تفرش
تَفْرِش، شهرستان و شهری در استان مرکزی:
شهرستان تفرش: این شهرستان با 911‘2 کم 2 وسعت (جغرافیا...، 2/ 1208) دارای دو شهر به نامهای تفرش و فرمهین، دو بخش به نامهای مرکزی و فراهان، و 6 دهستان است (نشریه...، 58). شهـرستان تفرش در شـرق استان مرکزی واقع شده، و از شمال و شمـال باختری بـه شهرستان سـاوه، از خاور به شهرستان قم، از جنـوب به شهرستان آشتیـان، و از باختر به شهرستان اراک محدود است ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها...، 40؛ سرشماری...، پانـزده). بنا بر سرشماری 1385ش جمعیت این شهرستان 591‘48 تن بوده است که از این شمار 967‘18 تن در نقاط شهری و 624‘29 تن در نقاط روستایی سکونت داشتهاند («درگاه...»، بش ).
شهرستان تفرش عمدتاً کوهستانی است و کوههای بلندی چون گوجه با ارتفاع 414‘ 3 متر (جعفری، 293). سنیهاستن 115‘ 3 متر، کلاه 086‘ 3 متر، درّه قوچک 065‘ 3 متر، سرخان 053‘ 3 متر و کلاهه 045‘ 3 متر از مهمترین کوههای آنجا ست ( فرهنگ جغرافیایی کوهها...، 2/ 28، جم ). دو غار آهکی معروف به نامهای علی خورنده و گاو خور در ارتفاعات کوه خشۀ بزرگ واقعاند (میرشکرایی، 497- 498).
رودخانههای تفرش معمولاً به نام محل نامیده میشوند، مانند رودخانههای خلچان و آبکمر که از بلندیهای گیان و عبداللهآباد سرچشمه میگیرند و در آخر به دریاچۀ قم میریزند (سیفی، 52). از رودخانههای دیگر این شهرستان میتوان از هتیدرّهسی، برلان چای و فرمهین نام برد که سرچشمۀ جملگی آنها از ارتفاعات شهرستان تفرش است و مناطق مختلف این شهرستان را آبیاری میکنند (نک : جعفری، همانجا؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 41).
از مشخصات آب و هوای این شهرستان تغییرات ناگهانی هوا و وزش بادهای نسبتاً شدید و همچنین سیلابی بودن رودها ست (سیفی، همانجا). وجود ارتفاعات در اطراف این شهرستان زمستانهای آن را سرد و طولانی و تابستانهای آن را معتدل کرده است (جغرافیا، همانجا).
اساس اقتصاد شهرستان تفرش بر کشاورزی و دامداری استوار است. نواحی کوهستانی شمالِ شهرستان از نظر بارندگی نیمهخشک و در دشت فراهان خشک به شمار میرود. میانگین بارندگی سالانه در این شهرستان حدود 250 میلیمتر است و قسمتاعظم آب مصرفی کشاورزان از کاریزها و چشمهها تأمین میشود (نک : جعفری، نیز جغرافیا، همانجاها). محصولات کشاورزی این شهرستان شامل بادام، فندق، گندم، جو، سیبزمینی، پیاز و حبوبات است (سعیدیان، 54). صنایع دستی به ویژه بافت قالی و گلیم از دیگر فعالیتهای اقتصادی مردم این شهرستان به شمار میرود ( راهنمای...، 75). کارخانهها و کارگاههای موزاییک سازی، گچبری، آهکسایی و معادن سنگ گچ، سنگ آهک و سنگ ساختمانی در این شهرستان مشغول به کارند (نک : فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 42؛ راهنمای، همانجا). غار علیخورنده و دَرِ بَستوله و آبگرم تفرش که به آن گَررو میگویند، از اماکن دیدنی این شهرستان به شمار میرود (مشیری، 1037). مردم شهرستان تفرش غالباً به زبان فارسی گفتوگو میکنند، اما در نواحی مرکزی شهرستان زبان ترکی و گویشهای محلی هم سخنورانی دارد (جغرافیا، 2/ 1208).
شهر تفرش
این شهر که مرکز شهرستان تفرش است، در °50 و ´1 طولشرقی و °34 و´41 عرض شمالی واقع است (جعفری، 293-294). شهر تفرش بر طبق سرشماری 1385ش دارای 311‘15تن جمعیت بوده است («درگاه»، بش ). این شهر از دو روستای مجاور هم به نامهای فم و ترخوران تشکیل شده است (جعفری، 294). رودخانۀ آبکمر از جنوب خاوری وارد این شهر شده، و به سمت شمال جریان مییابد. کوههای سرخان، نقرهکمر، قشلاق، منار و گندمکوه این شهر را دربرگرفتهاند ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، 43).
آب و هوای این شهر معتدل مایل به سرد و نیمه خشک است (جعفری، همانجا). مهمترین عامل در پیدایش و توسعۀ شهر وجود رودخانه در این منطقه بوده که در ایجاد هستۀ اولیه و مرکز شهر تأثیر داشتهاست ( فرهنگ جغرافیایی آبادیها، همانجا). همچنین به علت وجود کوههای صعبالعبور، این منطقه از تهاجم دشمنان در امان بوده، و هستۀ اولیۀ آن همواره حفظ شده است (سیفی، 28).
نامگذاری
دربارۀ نام تفرش نظریههای مختلفی وجود دارد. برخی بر این باورند که در اصل نام این محل گبرش بوده است و در گذشتههای دور گبرها یا زردشتیان در این جلگه سکونت داشتهاند و گبرش به مرور زمان به تفرش تبدیل شده است (مشیری، 1037- 1038). این نظریه از آنرو که با اصول زبانشناسی مطابقت ندارد، سست مینماید. برخی از محققان جزء اصلی نام تفرش را «تبر» یا «تپر» برگرفته از واژۀ فارسی میانۀ «تپور» که معنای بلندی و کوه از آن مستفاد میشود، دانستهاند. این واژه منشأ نامگذاری بسیاری از اماکن باستانی همچون تبرستان، تبرسران و طبرک در اصفهان و ری است که همۀ این اماکن در نواحی کوهستانی یا بربلندی واقعاند (نک : کریمان، 118-120؛ قرشی، 114). مرعشی در تاریخ طبرستان (ص 15) واژۀ طبر را در زبان طبری به معنای کوه آورده است. با توجه به موقعیت کوهستانی تفرش این نظریه چندان بیمناسبت نمینماید. اما برخی دیگر جزء اصلی نام تفرش را برگرفته از واژۀ «تب» و یا «تف» به معنای گرما و حرارت دانستهاند و سبب این نامگذاری را وجود چشمۀ آبگرم در نزدیکی شهر عنوان کردهاند (نک : ذکاء، 198).
پیشینۀ تاریخی
نام تفرش برای نخستینبار در منابع سدۀ 3ق آمده است، و با توجه به آنکه تقسیمات کشوری ساسانیان تا سدههای نخستین اسلامی همچنان دستنخورده باقی مانده، میتوان گفت که تفرش در دورۀ ساسانیان از توابع قم به شمار میرفته است (نک : یعقوبی، 273-274). زمان فتح ناحیۀ تفرش به دست عربهای مسلمان به درستی روشن نیست، ولی میتوان حدس زد که این ناحیه نیز به روزگار خلافت عمر به هنگام فتح نواحی همجوار آن مانند قم، اصفهان یا همدان، در 23 یا 24ق صورت گرفته باشد (نک : بلاذری، 306-310؛ یعقوبی، 274). بنا بر گواهی منابع تاریخی اکثر اهالی تفرش تا سدۀ 3ق بر دین زردشتی باقی بودهاند و احتمالاً پذیرش اسلام در میان آنها به کندی صورت گرفته است. ولی مسلم است که از همان آغاز گسترش اسلام در این ناحیه، مذهب تشیع نیز به تفرش راه یافته است، زیرا در سدههای بعدی تفرش یکی از مراکز عمدۀ مذهب تشیع بوده است (راوندی، 395؛ حمدالله، 75-76). تفرش در سدۀ 4 ق نیز از رساتیق قم به شمار میرفته، و 32 دیه داشته که مهمترین آنها ترخوران، فیم (فم) و جاویزه بوده است؛ از آن میان نامهای ترخوران و فم تا به امروز باقی است (نک : قمی، 56؛ پاپلی، 142، 390).
در سدۀ 7ق با هجوم مغولان به ایران، گروهی از قبایل ترک ساکن نواحی شمال شرقی ایران از برابر آنان گریختند و به نواحی مرکزی و غربی ایران آمدند و دستههایی از ترکان خلج در نواحی مرکزی ایران از جمله تفرش ساکن شدند. هم اکنون نیز در اطراف تفرش ترکی زبانانی به سر میبرند (بیوار، 216). به نظر میرسد که گروهی از مغولان نیز در این ناحیه اقامت گزیدند، زیرا بنا بر گواهی حمدالله مستوفی برخی نقاط این ناحیه، در دورۀ ایلخانیان نامهای مغولی داشتهاند، از جمله دریاچهای در نزدیکی فراهان که مغولان آن را «چغان ناوور» میخواندند (ص 69). ناحیۀ تفرش در دورۀ حملۀ مغولان از آسیبهای آنان مصون نماند و از 32 پاره دیه پیش از حملۀ مغولان، در سدۀ 8ق تنها 13 پاره دیه برقرار بوده است؛ با این وجود گزارش حمدالله مستوفی از آبادانی منطقه حکایت دارد. محصولات این ناحیه غله، پنبه و میوه بوده است که به علت وفور آن قیمت چندانی نداشته، و حقوق دیوانی سالانۀ آنجا 6 هزار دینار بوده است (حمدالله، 68).
گزارشهای مؤلفان سدۀ 11ق از تفرش، تفاوت چندانی با گزارش حمدالله مستوفی در سدۀ 8 ق ندارد. صاحب کتاب زینت المجالس در سدۀ 11ق، تفرش را ناحیهای با آب و هوای معتدل، با 13 پاره دیه وصف کرده است (مجدی، 773). امین احمد رازی نیز در همین سده از تفرش به عنوان ولایتی که اطرافش را کوه دربرگرفته، و آبش از چشمهها و کاریزها تأمین میشود، وصف کرده است (2/ 490).
تا پیش از آنکه شهر سلطان آباد (اراک کنونی) برای مقر حکومتی یوسفخان سپهدار، فرمانده قشون عراق عجم در دورۀ فتحعلی شاه به سال 1227ق بنا شود، تفرش از مضافات قم به شمار میرفت (نک : طباطبایی، 376، 393؛ هدایت، 9/ 438)، اما از این تاریخ به بعد تفرش از توابع عراق عجم به شمار آمده است (افضلالملک، 298).
در 1316ش، با تقسیم ایران به 10 استان، شهرستان اراک با 4 بخش سربند، ترخوران، فرمهین و کمیجان در زمرۀ شهرستانهای استان یکم به شمار آمد ( فرهنگ جغرافیایی ایران، 2/ 15) و تفرش نیز از دهستانهای سهگانۀ بخش ترخوران این شهرستان محسوب شد، تا آنکه در اسفند 1336 شهرستان تفرش شامل بخشهای حومه، فراهان، آشتیان و خلجستان به عنوان یکی از شهرستانهای استان مرکزی تشکیل شد (دایرةالمعارف...، 1/ 651؛ سیفی، 45).
مآخذ
افضلالملک، غلامحسین، افضل التواریخ، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1361ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ پاپلی یزدی، محمدحسین، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، مشهد، 1367ش؛ جعفری، عباس، دائرة المعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379ش؛ جغرافیای کامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1333ق/ 1915م؛ دایرةالمعارف فارسی؛ «درگاه ملی آمار» (نک : مل )؛ ذکاء، یحیى، «تبریز»، شهرهای ایران، بـه کوشش محمدیوسف کیانی، تهران، 1368ش، ج 3؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال لاهوری و مجتبى مینوی، تهران، 1333ش؛ راهنمای شهرستانهای ایران، به کوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1345ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1375ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان تفرش، مرکز آمار ایران، تهران، 1376ش؛ سعیدیان، عبدالحسین، دائرةالمعارف سرزمین و مردم ایران، تهران، 1360ش؛ سیفی فمی تفرشی، مرتضى، سیـری کوتاه در جغـرافیای تاریخی تفـرش و آشتیان، تهران، 1361ش؛ طباطبایی وکیلـی تبریزی، رضا، «تاریخ عـراق عجم»، به کوشش منوچهر ستوده، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1345-1346ش، شم 14؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور (قم ـ اراک)، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1374ش، ج 48؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان یکم، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328ش؛ فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1379ش؛ قرشی، امانالله، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، تهران، 1380ش؛ قمـی، حسن بن محمد، تاریخ قـم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، به کوشش جلال الدین طهرانی، تهران، 1313ش؛ کریمان، حسین، برخی از آثار بازمانده از ری قدیم، تهران، 1350ش؛ مجدی، محمد، زینت المجالس، تهران، 1342ش؛ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، به کوشش برنهارد دارن، تهران، 1363ش؛ مشیری تفرشی، منیژه، «تفرش»، چیستا،تهران، 1369ش، س 7، شم 8؛ میرشکرایی، محمد، «مهر و آب و آیین، بنمایههای پیدایش تفرش»، تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375ش، ج 3؛ نشریۀ اسامی عناصر و واحدهای تقسیماتی، معاونت سیاسی وزارت کشور، تهران، 1380ش؛ هدایت، رضا قلی، ملحقات روضة الصفا،تهران، 1339ش؛ یعقوبی، احمد،«البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابنرسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ نیز: