زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

آذری

آذَری [āzarī]، سبکی در معماری اسلامی ایران، منسوب به آذربایجان، مشهور به سبک مغول یا ایرانی ـ مغول و مقارن با دورۀ حکومت ایلخانیان بر ایران (653-736ق/1255-1336م). 
این سبک با آمیزش و ترکیب و تلفیق معماری جنوب و سنتها و روشهایی که از روزگاران کهن بومیِ آذربایجان شده بود، پدید آمد و سپس در دورۀ ایلخانیان در دیگر مناطق ایران نیز رواج یافت. چنان‌که اکنون نیز آثار ساختمانی بازماندۀ متعلق به این سبک در نقاط مختلف ایران به چشم می‌خورد. 

ویژگیها

معماری اسلامی ایران در طی یک دورۀ 300 ساله (از سلجوقی تا ایلخانی) سیری منظم و تکاملی داشته است. معماری سلجوقی را می‌توان شکل ابتدایی سبک ایلخانی (آذری) دانست. ظرافت عناصر ساختمانی یکی از عمده‌ترین ویژگیهای معماری این دوره است: عناصر و جزئیات ساختمانی مشترک با دورۀ سلجوقی در این سبک ظریف‌تر و آراسته‌تر و کالبد ساختمانها سبک‌تر و نازک‌تر شد. 
سبک شدن کالبد بناها امکان ساختن پنجره‌های بزرگ‌تر و ایجاد تجانس میان دیوارهای درونی و بیرونی را فراهم ساخت. نتیجۀ طبیعی استفادۀ روزافزون از پنجره‌های بزرگ، روشن شدن داخل ساختمانها بود و این ویژگی در بناهای ایلخانی (آذری) درست نقطۀ مقابل ساختمانهای تاریک دوره سلجوقی است. 
دیگر ویژگی عمدۀ این سبک تأکید بر ارتفاع بیشتر بناهاست. روشهایی که آگاهانه در ایجاد عمودیت بیشتر به کار گرفته شده است، گرچه همه نسبت به دورۀپیش تازه نیست، ولی اگر با هم در نظر گرفته شود، با فنون دورۀ سلجوقی تفاوت دارد: 
1. افزودن ارتفاع اتاقها و تالارها نسبت به اندازه‌های افقی آنها. 
2. بلندتر و باریک‌تر ساختن ایوانها: از ویژگیهای این سبک ایوان بلند و باریک سردر است که یک جفت مناره نیز در دو طرف آن، بلندی را بیشتر جلوه می‌دهد. 
3. افزودن به بلندی ساختمانهای گنبددار: ملاحظات زیبایی‌شناسی موجب عنایت بیشتر به ارتفاع و طرح و آشکار ساختن گنبد شد. کوشش در جهت دستیابی به «عظمت و ابهت و یافتن راه حل تازه برای مسائل ساختمانی» در این دوره نمایان است. استفاده از گنبدهای دو پوشه، دست سازندگان این نوع بناها را در بلندتر ساختن آنها باز کرد، زیرا دیگر مشکلی در حفظ رابطۀ نسبی معین میان عرض و طول تالارها با ارتفاع آنها نداشتند؛ فقط کافی بود تا هر اندازه که می‌خواهند و امکانات موجود به آنان اجازه می‌دهد، به ارتفاع پوشۀ خارجی (فوقانی) گنبد بیفزایند. در این سبک نه تنها پوشش بیرونی گنبدها بلندتر از گنبدهای منفرد نخستین گردید، بلکه به بلندی استوانۀ گنبد نیز افزوده شد و بدین‌سان، گنبد کاملاً از دیوارهای پایین جدا و نمایان گشت. این شیوۀ کار، تکامل گنبدسازی را در این دوره نسبت به دورۀ سلجوقی که پایۀ گنبد در پس دیوارهای عظیم از چشمها پنهان می‌ماند، آشکارا نشان می‌دهد. روش ساختن نیم‌طاق 8 گوش (گوشوار، فیل‌گوش) بر روی طاق مکعب و بنای گنبد بر روی آن همچنان به پیروی از دورۀ سلجوقی ادامه یافت، جز اینکه محل 8 گوش هرچه بیشتر بالا برده شد و در برخی از بناهای این عهد در این زمینه تکاملی رخ نمود و آن تبدیل 8 گوش به 16 گوش است که در دوره‌های متأخرتر جای خود را به دایره می‌دهد. 
4. کوشش آگاهانه در ایجاد شباهت و تجانس میان طرح گنبدهای بیضی شکل نوک‌تیز و مقطع نوک‌تیز راهروها و قوسهای دیوارها در این سبک قابل تشخیص و ذکر است. 
5. عنایت به زیبایی و نیز تمایل به برجسته‌تر ساختن گنبد موجب پوشاندن گنبد با آجر یا سفال نیلی‌رنگ شد، هرچند این پدیده از سدۀ 2ق/ 8م سابقه داشته است. 

آرایشها

در تزیینات ساختمانی این دوره این ویژگیها نمایان است: مقرنس‌کاری که از خصوصیات معمولی معماری سلجوقی بود، در دورۀ ایلخانیان کامل‌تر و مفصل‌تر و متنوع‌تر شد. برخی از ویژگیهای مقرنس‌کاریهای این سبک در دورۀ سلجوقی دیده نمی‌شود: مقرنس‌کاری گچی معلق، رواج سفیدکاری تمام مقرنس، گرد آمدن همۀ مجموعۀ مقرنس در جاهای هرم شکل یا در مرکز و جلوگیری از پخش اثر تزیینی بر روی همۀ دستگاه مقرنس؛ این ویژگیها در دورۀ تیموری به کمال خود رسید. دیگر ویژگی برجستۀ تزیینات معماری در این سبک مهارت فوق‌العاده در گچ‌کاری و به کار بردن آن به انواع گوناگون است: گچ به عنوان کمک و مادۀ الحاقی به ساختمان، توپیهای ته آجری، روکشی مسطح، برجسته‌کاری بلند، تزیین گچی توپُر و توخالی، گچ‌کاری وصله‌ای و گچ‌کاری رنگی، تا آنجا که روکاری آجری در این دوره به‌تدریج منسوخ شد. 
 به گفتۀ محمدکریم پیرنیا، یکی از محققان تاریخ معماری ایران از ویژگیهای این شیوه یکی قوس و پوشش معروف به «کَلیل آذری» است که در مجموعۀ مزار و خانقاه شیخ‌صفی در اردبیل و همچنین در گنبد خدابنده بیش از هر جای دیگر به چشم می‌خورد. به عقیدۀ وی هرجا چنین قوسی باشد، باید ردپای معماری آذری را جست‌وجو کرد. 
مشخصات دیگر این سبک به نظر او اینهاست: ریزه‌کاری بنا با آجر و سنگ و خشت رژچین، پوشش لوله‌ای و کجاوه‌ای ایوانها، سادگی شکنجها و فیل‌پوشهای (فیل‌گوشها، گوشوارها) زیر گنبد، تزیین داخل و خارج بنا با آجرکاری تزیینی پیش‌ساز و گره‌سازی و گچ‌بری پرکار، همچنین آرایش محرابها و کتیبه‌های چشمگیر با قطعات کاشی و با نقش برجسته، به کار بردن کاشی معرق و گاهی نقش و نگار زر و لاجورد و شنگرف در داخل بنا. 
 متخصصان تاریخ معماری اسلامی بیش از 100 اثر ساختمانی همراه با تصاویری از آنها عرضه کرده‌اند. برخی از این آثار اینهاست: شاه‌چراغ (شیراز)، امام‌زاده یحیى (ورامین)، میل رادکان (88 کیلومتری مشهد)، پیر بکران (لنجانِ اصفهان)، غازانیه (تبریز)، رَبع رشیدی (تبریز)، جامع نطنز، آرامگاه شیخ عبدالصمد اصفهانی (نطنز)، آرامگاه محمد اولجایتو (سلطانیه)، جامع علیشاه (تبریز)، هارونیه (طوس)، مسجدجامع ورامین، شبستان مقبرۀ امام رضا(ع)، مقبرۀ حمدالله مستوفی (قزوین)، مسجدجامع سمنان و سردر مسجدجامع اصفهان. 

پیرنیا با توسّعی که در دامنۀ زمانی این سبک قائل است، شاهکارهای بازماندۀ آن را چنین می‌شمرد: آرامگاه خدابنده، مسجد گوهرشاد، جامع ورامین، جامع یزد، جامع نطنز، مسجد خواجه نصیر مراغه و شمار بسیاری از امام‌زاده‌ها که در زمان صفویان به آرایش آنها افزوده‌اند.*

مآخذ

پوپ، آرتور، هنر ایران در گذشته و آینده، ترجمۀ عیسى صدیق، تهران، 1355ش؛ پیرنیا، محمدکریم، «سبک آذری»، فرهنگ معماری ایران، تهران، 1354ش، س 1، شم‍ 1؛ همو، «سبک‌شناسی معماری ایران»، یادنامۀ پنجمین کنگرۀ بین‌المللی باستان‌شناسی و هنر ایران، تهران، 1347ش؛ حسن، زکی محمد، الفنون الایرانیة فی العصر الاسلامی، قاهره، 1940م؛ دوری، کارل، هنر اسلامی، ترجمۀ رضا بصیری، تهران، 1363ش؛ دیماند، موریس، راهنمای صنایع اسلامی، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1336ش؛ گدار، آندره، هنر ایران، ترجمۀ بهروز حبیبی، تهران، 1345ش؛ ویلبر، د.، معماری اسلامی ایران در دورۀ ایلخانان، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1346ش؛ ویلسن، کریستی، تاریخ صنایع ایران، ترجمۀ عبدالله فریار، تهران، 1317ش؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.