حمیدی
حُمَیْدی، ابوعبدالله محمد بن فتوح بن عبدالله بن حُمَید ازدی (پیش از 420- 488 ق/ 1029-1095 م)، ادیب مورخ، محدث و فقیه اندلسی.
وی در جزیرۀ مَیورقه از توابع اندلس به دنیا آمد، اما پدرش اهل قرطبه بود. دربارۀ کودکی و جوانی وی آگاهی دقیقی در دست نیست. در خردسالی او را به مجلس درس حدیث میبردند (ذهبی، تذکرة ... ، 4/ 1218- 1219؛ مقری، 2/ 113). در بزرگسالی در شمار شاگردان خاص ابن حزم درآمد (ابن خلکان، 4/ 282؛ ابنبشکوال، 2/ 530). وی همچنین نزد ابن عبدالبر و چند تن از دیگر مشاهیر اندلس به کسب دانش پرداخت. نخستین استاد وی در حدیث ابوالقاسم اَصبغ بود (یاقوت، 18/ 282-283؛ مقری، همانجا) و فقه را نزد ابوزید قیروانی آموخت (همانجا).
حمیدی در 448 ق راهی شرق اسلامی شد و در سر راه خود مدتی نیز در افریقیه ماند (ابن بشکوال، یاقوت، همانجاها؛ ابیاری، 1/ 11). وی سپس به حج رفت و علاوه بر مکه در مصر، شام، بغداد و واسط در مجلس درس بسیاری از علمای روزگار خود ازجمله، ابوبکر خطیب بغدادی، ابن ماکولا، ابوبکر بن اسحاق، ابوعبدالله قضاعی و دیگران حاضر شد (مقری، همانجا؛ طاش کوپریزاده، 2/ 124؛ ابن بشکوال، همانجا؛ ابنجوزی، 17/ 29؛ یاقوت، همانجا) و سرانجام در بغداد اقامت گزید.
تأثیر ژرف ابن حزم بر حمیدی موجب شد تا در فقه مذهب ظاهری را برگزیند، اما شاید با عبرت از آنچه بر ابنحزم (ه م) رفته بود، پس از مهاجرت به شرق هرگز عقیدۀ خود را در این باب آشکار نساخت (یاقوت، مقری، همانجاها). حمیدی سرتاسر عمر خود را به تحصیل و تعلیم و تألیف گذراند (همو، 2/ 113-114؛ ابن عماد، 5/ 390-391؛ یافعی، 3/ 149). وی را به علم و پرهیزگاری و ترک علایق دنیوی ستودهاند (ابن جوزی، ابن بشکوال، یافعی، همانجاها؛ ذهبی، العبر، 3/ 325) و در علم حدیث پیشوا دانستهاند (همانجاها). ابنخطیب و ابنماکولا از وی روایت کردهاند. گویا به درخواست آن دو، حمیدی کتاب جذوة المقتبس را در بغداد نوشت (حمیدی، 29؛ یاقوت، 18/ 284).
حمیدی به تصوف نیز تمایل داشت و کتابی دربارۀ صوفیان عراق تألیف کرد (نک : آثار) و شاید به سبب همین گرایش وصیت کرد، تا او را در کنار قبر صوفی معروف، بِشْر حافی به خاک بسپارند (صفدی، 4/ 317؛ ابن خلکان، 4/ 283-284)؛ اگرچه نخست به وصیت او عمل نشد، اما 3 سال پس از آن در 491 ق/ 1098 م جنازۀ وی را بدانجا منتقل کردند (همانجاها). احتمالاً از همینرو، برخی به اشتباه سال درگذشت او را 491 ق/ 1098 م دانستهاند (ابناثیر، 3/ 200؛ قس: ابیاری، 1/ 16).
آثـار
حمیدی آثار بسیاری تألیف کرده است بدین شرح:
الف ـ چاپی
1. اسماء الرواة الحدیث و اهل الفقه و الادب و ذوی النباهة و الشعر (نک : همو، 1/ 14). 2. تسهیل السبیل الى علم الترسیل. این کتاب در 1405ق/ 1985م در فرانکفورت به چاپ رسیده است؛ 3. جذوة المقتبس فی تاریخ علماء الاندلس. این کتاب اثر مشهور حمیدی به شمار میرود و در 1410 ق/ 1989 م به کوشش ابراهیم ابیاری در قاهره چاپ شده است.
ب ـ خطی
1. تاریخ الاسلام، یا بلغة المستعجل (نک : همانجا)؛ 2. تفسیر غریب ما فی الصحیحین مرتب علی المساند. از این کتاب نسخهای نفیس در کتابخانۀ تیموریه موجود است (نک : معلوف، 340)؛ 3. الجمع بین الصحیحین. از این اثر نیز نسخههای متعددی در کتابخانههای دارالکتب (نک : سید، 1/ 220)، جامع کبیر ( فهرست مخطوطات ... ، 1/ 341)، خدیویه ( فهرست الکتب ... ، 1/ 325)، ظاهریه (ص 258)، مرعشی (مرعشی، 2/ 210) و گوتا (پرچ، I/ 6) موجود است؛ 4. الذهب المسبوک فی وعظ الملوک (نک : ابیاری، 1/ 15)؛ 5. شرح غریب الصحیحین. از این کتاب نیز نسخهای در کتابخانۀ جامع کبیر صنعا موجود است ( فهرست مخطوطات، 1/ 376)؛ 6. منظومة الدالیة فی النقض علی من عاب الحدیث. نسخهای از این اثر در کتابخانۀ گوتا نگهداری میشود (پرچ، I/ 476).
ج ـ یافت نشده
شمار بسیاری از آثار حمیدی نیز از دست رفته است و تنها نامی از آنها در مآخذ دیده میشود که عبارتاند از: 1. ادب الاصدقاء (صفدی، 4/ 318)؛ 2. الامانی الصادقة (مقری، 2/ 114)؛ 3. تحیة المشتاق فی ذکر صوفیة العراق (صفدی، همانجا)؛ 4. تذکرة الحمیدی (حاجی خلیفه، 1/ 385)؛ 5. ذم النمیمة (مقری، همانجا؛ صفدی، 4/ 317)؛ 6. الذهب المسبوک فی وعظ الملوک (مقری، 2/ 113؛ صفدی، همانجا؛ بغدادی، 1/ 544)؛ 7. الفرائد المنتقاة (ابیاری، همانجا)؛ 8. ما جاء من النصوص و الاخبار فی حفظ الجار (بغدادی، 2/ 419)؛ 9. المتشاکه فی اسماء النواکه (ابیاری، همانجا)؛ 10. مخاطبات الاصدقاء فی المکاتبات و اللقاء (مقری، 2/ 113-114؛ بغدادی، 2/ 446)؛ 11. المختلف و المؤتلف (صفدی، 4/ 318؛ قس: ابیاری، همانجا)؛ 12. من ادعی الامان من اهل الایمان (بغدادی، 2/ 555؛ مقری، 2/ 113)؛ 13. نوادر الاطباء (ابیاری، همانجا).
برخی از مآخذ از کتاب دیگری با عنوان وفیات المشایخ نیز نام بردهاند که حمیدی دربارۀ پیشوایان حدیث در دست تألیف داشت، اما نتوانست آن را به پایان برساند (ذهبی، تذکرة، 4/ 1220). حمیدی شعر نیز میسرود و احتمالاً دیوان شعری داشته که اکنون در دست نیست (نک : ابیاری، همانجا)، اما چند قطعه از اشعار وی در زمینههای اخلاقی و پند و امثال در برخی مآخذ دیده میشود (نک : ذهبی، همان، 4/ 1222؛ یاقوت، 18/ 285؛ صفدی، همانجا).
مآخذ
ابناثیر، علی، اللباب، قاهره، 1369 ق؛ ابنبشکوال، خلف، الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1374ق/ 1955م؛ ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1412 ق/ 1992 م؛ ابنخلکان، وفیات؛ ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، به کوشش عبدالقادر ارنؤوط و محمود ارنؤوط، دمشق، 1410 ق/ 1989 م؛ ابیاری، ابراهیم، مقدمه و حاشیه بر جذوة المقتبس (نک : هم ، حمیدی)؛ بغدادی، ایضاح، حاجیخلیفه، کشف؛ حمیدی، محمد، جذوة المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، 1403 ق/ 1983 م؛ ذهبی، محمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، 1377 ق/ 1958 م؛ همو، العبر، به کوشش فؤاد سید، کویت، 1984 م؛ سید، فؤاد، فهرست المخطوطات، قاهره، 1380 ق/ 1961 م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ویسبادن، 1394 ق/ 1974 م؛ طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعادة، بیروت، 1405 ق/ 1985 م؛ ظاهریه، خطی؛ فهرست الکتب العربیة المحفوظة بالکتبخانة الخدیویة، قاهره، 1310 ق؛ فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر صنعاء، صنعا، 1984 م؛ مرعشی، خطی؛ معطوف، عیسى اسکندر، «من نفائس الخزانة التیموریة»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، 1923 م، شم 11-12؛ مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1388 ق/ 1968 م؛ یافعی، عبدالله، مرآة الجنان، بیروت، 1390 ق/ 1970 م؛ یاقوت، ادبا؛ نیز: