زمان تقریبی مطالعه: 15 دقیقه

دوبیتی

دوبِیْتی، مشهورترین و رایج‌ترین قالب شعر غنایی در ادبیات شفاهی مناطق مختلف ایران. 
دوبیتی، همان‌گونه که از نامش پیدا ست، شامل دو بیت یا 4 مصراع است که معمولاً مصراعهای اول، دوم و چهارم هم‌قافیه‌اند و از این حیث، به رباعی شباهت دارد، اما وزن آن با وزن رباعی متفاوت است. کلمۀ دو‌بیتی لفظ مطلق عامی است که از نظر استعمال شامل رباعی نیز می‌شود (همایی، فنون ... ، 1/ 154). عنوان دو‌بیت و دو‌بیتی که از فارسی به زبان عربی هم راه یافته است، در آغاز به هر دو نوع اطلاق می‌شد: هم رباعی که وزنش همان اشعار مخصوص خیام است، و هم دو‌بیتی که عبارت از وزن اشعار بابا‌طاهر است (زرین‌کوب، 174)؛ چنان‌که عوفی، در شرق ایران، این دو اصطلاح را به جای هم به کار برده است (نک‍ : ص 349، 355)، شمس قیس، در مرکز ایران، هنگام بحث دربارۀ یک رباعی، از آن با عنوان دو‌بیتی یاد می‌کند (ص 85)، و مولوی، در غرب ایران، در رباعیات خود، لفظ دو‌بیتی را به جای رباعی به کار می‌گیرد: ما کار و دکان و پیشه را سوخته‌ایم / شعر و غزل و دوبیتی آموخته‌ایم / / در عشق که او جان و دل و دیدۀ ما ست / جان و دل و دیده هر سه بردوخته‌ایم (3/ 98). 
امروزه دو‌بیتی به‌طور خاص‌ به شعری گفته می‌شود که افزون بر داشتن 4 مصراع، در وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن، از متفرعات بحر هزج، سروده شده باشد (تاکی، 17؛ شمیسا، 16). ادیبان گذشتۀ ما به این نمونه شعر فهلویات (جمع فهلویه = پهلوی) می‌گفتند، زیرا بیشتر به گویشهای متفاوت سروده می‌شد. وزن دو‌بیتی همان وزن شعری ویس و رامین و خسرو و شیرین است. نکتۀ قابل تأمل اینکه سعدی و حافظ نیز اشعار محلی خود به گویش شیرازی قدیم را در همین بحر و وزن سروده‌اند. ظاهراً شعرگفتن به زبان محلی با انتخاب این وزن ملازمه داشته است (محجوب، 164، حاشیۀ 1). دو‌بیتیهایی که از گوشه‌و‌کنار ایران نیز ثبت شده‌اند، همین وضعیت را دارند. موضوع مهم در ارتباط با وزن دوبیتی این است که از یک سو، بیشتر دو‌بیتیها به گویشهای محلی سروده شده‌اند، و از سوی دیگر، آنها را مانند سایر شعرهای فولکلوریک و نیز اشعار دورۀ ساسـانی، با آهنـگ مـی‌خوانند (نک‍ : شفیعی، 217- 218؛ نیز ه‍ د، بیت‌خوانی)؛ از‌این‌رو، به هنگام خواندن آنها باید به «زبان ملفوظ» توجه کرد، نه «زبان مکتوب»، زیرا «تقطیع و تخریج اوزانش دایر‌مدار لهجه و آهنگ تلفظ است، نه صورت کتابت» (همایی، «اشتباه ... »، 497؛ نیز نک‍ : شعور، 48). 
دو‌بیتی را در مناطق مختلف به نامهای متفاوت مانند دو‌بیتی، دو‌بیتو، چاربیتو، چاردانه، بیت، ترانه، بایاتی، فریاد، کله‌فریاد، و سی‌تک می‌نامند؛ همچنین متناسب با لحن و آوازی که خوانده می‌شود، نامهای دیگری دارد، مانند فلک، غمونه، دشتی، امیری، فایز، شروه، شرمه، سنگ‌گردی، کوچه‌باغی (جعفری، مصاحبه ... ).
در منابع گذشته، دوبیتیهایی از برخی از شاعران نقل شده است که همۀ آنها به گویشهای محلی مانند رازی، آذری، مازندرانی و گیلکی است؛ برخی از این شاعران عبارت‌اند از: باباطاهر (سدۀ 5 ق)، پور‌فریدون (سدۀ 6 ق)، شیخ صفی‌الدین اردبیلی (سدۀ 7 و اوایل سدۀ 8 ق)، شمس پُس (پسر) ناصر (سدۀ 8 ق)، شرفشاه (سدۀ 8 ق) و ملا سحری طهرانی (سدۀ 11 ق) (نک‍ : شمیسا، 273-274). افزون‌بر‌اینها، در میان مردم دو‌بیتیهایی منسوب به برخی شاعران وجود دارد که به‌ندرت نام و نشانی از آنها در منابع گذشته دیده می‌شود، مانند نجمای شیرازی، ابن‌لطیفا، باقر لارستانی، محیا، مهدی، ذوالفقار، فایز دشتستانی و صابـر (نک‍ : همایـونی، 161 بب‍‌ ؛ بـرای نمونه‌هـایی از اشعـار این شاعران، نک‍ : احمد‌پناهی، 199 بب‍‌ ). طی سالهای اخیر، دو‌بیتیهای شماری از این شاعران ازجمله فایز و محیا (ه‍ م م) را در کتابهایی مستقل منتشر کرده‌اند. جدا از آنچه گفته شد، دو‌بیتیهای فراوانی در همۀ مناطق ایران و نیز افغانستان و تاجیکستان و همچنین در شهرهای تاجیک‌نشین ازبکستان رایج است که سرایندگان آنها مشخص نیستند. بخشی از این دوبیتیها را پژوهشگران فرهنگ مردم گردآوری و منتشر کرده‌اند (نک‍ : دنبالۀ مقاله).

گردآوری و پژوهش

راوندی در اواخر سدۀ 6 ق، از شخصی به نام نجم‌الدین یاد می‌کند که به‌سبب علاقه‌اش به دوبیتی، او را نجم دو‌بیتی می‌گفته‌اند؛ او همۀ املاک و ثروت خود را صرف گردآوری و ثبت دو‌بیتی کرده بود: «بعد از او، املاک و اسباب هیچ نماند و زن و فرزند نیندوخت. وارثان و برادران پنجاه من کاغذهای دوبیتی قسمت کردند» (ص 344). از‌این‌رو، برپایۀ منابع، نجم دوبیتی را می‌توان نخستین پژوهشگر دو‌بیتی به شمار آورد. 
اما گردآوری علمی دوبیتیهای رایج میان مردم ایران، از سدۀ 13 ق/ 19 م آغاز شده است و نخستین پژوهشگران نیز اروپاییان بوده‌اند. ظاهراً نخستین کسی که شماری از دوبیتیهای محلی را در کنار سایر آثار ادب شفاهی گردآوری کرد، الکساندر خوجکوی لهستانی بود که طی سالهای 1829-1841 م، مقام مترجمی و کنسولی روسیه در ایران را به عهده داشت؛ او در کتابی که شامل آثار مختلف ادب شفاهی بود، چند دوبیتی از گیلان و مـازندران نیز ثبـت کـرده است (نک‍ : ه‍ د، خوجـکو؛ نیز خوجکو، 124 بب‍‌ ). بعد از او، گوسف، کنسول دیگر روسی، دو‌بیتیهایی از امیر پازواری را در مازندران گردآوری کرد؛ برنهارد دارن این دو‌بیتیها را به همراه آثار دیگری از امیر پازواری که خود گرد آورده بود، در 1277 ق/ 1860 م، با عنوان کنز الاسرار مـازندرانی در سن‌پترزبورگ منتـشر کرد (نک‍ : ه‍ د، امیری). ژوکوفسکی (ه‍ م) نیز که در اواخر سدۀ 19 م دو بار به ایران سفر کرده بود، ضمن گردآوری اشعار متفاوت از میان مردم، شماری دو‌بیتی نیز ثبت و ضبط کرده است (نک‍ : ه‍ د، اشعار عامیانۀ ایران). 
از میان ایرانیان، نخستین گام جدی در این زمینه را حسین کوهی‌کرمانی برداشت؛ کوهی طی مسئولیتی که وزارت معارف به وی داده بود، در حدود سالهای 1309-1310 ش، به مناطق مرکزی ایران سفر کرد که حاصل آن ثبت و ضبط 700 دو‌بیتی بود. این مجموعه با مقدمۀ علمی و دقیق محمد‌تقی بهار منتشر شد؛ بهار در این مقدمه، ضمن بررسی پیشینۀ این‌گونه شعرها، ویژگیهای دوبیتیها را با دقت توضیح داده است (نک‍ ‍: ه‍ د، کوهی کرمانی). در 1338 ش نیز ابراهیم شکورزاده مجموعه‌ای شامل 500 دو‌بیتی را که در خراسان ثبت کرده بود، به گویش محلی و همراه با الفبای آوانگاری منتشر کرد که از‌این‌رو، گامی تازه در ثبت دوبیتیهای شفاهی بود (نک‍ : سراسر اثر). 
در سال 1342 ش، ابوالقاسم فقیری ترانه‌های محلی را منتشر کرد که بخش اصلی آن دوبیتی است. در 1345 ش نیز صادق همایونی مجموعۀ ترانه‌هایی از جنوب را منتشر کرد که بخش اصلی کتاب را دوبیتیها تشکیل می‌دهند. همایونی در 1348 ش، چاپ جدیدی از این کتاب را با افزوده‌هایی با عنوان یک‌هزار‌و‌چهارصد ترانۀ محلی، و پس از انقلاب به شکل کامل‌تری با عنوان ترانه‌های محلی فارس منتشر کرد. در 1352 ش، عیسى نیکوکار ترانه‌های نیمروز (مجموعه‌ای از دوبیتیها و تصنیفهای سیستانی)، و محسن میهن‌دوست کله‌فریاد (شامل 300 دو‌بیتی از خراسان) را با گویش محلی و الفبای آوانگاری منتشر کردند. پس از انقلاب اسلامی و به‌ویژه از 1370 ش به بعد، شمار بسیاری از این‌گونه مجموعه‌ها منتشر شد؛ برخی از آنها که بیشتر با موازین علمی منطبق است، عبارت‌اند از: دوبیتیهای عامیانۀ بیرجندی در 3 جلد از محمد‌مهدی ناصح، سرو ایراج از لسان‌الحق طباطبایی، سیری در ترانه‌های محلی از ابوالقاسم فقیری، فریادهای تربتی از محمد قهرمان، ترانه‌های شمال از علی عبدلی، ترانه‌های گیلکی از منوچهر ستوده، و بلن کوه‌سر (ترانه‌های مازندرانی) از علیرضا خسروی آلاشتی. 
با ‌توجه به اینکه حوزۀ جغرافیایی دوبیتیها ایران، افغانستان و آسیای میانه را شامل می‌شود و بسیاری از دوبیتیهای این مناطق شبیه‌به‌هم‌اند (برای برخی از این شباهتها، نک‍ : ناصح، «حوزه ... »، 556-560)، به چند مجموعه از دوبیتی که از مناطق خارج از مرزهای سیاسی ایران گردآوری شده است، نیز اشاره می‌شود. اسدالله شعور در 1353 ش، بیش از 000‘2 دو‌بیتی از منطقۀ کابل با عنوان ترانه‌های کهسار، و سالها بعد مجموعه‌ای دیگر با عنوان ترانه‌های غرجستان منتشر کرد. عنایت‌الله شهرانی در 1352 ش، 000‘1 دو‌بیتی از منطقۀ بدخشان و تخار افغانستان در مجلۀ آریانا چاپ، و سپس در 1373 ش، این دوبیتیها را به همراه شماری دیگر با عنوان دوبیتیهای تاجیکی منتشر کرد. رحیم مسلمانیان قبادیانی مجموعه‌ای شامل بیش از 540 دوبیتی تاجیکی را با عنوان از اینجا تا بخارا لاله باشه، در 1379 ش در تهران منتشر کرد. سرانجام باید به دوبیتیهای عامیانۀ هزارگی از محمدجواد خاوری اشاره کرد. به‌رغم گردآوری نسبتاً فراوان دوبیتیها، پژوهش و بررسی پیرامون وجوه متفاوت این گونۀ ادبی بسیار کم بوده است؛ از آن جمله، می‌توان به مقدمۀ نسبتاً جامع اسدالله شعور بر کتاب ترانه‌های کهسار، و کتابهای تحلیل ساختار و درون‌مایۀ ترانه‌های کهن شرقی براساس ترانه‌های جام از حسن نصیری جامی و گذری بر دو‌بیتیهای عامیانۀ بیرجندی از محمد‌مهدی ناصح اشاره کرد؛ این هردو کتاب، اگرچه در ظاهر پیرامون دوبیتیهای یک منطقۀ خاص است، اما درواقع مطالب و نتایج مباحث آنها در بیشتر موارد شامل مقولۀ دوبیتی، به‌طورکلی، نیز می‌شود.

ویژگیهای دوبیتیها

نخستین ویژگی دوبیتیها این است که به زبانی ساده و به دور از تکلفات ادب رسمی سروده شده‌اند و مانند دیگر انواع ادب مردمی، در آنها از تعابیر و واژه‌های عربی نشان کمتری وجود دارد (بهار، 1/ 131-132). 
ویژگی دیگر دوبیتیها این است که روایتهای متفاوتی از شمار بسیاری از آنها در مناطق مختلف ایران و حتى در میان فارسی‌زبانان افغانستان وجود دارد، مانند این دو‌بیتی که در ماهشهر، یعنی جنوب غربی ایران، ثبت شده است: نه تب دارم نه جایم می‌کنه درد/ نمی‌دانم چرا رنگم شده زرد/ / همه گویند که گرمای زمینه/ خودم دانم که عشق نازنینه (قیصری، 340)؛ روایتی از این دوبیتی نیز با اندکی اختلاف در بیرجند، شرق ایران، ثبت شده است (ناصح، دوبیتیها ... ، 1/ 96؛ برای نمونه‌هایی دیگر از دوبیتیهایی با روایتهای متفاوت، نک‍ : میهن‌دوست، 50، 54؛ جعفری، درآمدی ... ، 150). 
گاهی وجود روایتهای متفاوت از یک دو‌بیتی به خارج مرزهای سیاسی نیز می‌رسد، مانند این دو‌بیتی که در شیراز ثبت شده است: سر بند امیر و گوشۀ پل / قدمگاه علی جا‌ سم دلدل / / عرق از چهرۀ سرخ محمد / چکیده بر زمین پیدا شده گل (همایونی، 217)؛ روایتهایی دیگر از این دو‌بیتی نیز در افغانستان (شعور، 42)، بیرجند (ناصح، همان، 2/ 89) و خور و بیابانک (طباطبایی، 29 بب‍‌ ) ثبت شده است. سبب وجود این روایتهای متفاوت بیش از هرچیز به یکی از ویژگیهای ادبیات شفاهی (ه‍ م)، یعنی شکل انتقال شفاهی یا سینه‌به‌سینه، مربوط می‌شود؛ برهمین‌اساس، از دیگر آثار ادب شفاهی مانند افسانه، لالایی، مَثَل و جـز اینها نیز روایتهای متفاوت وجود دارد (نک‍ : جعفری، همان، 149-153). 
ویژگی دیگر دو‌بیتیها آزاد‌بودن قافیه است، به این معنی که در نمونه‌هایی فراوان، میزانِ قافیه آهنگِ کلمات است، نه حرف؛ برای نمونه، یار با مال، و گرمسیرم با بی‌نصیبم هم‌قافیه می‌شوند (بهار، 1/ 132)، یا در این دوبیتی، شال و امسال با کار هم‌قافیه شده‌اند: به سر شال و به بر شال و کمر شال / کمر فیروزه و گردن طلاکار / / دو سه سالی شود که تور ندیدُم / امیدوارُم ببینُم تور به امسال (نصیری، 46). در مواردی نیز قافیه شنیداری است؛ برای نمونه، مقراض با ناز، گز و کاغذ و عرض با‌هم، و خاص با لباس هم‌قافیه می‌شوند: از اینجا تا به تربت گَز کُنم من / برای دلبر جان کاغذ کُنم من / / ببر قاصد بده کاغذ به یارم / که هرچه با دلم بود عرض کُنم من (همو، 47). همان‌گونه که مشخص است، معیارِ قافیه شنیداری یا شکل تلفظ کلمات است، و نه شکل دیداری یا مکتوب آنها. 
از دیگر ویژگیهای دوبیتیها وجود تکرار واژه‌ها در آن است. مهم‌ترین شکل تکرار به این صورت است که بخشی از مصراع دوم در مصراع سوم می‌آید. بهار ضمن اشاره به این ویژگی، آن را از نشانه‌های قدمت و اصالت دو‌بیتیها می‌داند و اضافه می‌کند که بیشتر دوبیتیهای خوب و قدیم از این‌گونه است؛ از نظر او، چنین تکراری در مصراع سوم، ذهن شنونده را برای گرفتن نتیجه در مصراع چهارم آماده می‌کند، مانند این نمونه: شب مهتو برای بار خوبه/ نشستن در کنار یار خوبه/ / نشستن در کنار یار جونی / بده‌بستان بی‌آزار خوبه (همانجا). تکرار به صورتهای دیگر نیز در دوبیتیها وجود دارد؛ گاه مصراع اول دوبیتی از تکرار یک واژه شکل می‌گیرد، مانند این نمونه: پری‌زاد و پری‌زاد و پری‌زاد / که کاشکی مادرم من را نمی‌زاد / / که مادر زاد و شیر محنتم داد / بزرگم کرد و دست دشمنم داد (همایونی، 184؛ برای انواع دیگر تکرار در دوبیتیها، نک‍ : نصیری، 53-63).

انواع دوبیتی

دوبیتیها را به اعتبار مؤلفه‌های مختلف می‌توان تقسیم‌بندی کرد که از جملۀ آنها به اعتبار قافیه است. در بیشتر دوبیتیها مصراعهای اول، دوم و چهارم هم‌قافیه‌اند و مصراع سوم از این لحاظ آزاد است، اما در برخی دوبیتیها هر 4 مصراع هم‌قافیه‌اند، مانند این نمونه: نمی‌دونم چرا جونم غمینی/ مگر داری فراق نازنینی؟ / / عزیزم بد مکن تا بد نبینی / نیفشون تخم بد تـا بد نچینی (همـایونی، 305؛ برای نمونه‌های دیگر، نک‍ : مؤید‌محسنی، 695، 697؛ ناصح، همان، 1/ 86-89)؛ ظاهراً اینکه هر 4 مصراع قافیه داشته باشد، موضوعی است مربوط به قدیم، زیرا رباعیات قدیم نیز همین‌گونه، و سرایندگان ملتزم به این امر بوده‌اند و سپس در میان متأخران این قید برداشته شده است (همایی، فنون، 2/ 406؛ نیز نک‍ : شمیسا، 22-25). 
در مواردی نیز دوبیتی فاقد قافیه است و تنها ردیف دارد، مانند: خودم سبز و دلم سبز و ولم سبز/ فتادیم هر سه‌تامون سبز در سبز / / فلک پیراهنی ور من بریده / گریبونش سفید و دومنش سبز (کوهی، 23؛ برای نمونه‌هایی دیگر، نک‍ : نصیری، 52). برخی دوبیتیها از‌لحاظ قافیه به شکل مثنوی‌اند؛ به این ترتیب که مصراعهای اول و دوم با‌هم و مصراعهای سوم و چهارم نیز باهم هم‌قافیه می‌شوند، مانند: بیا دلبر بزن دوشت به دوشم / بکن حلقۀ غلومیت را به گوشم / / خودت گفتی طریقم جز وفا نیس / شکستن عهد و پیمون رسم ما نیس (همایونی، 327، برای تعداد بیشتری از این دوبیتیها، نک‍ ‍‌: 325 بب‍ ‌؛ شعور، 339). 
نوعی دوبیتی نیز وجود دارد که به‌صورت مناظره مطرح می‌شود و این رسمی بوده که هنوز در برخی مناطق، ازجمله بیرجند رایج است. گوینده‌ای یک دوبیتی می‌گوید و شخصی دیگر با یک دوبیتی به وی پاسخ می‌دهد، مانند: برات دارم برات شاه دارم/ خط مشکین به دور ماه دارم/ / برات سیصدوشص بویه دارم / به حکم شاه عباس می‌ستانم، که در پاسخ می‌گویند: برات داری برات شاه داری / خط مشکین به دور ماه داری / / برات تور بخونم از پس در/ به جای بوسکا زر بستو بگذر. گاه این مناظره در یک دوبیتی می‌آید، دو مصراع از سوی یک گوینده و دو مصراعِ بعد از سوی گوینده‌ای دیگر، مانند: الا دختر که بابایت گدایه / دو چشم نرگست کار کجایه / / چه کاری داری بابایم گدایه / دو چشم نرگسم کار خدایه (ناصح، گذری ... ، 20-21). همایونی نوع اخیر را دوبیتیهای گفت‌وگویی می‌نامد (ص 351 بب‍‌ )‍‌. دوبیتیهای مناظره‌ای یا گفت‌و‌گویی به‌ویژه در افسانه‌های عاشقانه کاربرد دارند. روایت در بیشتر افسانه‌های عاشقانه، ترکیبی از نظم و نثر است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ه‍ د، افسانه). بخش نظم در قالب دوبیتی است و معمولاً مربوط به گفت‌وگوهای عاشق و معشوق است. در بیشتر مناطق، این قسمتها به آواز خوانده می‌شود. گاهی اوقات گفت‌وگوها طولانی است؛ از‌این‌رو، دوبیتیها حالت پیوسته به خود می‌گیرند. از جملۀ این افسانه‌ها می‌توان به «نجما»، «باقر و گل‌‌اندام»، «سیاه و موجلالی»، و «حسینا» اشاره کرد (نک‍ : خزاعی، 93-109، جم‍ ؛ شعور، 359 بب‍‌ ).
مضامین دوبیتیها نیز بیشتر شامل آرزومندی، باورمندی و ایمان، بی‌پناهی و درماندگی، دوری و مسافرت، درستی و یکرنگی، عدم امنیت، و هم‌پیمانی است (راشد‌محصل، 21-24).

مآخذ

احمد‌پناهی سمنانی، محمد، دوبیتیهای بومی‌سرایان ایران (زندگی و نمونۀ آثار)، تهران، 1379 ش؛ بهار، محمدتقی، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، 1355 ش؛ تاکی، مسعود، چارجوی بهشتی (رباعی و دوبیتی، دیروز و امروز)، تهران، 1381 ش؛ جعفری (قنواتی)، محمد، درآمدی بر فولکلور ایران، تهران، 1394 ش؛ همو (عضو شورای علمی دفما)، مصاحبه با مؤلفان؛ خزاعی، حمیدرضا، افسانۀ شعرها، مشهد، 1385 ش؛ خوجکو، الکساندر، ترانه‌های محلی ساکنان کرانه‌های جنوبی دریای خزر، ترجمۀ جعفر خمامی‌زاده، تهران، 1381 ش؛ راشدمحصل، محمدرضا، «دوبیتی، جلوه‌گاه نیازهای عاطفی»، کتاب ماه هنر، تهران، 1383 ش، شم‍ 67- 68؛ راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال، لیدن، 1921 م؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، شعر بی‌دروغ شعر بی‌نقاب، تهران، 1355 ش؛ شعور، اسدالله، ترانه‌های کهسار، تهران، 1353 ش؛ شفیعی کدکنی، محمدرضا، موسیقی شعر، تهران، 1368 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، ترانه‌های روستایی خراسان، مشهد، 1369 ش؛ شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به کوشش محمد قزوینی و محمدتقی مدرس رضوی، تهران، بی‌تا؛ شمیسا، سیروس، سیر رباعی در شعر فارسی، تهران، 1363 ش؛ طباطبایی، لسان‌الحق، سرو ایراج، تهران، 1387 ش؛ عوفی، محمد، لباب الالباب، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1335 ش؛ قیصری، عیسى، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، تهران، 1391 ش؛ کوهی کرمانی، حسین، هفت‌صد ترانه از ترانه‌های روستایی ایران، تهران، روزنامۀ امید؛ محجوب، محمدجعفر، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، 1372 ش؛ مولوی، کلیات شمس تبریزی، به کوشش م. درویش، تهران، جاویدان؛ مؤید‌محسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، تهران، 1386 ش؛ میهن‌دوست، محسن، کله‌فریاد، تهران، 1380 ش؛ ناصح، محمدمهدی، «حوزۀ جغرافیایی پیدایش و سیر دوبیتیهای عامیانۀ زبان فارسی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، 1377 ش، س 31، شم‍ 122-123؛ همو، دوبیتیهای عامیانۀ بیرجندی، مشهد، 1373-1377 ش؛ همو، گذری بر دوبیتیهای عامیانۀ بیرجندی، تهران، 1391 ش؛ نصیری جامی، حسن، تحلیل ساختار و درون‌مایۀ ترانه‌های کهن شرقی بر اساس ترانه‌های جام، مشهد، 1380 ش؛ همایونی، صادق، ترانه‌های محلی فارس، شیراز، 1379 ش؛ همایی، جلال‌الدین، «اشتباه صاحب المعجم در اوزان فهلویات و اورامنان»، جشن‌نامۀ استاد مدرس رضوی، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، 1356 ش؛ همو، فنون بلاغت و صناعـات ادبـی، تهـران، 1363 ش.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.