داردانل
دارْدانِل، تنگهای میان دو دریای مرمره و اژه. این تنگه بـه درازای حدود 70 کمـ ، پهنای 2 تا 6 کمـ و ژرفـای متـوسط 60 متر، در شمال غربی کشور ترکیه جای دارد و به همراه تنگۀ بسفر، دو بخش آسیایی و اروپایی ترکیه را از یکدیگر جدا میسازد («دائرةالمعارف ... »، VIII / 199؛ انکارتا). تنگۀ داردانل آخرین مرحله از راهیابی سهبخشی «بسفر ـ مرمره ـ داردانل» است که دریای سیاه و کشورهای واقع در کرانههای آن را به آبهای آزاد متصل میکنـد و ازلحاظ سوقالجیشی بسیار پـراهمیت است (دولتیار، 37).
واژۀ داردانل از نام شهری کوچک به نام داردانیا، واقع در جنوب چناققلعۀ (قلعۀ سلطانیه) کنونی گرفته شده است (سامی، 3 / 2084). برپایۀ اسطورههای یونانی، این شهر را داردانوس، پسر زئوس و بنیادگذار شهر تروا و نیای پادشاهان آن شهر، بنیاد نهاده است (نک : دیکسنکندی، 104؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 200). یونانیان این تنگه را هلسپونت میخواندند. این نام، برگرفته از «هله»، نام دختر آتاماس، از قهرمانان اسطورهای یونانی است که به هنگام گریز از دست نامادریاش، با قوچی بالدار به آسمان پرواز کرد؛ اما به دریا افتاد و پس از آن بود که آنجا، به هلسپونت، به معنای دریای هله شهرت یافت (نک : دیکسنکندی، 149, 150؛ گریمال، 184؛ پاولی، VIII(1) / 182).
از دورۀ باستان تا استیلای ترکان عثمانی بر آناتولی غربی در سدۀ 8 ق / 14 م، دو سوی این تنگه زیستگاه مردمانی وابسته به جهان یونانی بوده است. این آبراه کوتاهترین راه دسترسی قدرتهای آسیایی به خاک اصلی یونان در اروپا به شمار میرفته، و ازاینرو، حفاظت از کرانههای آن برای یونانیان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. یونانیان در حدود سالهای 1194-1184 قم، با گذر از تنگۀ داردانل، شهر تروا در کرانۀ آسیایی داردانل را به تصرف درآوردند (دورانت، 2 / 42). خشیارشای اول در 480 قم، به یونان لشکرکشی کرد و با زدن پلی از قایقهای شناور، از تنگۀ داردانل گذشت و آتن را به تصرف خود درآورد. اسکندر مقدونی نیز در 434 قم برای لشکرکشی به قلمرو هخامنشیان، از این آبراه عبور کرد (نک : هرودت، III / 311؛ پیرسن، مقدمه،11؛ نیز IA, III / 341).
در سرتاسر دوران امپراتوری روم و بیزانس این آبراه اهمیت ویژهای داشت و برای حفاظت از آن، استحکاماتی در دو سوی تنگه ساخته شده بود. ترکان عثمانی در زمان سلطان مراد اول (761-792 ق / 1359- 1389 م)، با تصرف قلمرو امیرنشین قرسی (763 ق / 1361 م)، که در حوالی بالیکسیر و داردانل قرار داشت، بر کرانههای دو سوی داردانل استیلا یافتند (اوزونچارشیلی، I / 78-80). اما بهسبب نداشتن ناوگانی نیرومند، در 767 ق / 1366 م، آمدۀ ششم، کنت ساووا که با امپراتور بیزانس خویشاوندی داشت، با 500‘1 سرباز و 5 فروند کشتی، راهی جنگ با عثمانیان شد و بر گالیپولی، در کرانۀ اروپایی داردانل چیرگی یافت و سپس آنجا را به امپراتور بیزانس واگذار کرد. اما سال بعد، سلطان مراد اول توانست با تصرف گالیپولی، حاکمیت عثمانیان را بر دو سوی تنگۀ داردانل استحکام بخشد (همو، I / 140, 170).
سلطان عثمانی، بایزید اول (سل 791-805 ق / 1389-1403 م) استحکامات گالیپولی را در 792 ق / 1390 م افزایش داد؛ نخست لنگرگاهی امن برای توقف کشتیها، و سپس، یک برج استوار برای جلوگیری از ورود کشتیهای دشمن در دهانۀ داردانل برپا ساخت. اما بهسبب ضعف ناوگان دریایی، ونیزیها و جنوواییها توانستند داردانل را مسدود کنند و مانع عبور نیروهای عثمانی از آناتولی به رومایلی گردند (همو، I / 289-290؛ هامر پورگشتال، I / 218-221؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 199).
در 801 ق / 1399 م، مارشال بوسیکو که از طرف شارل چهارم، پادشاه فرانسه، به کمک مانوئل، امپراتور بیزانس آمده بود، تـوانست عثمانیان را در داردانـل شکست دهـد (اوزونچارشیلی، I / 231-233؛ «دائرةالمعارف»، همانجا؛ لسترنج، 340).
در 820 ق / 1417 م، پیترو لوردان، فرمانده نیروی دریایی جمهوری ونیز وارد تنگۀ داردانل شد و قلعۀ امیر سلیمان را در لاپسکی به توپ بست؛ ولی چون 10هزار تن نیروی عثمانی در ساحل مستقر بودند، کاری از پیش نبرد (اوزونچارشیلی، I / 354-355). در زمان سلطان محمد دوم (855-886 ق / 1451-1481 م)، برای محافظت بیشتر از تنگۀ داردانل، استحکاماتی در دو سوی تنگه ساخته شد. وی قلعۀ سلطانیه را در کرانۀ آسیایی، و قلعۀ کلیدالبحر را روبهروی آن در کرانۀ اروپایی، در جایی که عرض داردانل به کمترین حد خود میرسد، ساخت و در آنها، توپهایی دوربُرد مستقر کرد که میتوانستند عرض تنگـه را هدف قرار دهند (هامر پورگشتال، I / 506؛ بابینگر، 223؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 202؛ نیز EI2, II / 11).
استحکامات تنگۀ داردانل در سدههای 10-11 ق / 16-17 م رو به فرسودگی نهاده بود؛ اما در جریان جنگ کرت (1055-1080 ق / 1645- 1669 م)، که میان عثمانیها و جمهوری ونیز بر سر جزیرۀ کرت درگرفته بود، دولت عثمانی در اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از پیشروی ناوگان ونیزیها، افزونبر بازسازی کامل قلعههای سلطانیه و کلیدالبحر (1069-1070 ق / 1658-1660 م)، دو قلعۀ دیگر نیز در دهانۀ داردانل در دریای اژه به نامهای سدالبحر در کرانۀ آسیایی و قومقلعه در کرانۀ اروپایی داردانل برپا ساخت. در میانههای سدۀ 12 ق / 18 م، با توجه به حضور ناوگان دریایی روسیه در نزدیکی تنگۀ داردانل در جریان جنگهای عثمانی و روسیه (1182- 1188 ق / 1768-1774 م)، دولت عثمانی با یاری و راهنمایی یک افسر فرانسوی به نام بارون دوتوت در دو سوی تنگۀ داردانل استحکامات جدیدی ساخت (IA, III / 340؛ «دائرةالمعارف»، همانجا). از 1184 ق / 1770 م به بعد، ناوگان روسیه توانست ناوگان عثمانی را نابود سازد و کشتیهای روسیه وارد تنگۀ داردانل شوند (IA, III / 346). به دنبال این شکست، امپراتوری عثمانی مجبور به امضای قرارداد تحقیرآمیز کوچوک قینارچه در 1188 ق / 1774 م شد که به جنگ نیز پایان داد (EI2، همانجا؛ بریتانیکا). بهموجب این قرارداد، کشتیهای روسی میتوانستند از داردانل بگذرند و به دریای سیاه برسند (همانجا).
در فوریۀ 1807 / ذیحجۀ 1221، ناوگان دریایی انگلستان به فرماندهی آدمیرال سر جان داکورث تنگۀ داردانل را تسخیر کرد (پالمر، 68؛ «دائرةالمعارف»، VIII / 203؛ نیز IA، EI2، همانجاها). با انعقاد قرارداد صلح تیلزیت در 1807 م / 1222 ق، میان فرانسه و روسیه، و پایان جنگ میان آنها، دولتهای انگلیس و عثمانی که منافع خود را در خطر میدیدند، به دشمنیهای خود پایان دادند و در 1223 ق / 1809 م، قرارداد معروف به داردانل را به امضا رساندند (میلر، 41-42؛ شاو، II / 12-14). براساس این قرارداد، هیچ کشتی جنگیای حق ورود به تنگههای داردانل و بسفر را نداشت (همو، II / 136-138؛ بریتانیکا). به دنبال این قرارداد، روسها اینگونه وانمود کردند که با فرانسه برضد عثمانی متحد شدهاند و درنتیجه، سلطان عثمانی را وادار به بستن قرارداد جدیدی در 1227 ق / 1812 م کردند که طبق آن، عثمانیان بخشهایی از قلمرو خود را به روسیه واگذار کردند. زمانیکه عثمانیان به فریبکاری دولت روسیه پی بردند، ناوگان دریایی خود را رهسپار داردانل کردند تا این تنگه را به روی کشتیهای روسی ببندند؛ اما سفیر انگلستان از سلطان عثمانی خواست که از این کار صرفنظر کند و سلطان محمود دوم بهناچار به انعقاد قرارداد صلح آدریانوپل (ادرنه) تن داد. مطابق این قرارداد که در 1245 ق / 1829 م بسته شد، عبور کشتیهای بازرگانی روسیه و کشورهایی که با عثمانی در صلح به سر میبردند، آزاد اعلام شد (میلر، 129-130؛ بریتانیکا).
در 1248 ق / 1833 م، به دنبال تهدیدات دولتهای انگلستان و فرانسه که با یکدیگر برضد عثمانی متحد شده بودند، یک پیمان اتحاد و یاری میان روسیه و عثمانی بسته شد. طبق این قرارداد، روسیه متعهد شد در صورت نیاز سلطان عثمانی، کمک نظامی به وی برساند و نیز مطابق یکی از بندهای این قرارداد، عثمانیها متعهد شدند که تنگۀ داردانل را به روی همۀ کشتیهای جنگی دیگر ملتها ببندند (میلر، 147).
با وقوع جنگ جهانی اول (1914- 1918 م)، دولت عثمانی در جبهۀ متحدین قرار گرفت و با روسیه و انگلستان وارد جنگ شد. در این زمان، ارتش روسیه در آناتولی شرقی و نیروهای انگلستان در گالیپولی، واقع در کرانۀ اروپایی داردانل، با عثمانیان وارد نبرد شدند؛ اما نیروهای انگلیسی با دادن تلفات سنگین بهناچار عقب نشستند و در تصرف تنگۀ داردانل ناکام ماندند.
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی دولت عثمانی و اعلام نظام جمهوری توسط مصطفى کمال پاشا در 1922 م / 1301 ش، زمینۀ تجدید نظر در نظامهای حقوقی جدید تنگههای داردانل و بسفر، برای بازپسگیری حقوق ازدسترفته، برای جمهوری ترکیه فراهم آمد و مسئلۀ نظارت بر تنگهها و چگونگی آمدوشد کشتیها در دو قرارداد لوزان در 1923 م / 1302 ش و مونترو در 1936 م / 1315 ش، تا حدود بسیاری روشن گردید (نک : دولتیار، 45-53).
مآخذ
دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمۀ امیرحسین آریانپور و دیگران، تهران، 1370 ش؛ دولتیار، مصطفى، رژیم حقوقی تنگههای بینالمللی، تهران، 1372 ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308 ق؛ لسترنج، گ.، حاشیه بر سفرنامۀ کلاویخو، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، 1374 ش؛ نیز:
Babinger, F., Mehmed der Eroberer und seine Zeit, München, 1953; Britannica, 1989; Clot, A., Suleiman the Mognificent, the Man, his Life, his Epoch, Paris, 1989; Dixon-Kennedy, M., Encyclopedia of Greco-Roman Mythology, Oxford etc., 1998; EI2; Encarta, 2005; Grimal, P., Dictionnaire dela mythologie grecque et romaine, Paris, 1951; Hammer-Purgstall, J., Geschichte des Osmanischen Reiches, Graz, 1963; Herodot, History, tr. A. D. Godly, London, 1957; IA; Miller, W., The Ottoman Empire and its Successors (1801-1927), Cambridge, 1966; Palmer, A., The Decline and Fall of the Ottoman Empire, London, 1993; Pauly ; Pearson, L., The Lost Histories of Alexander the Great, New York, 1960; Shaw, S., History of the Ottoman Empire and Modern Turkey, Cambridge etc., 1977; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993; Uzunçarșılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1972.