تورسون زاده
تورْسونْزاده، میرزا (1290-3 مهر 1356ش/ 1911-24 سپتامبر 1977م)، شاعر و نمایشنامهنویس و از شخصیتهای برجستۀ سیاسی ـ فرهنگی معاصر تاجیک.
تورسونزاده در روستای قراتاغ/ قره داغ در شهرستان حصار به دنیا آمد. مادرش خیاط بود و پدرش پیشۀ درودگری داشت. وی تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش به پایان برد و در 1305ش/ 1926م در 15 سالگی برای ادامۀ تحصیل به شهر دوشنبه رفت و یک سال بعد، از آموزشگاه تربیت معلم این شهر فارغالتحصیل شد (جائسی، 19-20؛ مسلمانیان قبادیانی، «میرزا...»، 30؛ موسویگرمارودی، 304). او در 1927م برای ادامۀ تحصیل به دانشگاه تربیت معلم تاجیکی تاشکند وارد شد (مسلمانیان قبادیانی، همانجا).
تورسونزاده در 1930م به دوشنبه بازگشت و در دفتر روزنامۀ «جوانان تاجیکستان» مشغول کار شد و نخستین محفل شاعران تاجیک را تشکیل داد (گلنظر، 22؛ مسلمانیان قبادیانی، همانجا). وی در 1313ش/ 1934م به عضویت اتحادیۀ نویسندگان تاجیکستان درآمد و در 1325ش/ 1946م، ریاست این اتحادیه را بر عهده گرفت و تا پایان عمر در این سمت باقی ماند (بچکا، 212؛ خانلری، «از شهر...»، 1090، «در سرزمین...»، 846؛ مسلمانیان قبادیانی، همانجا، نیز زبان...، 147).
تورسونزاده در 1941م به عضویت حزب کمونیست درآمد و در همایشهای هواداران صلح جهانی مشارکت داشت و به کشورهای مختلف سفر کرد (بچکا، 161-162؛ جائسی، 20). وی در طول این سفرها به تألیف مقالاتی در زمینۀ صلح و فرهنگ و امنیت جهانی پرداخت (بچکا، 162؛ مسلمانیان قبادیانی، «میرزا»، همانجا).
او از دورۀ دوم تا نهم، نمایندۀ مردم در مجلس شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی بود (همانجا) و در 1336ش/ 1957م ریاست کمیتۀ همدلی با آسیا و افریقا را بر عهده گرفت (عینی، 5-6؛ موسویگرمارودی، 306؛ مسلمانیان قبادیانی، همانجا).
تورسونزاده در طول حیات خود بارها برندۀ جوایز بزرگ ادبی شد، از جمله: جایزۀ دولتی استالین در 1948م؛ جایزه ادبی لنین در 1960م؛ جایزه دولتی رودکی تاجیکستان در 1963م؛ جایزه بینالمللی جواهر لعل نهرو در 1968م (نک : موسویگرمارودی، 304-305؛ گلنظر، 26). او در شهر دوشنبه درگذشت (نک : همو، 27؛ مسلمانیان قبادیانی، همانجا؛ موسوی ـ گرمارودی، 304).
تورسونزاده برجستهترین و با نفوذترین شاعر تاجیک در اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشد. شعر او تحتالشعاع افکار سیاسیاش بود و از پیشگامان شعر مقاومت به شمار میرفت (عینی، مسلمانیان قبادیانی، زبان، نیز «میرزا»، همانجاها؛ موسویگرمارودی، 306، به نقل از نادرپور). او در سرودههای خود علاوه بر نوجویی، به گسترش مضامین شعری روی آورد. دو خصوصیت عمدۀ شعر وی، غنایی بودن و استفاده از تصاویر و عناصر ادبیات عامّه است (نک : بچکا، 158-159؛ یاحقی، 340). اگرچه آغازگر شیوۀ نوپردازی در ادبیات تاجیک، صدرالدین عینی بود، اما تورسونزاده این شیوه را به کمال رساند (نک : مسلمانیان قبادیانی، همانجا). در 1940م تورسونزاده گلچین ارزشمندی از شعرهای عامیانه و یا به عبارتی آثار شفاهی مردمی را با نام نمونۀ فولکلور تاجیک گردآوری کرد و با همکاری بولدیروف به چاپ رساند (بچکا، 159؛ یاحقی، مسلمانیان قبادیانی، همانجاها).
نخستین کتاب او مجموعهای است شامل دو شعر و 10 حکایت با عنوان پرچم ظفر که در 1932م، با مقدمۀ شریفجان حسین و ویرایش الغزاده به چاپ رسید. سرودههای بسیاری از وی بازمانده است. مهمترین آثار او اینها ست: قصۀ هندوستان که پس از مسافرتش (1947م) به هند سرود و بلافاصله به زبانهای دیگر ترجمه شد؛ من از شرق آزاد (1951م)؛ حسن ارابهکش (1954م)، که تاریخ پیشرفت تاجیکستان را پس از جنگ نشان میدهد؛ پسر وطن و مثنوی جان شیرین (1959م) که متضمن اشعاری دربارۀ عشق شاعر به همسر، خانواده و وطن است (نک : تورسونزاده، جم ؛ بچکا، 160-162؛ عینی، 4؛ موسوی ـ گرمارودی، 305؛ گلنظر، همانجا).
تورسونزاده علاوه بر شاعری در ادبیات نمایشی تاجیک نیز تبحر داشت. با انقلاب فرهنگی در تاجیکستان و حمایت دولتی شوروی، تئاتر ملی تاجیک میان سالهای 1920 تا 1930م در شهر دوشنبه تأسیس شد و نویسندگان تاجیک با نگارش نخستین آثار نمایشی خود به حمایت از آن پرداختند. یکی از نمایشنامههای این دوره اپرا نمایش حکم در 1934م به قلم تورسونزاده بود. او در این اثر به برخی از گرایشهای ملیگرایان حمله کرد. درام منظوم خسرو شیرین در 1936م و اپُرانمایش شورش واسع را در 1939م، با همکاری عبدالسلام دهاتی به صحنه برد. از دیگر نمایشنامههای او راحتخان در 1935م، طاهر و زهره در 1944م و عروس در 1945م را میتوان نام برد (نک : گلنظر، 26؛ بچکا، 160-161؛ یاحقی، 341؛ مسلمانیان قبادیانی، همان، 31؛ موسویگرمارودی، 305-306).
تورسونزاده به کار ترجمه نیز دست زد و آثاری از پوشکین و شفچنکو را به تاجیکی برگرداند (مسلمانیان قبادیانی، همان، 30).
پس از 1325ش/ 1956م به دنبال اصلاحات سیاسی فرهنگی خروشچف، راه و روش تورسونزاده نیز تغییر کرد. او در این زمان خصوصاً در اشعارش به سنتهای دیرین و هویت ملی توجه بیشتری نشان داد تا جایی که با تلاش او جشن نوروز دوباره در تاجیکستان رسمیت یافت (نک : مسلمانیان قبادیانی، زبان، همانجا، «میرزا»، 30-31).
مآخذ
بچکا، یرژی، ادبیات فارسی در تاجیکستان، ترجمۀ محمود عبادیان و سعید عبانژاد هجراندوست، تهران، 1372ش؛ تورسونزاده، میرزا، جانشیرین، دوشنبه، 1965م؛ جائسی، کبیراحمد، جدید تاجیکی شعراء، علیگره، 1990م؛ خانلری، پرویز، «از شهر حافظ تا دیار رودکی»، تهران، 1350ش، س 20، شم 12؛ همو، «در سرزمین رودکی»، سخن، تهران، 1346ش، س 7، شم 9؛ عینی، کمال و لایق شیرعلی، مقدمه بر گلچین اشعار تورسونزاده، مسکو، 1981م؛ مسلمانیان قبادیانی، رحیم، زبان و ادب فارسی در فرارود، تهران، 1376ش؛ همو، «میرزا تورسونزاده، زندگی و قهرمانی»، جهان کتاب، تهران، 1382ش، س 8، شم 7؛ موسویگرمارودی، علی، از ساقه تا صدر، تهران، 1384ش؛ یاحقی، محمدجعفر، چون سبوی تشنه، مشهد، 1374ش؛ نیز: