا كرده و حدود 30 كارگاه قالیبافی در آنجا دایر شده است كه در آنها از طرحهای كاشی و جوشقان استفاده میشود (شناسنامۀ آبادیهای كشور). در گذشته گیوهبافی از جمله مشغلههای پردرآمد زنهای ابیانه بوده كه امروز تا حدی متروك شده است. ساختن زیورآلات نقرهای هم در گذشته رونقی داشته است كه امروزه به سبب گرانی مواد خام كمتر به آن میپردازند.
آداب و سنن (تحقیق مؤلف در ابیانه)
مردم ابیانه به سبب كوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراكز پرجمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجۀ قدیم خود را حفظ كردهاند. لباس سنتی آنها كه اكنون هم بدان ملبس هستند و در حفظ آن تأكید و تعصبی از خود نشان میدهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچۀ سیاه و در زنها پیراهن بلندی است كه از پارچههای گلدار و رنگارنگ در شقههای طولی دوخته شده و در قسمت پایین اندكی در دو طرف چاك دارد. این پیراهن را زنها بر روی شلیتهای پرچین میپوشند. علاوه بر این، زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفید رنگی بر سر دارند (گلبو، 64-65). لباس زنهای ابیانه همانند لباس بانوان عهد صفوی است كه در نقوش چهلستون و عالیقاپوی اصفهان دیده میشود (هنرفر، 887). در سالهای اخیر بسیاری از جوانان ابیانهای برای كسب معاش یا ادامۀ تحصیل به شهرهای مجاور مانند قم، كاشان، اصفهان، تهران و عدۀ كمی از آنان به اروپا و امریكا رفتهاند. به این سبب در ابیانه قیافههای جوان كمتر به چشم میخورد. ولی این جوانان، همینكه به ابیانه برمیگردند، بلافاصله خود را به لباس بومی ملبس كرده، تا زمانی كه در آنجا هستند، از لباس دیگری استفاده نمیكنند.
در میان مردم ابیانه آداب و رسومی به جای مانده است كه برخلاف گفتۀ پارهای محققان مربوط به دوران پیش از اسلام است. وجود همین آداب و رسوم باعث شده است كه بعضی اسلام آوردن آنان را به زمان شاهان صفوی نسبت دهند (سیرو، 359). در حالی كه وجود مساجد قدیمی (نک : آثار تاریخی) خلاف این نظر را به ثبوت میرساند. در ابیانه نوروز و چهارشنبهسوری را با تشریفات خاصی كه با ضیافتها توأم است برگذار میكنند. از جمله در مراسم چهارشنبهسوری چنین معمول است كه آتشی برپا كرده و كوزۀ آبی از پشتبام بر روی آتش میافكنند. مراسم عروسی را هم اهالی ابیانه به تفصیل و طی چند روز برگذار میكنند. در میان مراسم مذهبی مهمتر از همه عید فطر است. در این روز مردم ابیانه قبل از طلوع آفتاب به گورستانها میروند و برای شادی روان مردگان خیرات میكنند اطعام و خیرات كردن در ماه محرم نیز از مراسم عادی آنهاست. درایام محرم و همچنین در نوروز كسانی كه مردۀ تازهای داشته باشند، منقل آتشی درخانۀ خود میگذارند. این رسم را نیز از بقایای آثار كهن و پیش از اسلام دانستهاند ( ایرانیكا).
آثار تاریخی
قدیمترین اثر تاریخی ابیانه بنای آتشكدهای است كه مانند دیگر بناهای ده بر سراشیبی قرار گرفته و جای آن طوری انتخاب شده است كه از هر سو قابل رؤیت باشد. از طبقۀ تحتاتی این پرستشگاه یك تالار كوچك به جا مانده، ولی طبقهای كه مخصوص مراسم مذهبی بوده، همان است كه اكنون به نام آتشكده شناخته میشود و كوچۀ اصلی ابیانه از وسط آن میگذرد. آتشكدۀ ابیانه را نمونهای از معابد زردشتی دانستهاند كه در جوامع كوهستانی ساخته میشده و با وجود كوچكی با مطالعۀ كامل و منطبق با شرایط محلی بنا میشده است (سیرو، 360)
ابیانه با وجود كمی جمعیت دارای 8 مسجد است كه سه تای آنها قدیمی و دارای اهمیت تاریخیند. قدیمترین مسجد ابیانه مسجد جامع است كه در فاصلۀ 300 متری آتشكده بنا شده و با اینكه چندبار نوسازیهایی در آن به عمل آمده، شكل اصلی خود را حفظ كرده است. جالبترین قسمت این مسجد محراب بسیار زیبای آن است (مشكوتی، 339) كه تماماً از چوب گردو ــ كه به دقت در آن كار كردهاند ــ ساخته شده است. سطح خارجی این محراب مستطیلی است كه بلندی آن از كف مسجد 2 متر و پهنای آن 08 / 1 متر است. دورۀ قاب این مستطیل از كتیبهای تشكیل شده كه آیات مبارکۀ آیةالكرسی و شهدالله را در آن نقر كردهاند. در قسمت بالای داخل طاق محراب چنین نوشته شده است: امر بایجاد هذا المحراب ابوجعفر محمد بن علی بن شها ... اعانه الله تعالی و غفرله تقرباً الی الله و ابتغاءً لمرضاته فی جمادی الاولی سنة سبع و سبعین و اربع مأة (477). سید محمد تقی مصطفوی نظر داده كه محراب این مسجد متعلق به سدۀ 5 ق است (نک : مشایخی، 363، حاشیه). در این مسجد منبر چوبی بسیار نفیسی از زمان سلجوقیان به جا مانده است كه كتبیهای به خط كوفی با تاریخ محرم 466 دارد (گلبو، 67). در كتبیههای قسمت جدید مسجد كه به خط ثلث است، چنین نوشته شده است: «امر بعمارة هذا المسجد و سقف المعروش مولانا عزالدین بن مولی المذكرین هادی السالكین مولانا محمد بهاءالدین». بر بالای دیوار شرقی ایوان شمالی روی چوب زیر سر تختههای ردیف آخرین چنین نوشته شده است: «الجامع بقریة ابیانه من تاریخ شهر الله الحج حج اثنی و سبعین و سبع مأة» (مشایخی، 364، حاشیه). آخرین تعمیر این مسجد در 1311 ق بوده كه توسط استاد صفرعلی بیدگلی به عمل آمده است (نراقی، 417).
مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد پرزله است كه دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن كه به گرم خانه باز میشود، نوشته شده است: «ولذكر الله اعلی واجل فی تاریخ سنة احدی وسبع مأة (701 ق) كتبه محمد نجیب بن علی اصفهانی نقار» (مشایخی، همانجا) كه مربوط به دورۀ ایلخانان و قدیمترین دری است كه در ابیانه دیده شده است (گلبو، 66). این مسجد را یكی از زیباترین مساجدی شناختهاند كه در نقاط سردسیری و كوهستانی بنیاد شده است (كیانی، 7).
مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است كه در كنار صخرۀ كوه بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ 953 ق حك شده است (گلبو، همانجا). مساجد دیگر ابیانه عبارتند از مسجد یُشمون، مسجد پل هِرْدَه، مسجد پایین ده، مسجد بالاده، مسجد چشمه كه بیشتر مربوط به سالهای اخیرند.
روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است، یكی شاهزاده عیسی و یحیی در جنوب روستا كه به گفتۀ اهالی فرزندان امام موسی كاظم (ع) بودهاند. معماری این زیارتگاه با گنبد هشت ضلعی و كاشیكاری فیروزهای، منظرۀ زیبایی در میان بناهای دیگر برای آن به وجود میآورد. زیارتگاه دیگر ابیانه «زیارت هِنزا» است كه قدمگاه نیز نامیده میشود ( فرهنگ جغرافیایی، 5؛ شناسنامۀ آبادیهای كشور). از دیگر آثار قدیمی ابیانه یكی بنای معصوم زاده و نیز قلعۀ آن است (جوادی، 257).
مآخذ
جوادی، آ.، معماری ایران، تهران، 1363 ش؛ سالنامۀ آماری هواشناسی، سازمان هواشناسی كشور، سالهای 1357- 1358 (ص 155)، 1358- 1359 (ص 153) و 1359-1360 (ص 151)، تهران، 1364-1365 ش؛ سایكس، سرپرسی، سفرنامه، ترجمۀ حسین سعادت نوری، تهران، 1363 ش؛ سیرو، ماكسیم، راههای باستانی ناحیۀ اصفهان و بناهای وابسته به آنها، تهران، 1357 ش؛ شناسنامۀ آبادیهای كشور، سازمان جغرافیایی كشور (فرهنگساز)، آبادی ابیانه (شمارۀ شناسنامۀ 12)، دهستان برز رود، بخش حومۀ شهرستان نطنز، استان اصفهان، 1356 ش؛ فرهنگ آبادیهای كشور، استان اصفهان، مركز آمار ایران، تهران، 1360 ش؛ فرهنگ اجتماعی دهات و مزارع، استان اصفهان، جهاد سازندگی، تهران، 1363 ش؛ فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع، استان اصفهان، جهاد سازندگی، تهران، 1363 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای كشور جمهوری اسلامی ایران، كاشان، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، 1366 ش، ج60؛ كیانی، محمد یوسف، معماری ایران (دورۀ اسلامی)، تهران، 1366 ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری كاشان، وزارت كشور، تهران، 1338 ش؛ گلبو (كردوانی)، فریده، «ابیانه، آتشی به جا مانده از تمدن كهن»، مجلۀ هنر و مردم، تهران، خرداد 1355، س 14، شم 164؛ مشایخی، مهدی، حاشیه بر راههای باستانی ناحیۀ اصفهان (نک : سیرو در همین مآخذ)؛ مشكوتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماكن باستانی ایران، تهران، 1345 ش؛ نراقی، حسن، آثار تاریخی شهرستانهای كاشان و نطنز، تهران، 1348 ش؛ نقشۀ عملیات مشترك (زمینی) كاشان، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، 1353 ش؛ هنرفر، لطفالله، گنجینۀ آثار تاریخی اصفهان، اصفهان، 1344 ش؛ نیز:
Iranica .