زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه

حبیب الله رشتی

حَبیبُ‌‌اللّٰهِ رَشْتی (1234-1312 ق / 1819-1894 م)، فرزند محمدعلی خان گیلانی فقیه اصولی و از شاگردان و ادامه‌دهندگان فقه شیخ انصاری. 
خاستگاه خاندان وی، ایل صوفی سیاه منصوری است که در زمان شاه عباس صفوی به املش در سرزمین گیلان کوچانده شدند (مظفری، 26؛ املشی، 34). پدر حبیب‌الله از بزرگان گیلان بود و به صفات نیک شناخته می‌شد (امین، 4 / 559). میرزا حبیب‌الله دورۀ آغازین آموزشهای خود را در رشت سپری کرد؛ سپس به قزوین رفت و در محضر شیخ عبدالکریم ایروانی، فقیه اصولی آن شهر دانش اندوخت و به کسب درجۀ اجتهاد نایل آمد. وی آن‌گاه راهی نجف شد و در آن دیار امکان حضور در درس شیخ محمد حسن صاحب‌جواهر (د 1266ق / 1850م) را یافت و دوره‌های تکمیلی فقه را در سالهای پیش از 1266ق نزد وی آموخت. 
او پس از چندی به دیار خود رفت و زمانی که دوباره به نجف بازگشت، صاحب‌جواهر از دنیا رفته بود (همانجا، نیز 9 / 149؛ آقابزرگ، طبقات ... ، 1 / 358). در این زمان ریاست علمی حوزه‌های شیعیان را شیخ مرتضى انصاری در اختیار داشت؛ پس حبیب‌الله در محضر وی به آموختن پرداخت و تا پایان عمرِ استاد، درس او را رها نکرد. در برخی منابع آمده است که پیش‌تر در زمان صاحب‌جواهر، در پی یافتن پاسخ پرسشی فقهی که به مبحث «حکومت و ورود» مربوط می‌شد، از سوی برخی کسان بـه حلقـۀ درس شیخ مرتضـى انصـاری رهنمون گشته بود (نک‍ : مظفری، 45-46) و بدین‌ترتیب، با درس او از پیش آشنا بوده؛ اگرچه این روایت با رها نکردن درس او تا آخر عمر ناهمخوان است. 
در منابع به 3 نفر از شاخص‌ترین دانش‌آموختگان و خاصان درس شیخ انصاری اشاره شده است: میرزا حسن شیرازی، میرزا حبیب‌الله رشتی و آقاحسن طهرانی. پس از درگذشت شیخ انصاری، شاگردان استاد در منزل میرزا حبیب‌الله گرد می‌آمدند و بر سر اینکه کدام یک از خاصان استاد، ریاست حوزۀ نجف را بر عهده گیرد، به بحث می‌پرداختند. حاصل این گردهماییها، اجماع ایشان بر ریاست عام میرزای شیرازی و ریاست علمی و تدریس میرزا حبیب‌الله رشتی بود. یکی از عللی که وی به حفظ مجالس درس خویش رغبت یافت و از ریاست حوزه دوری گزید (امین، 4 / 559؛ حبیب‌الله، 2، مقدمه)، خلق و خوی زاهدانه (امین، 8 / 42) و پرهیز وی از جمع بود که شاید آن را از شیخ خود، ایروانی کسب نموده بود. 
پس از به دست آوردن ریاست علمی حوزۀ نجف، اصلی‌ترین دغدغۀ میرزا حبیب‌الله تدریس بود. در این زمان طلاب علم از ایران و عراق به محضر او می‌شتافتند؛ در منابع به انبوهی شاگردان در جلسات درس وی تصریح شده است (همانجا). در شمار شاگردان او نام علمای بزرگ شیعه به چشم می‌خورد که برخی از آنها اینان‌اند: شیخ‌الشریعۀ اصفهانی، سید محمدکاظم یزدی، آقاضیاء عراقی، شیخ فضل‌الله نوری و سید محمد ساروی ثقة الاسلام (نک‍ : آقابزرگ، الذریعة، 1 / 167، جم‍ ، طبقات، 1 / 357، پانوشت؛ صدر، 161؛ نمازی، 4 / 18). 
در منابع از زهد حبیب‌الله بسیار سخن رفته، و تصریح شده کـه وی از قبول هدایای اصحاب قدرت پرهیز داشته است (نک‍ : امین، 4 / 559). به‌جز جایگاه علمی، طریق او در زندگی، سبب دیگری برای شهرت فراوان او در عراق و ایران بود؛ چنان‌که وقتی در 1302ق در سفری زیارتی به خراسان وارد شد، مورد احترام مردم و دربار ناصرالدین شاه قرارگرفت. در همین زمان از سوی مردم از شیعه و حتى اهل سنت اموال فراوانی به وی پیشکش شد (همانجا). 
حبیب‌الله رشتی در نجف اشرف دیده از جهان فرو بست. او که به مثابۀ مجتهدی عالیقدر و مرجعی طراز اول در ایران پرآوازه بود، هنگامی که در نجف از دنیا رفت، مراسم عزاداری بسیاری در شهرهای ایران برای درگذشت وی برگزار شد (نک‍ : خیابانی، 51-52). 
اصلی‌ترین شاخصۀ شخصیت علمی حبیب‌الله رشتی، جایگاه او به‌عنوان فقیهی اصولی است که به‌ویژه با تألیف برخی آثار عملاً به مثابۀ ادامه‌دهندۀ روش علمی استاد خود، شیخ انصاری است. تقریرات وی از بحثهای شیخ انصاری که آقابزرگ در الذریعة از آن یاد کرده و بخشهایی از آن را در برخی کتابخانه‌های شخصی معرفی نموده (نک‍ : 4 / 372)، در واقع بیانی از تداوم اندیشۀ استاد در مباحث فقه و اصول و بازتاب آن در نوشته‌های میرزا حبیب‌الله است. شیوۀ استدلالی او در مباحث فقهی، مخصوصاً در بسیاری از آثار پسینیان قابل مشاهده است (برای نمونه، نک‍ : قدیری، 494). همچنین در زنجیرۀ اندیشۀ اصول امامی در سده‌های 12 و 13ق، که با وحید بهبهانی آغاز می‌شود و با شیخ انصاری تداوم می‌یابد، می‌توان به‌طور طبیعی برخی هم‌گراییها و شباهتها در آراء حبیب‌الله رشتی با وحید را نیز در منابع مشاهده نمود (برای نمونه، نک‍ : حکیم، 7 / 434). 
یادکردهایی در منابع و نیز برخی از تألیفات وی تا حد بسیاری بیانگر نگاه کلان وی به مبحث بحث‌انگیز اجتهاد است که از مباحث مطرح در سده‌های 12 و 13ق به‌شمار می‌رود. آنچه در موضوع سفر دوم میرزا حبیب‌الله به ایران و پافشاری مامقانی برای منصرف نمودن وی در برخی نقلیات آمده، بسیار حائز اهمیت و قابل تأمل است؛ چه، رشتی در نهایت با استدلال واجب الاطاعه دانستن حکم مجتهد عادل، به سخن مامقامی به مثابۀ حکم لازم‌الاجرا نگریسته، و از سفر به ایران انصراف می‌جوید (مظفری، 76-77). 
در کنار این شیوۀ رفتاری، برخی از آثار او نیز توجه برانگیز است. در راستای غلبۀ اندیشۀ ضرورت تقلید اعلم و حتى دعوی اجماع بر آن، حبیب‌الله را باید هم‌گرا با قاطبۀ عالمان عصر دانست که همچون محمد بن سلیمان تنکابنی (د 1302ق / 1885م)، در مسیر مخالفت گام ننهاده است (نک‍ : آقابزرگ، الذریعة، 4 / 390، 26 / 229)؛ ازاین‌رو، به نظر می‌رسد تألیف کتاب تقلید الاعلم از محمد رفیع بن عبدالکریم کزازی (همانجا)، شاگرد حبیب‌الله رشتی، افزون بر غلبۀ این اندیشه، متأثر از آراء استاد نیز بوده است. به هر روی، افزون بر انتشار تقریرات یادشده در انتهای کتاب الغصب وی، بخشهایی از آن مانند رسالة فی تقلید الاعلم (چ سنگی، 1322ق)، به صورت مجزا انتشار یافته است. 
مهم‌ترین اثر حبیب‌الله رشتی کتاب اصولی وی، بدائع الافکار (الاصول) است که در آن به بررسی موشکافانه‌ای از مباحث اصولی پرداخته است. این کتاب یک سال پس از درگذشت مؤلف در 1313ق در تهران منتشر شد. در پایان این اثر، رسالۀ وی در مبحث تعادل و تراجیح نیز انتشار یافته است. افزون بر آن وی در اصول، تک‌نگاریهایی هم در مباحث اجتماع امر و نهی (آقابزرگ، همان، 1 / 267)، امر به شیء مقتضی نهی از ضد آن (همان، 15 / 114) و تعادل و تراجیح (چ همراه بدائع، نک‍ : مآخذ) نوشته است. 
همچنین بخشهایی از الالتقاطات وی که شرحی بر شرایع محقق حلی است، به صورت تک‌نگار و به‌طور مجزا انتشار یافته است که از آن جمله‌اند: کتاب الغصب و کتاب القضاء و الشهادات. همچنین در میان آثار فقهی وی باید به حاشیه‌نویسی بر آثار مهمی چون شرایع الاسلام محقق حلی، نجاة العباد صاحب جواهر، مکاسب و سراج العباد و صراط النجاة از شیخ انصاری توجه کرد. از آثار فقهی او برخی مانند کتاب القضاء و الشهادات (چ قم، 1401 ق) که در موضوع خود اثری پر اهمیت است، الاجارة (چ تهران، 1298 و 1311ق) و الغصب (چ تهران، 1322ق) به چاپ رسیده‌اند، ولی بیشتر آثار او به صورت خطی در کتابخانۀ ملی نگهداری می‌شوند (نک‍ : آقابزرگ، همان، 7 / 248، 11 / 214، جم‍ ؛ مدرسی، 354-356). 
افزون بر اینها، آثاری به زبان ساده‌تر و به فارسی مانند الامامة و کاشف الظلام فی حل معضلات الکلام (نک‍ : آقابزرگ، همان، 2 / 224، 17 / 227) از تألیفات او به‌شمار می‌رود. گفتنی است برخی از شاگردان وی تقریراتی از درس استاد تدوین نموده‌اند کـه در منابع بدانها اشاره شده است (نک‍ : همان، 2 / 324، 4 / 365-382، 17 / 237؛ مظفری، 95). برخی از آثار شاگردان او مانند جواهر العقول ابوالقاسم اشکوری(آقابزرگ، همان، 5 / 372) و کتاب الخیارات از محمد بن فضل‌الله کلاهی ساروی (همان، 7 / 280) نیز منتخب دروس میرزا حبیب‌الله‌اند. 

مآخذ

آقابزرگ، الذریعة؛ همو، طبقات اعلام الشیعة (قرن 14ق)، مشهد، 1404ق؛ املشی، بهاءالدین، گوشه‌هایی از تاریخ گیلان، تهران، 1352ش؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، 1406ق / 1986م؛ حبیب‌الله رشتی، بدائع الافکار، چ سنگی، 1313ق؛ حکیم، عبدالصاحب، منتقی الاصول، قم، 1416ق؛ خیابانی، علی، علماء معاصرین، چ سنگی، تبریز، 1366ق؛ صدر، حسن، تکملة امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، قم، 1406ق؛ قدیری، محمدحسن، کتاب البیع، تهران، 1376ش؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، مشهد، 1368ش؛ مظفری، رضا، حدیث پارسایی، شرح احوال میرزا حبیب‌الله رشتی، قم، 1378ش؛ نمازی، علی، مستدرک سفینة البحار، به کوشش حسن بن علی نمازی، قم، 1419ق.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.