زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

دختر لر

دُخْتَرِ لُر، نخستین فیلم ناطق فارسی. این فیلم نخستین تجربه از فیلم ناطق فارسی است که در هندوستان توسط «امپریال فیلم کمپانی بمبئی»، تحت ریاست «رژیستور اردشیر ایرانی» و با اشعار و مذاکرات عبدالحسین سپنتا (جزوه ... ، 1) ساخته شد، که به عنوان فیلمی تبلیغاتی به سالهای آغاز حکومت رضاشاه پهلوی می‌پردازد. 
سپنتـا در این فیلم در نقش جعفر ظاهر شد. نخستین‌بار، قبل از «کشف حجاب»، یک زن مسلمان ایرانی به نام صدیقه سامی‌نژاد (در نقش گلنار) در آن ایفای نقش کرده است (نک‍ : ه‍ د، سامی‌نژاد، صدیقه). بیشتر عوامل فیلم از زردشتیانِ ایرانی مقیم بمبئی بودند و به گفتۀ سپنتا: «فیلم‌برداری این فیلم با شرکت کسانی که تمام آنها برای اولین مرتبه خود را در مقابل دوربین فیلم‌برداری می‌دیدند، کار آسانی نبود» (شعاعی، 50). 
براساس داستان فیلم، جعفر مفتشی است که مأمور می‌شود برای تارومار کردن افراد قلی خانِ راهزن به نقطه‌ای بین خوزستان و لرستان برود. در قهوه‌خانۀ بین راه با گلنار آشنا می‌شود که راهزنها او را ربوده بودند. جعفر پس از کشتن قلی خان و جمعی از راهزنان، همراه گلنار به هندوستان می‌گریزد، با او ازدواج می‌کند، و پس از کودتای 1299 ش در دورۀ سلطنت رضا شاه «با دمیدن خورشید سعادت ایران» (مأخوذ از تیترهای فیلم) همراه گلنار به ایران باز می‌گردد (نک‍ : بهارلو، فیلم‌شناخت ... ، 30). به گفتۀ سپنتا: «از آنجایی‌که اولین فیلم ناطق فارسی بود و در کشور بیگانه نمایش داده می‌شد، شایسته بود موضوع آن، ترقیات ایران آن روز باشد؛ ازاین‌‌رو داستان دختر لر را طوری تنظیم کردم که مربوط به ایلات و قدرت و حکومت مرکزی ایران باشد و به همین مناسبت نیز ترقیات ایران نو طی فیلم مزبور نشان داده شد و از لحاظ ملی و تهییج احساسات وطنی مورد توجه عموم قرار گرفت» (نک‍ : فیلم ... ، 22-23). 
دختر لر عنوان «ایران دیروز و ایران امروز» را هم داشت که روایت است به دستور دستگاه سانسور وقت، به فیلم افزوده شد. در یکی از صحنه‌های فیلم، گلنار از قول فال‌گیر، در شرح چگونگی اسارت خود به دست افراد قلی خان، به جعفر نقل می‌کند: «می‌بینم که در تاریکی ستاره‌ای می‌درخشد و روزی این مملکت را پُرنور خواهد کرد». در صحنه‌های پایانی فیلم چهرۀ رضا شاه در یک ستارۀ مقوایی نقاشی‌شده، نشان داده می‌شود. شخصیت جعفر با لباس مخصوص مأموران دولتی و نشان شیر و خورشیدِ روی کلاه او، نماد قهرمانی وطن‌پرست است که یک‌تنه به مبارزه با اشرار برمی‌خیزد. 
بدین‌سان با فیلم دختر لر نخستین‌بار در سینمای ایران قهرمانی چهره نمود که پاک‌طینت و خوش‌سیما و نمونۀ مطلق فداکاری بود و همه چیز در جهت خواست نهایی او رقم خورد. 
آنچه از لحاظ داستان، شخصیتها، سنخها، گفت‌و‌گوها و اشعار بیان می‌شد، در سطح سواد و آگاهی قشر عامۀ مخاطبان، و بنای آن بر احساسها و اعتقادهای مردمی نهاده شده بود که در فیلمهای بعدی سینمای ایران با شدت بیشتری پی گرفته شد (بهارلو، «در فاصله ... »، 50-51). 
در تهران نخستین نمایش فیلم از 30 آبان 1312 به مدت 37 روز در سینما مایاک، و 120 روز در سینما سپه با استقبال بی‌نظیری مواجه شد و سالها بعد نیز نمایش آن در اغلب سینماهای تهران و شهرستانها ادامه یافت. یکی از بینندگان فیلم مشاهدات خود را از روز نخست نمایش دختر لر چنین نقل کرده است: «خیابان مملو از جمعیت است. مردم به سینما مایاک هجوم آورده و می‌خواهند داخل شوند و بلیط بخرند اما راه نیست ... سالن سینما پر از جمعیت است. جای خالی یافت نمی‌شود. هیاهوی عجیبی برپا ست» (نک‍ : ایران ... ، 2). 
در فیلم دختر لر، به سیاق فیلمهای هندی، چند تصنیف با صدای سپنتا اجرا می‌شود که به تعبیر ابراهیم مرادی «ابداً روح ایرانی» نداشتند (نک‍ : سپنتا، 118). تنها نسخۀ منحصربه‌فرد این فیلم در فیلم‌خانۀ ملی ایران موجود است. 

مآخذ

ایران باستان، تهران، 4/ 9/ 1312 ش، شم‍ 4؛ بهارلو، عباس، «در فاصلۀ دو کودتا (از 1299 تا 1332 ش)»، تاریخ تحلیلی صد سال سینمای ایران، تهران، 1379 ش؛ همو، فیلم‌شناخت ایران، تهران، 1384 ش؛ جزوۀ تبلیغی دختر لر، بمبئی، 1312 ش؛ سپنتا، عبدالحسین، فیلم‌نامۀ دختر لر، تهران، 1379 ش؛ شعاعی، حمید، نام‌آوران سینما در ایران (1. عبدالحسین سپنتا)، تهران، 1355 ش؛ فیلم و زندگی، تهران، 1336 ش، شم‍ 4.  

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.