زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

ابر

اَبْر، یکی از اصطلاحات هفتگانۀ هنرنگارگری کهن ایران، که منظور از آن نگاشتن شکل ابر در مینیاتورها و تصویرها به انواع گوناگون است. نویسندگانی که در زمینۀ اصطلاحات هنری ایران آثاری به جا نهاده‌اند، مانند عبدی بیک شیرازی، قطب‌الدین محمد قصه‌خوان، سید احمد آهو چشم مشهدی، صادق ‌بیک افشار کتابدار و قاضی احمد منشی قمی، همه «ابر» را شاخه‌ای از شاخه‌های هفتگانۀ هنر نگارگری نام برده‌اند. عبدی‌بیک شیرازی (921- 988 ق / 1515-1580 م) در دوحة الازهار (صص 87، 88، 99) می‌سراید:

به هم ابر و فرنگی گونه‌گونه           ز سیمرغ آمـد و اژدر نمونـه
میــان ابـر اسلیـمـی پـدیـدار            چو ماهی زیر موج بحر زخّار
   بریـده در کمـال خوش‌نمایـی           ز گچ، اسلیمـی و ابر و خطایـی

قطب‌الدّین در دیباچۀ مرقع شاه تهماسب (964 ق / 1557 م) می‌نویسد: « ... همچنان که در خط 6 قلم اصل است، در این فن (= نگارگری) نیز 7 قلم معتبر است: اسلامی (= اِسْلیمی)، خطایی، فرنگی، فصالی، ابر، واق، گره» (ص 673؛ قس: قاضی احمد، 132، 157). سیداحمد حسینی مشهدی کاتب، گردآورندۀ مرقع امیر غیب بیک از امرای شاه تهماسب اول صفوی نیز همان مطلب قطب‌الدین را تکرار کرده، جز اینکه از ٧ رشته تنها ٦ رشته را نام برده است (بیانی، ١ / ٤٤، ٤٩، ٥٢). صادق ‌بیک افشار (٩٣٣ یا ٩٤٠-1017 ق / 1527 یا 1534- 1608 م) کتابدار سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول در منظومۀ قانون الصّور (ص 37) «در صفت نقاشی» می‌گوید:

ز ابر و واق اگر آگاهی باشی           چو نیلوفر فرنگی خواه باشی

قاضی احمد (ص 132) همان مطلب قطب‌الدین را باز گفته و توضیح بیش‌تری بر آن نیفزوده است. مینورسکی در ترجمۀ انگلیسی گلستان هنر، در حاشیۀ کتاب، «ابر» و «ابرچینی» را با «ابری» و «کاغذ ابری» در هم آمیخته و نوشته است: «ابر (ابری) که در صفحه‌های 146 و 150 متن، یاد شده منسوب است به شیوه‌ای از پوشانیدن سطح کاغذ با تزییناتی به شکل ابر، و همچنین شاید هم منسوب است به تکه‌های ابر که به زبان چینی به آنها cht می‌گویند و در مینیاتورهای ایرانی به تصویر در می‌آید» (ص 178). چنانکه پیش‌تر بدان اشاره شد، اصطلاح «ابر» و «ابری» در عالم هنر از یکدیگر جدا ست و نخستین (ابرسازی، اصطلاحی است در نگارگری و دومین (ابری‌سازی) اصطلاحی است در کاغذسازی و آرایش آن (نک‍ : ابری). گمان می‌رود که شیوه‌ای از نگارگری ایرانی که به ابرچینی شهرت یافته است، مقتبس از نقوش ظروف و خمره‌ها و گلدانهای «آبی ـ سفید» ساخت کشور چین بوده و از آنجا در نگارگری و مینیاتورها نفوذ کرده و کم‌کم در ردۀ رشته‌ای از رشته‌های هنری نگارگری ایران درآمده است.
ابر یا ابرچینی بجز نگارگری، گاه در نقشۀ قالی، طرح پارچه و زری، حل کاری، تشعیر، کنده‌کاریهای ظروف فلزی، گچ‌بری، نقش کاشی و جلدهای سوخت و ضربی و روغنی نیز به کار رفته است، اما بیش‌ترین کاربرد آن در نگارگری و مینیاتورسازی است. ابرسازی در نگارگری ایران، از آغاز تا سده‌ها پس از آن، دگرگونیها و تنوع فراوان یافته و به همین سبب بوده که خود همچون گل و بته‌سازی، تپه ماهورسازی، جانورسازی، گرفتگیر، تشعیر و حل‌کاری، رشته‌ای مشخص و جدا از اسلیمی و خطایی و فرنگی‌سازی و گره و ... شمرده شده است.

مآخذ

بیانی، مهدی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران، 1345 ش؛ صادق‌ بیک افشار، قانون الصور، به کوشش عادل قاضی اف، باکو، 1963 م؛ عبدی‌ بیک شیرازی، زین‌العابدین علی، دوحة الازهار، به کوشش علی مینائی تبریزی و ابوالفضل رحیموف، مسکو، 1974 م؛ قاضی احمد قمی، احمد بن حسین، گلستان هنر، به کوشش احمد سهیلی خوانساری، تهران، 1352 ش؛ قطب‌الدین محمد قصه‌خوان، «رساله‌ای در تاریخ خط و نقاشی»، به کوشش حسین خدیوجم، سخن، تهران، س 17، شم‍ ‍6-7، 1346 ش؛ تحقیقات نویسنده؛ نیز:

Minorsky, V., Calligraphers and Painters, A Treatise By QaĐi Aħmad, Son of Mirmunshi, Washington, 1959. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.