ابودرداء
اَبودَرْداء، عُوَیمر بن زبد بن قیس بن عائشـة بن امیة بن مالك خزرجی انصاری (د 32 ق / 652 م)، از اصحاب پیامبر (ص) و از گردآورندگان قرآن. در ضبط نام پدر و سلسلۀ نسب او اختلافاتی وجود دارد، چنانكه نام پدرش را ثعلبه، عامر و و مالك نیز نوشتهاند (نك : ابن هشام، 2 / 152؛ ابن قتیبه، 268؛ ابن عبدالبر، 3 / 1227) و همچنین برخی «عویمر» را لقب ابودرداء و نام او را عامر دانستهاند (ابن ابی حام، 3(2)26؛ حاكم، 3 / 336).
ابودرداء پیش از بعثت پیامبر (ص) به تجارت اشتغال داشت و آخرین كس از خاندان خود بود كه اسلام آورد. او را در خانه بتی بود كه به دست عبدالله بن رواحه، دوست صمیمیش در جاهلیت و اسلام، درهم شكسته شد و از آن پس بود كه همراه با ابن رواحه به حضور رسول خدا (ص) رسید و مسلمان شد (ابن سعد، 7 / 391). پیغمبر (ص) میان او و سلمان فراسی ــ احتمالاً پیش از جنگ بدر ــ مؤاخات و برادر خواندگی برقرار ساخت (نك : ابن هشام، همانجا؛ ابن حبیب، 75)، اما به نقل سیوطی، وی در روز بدر اسلام آورد و در جنگ احد شركت داشت (1 / 244؛ در مورد تردید موجود در حضور او در جنگ احد، نك : واقدی، 1 / 253؛ ابن عبدالبر، 3 / 122- 1228).
ابودرداء یكی از معدود كسانی بود كه در گردآوری قرآن شركت داشتند (بخاری، 4(1) / 76). وی به فرمان عمر، برای تعلیم قرآن، به شام رفت و در مشق اقامت كرد (ابن عساكر، 13 / 731)، چنانكه در حلقۀ قرائت او بیش از 000‘1 تن شركت میكردند (ذهبی، 2 / 346). او در سفری از شام به مدینه، مصحف شامیان را با مصاحف مدینه مقابله نمود (ابنابیداود، 155؛ برای نقش ابودرداء در قرائت اهل شام، نك : ه د، ابن عامر). ابودرداء همچنین احادیث فراوانی از پیامبر (ص) روایت كرده است (ابنسعد، 7 / 392؛ ذهبی، 2 / 337) و مجموعۀ قابل توجهی از این احادیث را میتوان در مسند احمد (6 / 440-452) دید (بـرای روایت كنندگـان از وی، نك : ابن عساكر، 13 / 730-731).
ابودرداء در قدیمترین منابع به عنوان حكیمی عابد شناخت میشده (مثلاً نك : ابن سعد، همانجا؛ بخاری، 4(1) / 77) و ابونعیم، ضمن وصف او به عارف متفكر و حكیم عابد، پارهای از سخنان حكمتآمیز او را نقل كرده است (1 / 208-227). مواعظ ابودرداء در بسیاری از آثار اخلاقی مورد توجه قرار گرفته است (مثلاً نك : ابوعلی مسكویه، 126، 176؛ ماوردی، 102، جم ). در جریان فتوح شام ابودرداء با سپاه اسلام به آن دیار رفت و سرپرست یكی از دو قرارگاه مسلمانان در آن ناحیه بود (بسوی، 3 / 298). وی همچنین در جنگ یرموك (13 ق) قضای سپاه اسلام را عهدهدار بود (طبری، 3 / 397). دربارۀ تصدی قضای شام گفته شده است كه عمر شخصاً قضای دمش را به او محول كرد و قاضی در غیاب امیر و والی، جانشین او به شمار میرفت (ابنعبدالبر، 3 / 1230) یا اینكه به فرمان عمر، معاویه او را قاضی دمشق كرد (ابن حجر، 8 / 176). بنا به قولی دیگر او در زمان خلافت عثمان قاضی دمشق شد (ابن عبدالبر، 4 / 1646-1647)، ولی چنین به نظر میرسد كه در زمان خلافت عثمان در منصب قضا ابقا شده باشد. گفتهاند كه ابودرداء در 27 ق در فتح جزیرۀ قبـرس شـركت داشته است (نك : بلاذری، 154؛ طبری، 4 / 258). در مورد دوران خلافت حضرت علی (ع) نصر بن مزاحم آورده است كه وی در جنگ صفین پس از اعتراض بر معاویه و گفتگو با حضرت علی (ع) همراه با ابوامامۀ باهلی (ه م) از جنگ كنارهگیری كرد (ص 190). ابنكثیر نیز نام او و ابوامامۀ باهلی را در شمار كسانی آورده كه مردم را به خونخواهی عثمان تشویق میكردند (7 / 228)، ولی این روایتها تنها با قول غیرمشهور در مورد تاریخ وفات ابودرداء (38 یا 39 ق، پس از واقعۀ صفین) سازگاری دارد (نك : ابن عبدالبر، 3 / 1229؛ ابن اثیر، 4 / 160).
وی در دمشق درگذشت و مقبرۀ او در باب الصغیر تا مدتها زایرانی داشت (نك : ابنحبان، 50). باید یادآور شد كه در اطراف استانبول دو مزار منسوب به ابودرداء وجود دارد (نك : ایشلی، 33-34, 102-105).
مآخذ
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1372 ق / 1952 م؛ ابن ابی داوود، عبدالله بن سلیمان، المصاحف، قاهره، 1355 ق؛ ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة، قاهره، 1286 ق؛ ابنحبان، محمد، مشاهیر علماء الامصار، به كوشش فلایشهامر، قاهره، 1379 ق / 1959 م؛ ابن حبیب، محمد، المحبّر، حیدرآباد دكن، 1361 ق / 1942 م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دكن، 1326 ق؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، بیروت، دارصادر؛ ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، مكتبة نهضة مصر؛ ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینیة دمشق، عمان، دارالبشیر؛ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1960 م؛ ابن كثیر، البدایة؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفی سقا، قاهره، 1355 ق / 1936 م؛ ابوعلی مسكویه، احمد بن محمد، الحكمة الخالدة، به كوشش عبدالرحمن بدوی. تهران، 1358 ش؛ ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء، بیروت، 1387 ق / 1967 م؛ احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313 ق؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1397 ق / 1977 م؛ بسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، به كوشش اكرم ضیا عمری، بغداد، 1394 ق / 1974 م؛ بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1865 م؛ حاكم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرك علی الصحیحین، حیدرآباد دكن، 1324 ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط، 1405 ق / 1985 م؛ سیوطی، حسن، المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ طبری، تاریخ؛ ماوردی، علی ابن محمد، ادب الدنیا و الدین، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، به كوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1382 ق / 1962 م؛ واقدی، محمد بن عمر، المغازی، به كوشش مارسدن جونز، لندن، 1966 م؛ نیز:
İŞli, Necdet, Istanbul’ da sahabe Kabir ue makamalan, Ankara, Renkofset matbaacilik.