آهار
آهار \ āhār\ ، روستایی در دهستان رودبار قصران. روستای آهار در °51 و ´28 طول شرقی، و °35 و ´56 عرض شمالی و در ارتفاع 095‘2متری از سطح دریا، در فاصلۀ 9کیلومتری غرب شهر اوشان، در محل سهراهی تقاطع رودخانههای پیشکانک (رودخانهای که از تنگۀ سمت شمال آهار میآید) و شکرآب (رودخانهای که از تنگۀ سمت غرب میآید) واقع شده است.
تنگۀ سمت شمال روستای آهار که رودخانۀ پیشکانک از آن در جهت شمال غربی به جنوب شرقی جریان دارد، دارای مزارع و زمینهایی است که نام آنها از دهانۀ روستای آهار تا انتها که به قلعهدختر و شهرستانک ختم میشود، عبارتاند از: گَل تنگه (دهانه ـ تنگه)، او چالک (چالۀ کوچک آب)، جاپا امام (در این محل، سنگی وجود دارد که تصویری روی آن دیده میشود که به نظر جای پا میآید)، سَدَر بندر (سهبند)، چشمئک (چشمۀ کوچک)، زیارتگاه، زرگاه، دشت لاغری، آسیابدر، پِلَک، دهتنگه، پا بشم (زیر گردنه) و نوردِمی که در زیر قلعهدختر و در انتهای این تنگه واقع است.
از محل دهتنگه درۀ دیگری به سمت شمال شرقی منشعب میشود، این دره دهتنگه، اُسبول (غار کوچک)، سیاه خونیک، سرچمان یا سرچمحان (به معنی سرچمن یا سرچاه)، بِخِ بند (زیربند)، گاجره، و بندگاجره نامیده میشود. البته، باید یادآور شد که نامهای گاجره و بندگاجره با گاجرۀ معروف در منطقۀ دیزین متفاوت است. در سمت شرق آهار کوه بلندی به نام کوه آهار وجود دارد. این کوه دارای مزارع و مراتعی است که مهمترین آنها عبارتاند از: بندسر، پشگِلچال، گِلتپه، گرچک، دنبالهگرچک، سربیشه، چوندر بالا، چوندر پایین، سرلوسه، تنگه سنا، و گُلاوهر.
مزارع حد فاصل روستای ایگل به آهار در سمت جنوب جادۀ گلاوهر، پیکار زمین، مَسْلَن، سربیشه، گرچک پایین، قاسمدره، فرّخ لَوار، سرعلم و سَئلان نام دارند. مزارع و مراتع حد فاصل روستای ایگل تا آهار در سمت شمال جاده عبارتاند از: دره گَرونا، کوه بلند باروئک، نیسون و گوخسون (محل خواباندن گاو). مزارع و مراتع سمت جنوب رودخانۀ شکرآب از شکرآب به آهار عبارتاند از: لودرۀ بالا، لودرۀ پایین، خور دوم کوره، سِمخوردک، کَمرلیزک، لونک، اودریون، بندجوئک (بند جوی کوچک)، مهدیچال، رمضانوند، خرسنگ، بازارک، توچال، شِنکاره و پیراز.
مزارع و مناطق حد فاصل میان روستای آهار و شکرآب در سمت شمال رودخانۀ شکرآب نیز اینها ست: بالاباغ، زیرگچ، تِلارنبی (رودخانۀ نبی)، قاضیکلا و دودره. در محل دودره، تنگه به دو شاخه تقسیم میشود؛ شاخۀ شمالی یا دست راستی به آهار بشم و سپس، به قلعهدختر، و شاخۀ جنوبی یا دست چپی به شکرآب و از آنجا به قلۀ توچال میرسد.
در بافت قدیم روستای آهار در دامنۀ یال سمت جنوب شرقی کوهی به نام سربیشه، یا تاربیشه و به قول برخی از اهالی، کوه لیسک قرار داشت. این نقطه محل تلاقی رودخانۀ پیشکانک که از سمت شمال به جنوب شرقی جریان دارد، با رودخانهای که از سمت غرب و از ناحیۀ شکرآب به سوی شرق جریان دارد، بود.
در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی که جمعیت تهران روزبهروز فزونی یافت، روستاهای مناطق لواسان و رودبار قصران بهعنوان مناطقی خوشآبوهوا مورد توجه ساکنان تهران قرارگرفت و سیل جمعیت به این منطقه سرازیر شد؛ بدینترتیب، وسعت و جمعیت روستاهای این مناطق به شدت گسترش، و افزایش یافت. ازجملۀ این روستاها آهار بود که بافت سنتی و تاریخی آن به سرعت تخریب، و نوسازی شد و ابعاد بافت جدید روستا در امتداد درههای سهگانۀ شمال (دره و رودخانۀ پیشکانک)، غرب (به سمت شکرآب)، و شرق (به سمت روستای ایگل) پیشروی کرد. این پیشروی امروزه، در سمت شکرآب بـه حدود 1 کمـ ، به سمت ایگل حدود 2 کمـ و در درۀ پیشکانک حدود 700 متر، یعنی تا جایی که زمین و مزرعهای وجود داشت، ادامه یافته است. هرچند هنوز در طول این مسیرها، برخی زمینها و باغها تخریب نشدهاند، اما تقریباً همۀ آنها دارای مالک غیربومی است.
روستای آهار در سرشماری سال 1385 ش، 232 خانوار و 702 تن جمعیت داشته است («درگاه ... »، بش ). البته شمار جمعیت آن با توجه به شرایط اقلیمی در زمستانها و تابستانها متغیر است، بهگونهای که در زمستانها، شمار خانوارهای ساکن در روستا حدود 108 خانوار است، اما در تابستانها به بیش از 800 خانوار افزایش مییابد. این روستا 6 محله دارد که سیّدون (سادات)، بالامحله و مونده (میان ده) در سمت شکرآب واقعاند، جیرمحله (پایینمحله) کنار رودخانه، محلۀ نظران در مرکز ده، و محلۀ سیفان در سمت شمال واقعاند.
نام خانوادگی اهالی روستای آهار به ترتیب کثرت جمعیت و بومی بودن عبارتاند از: نظر، نظرآهاری، نورعلی، علی رمضانی، سیفیان، سیفیانپور، عظیمبیک، میر محمدحسینی، رسولی آهاری، نادی، کریمان، حسن آهاری، مسیب آهاری، ناطقیان و شکرآبی، در میان این نامها، خانوادههای نظرآهاری، سیفیان، کریمان، علی رمضانی و میر محمدحسینی، از سادات، و از بومیهای منطقه و روستای آهارند که شهرت و آوازۀ خاصی دارند. حسین کریمان نویسندۀ کتابهای ری باستان و قصران، از اهالی این روستا بود.
شغل قدیم مردم روستای آهار دامداری و کشاورزی و بهخصوص کشت محصولات دیم نظیر نخود، لپه، ماش و عدس بود. وجود مزارع، دیمزارهای وسیع، و فراوانی نعمت آب در این روستا، نیز گستردگی مراتع سرسبز و پرعلف موجب رونق کسبوکار آنان بود. بخشی از مراتع وسیع و چراگاههای این روستا در گذشته به دامداران مناطق دشتنشین مثل ساکنان ری و ورامین اجاره داده میشد و یا به قول اهالی، به آنها باج میدادند. کاربرد واژۀ باج معادل اجاره به کار میرفته است، نه رشوه یا خراج. امروزه، بیشتر جوانهای روستای آهار به تهران مهاجرت کردهاند و غالباً شغل سریتراشی یا قطعهتراشی را برگزیده، و در این حرفه، صاحب شهرت و آوازهاند. تعداد اندکی از مردم بومی روستا که همچنان در آنجا زندگی میکنند، به کار باغبانی مشغولاند و مهمترین محصول باغهایشان آلبالو و گیلاس است که به مقدار زیاد به بازار عرضه میشود و کیفیت بسیار خوبی دارد. وجود زمینهای رسوبی، آب فراوان، و بهخصوص هوای خنک مانع از هجوم آفت به باغها میشود. ازاینرو، باغداران کمتر از سم و کود شیمیایی استفاده میکنند و کیفیت میوههای تولیدی آنها بسیار مطلوب است.
آب کشاورزی روستای آهار از رودخانۀ شکرآب و پیشکانک، و آب آشامیدنی اهالی نیز از 3 چشمه و به وسیلۀ لولهکشی به روستا میرسد. 20٪ آب آشامیدنی از چشمۀ بندجوئک که در کمرکش شمالی قلۀ توچال و در جنوب روستای آهار واقع است، 40٪ آب از چشمۀ امیر که در مسیر راه شکرآب قرار دارد و 40٪ نیز از چشمۀ سرپیراز که آن هم در مسیر شکرآب است، تأمین میشود. امروزه (1391 ش)، روستای آهار مدرسۀ ابتدایی و راهنمایی دارد و دانشآموزان به صورت مختلط به مدرسه میروند.
مردم روستای آهار مردمی متدین و مذهبیاند و عموماً مناسبتهای اسلامی را با شکوه و توجه خاصی برگزار میکنند. آنها در طی جنگ هشتسالۀ ایران و عراق (1359- 1367 ش) 9 تن شهید به کشور تقدیم نمودهاند. در این میان، برخی از بومیهای روستا، به خصوص افراد کهنسال از رشد جمعیت و آمدن افراد غریبه و به قول خودشان، «تهرانیها» به روستایشان ناراحت، و گلهمندند.
بافت قدیم روستای آهار و بناهای تاریخی ـ فرهنگی آن مانند مسجد، حسینیه، حمام و خانههای تاریخی تخریب، و بهجای آنها، خانههای ییلاقی فراوانی احداث شده است. بعضی از کهنسالان ده بر این باورند که محل قدیم روستای آهار ده تنگه بوده است و دلیل آن را وجود تکهسفالهای یافتشده در آنجا میدانند. به نوشتۀ کریمان (ص 428)، نام قدیمی این روستا «اوهر» متشکل از دو واژۀ «او» به معنای آب و «هر» به معنای آسیا در گویش مردم آهار است که در مجموع، به معنای آبادیای بوده است که آب فراوان برای احداث آسیا دارد. گویش مردم آهار به گویش مازندرانی نزدیک است ( فرهنگ ... ، 38/ 10).
مآخذ
«درگاه ملی آمار»، آمار (مل )؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (تهران)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1370 ش؛ کریمان، حسین، قصران ( کوهسران)، تهران، 1356 ش؛ نیز: