زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه

ضراب خانه

ضراب‌خانه \ zarrāb-xāne \ ، محل ضرب مسکوکات دولتی از دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، بعدها روستایی از توابع شمیران، و امروزه محله‌ای به همین نام واقع در محدودۀ شهرداری منطقۀ 4 تهران. 
در دورۀ قاجار و تا پیش از دورۀ ناصری، هر یک از شهرهای بزرگ ایران ضراب‌خانه‌ای مخصوص به خود داشت که سکه‌های ضرب‌شده در آنها از نظر خط و شکل با یکدیگر تفاوت داشتند (اعتمادالسلطنه، المآثر ... ، 1 / 150)، و دولت برای هریک از این ضراب‌خانه‌ها، سرپرستی به نام «معیر» انتخاب می‌کرد. ناصرالدین شاه قاجار در نخستین سفر اروپایی خود در 1290 ق / 1873 م، از نزدیک سکه‌های رایج در کشورهای اروپایی را مشاهده کرد و با دیدن سکه‌های استاندارد با وزن و عیار معین در آنجا، و مقایسه‌شان با سکه‌های رایج در ایران، درصدد یکنواخت کردن مسکوکات و متمرکز ساختن ضراب‌خانه‌ها در تهران برآمد. 
ناصرالدین شاه پس از بازگشت از اروپا، ماشین‌آلات اولیۀ ضراب‌خانه را از برخی از کشورهای اروپایی همچون فرانسه خریداری، و با کمک مستشاران اتریشی ضراب‌خانه‌ای را در محل کنونی محلۀ ضراب‌خانه برپا کرد (همان، 1 / 150-151، مرآة ... ، 3 / 1799؛ ماته، 68- 69) و از آن پس، این منطقه به «ضراب‌خانه» شهرت یافت. 
محل ضراب‌خانه در ابتدا کارخانۀ ریسمان‌ریسی بود که تجهیزات آن را در 1275 ق محمود ناصرالملک (د 1305 ق) ــ از رجـال و وزیـران دورۀ ناصری ــ از مسکو خریداری کرده، و به تهران آورده بود. این کارخانه پس از مدتی فعالیت، به صورت متروک باقی ماند؛ اما سرانجام در 2 جمادی‌الآخر 1294، ضراب‌خانۀ جدید دولتی با حضور ناصرالدین شاه گشایش یافت. در آغاز، همگان امید داشتند که با گشایش این مکان اصلاحاتی در امور ضرب سکه صورت گیرد؛ اما این امر با دشواریهایی همراه بود (اعتمادالسلطنه، المآثر، 1 / 98، 150-151؛ ماته، 70؛ نک‍ : ادامۀ مقاله). 
ادارۀ ضراب‌خانه در روزگار ناصری برعهدۀ وزارت مالیه بود (جمال‌زاده، 141). از آنجا که مسئولیت ادارۀ آن ازجملۀ مشاغل امنیتی و حساس به شمار می‌آمد، در آغاز، ناصرالدین شاه، محمدابراهیم امین‌السلطان (د 1300 ق) ــ از رجال دورۀ ناصری ــ را به ریاست آن منصوب کرد. پیش‌تر ادارۀ ضراب‌خانه‌ها، به صورت موروثی در اختیار خاندان معیرالممالک قرار داشت (بامداد، 3 / 350-351). پس از آن، امین‌السلطان تمام ضراب‌خانه‌های ایران را تعطیل، و سکه‌هایی مدور با وزن و عیار مشخص ضرب کرد. در 1295 ق / 1878 م پول مسی، و در 1296 ق پولهای دیگری در این ضراب‌خانه ضرب شد. بعدها امین‌السلطان حاجی محمدحسن تاجر اصفهانی ملقب به کمپانی را که روابط دوستانه‌ای با او داشت، به‌عنوان دستیار خود برگزید؛ از این‌رو، به حاجی محمدحسن لقب امین‌الضرب داده شد (اعتمادالسلطنه، همانجا، مرآة، 4 / 2385-2386، 2394؛ بلاغی، 60). 
در 1300 ق / 1882 م، محمدابراهیم امین‌السلطان درگذشت و از آن پس، تمام امور به فرزندش میرزا علی‌اصغر امین‌الملک، امین‌السلطان دوم، ملقب به اتابک اعظم واگذار شد. او نیز همچون پدر خود با امین‌الضرب که به طور رسمی مسئولیت ادارۀ ضراب‌خانه را برعهده گرفته بود، همکاری کرد (بامداد، 3 / 350). 
پیش از مسئول شدن امین‌الضرب در ادارۀ ضراب‌خانه، نقرۀ مورد نیاز آن از معادن ایران استخراج می‌شد؛ اما پس از آنکه استخراج از معادن کشور به پایان رسید، امین‌الضرب با همکاری برخی از افراد ناشناس نقرۀ مورد نیاز این کارخانه را از خارج وارد می‌کرد. این سکه‌های نقره در کارخانۀ جدید ضراب‌خانه به صورت سکه‌های یکنواخت 50 دیناری (یک‌شاهی)، 100دیناری (دوشاهی)، 500 دیناری (ده‌شاهی) و 000‘1دیناری (قران) ضرب می‌شدند (شمیم، 143-144). 
امین‌الضرب در دورۀ حیات محمدابراهیم امین‌السلطان و پسرش، میرزا علی‌اصغر امین‌السلطان، همواره روابط نزدیک و صمیمانه‌ای با آنان داشت؛ تا آنجا که حتى برخی از نویسندگان نقش ایشان را در زمینۀ اختلاس و رواج بیش از حد پول سیاه (مسی) پررنگ دانسته‌اند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : امین‌الدوله، 69-70، 195-200؛ دولت‌آبادی، 1 / 174؛ هدایت، 100-101؛ مستوفی، 2 / 11؛ ماته، 71، 73؛ صفایی، 138-143؛ عباس میرزا، 190-191). 
پس‌از این اتهامات، سرانجام در 1310 ق امین‌الضرب از مقام خود عزل شد و به جای او، ولی خان نصرالسلطنه (محمدولی‌خان تنکابنی) ــ بعدها سپهسالار اعظم ــ مدتی ضراب‌خانه را اجاره کرد و خود مسئولیت ادارۀ آن را برعهده گرفت (اعتمادالسلطنه، روزنامه ... ، 972). پس از مدت کوتاهی امین‌السلطان صدراعظم ــ حامی امین‌الضرب ــ با دسیسه‌هایی باعث برکناری نصرالسلطنه، و روی کارآمدن دوبارۀ امین‌الضرب شد (بامداد، 3 / 352)، هرچند به گفتۀ ماته، نصرالسلطنه به‌سبب بی‌کفایتی و نابسامانی بازار، از مقام خود برکنار شد (ص 73). چندی نیز غلامعلی خان امین همایون در ادارۀ ضراب‌خانه با امین‌الضرب مشارکت داشت (اعتمادالسلطنه، همان، 1144؛ شیبانی، 292؛ محبوبی، 2 / 56). 
در 1315 ق، میرزا علی خان امین‌الدوله که به‌تازگی به جای امین‌السلطان وزیر اعظم مظفرالدین شاه شده بود، 3 بلژیکی را به ایران دعوت کرد و یکی از آنان را به نام انگلس به تنظیم امور و ادارۀ ضراب‌خانه گماشت؛ ظاهراً انگلس توانست تا اندازه‌ای به اوضاع ضراب‌خانه سامان بخشد (جمال‌زاده، 141). 
در دورۀ مظفری، ضراب‌خانه بخشی از وزارت داخله اعلام شد. در آن دوره نیز پس از برکناری مجدد امین‌الضرب، مدت کوتاهی صنیع‌الدوله، پسر مرتضى قلی خان مخبرالدوله، مسئولیت ادارۀ ضراب‌خانه را برعهده گرفت (همانجا). اما در 1315 ق، امین‌الضرب بار دیگر و برای آخرین بار به ریاست ضراب‌خانه منصوب شد و یک سال بعد نیز درگذشت (بامداد، 3 / 362؛ محبوبی، 2 / 59). 
در دورۀ مظفری نیز اسباب و آلات دیگری برای این اداره خریداری، و در شمال آن ساختمانی جدید بنا شد؛ از این‌رو، بعدها ضراب‌خانه به دو قسمت مجزای ضراب‌خانۀ ناصری در جنوب، و ضراب‌خانۀ مظفری در شمال بدل گشت (ستوده، 1 / 547). 
پس‌از تأسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط انگلستان، اداره و نظارت بر ضراب‌خانه به این بانک واگذار شد و به‌سبب قرار گرفتن انحصار چاپ و نشر اسکناس در اختیار این بانک، رسیدگی به امور سکه و اسکناس نیز به طور کلی در اختیار آن قرار گرفت و این وضعیت تا زمان انقلاب مشروطیت همچنان پابرجا بود. 
در دورۀ استبداد صغیر (1326-1327 ق / 1908- 1909 م)، محمدعلی شاه قاجار ریاست ضراب‌خانه را به حاج محمداسماعیل آقا واگذار کرد (شمیم، 144؛ جمال‌زاده، همانجا). پس از آن، با برپایی مجلس شورای ملی، قوانین جدیدی برای ضراب‌خانه و مسکوکات آن وضع شد (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : همو، 141-142). بنابر نوشتۀ مستوفی، در 1330 ق بلژیکیها که ادارۀ گمرک را در دست داشتند، ادارۀ خزانۀ مرکزی را نیز در محل ضراب‌خانۀ ناصری دایر کردند (2 / 367). در دورۀ رضاشاه نیز در ضراب‌خانۀ مظفری ــ که بعدها به باغ رزم‌آرا شهرت یافت ــ سکه ضرب می‌شد (ستوده، همانجا). 
در دورۀ قاجار، روستایی به نام ضراب‌خانه وجود داشت که دارای چندین رشته قنات بود. یکی از معروف‌ترین آنها، قنات معروف به صاحب‌الزمانی، وقف محلۀ چاله‌میدان بود که مجرای آن در زیر شهر قرار داشت و پس از آبیاری باغهای شمیران و ضراب‌خانه و دیگر محله‌های واقع در مسیر خود، به سمت محلۀ چاله‌میدان می‌رفت. بعدها به‌سبب خیابان‌کشیهای جدید، مسیر عبور این قناتها مسدود شد («ضرب ... »، بش‍‌ ). 
روستای ضراب‌خانه در 5کیلومتری جنوب شرقی تجریش، بر سر راه تهران به سلطنت‌آباد قرار داشت. ساکنان این روستا بیشتر کشاورز، یا کارگر ادارۀ ضراب‌خانه بودند. آب مورد نیاز روستای ضراب‌خانه برای کشاورزی و آشامیدن، از قنات و رود دربند تأمین می‌شده است. از محصولات کشاورزی این روستا می‌توان به کشت غلات اشاره کرد ( فرهنگ ... ، 1 / 134). جمعیت این روستا براساس نخستین سرشماری رسمی کشور در 1335 ش، 440 تن گزارش شده است ( گزارش ... ، 4). در دهۀ 1340 ش، ضراب‌خانه در جریان توسعۀ شهر تهران، به این شهر ضمیمه شد. 
امروزه (1389 ش)، تمام این اراضی در اختیار بانک مرکزی است و با وجود ساختمانهای مختلف در آن، این منطقه به مرکز تجمع مراکز پولی و مالی کشور تبدیل شده است. ضراب‌خانه در تقسیمات شورایاری در 1387 ش، با محلۀ پاسداران ادغام شد. محلۀ ضراب‌خانـه ـ پـاسداران از شمال به بزرگراه بابایی، از جنوب به بزرگراه شهید زین‌الدین، از شرق به بزرگراه شهید صیاد شیرازی، و از غرب به خیابان پاسداران منتهی می‌شود. محلۀ ضراب‌خانه که در ناحیۀ 3 منطقۀ 4 شهرداری تهران واقع است، در 1389 ش، با وسعت 651‘ 943‘ 3 مـ2 حدود 581‘ 27 تن جمعیت داشته است («شناسنامه ... »، بش‍‌ ). خیابان اصلی ضراب‌خانه، خیابان فرخی یزدی است که از میدانی به همین نام منشعب می‌شود (معتمدی، 385). مسجدجامع ضراب‌خانه یا مسجـد غدیـرخم با مساحتی در حدود 600 مـ2 در این محله قرار دارد (طباطبایی، 130). 

مآخذ

 اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ همو، المآثر و الآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1367 ش؛ همو، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367- 1368 ش؛ امین‌الدوله، علی، خاطرات سیاسی، به کوشش حافظ فرمانفرماییان، 
تهران، 1355 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1347 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قسمت شمالی و مضافات، شمران قدیم، قم، 1350 ش؛ جمال‌زاده، محمدعلی، گنج شایگان، برلین، 1335 ق؛ دولت‌آبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1361 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1371 ش؛ شمیم، علی‌اصغر، ایران در دورۀ سلطنت قاجار، تهران، 1342 ش؛ «شناسنامۀ محلات»، شهرداری منطقۀ 4 تهران (مل‍‌ )؛ شیبانی، ابراهیم، منتخب التواریخ، تهران، 1366 ش؛ صفایی، ابراهیم، پنجاه نامۀ تاریخی، تهران، 1355 ش؛ «ضرب سکۀ ناصری، تاریخ ضراب‌خانۀ تهران را جاودان کرد»، خبرگزاری میراث فرهنگی (مل‍‌ )؛ طباطبایی، محمدهادی و دیگران، تهران 100، ویژه‌نامۀ صدسالگی شهرداری تهران، تهران، 1387 ش؛ عباس میرزا قاجار (ملک‌آرا)، شرح حال عباس میرزا، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1355 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان مرکزی، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری تهران، وزارت کشور، تهران، 1337 ش؛ ماته، رودی، «ضراب‌خانۀ جدید دولتی»، گفت‌وگو، 1376 ش، شم‍ 15؛ محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، 1357 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، بی‌تا؛ معتمدی، محسن، جغرافیای تاریخی تهران، تهران، 1381 ش؛ هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344 ش؛ نیز: 

Chn, www.chn.ir / Print / ?Section=2&id=11544 (acc. May 6, 2010); Region4.Tehran, http: / / region4. tehran.ir / Default.aspx?language=fa-IR&PageContent ID=3030&tabid=21499 (acc. May 3, 2010). 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.