حیدرآباد
حِیْدَرْآباد (سند)، شهرستان (ضلع) و شهری در ایالت سند پاکستان.
شهرستان حیدرآباد با مساحتی حدود 474‘21 کمـ2، تقریباً در قسمت میانی ایالت سند واقع است. رودخانۀ سند و چند ریزابۀ آن در این شهرستان جریان دارد.
آبوهوای آن معتدل و مرطوب، و زمینهای آن حاصلخیز است. برنج، گندم و میوه از مهمترین محصولات کشاورزی آنجا ست.
بیشتر اهالی شهرستان حیدرآباد، مسلماناند و به زبان اردو و سندی گفتوگو میکنند و بیشتر جمعیت آنها را بلوچها، جَتها، راچپوتها و سیدها تشکیل میدهند. سیدها خود را به عربهایی منسوب میدانند که در سدههای نخستین اسلامی به منطقۀ حیدرآباد آمدهاند و خود را بنیعباسی، حسینی، حسنی، قریشی و کلهوری مینامند («فرهنگ ... »، XIII/ 312-317؛ EI2).
حیدرآباد مرکز تجارتی مهمی برای برنج، گندم، میوه و لبنیات است. از صنایع مهم آن میتوان سیمان، فلز، بلور، نساجی و زیورآلات را نام برد ( انکارتا، npn.). هالا، متیاری، لطیفآباد، تندو اللٰهیار و حیدرآباد از شهرهای مهم شهرستان حیدرآباد است («فرهنگ»، XIII/ 318). شهر حیدرآباد، مرکز این شهرستان، در °68 و ´22 طول شرقی، و °25 و ´22 عرض شمالی، در کرانۀ رودخانۀ سند واقع است. از ویژگیهای این شهر وجود بادگیرهایی بر پشتبام خانههای آن است که در فصل گرما برای خنککردن خانهها کاربرد دارد (EI2).
پیشینۀ تاریخی
ناحیهای که امروزه حیدرآباد (سند) خوانده میشود با توجه به موقعیت راهبردیاش، از دیرینگی و اهمیت برخوردار است. به نوشتۀ برخی از پژوهشگران، حیدرآباد بر روی ویرانههای شهر کهن نیرونکوت بنا شده است («فرهنگ»، XIII/ 313, 321؛ قانع، 3(1)/ 272-273؛ خداداد خان، 132).
به نظر میرسد نیروی (نیرون) کوت به مانند دیگر شهرهای سند در زمان خلافت ولید (حک 86-96 ق/ 705-715 م) به دست محمد بن قـاسم ثقفی در 92 ق/ 711 م تسخیر شده بـاشـد (نک : بلاذری، 612، 616- 618).
برخی از جغرافیانویسان سدههای نخستین اسلامی از نیرون بهعنوان یکی از شهرهای سند یاد کرده، و آن را شهری میان دیبل (ویرانههای آن در نزدیکی شهر امروزی تته) و منصوره (برهمنآباد) دانستهاند (نک : مقدسی، 476-477؛ ابنحوقل، 276؛ نیز نک : داوودپوته، 263؛ لسترنج، 330، حاشیۀ 3).
در اواخر سدۀ 12 ق/ 18 م، پس از آنکه خداآباد، پایتخت غلام شاه کلهوره، فرمانروای سند، در سیلی ویرانگر خراب شد، در 1182 ق/ 1768 م غلام شاه کلهوره در کرانۀ شرقی رودخانۀ سند بر فراز تپهای که در زبان محلی گنجو تکر نامیده میشد، قلعهای آجری و مستحکم به مساحت 800‘145 مـ2 ساخت و آن را حیدرآباد (برگرفته از حیدر، لقب امام علی <ع>) نامید. احداث این قلعه مبنایی برای ساخت شهر جدید حیدرآباد شد (خداداد خان، 131-132؛ «فرهنگ»، XIII/ 313؛ EI2). غلام شاه برای برپایی قلعۀ حیدرآباد، مقبرۀ سید محمد مکی معروف به پیر مکی و یا شیخ محمود انصاری، و گورستان پیرامون آن را ویران، و به بقایای اجساد این گورستان بیاحترامی کرد. غلام شاه در جمادیالاول همان سال درگذشت. امروزه مقبرۀ غلام شاه در شهر حیدرآباد، درون قلعۀ گچ، پابرجا ست (قانع، 3(1)/ 474-475؛ خداداد خان، 132-133؛ راشدی، 274-275).
حیدرآباد در اواخر سدۀ 12 ق / 18 م به دست شاخهای از قبیلۀ تالپور بلوچ افتاد که بعدها به «امیران حیدرآباد» معروف شدند.
در 1199 ق/ 1785 م، پس از آنکه تیمور شاه درانی، سند را به 7 حصه تقسیم کرد، 4 حصۀ آن را به میر فتحعلی خان تالپور و برادرانش در حیدرآباد داد (نک : خداداد خان، 140- 148). میر فتحعلی خان، میر غلامعلی خان، میر کرمعلی خان، میر مرادعلی خان، مشهور به «چهاریار» به ترتیب بر مسند حکومت تالپوران حیدرآباد نشستند و به مدت 50 سال (1199- 1249 ق/ 1785-1833 م) حیدرآباد را اداره کردند (نک : همو، 142- 148؛ نیز نک : برتن، 24-25). هنگامی که میر فتحعلی خان تالپور که خود را رئیس سند و سرسلسلۀ میرهای سند میخواند، بر سند و ازجمله حیدرآباد امارت یافت، پایتخت خود را در 1204 ق/ 1790 م از خداآباد به حیدرآباد منتقل کرد (خداداد خان، 140-141).
این شهر در دورۀ حکومت تالپوران بازسازی شد و گسترش یافت و در آنجا سکه ضرب شد (همو، 143- 148؛ نیز نک : الفینستن، II/ 227). زینالعابدین شیروانی در اواسط سدۀ 13 ق/ 19 م، حیدرآباد را شهری دارای 60 هزار خانه با مردمی عمدتاً مسلمان (شیعه یا سنیمذهب) و شماری هندو و بزرگانی صاحب خزاین بسیار وصف کرده است (ص 196). در این دوره ثابتعلی خان، شاعر هندی و «مرثیهخوان سکنۀ سیوستان»، به حیدرآباد آمد و در همین شهر درگذشت و او را در بالای کوهی در حیدرآباد به خاک سپردند.
در 1259 ق/ 1843 م، نیروهای انگلیسی به رهبری سر چارلز ناپیر در نبردی، حکومت تالپوران را برانداختند و شهر حیدرآباد را تسخیر کردند. قسمتهایی از قلعۀ حیدرآباد در این جنگ آسیب دید. در این زمان حیدرآباد بهعنوان مرکز سند و از شهرهای مهم هند به شمار میرفت؛ بنابراین انگلیسیها بهمنظور اهداف تجارتی و سیاسی خود، مرکز سند را از حیدرآباد به بندر کراچی منتقل کردند («فرهنگ»، XIII/ 314؛ EI2؛ نک : هاردی، 66).
در 1260 ق/ 1844 م، شهر در اختیار امیرانی قرار گرفت که در قسمت مرکزی قلعه زندگی میکردند و به رودخانه دسترسی داشتند، ولی تجارت در آنجا رونق نداشت. هندوها در قسمت کهن شهر اقامت داشتند، و قلعه در دست نظامیان انگلیسی بود (اعجازالدین، 42-44, 46).
در 1270 ق/ 1853 م، در حیدرآباد شهرداری تأسیس شد و از نخستین اقدامات آن، احداث 20 کمـ راه و خیابان بود (تالپور، 56؛ «فرهنگ»، XIII/ 322). در 1273 ق/ 1857 م، انگلیسیها قلعۀ حیدرآباد را بازسازی کردند؛ این قلعه در جریان جنگ آنان با مردم حیدرآباد آسیب دیده بود. انگلیسیها در این قلعه 16 زرادخانه ساختند و زرادخانۀ سند را از کراچی به حیدرآباد منتقل کردند (همان، XIII/ 321؛ تالپور، 55). مردم حیدرآباد همچون دیگر نقاط سند در برابر بریتانیاییها دست به شورش زدند، اما سر هنربیل گیبس، نایب کمیسر سوم جنرال جیکب، آنان را سرکوب کرد (خداداد خان، 167).
در 1314 ق/ 1897 م، پلی بزرگ بر روی رودخانۀ سند میان حیدرآباد و کوتری، و راهآهن کراچی ـ کوتری ـ حیدرآباد ساخته شد (تالپور، 54؛ «فرهنگ»، XIII/ 312). حیدرآباد نیز به همراه سند تا 1936 م/ 1315 ش، جزئی از ایالت بمبئی اداره میشد. پس از استقلال پاکستان در 1947 م/ 1326 ش، شمار بسیاری از هندوهای حیدرآباد از این شهر به کشور هند مهاجرت کردند (تالپور، 51؛ «فرهنگ»، همانجا). از این سال تا 1955 م/ 1334 ش، شهر حیدرآباد مرکز ایالت سند بود، اما پس از آن تاریخ، مرکز ایالت به بندر کراچی منتقل شد ( انکارتا، npn.).
مقبرۀ غلام شاه کلهوره و بازار شاهی از آثار تاریخی مهم حیدرآباد است که پس از بنای قلعۀ حیدرآباد ساخته شد. بازار حدود 2 کمـ مساحت دارد و از دروازۀ اصلی قلعۀ حیدرآباد تا برج ساعت ناوال ری کشیده شده است (تالپور، 55).
با تأسیس دانشگاه سند در 1953 م/ 1333 ش و گروه ادبی سند در 1962 م/ 1341 ش، بهمنظور گسترش زبان و ادبیات سندی و انتشار آثار عربی و فارسی در حیدرآباد، این شهر از مراکز مهم فرهنگی پاکستان به شمار میرود. حیدرآباد دارای کتابخانههای بزرگ و فرهنگستانی به نام شاه ولیالله دهلوی است که در آن دربارۀ فلسفۀ شاه ولیالله و آثار او تحقیق میشود (EI2).
مآخذ
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، بیروت، 1992 م؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407 ق/ 1987 م؛ خداداد خان، خانبهادر، لُب تاریخ سند، به کوشش نبی بخش خان بلوچ، حیدرآباد، 1378 ق/ 1959 م؛ داوودپوته، عمر، حاشیه بر تاریخ سندِ محمد بکری، بمبئی، 1938 م؛ راشـدی، حسـامالـدیـن، حـاشیـه بر تحفة الکرام (نک : هم ، قانع تتوی)؛ زینالعابدین شیروانی، حدائق السیاحة، تهران، 1348 ش؛ قانع تتوی، میر علیشیر، تحفة الکرام، به کوشش حسامالدین راشدی، حیدرآباد، 1971 م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ هاردی، پ. ، مسلمانان هند بریتانیا، ترجمۀ حسن لاهوتی، مشهد، 1369 ش؛ نیز: