عقائد النساء
عَقائِدُ النِّساء، یا کلثومننه، رسالهای انتقادی بهطنز با استناد به فرهنگ مردم، نوشتۀ محمد بن حسین خوانساری (د 1125 ق / 1713 م)، مشهور به آقاجمال خوانساری.
آقاجمال خوانساری که آقاجمال اصفهانی نیز نامیده میشود (قس: لغتنامه ... ، ذیل کلثومننه، که او را آقاباقر نامیده است)، در خوانسار زاده شد و در اصفهان درگذشت (کتیرایی، 6). او فقیه، مدرس و اصولی شیعه بود که نزد پدرش و نیز ملا محمدباقر محقق سبزواری و ملا محمدتقی مجلسی درس خواند و از مجلسی اجازۀ اجتهاد گرفت. از آثار چاپشدۀ وی تاج التراجم و ترجمۀ مفتاح الفلاح است (انوری، ذیل آقاجمال خوانساری؛ برای آگاهی از دیگر آثار، نک : دبا، 1 / 458- 459).
ازآنجاکه نام آقاجمال در آغاز «عقائد النساء» نیامده است، برخی او را مؤلف کتاب ندانستهاند (نک : کتیرایی، همانجا)، اما عدهای باتوجهبه نکتهسنجی و طنزگویی آقاجمال، نیز شیوۀ نگارش کتاب به روش کتابهای توضیحالمسائل، این اثر را از آن وی دانستهاند (همو، 7). به گفتۀ کتیرایی (ص 6)، نخستین کسی که «عقائد النساء» را از آن آقاجمال دانسته، صاحب تذکرۀ یخچالیه است (نک : بهار، 150). نویسندگان چندی از وی نام برده، و دانش او را ستودهاند، ازجمله نویسندۀ تذکرة الملوک (نک : همانجا) و مدرس تبریزی (1 / 54).
آقاجمال این کتاب را در عصر شاه سلیمان اول صفوی (سل 1077 یا 1078-1105 ق / 1666 یا 1667-1694 م)، در نقد باورها و معتقدات زنان آن روزگار اصفهان نوشته است (کتیرایی، 7) و برخی آن را مبارزه با بدعت و خرافه و حتى نوعی مبارزه با حاکمانی دانستهاند که فقط به ظواهر دین عمل میکردند و به حقیقت آن بیاعتنا بودند (برای آگاهی بیشتر دراینباره، نک : «عقاید ... »، بش ).
این کتاب تاکنون، چندین بار چاپ شده که قدیمترین آن، چاپ سنگی 1250 ق / 1834 م است (دایرةالمعارف ... ، 1 / 2248؛ قس: رضوی، 57، که این سال را 1263 ق / 1847 م میآورد). مشهورترین چاپ «عقائد النساء» به کوشش محمود کتیرایی است. دیگر چاپها ــ همه با نـام کلثومننه ــ بدین قـرارند: به کـوشش بیـژن اسدی، تهران، 1355 ش؛ به کوشش بهرام چوبینه، کلن، 1378 ش / 1999 م؛ به کوشش گیسو شاکری، سوئد، 1387 ش / 2009 م. همچنین، این کتاب با نام کلثومننه به زبانهای فرانسوی (ج. تُلُنیه، پاریس، 1881 م)، انگلیسی (ج. اَتکینسن، لندن، 1832 م) و ترکی آذربایجانی (زینبپاشا، تبریز، بیتا) ترجمه شده است (نک : کتیرایی، 14-15؛ برای آگاهی از نسخههای خطی، نک : دبا، نیز رضوی، همانجاها).
طنز «عقائد النساء» از نوع نقیضه یا پارودی است که در اصطلاح ادبی، «تقلیدِ تمسخرآمیز از کلمات، سبک، نگرش، لحن و عقاید نویسندهای یا شیوهای خاص در نوشتن است» (میرصادقی، 295) و میتوان آن را وسیلهای دانست که در آفرینش اثری انتقادی و طنزآمیز به کار گرفته میشود و آقاجمال نیز با استادی آن را به کار برده است؛ درواقع، نقیضه در 3 سطح لفظ، سبک و شیوۀ بیان و نیز درونمایه و محتوا رخ میدهد (برای آگاهی بیشتر، نیز نمونههای این سطوح، نک : همو، 295-296) و آنچه در این اثر میبینیم، در سطح محتوا رخ میدهد و نویسنده با بهکارگیری نقیضه، به انتقاد از باورهای رایج میان زنان میپردازد؛ بدین شیوه که به روش توضیحالمسائلها، نخست، پرسشی را مطرح میکند و سپس پاسخ آن را با یکی از اینگونه جملهها بیان میکند: «حرام است»، «مستحب است»، «واجب است» و جز آنها (سراسر اثر؛ نیز نک : کتیرایی، 7- 8).
«عقائد النساء» بهترتیب، مقدمه، 16 باب، و خاتمه را در بر میگیرد؛ البته در برخی از چاپها، پس از خاتمه، شرحی با عنوان «در رقعهنوشتن به محبوب در طلب ادویه» آمده است که به نظر میرسد بعدها به کتاب افزوده شده باشد (همو، 45).
در مقدمۀ کتاب، نویسنده با زبان طنز، نام «افضل علمای زنان» را میآورد که 5 تناند و قول ایشان «نهایت وثوق» را دارد؛ البته، وی شمار این علما و فضلا را بیشتر میداند؛ چنانکه میگوید: «بدان که هر زنی که سنی داشته باشد ... افعال و اقوال او وثوق تمام دارد و هر زنی که خلاف فرمودۀ ایشان کند، آثم و گناهکار است» (ص 1). او نام این 5 تن از «علما» را چنین میآورد: بیبیشاهزینب، کلثومننه (که نام دیگر کتاب به وی اشاره دارد)، خالهجانآقا، باجییاسمن و ددهبزمآرا (همانجا). در ادامه نیز در هر باب، دربارۀ «حکم شرعی» هر موضوعی، در بیان حرام است، واجب است، مکروه است و جز آن، به قول این علما و فضلا استناد میکند (نک : دنبالۀ مقاله).
باب نخست کتاب، «در بیان وضو و غسل و تیمم» نام دارد که در آن، از قول افضل علمای زنان، به چند موضع که ترک غسل و وضو بر زنان واجب است، اشاره میشود؛ برای نمونه، ترک وضو و غسل هنگام «حنا و نگاربستن» یا «ابروگذاشتن» و «زرکچسبانیدن» واجب است: « ... و اکثر علما در نگار، 3 روز [وضو و غسل] را ساقط میدانند ... و بیبیشاهزینب تا 5 یا 6 روز وضو را ساقط میداند و چنانچه در حالتی که نگار بسته باشند، قبل از 5 روز وضو بسازند، حرام است ... » (ص 3)؛ یا هرگاه زن برای حمامرفتن، از تنهاگذاشتن همسرش با کنیز در خانه پرهیز داشته باشد و از مقاربت ایشان با یکدیگر بترسد و نتواند فردی امین را نیز نزد ایشان بگذارد، «ترک غسل بر وی واجب میشود» (همانجا، برای آگاهی از دیگر موارد، نک : 3-4).
باب دوم، «در بیان اوقاتی که نماز ساقط و ترک آن واجب است» نام دارد و نویسنده با همان شیوۀ معمول خود، از قول فضلا به 6 زمان وجوب ترک نماز برای زنان اشاره میکند (ص 5)؛ ازجمله زمانی که زن جامۀ نو پوشیده، و ترس از ضایعشدن آن هنگام رکوع وجود داشته باشد. در این صورت، خالهجانآقا ترک نماز را «مستحب میداند» که البته «این قول خالی از قوه نیست» (همانجا).
در باب سوم نیز با نام «در بیان روزه»، باورهای زنان دربارۀ آداب دو نوع روزۀ مرتضى علی (ع) و روزۀ هفدهم ماه رجب میآید که زنان آنها را برای حاجت خاصی نذر میکنند و باید در آن، آداب، سلوک و حتى خوراک ویژهای برای افطار داشته باشند (ص 6-7)؛ برای نمونه، در توضیح یکی از روزههای مرتضى علی (ع) از قول خالهجانآقا آمده است که این روزه را دختران برای شوهر دلخواه کردن نذر کنند (ص 7) و دیگر علما، مانند بیبیشاهزینب، کلثومننه و ددهبزمآرا برای زود شوهرکردن دختر، رفتن به منار مشهور «کونبرنجی» و خواندن شعری را در آنجا توصیه میکنند (برای آگاهی از متن شعر، نک : همانجا)؛ در ادامه، چنین میآید: «پس با مقعد گردکان بشکند و کلثومننه میگوید گردکان را از طرف راست مقعد بشکند و ایضاً کلثومننه گفته که اگر دختر سرین پرگوشت داشته باشد، نتواند گردکان را بشکند، گردکان را بر زمین گذارد و بر روی پلههای منار، تخته بر روی گردکان بگذارد و مقعد خود را بر تخته زند که به استعانت تخته، گردکان را بشکند و این خالی از قوه نیست» (همانجا)؛ یا اینکه روزۀ هفدهم رجب باید با قند و کنجدی افطار شود که به قول بیبیشاهزینب، از پول گدایی تهیه شده باشد (ص 6).
باب چهارم «در بیان نکاح» نام دارد که در آن نیز مستحبات و واجبات آنچه عروس باید هنگام جاریشدن خطبۀ عقد انجام دهد، از قول فضلا میآید؛ برای نمونه، عروس باید نباتی در بند ازار خود داشته باشد و به محض جاریشدن خطبه، آن را در دهان داماد بگذارد (ص 8، برای نمونههای دیگر، نک : 8- 9). این باب با نقل حکم افضل علمای زنان دربارۀ انجامدادن کارهایی برای گشایش بخت دیگر دختران هنگام جاریشدن خطبه، مکروهبودن نورهکشیدن برای دختران، حکم و آداب بندانداختن و نیز لغلغهمالیدن (مخلوط کتیرای سفید، گل ختمی، عرق بنفشه و عنبر) ادامه مییابد (ص 9-10).
در باب پنجم، «در بیان افعال و اقوال شب زفاف»، نظر و حکم 5 عالم دربارۀ آنچه عروس، مادرش و داماد باید در این شب انجام دهند، میآید (ص 11-13)؛ برای نمونه، باجییاسمن و دیگر علما آمدن مادر عروس به خانۀ داماد را در این شب حرام میدانند (ص 11)؛ نیز واجب است که عروس و داماد پای راست را بر پشت پای یکدیگر گذارند و هریک در این کار پیشدستی کند، انجامدادن آن از دیگری ساقط میشود. اهمیت این رسم تا آنجا است که اگر کسی بهعمد، آنرا ترک کند، گناهکار است و اگر ترک عمل سهوی باشد، باید قضایش را به جا آورد (همانجا)؛ یا باجییاسمن معتقد است بارشی اندک در این شب نشانـۀ آن است که عروس تهدیگ خورده است (ص 12) یا باید خون باقیمانده از بکارت عروس را که به آن «نشان» گویند، در سینی بگذارند و در مجلس نشان دهند تا عروس و بستگانش سرخرو شوند. به نظر خالهجانآقا، بهتر است که سینی نقره باشد؛ اما کلثومننه گفته درصورت امکان، طلا بهتر است (ص 13)؛ همچنین، از قول افضل علمای زنان، به وجوب آداب خاصی چون نقاره و سرنازدن، پذیرایی از مهمانان، تعلیم عروس، نبات در دهان یکدیگر گذاشتن عروس و داماد، در آینه نگریستن هر دو، نقلریختن بر سر ایشان و خواندن اشعاری ویژه، انداختن رختخواب آنان، فالگوش ایستادن پشت در اتاقشان، و هل و گلابدادن به عروس برای آنکه پسر بزاید، اشاره میشود (ص 12-13).
نویسنده در دیگر بابها نیز همین شیوه را ادامه میدهد و با استناد به قول هر 5 عالم و نیز زبان طنز، به انتقاد از باور زنان در امور مختلف میپردازد:
عنوان دیگر بابها و نیز خاتمۀ کتاب از این قرار است: «در بیان زاییدن و متعلقات آن»؛ «در بیان حمامرفتن»؛ «در بیان سازها و اوقات آن»؛ «در بیان معاشرت زنان با شوهران»؛ «در بیان مطبوخاتی که به نذر واجب میشود»؛ «در بیان تعویذ و چشمزخم»؛ «در بیان اقسام محرم و نامحرم»؛ «در بیان استجابت دعای زنان»؛ «در بیان آمدن مهمان به خانه و بیرونرفتن و متعلقات آن»؛ «در بیان صیغۀ خواهرخواندگی»؛ «در بیان چیزهایی که برای یکدیگر فرستند» (ادامۀ باب پیشین و خاتمۀ کتاب)؛ و «در بیـان ادعیـه و اذکار متفرقه و آداب کثیرالمنفعه».
مآخذ
آقاجمال خـوانساری، محمد، «عقائد النساء»، عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، طهوری؛ انوری، حسن، فرهنگ اعلام سخن، تهران، 1387 ش؛ بهار اصفهانی، محمدعلی، تذکرۀ یخچالیه، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1321 ش؛ دایرةالمعارف فارسی؛ دبا؛ رضوی، مسعود، «آقاجمال خوانساری و عقائد النساء»، اطلاعات حکمت و معرفت، تهران، 1388 ش، شم 37؛ «عقائد النساء»، ویکیفقه، دانشنامۀ حوزوی (مل )؛ کتیرایی، محمود، توضیح و حواشی بر «عقائد النساء» (نک : هم ، آقاجمال)؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، 1342 ش؛ میرصادقی، جمال و میمنت ذوالقدری (میرصادقی)، واژهنامۀ هنر داستاننویسی، تهران، 1388 ش؛ نیز:
Wikifeqh, www.wikifeqh.ir (acc. Oct. 16, 2016).
لیلا مرادی