آزاده
آزاده [āzāde]، نام کنیزک چنگنوازِ رومیتبار که مُنذَر برای بهرام گور خرید. این نام که در اوستایی آزاتَ (بارتولمه، 343) و در پهلوی آزات (نیبرگ، 41) و آزاد (مکنزی، 15) آمده، به معنای «نجیب، شریف و نژاده» است. ثعالبی (ص 542) دو بار نام این کنیزک رومی را «آزاذوار» آورده، و زتنبرگ به نقل از دو نسخه بدل «ازاد»، «ازاذ» و «ازدوار» نیز ضبط کرده است (ص 542).
بنداری که به تبع فردوسی، رومی بودن کنیزک را تأیید کرده، از او ــ بدون آوردن نام ــ با عنوان چنگنواز یا مغنیه یاد کرده است (2/ 76).
در شاهنامه آمده است که بهرام در جوانی از منذر خواست که برایش کنیزکانی فراهم آورد تا یکی دو تن از ایشان را برگزیند. به دستور منذر 40 کنیزک رومی نزد بهرام آوردند. او از آن میان دو تن را برگزید که یکی چنگ نوازی بود آزاده نام. روزی بهرام، آزاده را به شکار برد و از او خواست تا بگوید که از 4 غزال نخجیرگاه، کدام را به تیر درغلتاند. آزاده گفت: «شیر مردان، نبردِ آهوان نجویند. تو گر میتوانی به تیری از ماده آهو، نَری، و با تیری دیگر از آهوی نر، مادهای بساز و سپس اسب بر غزال دیگر بتاز و چون گریخت، گوشش به کمان مهره بخاران تا پای بر گوش بَرَد و آنگاه سر و گوش و پایش با پیکانی بر هم بدوز». بهرام با تیری دو شعبه شاخهای آهوی نر بیفکند و آن را به ماده آهو تبدیل کرد و با نشاندن دو تیر بر دو سوی سر آهوی ماده از آن آهوی نری بساخت و شرط سوم را نیز به جای آورد. اما آزاده را از ترک خود به زمین کوبید و مرکب بر او تاخت و گفت: «ای چنگی نابخرد، اگر در تیراندازی چنین چیره دست نبودم، گوهرم از سنگینی شرط تو به ننگ آلوده شده بود». فردوسی روایت میکند که کنیزک زیرپای مرکب جان سپرد (نک : 7/ 272-275).
ثعالبی آورده است که بهرام استخوان کنیزک را زیرپای شتر درهم شکست و او بهبود نیافت تا مرد، و چون خبر به منذر بردند، او را به پناه خدا سپرد و فرمود تا نگارۀ او را با چنگ و شتر و غزالان و هر آنچه رخ داده است، بر کاخ خورنق نقش کنند (ص 543، 544).
در موزۀ ارمیتاژ دو جام سیمین وجود دارد که بهرام پنجم را با تاج مخصوص بر شتری نشان میدهد که زن جوانی در ترک خود دارد... (اوربلی، 726). همین گزارش را نظامی در هفت پیکر با اختلافاتی چند آورده است.
مآخذ
بنداری، فتح، الشاهنامه، به کوشش عبدالوهاب عزام، قاهره، 1932م؛ ثعالبی مرغنی، حسین، غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، به کوشش زُتنبرگ، پاریس، 1900م؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش م.ن. عثمانوف و عبدالحسین نوشین، مسکو، 1968م؛ نیز: