آذرشهر
آذَرْشَهْر [āzaršahr] ، شهر و مرکز شهرستانی به همین نام در آذربایجان شرقی. آب و هوای این شهرستان معتدل است و رودخانۀ دهخوارقان که از کوههای سهند سرچشمه میگیرد، در محدودۀ آن جریان دارد. این شهرستان شامل 2 بخش و 5 دهستان است.
آذر شهر با °37 و´46 عرضشمالی و °45 و ´58 طول شرقی، و 468‘1متر ارتفاع، در 54 کیلومتری جنوب باختری تبریز و 17 کیلومتری خاور دریاچۀ ارومیه قرار گرفته است. رود دهخوارقان از جنوب آن میگذرد و پس از مشروب کردن باغهای اطراف آن، به دریاچۀ ارومیه میریزد. آذر شهر تا 1316ش دهخوارقان نامیده میشد. این شهر از شهرهای دیرین آذربایجان است و احتمالاً پیش از اسلام در محل آن آتشکدهای دایر بوده است. یاقوت حموی آن را به نخیرجان ـ خزانهدار انوشیروان، پادشاه ساسانی ـ منسوبدانسته است و حمدالله مستوفی از هوای معتدل، باغستانها و تاکستانهای فراوان، و از غله و پنبۀ آنجا سخن گفته است.
در زمان فتحعلیشاه، پس از اینکه ایرانیان در دومین جنگ از سپاهیان روس شکست خوردند، دهخوارقان محل ملاقات عباسمیرزا و پاسکویچ، فرمانده سپاهیان روسی تعیین شد و تنظیم مواد عهدنامۀ ترکمان چای در همین شهر صورت گرفت. اوژن اوبن در اواسط نیمۀ اول سدۀ14ق، آنجا را شهری کوچک با 12 هزار نفر جمعیت وصف کرده است که شماری از آنان ارمنی بودهاند. ضمناً او از باغهای بادام آنجا که مالکیت بیشتر آنها در دست تبریزیان بوده، یاد کرده است.
آذرشهر بیش از31هزارتن جمعیت دارد. در این شهر قالیبافی رونق فراوانی دارد و قالی آن در دیگر جاها به نام قالی تبریز عرضه میشود. حوله، پارچه و پتوبافی نیز از صنایع این شهر است. آثار تاریخی چندی در این شهر وجود دارد.*
مآخذ
ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، لیدن، 1896م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ افشار، مصطفى، سفرنامۀ خسرو میرزا، به کوشش محمدگلبن، تهران، 1349ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز، 1906-1907، ایران و بینالنهرین، ترجمۀعلیاصغر سعیدی، تهران، 1362ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331ق/1913م؛ خاماچی، بهروز، آذرشهر (دهخوارقان)، تبریز، 1355ش؛ طبری، تاریخ، به کوشش دخویه، لیدن، 1881م؛ فرهنگ اجتماعی دهات و مزارع، استان آذربایجان شرقی، تهران، 1363ش؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1310ش؛ یاقوت، بلدان.