سوزن دوزی بلوچ
سوزندوزی بلوچ، سوزندوزیِ اشکال هندسی بر روی پارچه، با نخهای رنگارنگ ابریشمی. این سوزندوزیها بیشتر بر روی پارچههایی با زمینۀ سیاه ساده یا به رنگهای قرمز، ارغوانی یا نارنجی براق یکدست صورت میگیرد که پسزمینۀ مناسبی برای جلوۀ سوزندوزیها فراهم میکند ( ایرانیکا، V / 827).
سوزندوزی بلوچ در منطقۀ بلوچستان به بلوچیدوزی مشهور است. در گذشته، ایرانشهر و آبادیهای چانف و شکیم از مراکز پرورش کرم ابریشم بودهاند و بازار ابریشم بسیار رونق داشته است و شمار زیادی به تجارت ابریشم مشغول بودهاند. زنان هنرمند با نخ ابریشم شبکلاه، عرقچین، سرمهدان، کیسۀ توتون و سردست زنان را سوزندوزی میکردهاند (زند مقدم، 2 / 138).
مواد اولیه
نخ و پارچه مواد اولیۀ سوزندوزی است. در سوزندوزی بیشتر نخ ابریشم طبیعی و گاهی نیز نخ دمسۀ فرانسوی به کار میرود؛ گاهی هم بهسبب ارزانبودن نخهای مصنوعی پاکستانی، از آنها استفاده میشود. برای سوزندوزی پرکار بلوچی بیشتر پارچۀ پنبهای ریزبافت، و برای سوزندوزی میانکار و کمکار پارچههای پاکستانی، گاندی ایرانی یا دستبافتهای محلی به کار میرود (بیهقـی، 456؛ شکرایـی، 63؛ حسینبـر، بش )؛ پارچـههای مناسب برای سوزندوزی باید تاروپودی منظم و کاملاً عمود بر هم داشته باشند (همو، بش ؛ جهانتاب، بش ).
طرحهای سوزندوزی بلوچی هندسیاند و از ذهن زن سوزندوز به پارچه منتقل میشوند (بیهقی، همانجا). برای انتقال طرح، نخست خطوط اصلی آن را با نخ مشکیرنگ به 3 نوع پرکار، میانکار و کمکار بر روی پارچۀ مورد نظر میدوزند که به این عمل سیاهکاری میگویند (شکرایی، همانجا؛ نیز نک : تصویر 1). در نوع پرکار تمام سطح پارچه، در نوع میانکار بیشتر سطح پارچه، و در کمکار تنها فواصل طرحها سوزندوزی میشود (توسلی، 99؛ نیز نک : تصویر 2). بلوچهای مکران دو نوع سوزندوزی خردکار و تویی دارند: شیوۀ خردکار سختتر است و در آن نقشها ریزتر و پرتر دوخته میشوند؛ نقشۀ خوب را خردکار میگویند. در شیوۀ تویی، نقشها درشت و نامرغوب، و نقشه کمزحمت است (حسینآبادی، 38).
نقوش
بهطورکلی، نقوشی که در سوزندوزی به کار گرفته میشوند، عبارتاند از:
1. نقوش انسانی
از این نقوش کمتر استفاده میشود و ممکن است کاملاً به شکل انسان نباشند، اما بهسبب برخی شباهتها، نام آنها را اقتباس میکنند، مانند نقش زن یا نقش مرد (بیهقی، 461؛ درینژاد، 461).
2. نقوش حیوانی
این نقوش برگرفته از نام انواع حیوانات است. این حیوانات ممکن است در اطراف و در خود منطقه وجود داشته باشند، مانند مار که بهواسطۀ قدرت سحرآمیزش، در نقش قالی، گلیم، رودوزی و معمـاری دیـده میشود. در سوزندوزی چندیـن نقش با افزودهای از نام مار، مانند مارپیچک، پشتهمار و کلهسیاهمار (حسینبر، بش ؛ بیهقی، همانجا؛ درینژاد، 158)، و نقشهایی از دامهایی که زندگی بلوچ در کوچ به آنها وابسته است، وجود دارد (شکرایی، 55)؛ همچنین، نقش حیواناتی چون طاووس که زن سوزندوز بـرای زیبایـی، آنهـا را به کار میبرد (حسینبـر، بش ؛ جانباللٰهی، 57).
3. نقوش گیاهی
با اینکه در بلوچستان چندان گلی وجود ندارد، زن سوزندوز با کنار هم قراردادن چند مربع، لوزی، مثلث یا مستطیل به خیال خود، نقش انواع گل را میآفریند (حسینبر، بش ). در بافت این گلها، ابعاد و اشکال متنوع و قرینهسازی وجود دارد. این نقشونگارها و گلوبتهها در نواحی مختلف بلوچستان به نامهای گوناگون نامگذاری شدهاند (حسینآبادی، 41).
4. نقوش هندسی
نقشهای هندسی متنوعتر از دیگر نقوشاند و بیشترین کاربرد را نهتنها در سوزندوزی، بلکه در انواع فعالیتهای صنایع دستی مانند سفال و جز آن دارند و در عین سادگی، بسیار زیبا و جذاباند. طرح زاویه و تیزی آن اساس زیباییشناسی سوزندوزی بلوچی است و قرینهسازی بیشتر در اشکال هندسی مانند مثلث، لوزی، مستطیل و گاه شکل قوسی دیده میشود (همو، 40). در این نقشها میتوان خشونت را در زاویهها، ترس را در نقش مار، و امید به پیروزی در جنگها را در طرح صحنههای جنگ یافت، یا در آنها نشانی از گذشتهها پیدا کرد؛ مثلاً در توجیه نگارۀ دِرِنجُک / دِرانجوک میگویند دراصل گیاهی خوشقدوبالا به این نام وجود داشته، که اکنون از بین رفته است و هنوز افراد خوشقامت را به آن تشبیه میکنند (بیهقی، 461-462؛ درینژاد، جانباللٰهی، همانجاها)؛ یا دربارۀ نقش پنجپلنگ میگویند پلنگ هنوز در منطقه وجود دارد و آن نقشْ یادگاری است از نقش پلنگ که در بستر تاریخ بلوچ روی پرچم ایشان نقش بسته بود (شمس، 67).
بهطورکلی ویژگیهای نقوش اینها ست: 1. ذهنیبودن؛ 2. برگرفته از شنیدهها و آرزوهای افراد؛ 3. نقشونگارهای مردمی؛ 4. برگرفته از اجزاء طبیعت که به نام همان اجزاء نیز مشهورند.
بسیاری از نقوش نامی مشخص ندارند. تأثیر نحوۀ زندگی و اندیشۀ بلوچ در شکلگیری این نقوش تا آنجا ست که برای مثال، نقش قدیمی بَکالو، به معنی «هندی»، اشاره به روابط نزدیک مردم هند و بلوچستان در گذشته دارد (جانباللٰهی، همانجا؛ حسینبر، بش ).
هرچه از روستا به شهر نزدیکتر میشویم، از زیبایی و اصالت نقوش کاسته میشود. اصیلترین سوزندوزیها در منطقۀ دورافتاده و بکر آهوران است. هرچه به سمت جنوب میرویم، کارها زیباتر میشود و با نزدیکشدن به پاکستان، وجود پولک و آینه در سوزندوزیها بیشتر خودنمایی میکند (شکرایی، 56). مردم مناطق جنوبی بلوچستان، سوزندوزیهای ریزتر و پرکارتر با رنگهای تندتر و تیرهتر را میپسندند؛ درحالیکه در مناطق شمالی و شرقی، نقوش سادهتر با رنگهای ملایمتر را ترجیح میدهند. این تفاوت تنها در رنگ و تراکم دوخت خلاصه نمیشود، بلکه نقش و نام آن را نیز در بر میگیرد (بررسی ... ، 161؛ توسلی، 153؛ حسینآبادی، 34). به عبارت دیگر، اختلافات سلیقهای در نقشها و طرحها، بیانگر تفاوتهای جغرافیایی در محدودۀ استان است (علاء فیروز، 288). سوزندوزی، بهجز ناحیۀ چابهار بهسبب نقش مسلط ماهیگیری در آنجا، در سراسر بلوچستان رواج دارد و در سیستان کمتر مشاهده میشود (حسینآبادی، 45).
رنگ
پس از نقش، نخستین چیزی که توجه بیننده را به سوزندوزی بلوچ جلب میکند، مجموعهرنگهای گرم و تند آن است که در این میان، رنگ قرمز بر همۀ رنگها غلبه دارد. قسمتهای اصلی طرح با رنگهای نارنجی، زرشکی، قهوهای و ارغوانی، و بخشهای فرعی آن با رنگهای بنفش، سفید، نیز قهوهای و زرشکی رنگآمیزی میشوند. رنگ و نقش در سوزندوزی بلوچی هماهنگی دارند؛ مثلاً وزن و تاریکی قرمز با زیبایی و صلابت مربع تناسب دارد. قهوهای تیره نیز از رنگهای پرکاربرد است و گاه، به جای قرمز، همراه با نارنجی و زرد به کار میرود و بر ریشهها تأکید دارد (توسلی، 160-177). در سالهای اخیر، به نسبت بالارفتن میزان سفارشات و نیز همگانیترشدن مصرف محصولات سوزندوزی، زنان ناگزیر شدهاند که رنگهای تازه و نامأنوسی را بپذیرند و چون بیشتر این رنگها با روحیات، سلیقهها و سنتشان تناسبی ندارد، غالباً نمیدانند آنها را چگونه به کار ببرند و به همین سبب، مهارت ایجاد تناسب و هماهنگی رنگ و نقش را در این فن از دست دادهاند (سیدصدر، 221). بااینهمه، بلوچیدوزی بهسبب کاربرد آن در لباسهای سنتی، همچنان از جایگاهی بالا در میان بانوان این دیار برخوردار است (همو، 221-222).
کاربرد
این هنر در شکل سنتی آن، دراصل بر روی انواع پوشاک زن بلوچ کار میشود. پیراهن زنان بلوچ بیشتر از پارچههایی با رنگ تیره تهیه میشود و کمابیش گشاد و بلند است و در جلو سینه چاک دارد؛ تکههای سوزندوزیشده را طوری روی لباس میدوزند که بالاتنۀ مربعشکل آن را بهطور کامل بپوشاند (رنجدوست، 242)؛ به گریبان، سردست، و جلو دامن نیز پارچههای سوزندوزیشده میدوزند؛ جیب پیراهن را هم بیشتر سوزندوزی میکنند. زنان بلوچ سهگوشی زیربغل پیراهن را بیشتر از رنگی دیگر انتخاب میکنند (ضیاءپور، 169-170، 173)؛ آنها بر این باورند که اگر زیربغل جامۀ کسی به رنگ دیگر نباشد، نماز و دعایش قبول و مستجاب نمیشود (یغمایی، 127؛ خسروی، 49).
زنان بلوچ دمپای شلوار را تنگ میگیرند و بر روی آن پارچۀ سوزندوزی و زریدوزیشده میدوزند. بر روی چادرها یا چارقدهای توری نازک الوان نیز سوزندوزی میکنند. زن بلوچ نوعی کفش با پاشنۀ چرمی و رویۀ زربفت و سوزندوزیشده میپوشد. کلاه عروسان نیز سوزندوزیشده است (ضیاءپور، 173-176؛ ناصری، 46؛ نیکبختی، 106؛ کاظمیه، 144؛ ناصح، 117؛ جعفری، 777؛ غراب، 165-167).
تا دهۀ 1300 ش / 1920 م، مردان در نواحی سردتر نیمتنههای سراسر سوزندوزیشدهای را روی جامۀ اصلی خود به تن میکردند. پارچۀ این نیمتنهها را خود مردان از پشم بره یا موی بز میبافتند و حداکثر 40 سانتیمتر عرض داشت. زنان این نیمتنهها را میدوختند و روی آنها، پارچههای سوزندوزیشده با رنگها و نقشمایههای سنتی کار میکردند (جهانبانی، 289؛ رنجدوست، 244).
سوزندوزی بر روی لباس زن بلوچ را نمیتوان عنصری زینتی دانست، زیرا اگر آن را حذف کنیم، لباس ناقص میشود. سوزندوزی در لباس تمامی اقشار جامعۀ بلوچ، بهجز طبقۀ بسیار فقیر، دیده میشود (بیهقی، 456؛ توسلی، 77).
پارچۀ سوزندوزیشدۀ سرآستین لباس زنان و دختران بلوچ بهترین محافظ دستان آنها در مقابل خارها و گیاهان خشک صحرا است؛ در هنگام پختوپز نیز به جای دستگیره به کار میرود و همیشه همراهشان است (شمس، 75).
سوزندوزی در بلوچستان، حرفهای زنانه است و دختران بلوچ از کودکی در کنار مهارتهای زندگی، آن را نیز میآموزند (حسینبر، بش )، تاجاییکه شاید بتوان گفت بلوچیدوزی سند هویت زن بلوچ است. بلوچیدوزی امروزه افزونبر تزیین لباسهای زنان، بر روی انواع رومیزی، روبالشی، کوسن، جلد قرآن، آباژور، پرده، سفرۀ عقد، جای دستمالکاغذی، جلد عینک، کفش، سرمهدان و جز اینها نیز به کار میرود. همچنین از نوارهای سوزندوزیشده بر روی فراوردههایی چون کیف، جلد آلبوم، قاب عکس و جز اینها استفاده میکنند (بیهقـی، همانجـا؛ «سوزندوزی ... »، بش ؛ حسینبـر، بش ؛ فرخسرشت، 48). گفتنی است قبر شیخ حسن، از مشایخ بلوچ، را نیز با پارچههای سوزندوزی بلوچی پوشاندهاند (ریاحی، 44). سوزندوزی آنچنان با زندگی زنان بلوچ آمیخته است که در همهجای دنیا آن را با زن بلوچ، و زن بلوچ را با آن میشناسند (حسینبر، بش ).
هر منطقه طرح و سبکی مختص به خود دارد و هرکس اندکشناختی از این هنر داشته باشد، بهراحتی میتواند هریک از این مناطق را از دیگری بازشناسد (صبا، 144). زن بلوچ بیشتر اوقات مقداری نخ و تکهای پارچه در جیب بزرگ خود دارد؛ سوراخی نیز که در پرۀ بینی او ست، محل قراردادن سوزن است؛ او هرگاه فراغتی یابد، پارچه را روی زانو پهن میکند و به سوزندوزی میپردازد. هنر سوزندوزی بهسبب ظرافت و دقت بهزودی چشمها را خسته و کمسو میکند (بیهقی، همانجا؛ کاظمیه، 167)، تاجاییکه از حدود 40سالگی مانع ادامۀ کار زن بلوچ میگردد؛ ازاینرو، بهترین سوزندوزیها حاصل کار زنان 18-30ساله است (توسلی، 95).
مآخذ
امیدی، ناهید، دیده و دل و دست، مشهد، 1382 ش؛ بررسی ایلات و عشایر بلوچستان، وزارت آبادانی و مسکن، دفتر آبادانی مناطق عشایری، [تهران]، 1348 ش؛ بیهقی، حسینعلی، «هنر و فرهنگ بلوچ»، فصلنامۀ هنر، تهران، 1364 ش، شم 10؛ توسلی، مریم، بررسی فرم و رنگ در هنر بلوچ، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی ارشـد پـژوهش هنـر، دانشگـاه هنـر، تهـران، 1375 ش؛ جـانباللٰهی، محمدسعیـد، «نقشونگارهای عامیانـۀ بلوچ»، فصلنامۀ میراث فرهنگی، تهران، 1374 ش، شم 14؛ جعفری، علیاکبر، «بلوچ و بلوچی»، مجلۀ سخن، تهران، 1343 ش، شم 8- 9؛ جهانبانی، مهرمنیر، «پوشاک بلوچ در ایران: پوشاک بلوچ و گلدوزی در زمان حال»، پوشاک در ایرانزمین، ترجمۀ پیمان متین، تهران، 1382 ش؛ جهانتاب، میلاد، «هنر سوزندوزی، محصول پشتکار و ظرافت دست زنان بلوچ»، پرتال استان سیستان و بلوچستان (مل )؛ حسینآبادی، زهرا، گذری بر هنرهای سنتی بلوچ، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی نقاشی، دانشگاه هنر، تهران، 1371 ش؛ حسینبر، ملوکخاتون و ناصر حسینبر، «سوزندوزی»، فرهنگ و هنر (مل )؛ خسروی خراشاد، مریم، بررسی نقوش سوزندوزی بلوچ، باتیک، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی طراحی و چاپ پارچه، دانشگاه هنر، تهران، 1384 ش؛ درینژاد، راضیه، رودوزیهای استان سیستان و بلوچستان، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی صنایع دستی، دانشگاه الزهراء، تهران، 1369 ش؛ رنجدوست، شبنم، تاریخ لباس ایران، تهران، 1387 ش؛ ریاحی، علی، زار و باد و بلوچ، تهران، 1356 ش؛ زند مقدم، محمود، حکایت بلوچ، تهران، 1371 ش؛ «سوزندوزی بلوچ»، سوزندوزی (مل )؛ سیدصدر، ابوالقاسم، دایرةالمعارف هنرهای صنایع دستی و حرف مربوط به آن، تهران، 1386 ش؛ شکرایی، سهیلا، سوزندوزیهای بلوچستان و کاربرد آن در نقش پارچه، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی طراحی پارچه، دانشگاه هنر، تهران، 1366 ش؛ شمس، مهدی، بررسی نقوش سوزندوزی بلوچ، پایاننامۀ دورۀ کارشناسی ارشد گرافیک، دانشگاه هنر، تهران، 1379 ش؛ صبا، منتخب، نگرشی بر روند سوزندوزیهای سنتی ایران، تهران، 1370 ش؛ ضیاءپور، جلیل، پوشاک ایلها، چادرنشینان و روستاییان ایران، تهران، 1346 ش؛ علاء فیروز، ایران، «پوشاک بلوچ در ایران: لباس گلدوزیشدۀ سنتی بلوچ»، پوشاک در ایرانزمین (نک : هم ، جهانبانی)؛ غراب، کمالالدین، بلوچستان، یادگار مطرود قرون، تهران، 1364 ش؛ فرخسرشت، مهین و دیگران، سوزندوزی، تهران، 1364 ش؛ کاظمیه، اسلام، جای پای اسکندر، تهران، 1357 ش؛ ناصح، ذبیحالله، بلوچستان، تهران، 1343 ش؛ ناصری، عبدالله، خلقوخوی مردم بلوچ، تهران، 1358 ش؛ نیکبختی، سعید، آهنگ بلوچستان، تهران، 1374 ش؛ یغمایی، اقبال، بلوچستان و سیستان، سرزمین نژادۀ مردمان و پهلوانان سختکوش، تهران، 1355 ش؛ نیز:
Iranica; Payambaloch, www.payambaloch.ir / far / 29.htm (acc. 24 / 10 / 1381); Sbportal, www.sbportal.ir / fa / news (acc. 20 / 06 / 1386); Soozandoozi, www.soozandoozi.ir / cgi-bin / mt (acc. Dec. 30, 2006).